eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
145 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
24 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
شعار وفاق به زودی از یک دعوت به یک تهدید بدل خواهد شد.
هدایت شده از خبرگزاری فارس
💠 هرروز بخوانیم 📖 صفحه ۱۰۵ @Farsna
وقتی خبر سفر آقای میثم مطیعی به تایلند رسانه‌ای شد، وحشت تمام بدنه ایرانی فعال در اقتصاد فحشای تایلند را به لرزه درآورد. محبت را می‌توان تنها درمان ممکن برای سرطان شهوت دانست. (قطعا مقصود سرطان بودن شهوت نیست. جریان سرطانی شده شهوت‌رانی و شهوت‌خواهی و شهوت‌پرستی است). تایلند را آدم‌های عیاش و بی‌مبالات تبدیل به نماد آلودگی‌های جنسی کرده‌اند. انگار اسم علم رفتارهای بی‌قاعده و خارج از چارچوب است. البته در ایران ترکیه نیز در این باره بدنام است. اقتصاد ترکیه به شدت وابسته به خیانت جنسی بخشی از مردم ایران به فرهنگ و آداب و اخلاق فاخر خویش است. درآمدهای بی‌قاعده، یا به عبارت دیگر اقتصاد تجاوز، صورت‌های مختلف گردش و حیاتش را جستجو می‌کند. این دایره بزرگ و سنگین، هیچ گاه به گناه و فحشای پنهانی در حریم خصوصی بسنده نکرده و نخواهد کرد. عفونت هر چند از محافل خصوصی تک نفره، دو نفره و چند نفره آغاز می‌شود؛ اما با بالا گرفتن تب و درد بیماری شهوت‌پرستی کم کم تمام جامعه دچار این مصیبت بزرگ خواهد شد. شهوت نمی‌تواند محدود بماند، اگر تبدیل به یک میل اجتماعی شود. مردها و زن‌های پاکیزه جامعه محدودند. آنان تن به روابط خارج از قاعده خانواده نخواهند داد. از سویی شهوترانان به سهم خود از مسیرهای مشروع قانع نیستند. چه از روی ضعف در ایجاد رابطه درست و چه ضعف در مدیریت آن و چه ضعف در نگهداری از آن، رفتارهای جنسی آنان از محدوده همسری خارج می‌شود و اندک اندک با آتش زدن خانه و خانواده دامنگیر محیط زندگی اجتماعی نیز می‌شود. همان چیزی که امروز به طور مشروح و معمول در کف خیابان شاهد بالا گرفتن آن هستیم. این شعله‌های سر به فلک کشیده که شیاطین قلم به دست برای القاء فضای مثبت، آن را تن‌فشانی (در برابر جان‌فشانی) می‌نامند، یک روز بازی کودکانه‌ای در پستوهای خیال بود که با عدم مراقبت و تشویق دشمنان و لجاج دوستان به تدریج استعداد و سرمایه جامعه را متوجه خود ساخت و همینطور در حال خاکستر کردن تمام مناسبات عرفی و شرعی و قانونی پیش می‌رود. جامعه‌ای که شهرت جهانی اصالت و پاکیزگی آن حسرت دیگران است، امروز درگیر همان دردی شده که دیگر کشورهای پسمانده و وارونه تجربه می‌کنند. سلاطین شیطانی شهوت همواره مسیرهای شرعی هدایت غریزه شهوت به سمت تولید عمل صالح را مسدود و محدود کرده‌اند و در مقابل تمام سرمایه خود را برای ایجاد و تکثیر رفتارهای پرخطر ضد ساختار شهوانی اختصاص داده‌اند. امروز شهوت گردش مالی بسیار بسیار بسیار عظیمی را به خود اختصاص داده است. تقریبا نمی‌توان در هیچ سطح و حوزه اقتصادی حضور این معنی را نادیده گرفت. آلودگی اقتصاد به نان تجاوز و حرام‌خواری و حرام‌خواهی، زن را بهترین سوژه می‌داند و جنسیت