eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
142 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شیخ فرهاد فتحی
افتتاحیه المپیک و‌ تبلیغ عمل قوم لوط موجب شد خیلی ها واکنش نشان دهند، این توییت یه کاربر خارجی است! به اروپایی ها می گویند اسلام تهدید است و می خواهد جامعه غربی را نابود کند. واقعیت این است که این ایدئولوژی های نمایشی سکولار و ضد دین، تهدید واقعی برای فرهنگ غرب هستند. شاید اسلام آخرین فرصتی باشد که ما برای حفاظت از ارزش هایی که مسیحیت زمانی از آن دفاع می کرد، داریم. دروغ ها را باور نکن اسلام را بیاموزید و جهان را نجات دهید. ✔️ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
6.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت "حسین مهری" از شاهکار شعر مولانا راجع به سوال حضرت‌موسی(ع) در طور سینا./ "أرنی" کسی بگوید که تو را ندیده باشد...
گاهی فکر می‌کنم انسان در نسبت با جهان مثل کلید و قفل هست. هیچ کدوم بدون اون یکی ارزش ندارند و وقتی به هم رسیدن و مأموریتشون رو انجام دادند باز هیچ کدوم ارزش خاصی ندارند. پس چی ارزش داره؟! اون چیزی که توی صندوق بود. صندوقی که کلیدش انسانه و قفلش جهان. قبلش هیچی نیستی و بعدش نیاز نداری چیزی باشی. همه چیز هست. تو هم بشین تماشا کن لذتش رو ببر. دنبال بیشترش نباش. به تو نمی‌رسه. جایی که لیلا قدم می‌زنه، مجنون خودش رو نمایش نمی‌ده. نخواه که شریک سرّ درون صندوق باشی. نخواه که بی‌ارزش بشی. نخواه که باطل بشی. برو و قفلت رو باز کن. همین. این همه چیزی هست که می‌تونی داشته باشی. این هماهنگ شدن با جهان و چرخیدن در آن و یکی یکی دندونه‌ها رو جا زدن معنیش انسانیت هست. اگر این کار رو نکنی حرومش کردی. خودت می‌دونی. شاید صد سال پیش تصور از کلید یه چیزی مثل 🗝 بود؛ اما امروز کلیدها خیلی معنای بیشتری دارند. اینکه فکر کنی تو چجور کلیدی هستی با خودت و چجور قفلی رو باز می‌کنی باز با خودت. اصلا فهمیدن این کلید و قفل با خودت. منم فکر می‌کنم ببینم چی گفتم. نظرت...
زیارت آل یس از ناحیه مقدسه حضرت صاحب الزمان صادر شده و در واقع به ما می‌آموزد که با آن عالیجناب چگونه سخن بگوییم. در مقدمه این زیارت و پیش از آن فرازی بسیار قابل تأمل هست که به خودی خود روضه انسان، به ویژه انسان مدرن است. آن حضرت انگار با یک درد دلی و حسرت و غمی به آن می‌پردازند و احساس می‌کنی که آهی سنگین در آن جاری می‌شود و قلب دلسوختگان فراقش را شعله‌ور می‌سازد: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ لاَ لأَِمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لاَ مِنْ أَوْلِيَائِهِ تَقْبَلُوَن حِكْمَهٌ بَالِغَهٌ فَمَا تُغْنِي النُّذُرُ اَلسَّلاَمُ عَلَيْنَا وَ عَلَي عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ هرگاه خواستيد توجه كنيد به وسيله ما به سوي خداوند تبارك و تعالي و به سوي ما پس بگوييد چنانكه خداي تعالي فرموده: (و زیارت آل یس را انشاء فرمودند) این جمله «حکمة بالغة فما تغنی النذر» در واقع آیه ۵ سوره قمر است. آن نور اطهر با نشانه‌گذاری