را قوی‌ترین محرک برای جنگ با جامعه تا تمام ظرفیت‌های خود را هیزم کند و به آتش برتری‌طلبی عده‌ای بریزد. کامجویی نقدشوندگی بسیار زیادی در جامعه دارد. همه افراد جامعه می‌توانند در ساختن گوساله سامری سهیم باشند اگر بتوانند چیزی را که دارند را در آن سرمایه‌گذاری کنند. آنها خوشحال خواهند شد که برتری‌طلب‌ها و زیاده‌طلب‌ها، به آنا بیاموزند که چگونه می‌توان راحت‌طلبی و کامجویی را تبدیل به شخصیت اجتماعی زیادشونده کرد. آدم‌های ضعیف، سیستم‌های ضعیف را برای به شمار آمدن می‌پسندند و می‌پذیرند. تنها لازم است پیشنهادی به آنها داده شود که اراده ضعیف آنان از عهده‌اش برآید. چه چیزی بهتر از تنبلی و سستی و شهوترانی و میل‌پرستی؟! وقتی در سراشیبی مصرف شدن قرار می‌گیری و درگیر تولید و تولد و رشد و تقویت نیستی. وقتی بنا نیست مسئولیت بپذیری و کاری از پیش ببری. وقتی با همان چیزهایی که داری می‌توانی یک بازی خطرناک اما لذیذ راه بیاندازی. وقتی می‌توانی با مسکن‌های مختلف دردت را فراموش کنی و جامعه عادت و اعتیاد را تشکیل دهی.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
وقتی خبر سفر آقای میثم مطیعی به تایلند رسانه‌ای شد، وحشت تمام بدنه ایرانی فعال در اقتصاد فحشای تایلن
محبت تنها قدرت خنثی کننده شهوت است. همان چیزی که منابع ناب و بی‌پایان آن در روابط ولایی از جمله خانواده قرار دارد. در جهان هیچ عاملی به گستردگی خانواده و عمق عاشورا نتوانسته تولید محبت کند. جنگ با خانواده و فرهنگ و سنت و آیین اهل بیت در جهان توسط سلاطین جور بیهوده نیست. خانواده سیستم‌های تولید ثروت از مصرف انسان را نابود می‌کند. تضعیف آن ناپاکی و بیماری را عمومی خواهد کرد. در این میان تغییر نام‌ها و بزک کردن صورت‌ها، آنچنان که نظام فریب غربی در سدد ایجاد آن است، چاره‌ساز نیست. نمی‌توانی فاحشگی را کارگری جنسی بنامی و عریانی خیابانی را تن‌فشانی بنامی و برای هر یک از روابط جنسی بی‌قاعده ادبیات مثبت و مشوقی درست کنی و تعاریف جدید از خانواده را با دسته‌بندی متفاوت فحشا ارايه دهی و شرع و قانون و هرف را به انفعال بکشانی و انتظار داشته باشی، حقیقت در ظرف ناپاکی که تو تهیه کرده‌ای جاری شود و جامعه را نجات دهد. آتش مقدس نیست. سوزاننده است و تنها کافیست تا از حصار خود خارج شود. آنگاه نور و گرما نخواهد داشت. سیاهی و تباهی به بار خواهد آورد. بدون آنکه ارزشی برای توصیف متفاوت تو از واقعیت قائل باشد و یا تسلیم میل مهار کننده تو گردد. واقعیات هیچ گاه سفارشی عمل نمی‌کنند. انسان خداوندگار زمین نیست. انسان تنها یکی از مصرف کنندگان قوانین عالم است و محکوم به تبعیت از آن. می‌تواند تجاوز کند؛ اما نمی‌تواند تغییر دهد. پاسخ عالم به تجاوز روشن است. توابع اداره عالم و معادلات از پیش تعیین شده بدون دخالت انسان تهیه شده‌اند و انسان در این ظرف وارد شده و نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. تنها انتخاب انسان یک سوی مسئله است. معادله سوی دیگر ماجرا را بر انسان تحمیل خواهد کرد. هیچ رفتاری وجود ندارد که دو سوی اختیار و اجبار در آن نباشد و نقدشوندگی سکه انتخاب بدون روی دیگر آن بی‌معناست. آدم‌ها خیال می‌کنند با فشار انبوه بر عالم می‌توانند رخنه‌ای در قواعد آن به وجود آورند و وارد فضای رهایی از خدا شوند. چرا خیال می‌کنند خداوند در پیش‌بینی رفتار انسان عاجز بوده است؟! شرع همان مسیر بهینه عبور از میان انتخاب‌ها و قواعد است. هر کجای شرع، در هر کجای عالم نادیده گرفته شود، پاسخ قواعد عالم قطعی و بدون ملاحظه خواهد بود. همچنان که امروز شاهد آن هستیم. بشر امروز ناچار شده دائم سرزمین خود را به آتش بکشد و عقب بنشیند. او می‌خواست از جنسیت فراتر رود؛ اما به تدریج عقب نشست و امروز خود را فروتر از جنسیت می‌یابد. روند شیء شدگی او را به درون خود فروبرده و زیست مجازی پیش روی اوست. هوش مصنوعی سلطان بلامنازع فردای زمین خواهد بود و میلیاردها انسان ضعیف دچار تمامیت‌خواهی بانیان آن خواهند شد. رفتارهای ضعیف زنان و مردان در کف خیابان‌های تهران و شهرستان، رویکردی بسیار ارتجاعی و ویران‌کننده است. تولید میل جنسی چند صدهزار برابری سرمایه واقعی با به اصطلاح آقایان برده شیطان، تن‌فشانی و در واقع فحشای تدریجی و لایه به لایه، باعث خواهد شد، آدم‌ها دیگر نتوانند به اندازه لازم لذت ببرند و به اندازه لازم با هم باشند و به اندازه لازم سیر شوند. روابط کوتاه و شکننده تمام لحظات و نقاط را آلوده خواهد کرد و جنگ رقابت جنسی تمام توان جامعه را مستهلک خواهد کرد. جنگ جنسی در جامعه، جنگ سردی است که بدون صورت خشن در حال سابیدن و از بین بردن افراد است. آدم‌ها هر روز احساس درد و داغونی می‌کنند؛ اما نمی‌توانند عامل آن را نشان دهند. جنگ سرد جنسی یک جنگ شبانه‌روزی بدون هیچ توقف و استراحتی است. جامعه را خسته و فرسوده و ضعیف و ناتوان و رنجور و بهانه‌گیر خواهد کرد. خوی آنا را خشن و رفتار آنان را تند می‌کند. تجاوز امری مشروع جلوه کرده، خیانت توضیح داده خواهد شد. آدم‌ها روزانه صدها بار توسط صدها نفر به صدها شکل استفاده خواهند شد بدون آنکه اجازه داشته باشند در مورد آنچه مال آنان است تعیین‌کنندگی و انتخابی داشته باشند. جامعه شهوت تن را کالای عمومی تشخیص می‌دهد و هر روز بخش بزرگ‌تری از آن را از فرد می‌کند و در اختیار جمع می‌گذارد. سرانجام چیز زیادی باقی نمی‌ماند. آدم‌ها مانند مرده جنسی دچار مناسبات بی‌حد جامعه خواهند شد و انکار جنسیت شاید در این فضا طبیعی هم به نظر برسد. وقتی هیچ مرزی وجود ندارد، هویت جنسی بی‌معناست. حالا مصرف‌شوندگی انسان‌ها توسط سیستم‌های رباتیک که نفوذ صد در صدی دارند، آسان و ارزان خواهد بود. موجوداتی که تمام نسبت‌ها و علایق آنان از بین رفته و اشیاءی مجازی در اختیار سلطان تکنولوژی هستند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
محبت تنها قدرت خنثی کننده شهوت است. همان چیزی که منابع ناب و بی‌پایان آن در روابط ولایی از جمله خانو