این آیه دلالت می‌فرمایند به آیات ابتدایی این سوره و سیاق کوبنده و نبض تند و توبیخی آن. انگار احساس خطری بزرگ را می‌خواهند به ما منتقل فرمایند و جدیت ما را برانگیزند. انسانی که نه عقل را پاس می‌دارد و نه در برابر عاقل ادب را رعایت می‌کند. مرحله عقل را تعطیل کرده و خبرهای آن را نادیده و ناشنیده می‌گیرد و گرفتار ذهن و حس بریده از مبدأ است و دائم با طبیعت اجساد مرده اینها مجسمه سازی و عروسک‌بازی می‌کند. این یعنی فاصله گرفتن از حیات انسانی و دچار شدن به روند مرداروارگی. هوی‌پرستی، حقیقت بت‌پرستی است و بت‌پرستی صورتی از هوی‌پرستی که از شدت بداهت و بلاهت مورد اعتراض پیامبران قرار گرفته. در واقع موضوع اصلی و ریشه‌ای، خودخواهی‌های ماست. دلبخواهی‌های بریده از حقیقت. طمع و هوس خارج از قاعده. بت‌پرستی هم در پی تأمین همین احساس تعلق و توجیه و تثبیت آن است. با این حساب ما هر روزه با فرهنگ بت‌پرستی مواجهیم و این التقاط و اختلاط بین حق و باطل همواره وجود دارد. هوی‌پرستی و خداپرستی همیشه ضد هم هستند. هر کدام شدت گرفت، دیگری افول می‌کند و جمع بین آنها ممکن نیست. فرموده‌اند که انسان هنگام هوی‌پرستی و گناه از ایمان خارج می‌شود و پس از ترک و توبه به ایمان بازمی‌گردد. حال نمی‌دانم روز قیامت زمانی که نامه عمل خویش را داوری می‌کنم چه میزان از آن کفر است و چه میزان ایمان و آیا نور ایمان بر تاریکی‌های کفر غلبه دارد یا مغلوب آن است. پناه می‌برم به خدا از شرّ دلبخواهی‌های بی‌حسابم.
خاصیت شعله آتش این است که برای ماندن به هر طرف چنگ بزند و هر چیز را که امکان سوختن داشته باشد درگیر خاکستر نشین شدن خویش کند. اقدام اسرائیل پس از طوفان الأقصی چنگ زدن گربه گرفتار در سه کنج است. هیچ کدام از این رفتارها راهبردی و بلندمدت نیست. هر کدام کوتاه‌تر و بحرانی‌تر و پریشان‌تر از دیگری است. وقتی راهبردها شکست می‌خورد تبدیل می‌شوی به یک باند تبهکار که ترور می‌کند. کدام سیستم با کشتن و ترور بقا یافته؟! اسرائیل قدرت زایندگی و پایندگی را از دست داده و دچار بحران وجودی شده است. هر روز بیشتر از دیروز از بستر غصبی کنده می‌شود و ارتباطات و اتصالات ساختگی خود را از دست می‌دهد. نفرت از صهیونیزم چنان گسترده شده که امروز تقریبا جایی روی زمین نیست که بتوانی سربلند و امن خود را اسرائیلی بنامی. فشار سنگین نگاه‌های پر از خشم و نفرت مردم جهان بر غاصبان صهیونیستی هر روز بیشتر و آشکارتر می‌شود. فلسطین اشغالی امروز مانند قفسی برای صهیونیست‌ها می‌ماند. نه راه فراری از آنجا دارند و نه در آنجا احساس امنیت و آرامش می‌کنند. زندگی نرمال در آنجا تقریبا محال است و هیچ آینده‌ای برایشان متصور نیست. فقط تلاش می‌کنند زنده بمانند. باتلاق غزه آنها را هر روز بیشتر فرومی‌کشد و راه حلی وجود ندارد. لذا نتانیاهو تصمیمات محال می‌گیرد. تمام ذخائر راهبردی امنیتی خود را خرج می‌کند تا زمان بخرد. تا چه شود؟! هیچ. اینها همه از روی ناچاری است. چون آینده‌ای برای اسرائیل وجود ندارد و دیگر اولویت‌های او مربوط به بلندمدت نمی‌شود. این مفهوم باند جنایتکار است که