محبت اباعبدالله تهدید بزرگی برای اقتصاد فحشا در جهان است. حسین علیه السلام ناب‌ترین احساسات را به تدریج در نهاد انسان می‌دمد و او را تقویت می‌کند و از انفعال شهوت خارج می‌کند. فضاشکنی محبت اباعبدالله الحسین فرصت را از دشمن می‌گیرد. او برای نجات عالم خود را فدا کرد و برای پاک‌کنندگی خویش هیچ جد و مرزی قائل نیست. از همین جاست که شیطان و متحدان زمینی‌اش از هیچ فرصتی برای نابودی دستگاه بزرگداشت اهل بیت فروگذار نیستند. همه تلاش آنان برای خنثی کردن کمی و کیفی عزای اباعبدالله و احیای نام اهل بیت در جریان است. تمام رسانه‌های آنان در خدمت انسداد و انحراف و انقراض اندیشه پاک ولایت است. سفر آقای میثم مطیعی چرا باید مورد توجه رسانه‌های غربی قرار بگیرد و در پی تخریب آن باشند؟! چه اتفاق شگرفی افتاده که آنان را به حرکت درآورده؟! این همه حاشیه‌سازی در این باره از کجاست؟! وقتی نظام شهوت‌سالار، جنبش منابع عظیم محبت را ببیند احساس خطر خواهد کرد. محبت آنان را به موقعیت نابودی سوق خواهد داد. آنان می‌دانند که شهوت رقتار ضعیف و محبت رفتار قوی است. آنان می‌دانند که ضعیف‌ها نمی‌توانند در برابر رفتار قوی واکنش مناسبی داشته باشند. ضعیف‌ها مجبورند به صورت‌های دیگر غریزه حیوانی پناهنده شوند. از جمله خشونت. خشونت جریان شهوت را که توسط راحت‌طلبان آرام و بی‌صدا در اعماق جامعه انسانی نفوذ داده می‌شد، گرفتار پیچیدگی خواهد کرد. شهوت‌پرستان وارد فاز وحشی‌گری خواهند شد. دریدگی به صورت درندگی خود را نشان خواهد داد. جامعه از این التهاب بیدار خواهد شد. سر و صدا و ناآرامی همه را تهدید خواهد کرد و متوجه خویش خواهد نمود. جامعه خشن خواهد ترسید و به دنبال تغییر خواهد بود. تغییر می‌تواند به سود سلطان شیطانی شهوت نباشد. جامعه شهوت آرام‌پز است. خیلی زود با کوچک‌ترین تهدید قهر می‌کند و فرار می‌کند. جامعه شهوت ضعیف و ذلیل است. وقتی کنش و واکنش‌ها فاز خشونت را برآورد، جامعه به هم خواهد ریخت. حالا باید انتخاب کند که اصحاب محبت را نابود می‌کند تا آرامش به فضای شهوت بازگردد یا به سلطان شهوت پشت خواهد کرد و جانب محبت را خواهد گرفت. یک روز در کربلای عاشورا، سلطان شهوت که غالبا آن را عجیب‌ترین حرامزادگان و حرام‌لقمگان و نمک به حرامان می‌گرداندند، تصمیم گرفت محبت را ریشه‌کن کند. داستان بی‌رحمی و قساوت آنان تا امروز باقی است. خلوص این صف‌آرایی به قدری زیاد است که هنوز هم تاریخ زندگی بشر را مزه و رنگ می‌دهد. هر جا محبت اباعبدالله وارد شد معادلات را تغییر داد. راستش اربعین دشمن را ترسانده. آنان که تمام قدرت مادی زمین را در اختیار دارند می‌دانند که اربعین قدرتی فرازمینی دارد و نمی‌خواهند توسعه فرایندی اربعین در جهان را بپذیرند. اما واقعیت این است که اتفاق خواهد افتاد. چه به آسانی رغبت و چه با سختی و شدت. اسلام مزیت ایرانیان است. تشیع مزیت ایرانیان است. ولایت مزیت ایرانیان است. انقلاب مزیت ایرانیان است. نظام جمهوری اسلامی ایران مزیت ایرانیان است. ایرانیان می‌توانند و فرصت دارند که با تکیه بر مزیت‌های خویش در صف اول پیشرفت قرار بگیرند و فرماندهی جبهه‌ای جهانی لبریز از قدرت و فرصت را در اختیار داشته باشند. اما ضعیف‌ها و ضعف‌پرست‌ها