مقام معظم رهبری آن را در مورد رژیم ورشکسته اسرائیل بیان فرمودند. ترور شهید اسماعیل هنیه دقیقا اثبات همین معنی بود. نشان داد که چقدر شناسایی راهبردی ایران از آنان دقیق و درست است. حال اسرائیل در مقام واکنش قرار دارد. ابتکار عمل را از دست داده و قدرت کنش‌گری پیش‌دستانه ندارد. فقط شانس‌های نهایی خود را می‌آزماید. برایش مهم نیست که هر عملیات خارج از عرف بین‌الملل چقدر هزینه خواهد داشت. چون اصلا بنا نیست چیزی برای بلندمدت باقی بماند که برایش چیزی ذخیره کنند. می‌توان گفت سران جنایتکار اسرائیل می‌دانند که چیزی به عنوان کشور اسرائیل تمام شده و آنها به عنوان یک گروه ترور و جنایت مجبورند با ناامن کردن محیط خود چند روز بیشتر زنده بمانند. همین. رفتارهای اسرائیل نشان می‌دهد که امیدی به زندگی عادی پس از این ندارد. وقتی به صخره مشت می‌زنی یعنی تمام شده‌ای. به زودی سر خواهد کوبید و به زودی خود را به زیر خواهد انداخت. اسرائیل تمام شده است. این را می‌توان به وضوح از رفتار دست‌پاچه و پریشان نهادهای امنیتی اسرائیل فهمید. آیا معنی این حرف‌ها این است که دردمان نیامد؟ نخیر. اسرائیل ضربه محکمی زد؛ اما مسئله اینجاست که هدف این ضربه چه بود؟ این ضربه چکار می‌تواند با ایران بکند؟ اما از سوی دیگر پاسخ ایران چه خواهد بود و چه بلایی بر سر اسرائیل خواهد آورد؟ چه کسی زودتر تمام خواهد شد؟ اسرائیل در واقع در حال مصرف کردن خودش است. ما البته باید نقاط ضعف را جبران کنیم؛ اما می‌توان بر اساس آمار نشان داد که این ضربه افتخاری برای اسرائیل ندارد. ننگ بزرگ برای اسرائیل آن است که با وجود حمایت‌های بین‌المللی و چشم‌پوشی‌های گسترده از جنایاتش، هنوز نتوانسته یک زندگی معمولی را برای افرادش تدارک ببیند. سرعت سقوط اسرائیل از دیشب بالاتر رفت و شیب تحولات بیشتر شد. اسرائیل دارد تمام شدن خودش را با خون بازی جشن می‌گیرد. پایانی سخت و دردناک که هیچ گریزی از آن ندارد.
اسرائیل با ترور اسماعیل هنیه چند عملیات را با هم انجام داد. به نظر من مهمترین آن ناامید کردن مردمش از پایان جنگ بود.
بزرگترین تهدید برای اسرائیل شخصی شدن جنگ برای نتانیاهو است. حذف او شاید امروز در ذهن بسیاری از اسرائیلی‌ها گزینه نجات باشد. شاید خدا خدا می‌کنند یکی شرش را بکند تا از جنازه‌اش شام آخری تدارک ببینند. اما حتی جنازه نتانیاهو هم آنها را نجات نخواهد داد. مسئله ما شخصی نیست.
عادی‌سازی هر روز بیشتر از دیروز در بن‌بست فشرده می‌شود. اسرائیل برای گشودن راهی دست به کار ویرانی بیشتر می‌شود. غافل از اینکه این ویرانی همه امکان‌های بودن را از او می‌گیرد. مقاومت شخص نیست. نقاط ضعف ما نیز برای او روزنه حیات نیست. هزینه ما کم یا زیاد شود فرقی ندارد به حال اسرائیل. او تمام شده است. البته ما تلاش خواهیم کرد ارزان‌تر تمام شود. اما تفاوت در اینجاست که ما بر سر ارزان و گرانش چانه می‌زنیم و او برای بودن یا نبودنش. مسئله این است. اگر باور داشتند که فرصتی برای بازگشت به قبل دارند، این کارها را نمی‌کردند. واقعا چاره‌ای ندارند. یک دست و پا زدن را برای آنان عجیب ندانیم.
قاعده جنگ زدن و خوردن است. هیچ جنگی یک سویه پیش نمی‌رود. اصلا جنگ‌ها اگر قرار بود یک‌سویه باشد از اول شکل نمی‌گرفت. سال‌هاست با اسرائیل در سطوح مختلف می‌جنگیم. حاصل این جنگ هم در مجموع به ضرر اسرائیل بوده. ایران کشوری که سازمان امنیتش را اسرائیل تربیت کرده در طی نیم قرن تبدیل می‌شود به بزرگ‌ترین دشمن امنیتی اسرائیل. اسرائیل صد هیچ از ما جلوتر بود. اگر توانست چند عملیات موفق انجام دهد نباید باعث خودتحقیری ما شود. همان طور که در امور نظامی وابستگی کامل داشتیم؛ در امور اقتصادی و صنعتی و فرهنگی وابستگی کامل داشتیم، در مسائل امنیتی نیز وابستگی کامل داشتیم. نقطه‌ای که ما ایستاده‌ایم و مسیری که طی می‌کنیم بالاتر از هر چیزی است که دیگران در رؤیاهای خود می‌توانند تصور کنند. حتی نسبت امروز ما با آنان نیز قابل مقایسه نیست. یک دنیا و اسرائیل؛ ما و مستضعفین جهان. الحمد لله امروز اسرائیل در باتلاقی گرفتار است که هر چه بیشتر دست و پا می‌زند فروتر خواهد رفت. بخش قابل توجهی از اینها حاصل زحمات ایرانیان است. برنامه ادامه دارد. ما در موضع رفتار راهبردی با آرامش می‌جنگیم و آنها در موضع واکنشی و ناچاری همه امکان‌هایشان را می‌سنجند. نباید بیش از حد نگران بود. نباید ترسید. نباید روحیه را باخت. کارهای بزرگ نیازمند مردان بزرگ است. ملت بزرگ ایران کار بزرگی را آغاز کرده و در حال انجام آن است. مزه پیروزی را هم به زودی خواهد چشید.
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان منتشرنشدۀ شهید اسماعیل هنیه در دیدار با رهبر انقلاب در فروردین ماه امسال 🔹حداقل ۶۰ نفر از اعضای خانوده ما در جنگ غزه شهید شدند. @Farsna
روزی که شهید سلیمانی ترور شد، تازه معلوم شد که دشمن بارها می‌توانسته او را در جاهای مختلف به طرق مختلف ترور کند؛ اما با هزینه فایده کردن این جنایت دائم آن را عقب می‌انداخت تا اینکه در آن روز کذایی به این نتیجه رسید که می‌تواند هزینه‌های آن را تحمل کند. واقعیت این است که امنیت یک مسئله تک بعدی نیست. تأمین کنندگان امنیت نیز گروهی از افراد نیستند. تولید و حفظ و ارتقاء امنیت یک عملیات عمومی است. یکی از آن چیزهایی که دشمنان را وادار می‌کند تا عقب بنشینند حضور ملت است. ما چند روز پیش انتخاباتی داشتیم که آش دهان‌سوزی نبود. نه از نظر کمی و نه نظر کیفی. از نظر کمی زیر 50 درصد شرکت کردند و از نظر کیفی آراء بین دو نفر کاملا تقسیم شد. یعنی دولت مستقر با یک رأی حداقلی در رقابتی پایاپای و مشارکتی ضعیف وارد میدان کار شد. دشمن به درستی یا به غلط به این نتیجه رسید که ایران توان مقابله ندارد. زیرا نشانه‌های ضعف اجتماعی خود را نشان داده. حتی برخی رسانه‌های دشمن گفتند که 50 درصد مردم به ما رأی دادند. اصلا مهم نیست که آنها درست تحلیل کردند یا خیر. حتی ممکن است آنها بدون اینکه باور به این گزاره داشته باشند، تنها به خاطر عملیات روانی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی آنچه را تحقیقا بطلانش را فهمیده بودند به عنوان خبر و حقیقت به خورد ما داده باشند. شب‌های انتخابات عرض شد که مشارکت در انتخابات راه ارزان برای حل ساده بسیاری از مسائل بین‌المللی کشور است. فارغ از اینکه چه کسی رأی بیاورد میزان مشارکت یعنی تو با ده‌ها میلیون نفر آدم طرف هستی که معارض جدی در داخل ندارد. اما وقتی 51درصد رأی ندهند محاسبه روی کاغذ این است که این جامعه از جهت مشارکت منفی یک است. حالا جرأت پیدا می‌کند برای تحمیل زورش. اگر مطمئن باشی که طرف ضعف دارد و نخواهد توانست پاسخ سیلی تو را بدهد ریسکش را می‌پذیری. ولی فقیه دائم مردم را به مشارکت دعوت کردند. عده‌ای با هزار بیان این دعوت را تضعیف کردند. منطقا شریک جرم دشمن هستند؛ هر چند عملا و ظاهرا نقشی نداشته‌اند. باز هم اگر تفرقه ادامه پیدا کند،‌سیلی دشمن تکرار خواهد شد. دشمن در گروه‌های ما حضور دارد. او می‌داند که ایرانیان با هم چطور سخن می‌گویند. جمع و تفریق می‌کند و برای موشکش سوخت تهیه می‌کند و هدف را تعیین می‌کند. شک نکنید. بخشی از اراده دشمن نباشید.