نمی‌خواهند زیر بار آن بروند. آنان بردگی غرب را مقرون به صرفه می‌دانند. آنان در تمام عمر انقلاب سعی کرده‌اند ایرانیان را در چارچوب طراحی غرب درآورند. همان‌ها که از شهوت، قدرت سیاسی کسب کردند و با خیانت آن را امتداد دادند. حالا ریزه‌های جنایت و خیانت آنان شهر را آلوده کرده و مردم را بیمار می‌سازد. آنها دست‌بردار نیستند. انسان قوی ایرانی را به استضعاف می‌کشند و نام و ناموس ایرانیان را لجن‌مال می‌کنند. ناپاک‌ترین نطفه‌ها و لقمه‌ها، دارد برای محبت مردم نقشه می‌کشد. با عمومی کردن شهوت.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
محبت اباعبدالله تهدید بزرگی برای اقتصاد فحشا در جهان است. حسین علیه السلام ناب‌ترین احساسات را به تد
مردم ایران اگر قدر فرصت‌های استثناءی جهانی خود در سایه ولایت را ندانند که پدران و مادرانشان پشت در پشت و شکم در شکم و سینه به سینه سرمایه ناب آن را با تحمل ریاضت‌های فراوان به ارث گذاشته‌اند، به زودی به انتهای زنجیره‌ای رانده خواهند شد که مأموریتی جز بازیافت و مصرف فضولات تمدنی غرب را ندارد.
هدایت شده از خبرگزاری فارس
💠 هرروز بخوانیم 📖 صفحه ۱۰۶ @Farsna
هدایت شده از خبرگزاری فارس
صفحه صد و شش قرآن کریم - KHAMENEI.IR.mp3
2.6M
🎙صوت تلاوت صفحۀ ۱۰۶ قرآن @Farsna
هدایت شده از خبرگزاری فارس
💠 هرروز بخوانیم 📖 صفحه ۱۰۷ @Farsna
باز هم ایستاده بود. همانجا روی پل سه راه محله جوی‌شور. پسرک ۵، ۶ ساله که از قضا پسر بزرگ خانه هم بود داشت می‌رفت تا از کل‌ممد سبزی بخرد. راه یکی بیشتر نبود. باید از جلو او عبور می‌کرد. این عبور سخت نبدیل به عادت پسرک شده بود. شیطانی ریزجثه با موهای بور که دورهایش را کوتاه کرده بودند. صورتش کثیف بود. انگار لااقل یک هفته‌ای هست که آن را نشسته. اخمو و عصبانی بود. چشم‌های رنگی‌اش را جمع می‌کرد و ایروهایش را به هم گره می‌زد. هیچ طراوتی در صورتش باقی نبود. تمام معصومیت گودکانه‌اش را پشت یک دنیا تلخی و ترشی پنهان کرده بود. من هر روز باید دنبال روزنه‌ای در چهره‌اش می‌گشتم که به من فرصت دهد برای گفتگو کردن. اما نمی‌یافتم... یک جاذبه نامرئی مرا به سویش می‌راند تا با ترکه‌ای که در دستش دارد، بسته به حال آن روزش چند تایی بنوازد و اجازه دهد که عبور کنم. هیچ کدام از بزرگ‌ترها در هیچ روزی، هیچ واکنشی نسبت به او نداشتند. او با آن قد و قواره کوتوله‌اش با آزادی تمام مرا ترکه‌کوب می‌کرد. من سعی می‌کردم در میان کتک خوردن با او گفتگو را آغاز کنم. گمان می‌کردم وقتی بزند دلش خنک می‌شود و فرصت می‌دهد من غز چرایی این کار سؤال کنم. معمولا بهانه‌اش این بود که تا نزدیک شوم بپرسد: چرا اون روز بهم فش دادی در رفتی؟! من هم هر روز بهت‌زده‌تر از دیروز شروع می‌کردم به ثابت کردن اینکه من تو را نزده‌ام. همین طور که توضیح می‌دادم شروع می‌کرد به زدن. می‌فهمیدم که امروز هم گوشش بدهکار نیست. برای من این قصه تبدیل به بزرگ‌ترین مصیبت زندگی‌ام شده بود. اصلا بلد نبودم باید چکار کنم. ضعف داشتم. از همان وقت ضعف و قوت شد مسئله بزرگ زندگی من.