eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
142 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
آنچه در منطقه می‌گذارد درس عملی چرایی ضرورت ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری محور مقاومت است. تلاش‌ها برای تحلیل پدیده‌ها از سوی همه طرف‌ها در جریان است. فهم چیستی و چرایی سقوط دولت بشار اسد و تحولات پس از آن مسئله اول این روزهای سیاستمداران و اندیشمندان و دانشمندان حوزه سیاست است. اینکه چرا کافی نیست تنها به حل ریز مسئله‌های رده سوم و چهارم و پنجم و دهم ملی بپردازیم و آنها را تبدیل به حساسیت اجتماعی و التهاب روانی جمعی و مسئله سیاسی ناموسی کنیم و از هویت فراملی و فرامنطقه‌ای خود غافل شویم و توجهی به موقعیت کلان خود در جهان امروزی نداشته باشیم، در متن سوریه قابل تماشاست. اینکه کدام مسئله مهم است و کدام مسئله مهم‌تر؛ کدام شرایط بد است و کدام شرایط بدتر؛ کدام تصمیم درست است و کدام تصمیم درست‌تر را می‌توان با رصد درست و دقیق و واقع‌بینانه تحولات سوریه به دست آورد. شناخت غلط از اتفاقات جهان و بازیگران آن و منطقی که با آن کار می‌کنند و مسیری که در پیش دارند و هدفی که تعیین کرده‌اند و نسبتی که با ما دارند، باعث شد تا در مرحله اول بشار اسد و دولت سوریه و در مرحله دوم اردوغان و دولت ترکیه و سلسله زنجیرواری از دولت‌های منطقه و فرامنطقه‌ای در مراحل بعدی و سپس در مرحله آخر مردم سوریه و مردمانی که به هر نحوی سنگینی خود را در کفه سقوط نظام سوریه و تشدید و تسریع روند ویرانی و نابودی آن انداختند، دچار تحلیل وارونه از واقعیات شوند و پدیده‌ها را همانطور که دیگری مشترک همه صاحبان و دوستان سوریه می‌خواست بفهمند. امروز سلاح‌های سوریه که ضامن امنیت و بازدارندگی بود به کلی نابود شده و سرزمینی ناتوان و تحقیر شده و ویران و تضعیف شده بر جای مانده است. این افزون بر دشواره تسلط گروه‌هایی نچسب و ناپخته و ناتوان است که هیچ فهم درستی از مصیبتی که به بار آوردند ندارند و نسبت درستی با جایگاهی که غصب کرده‌اند برقرار نمی‌کنند و استعداد فائق آمدن بر عفونت زخمی که بر پیکر سوریه و منطقه زدند را را ندارند. مسئله حمایت از دولت بشار اسد از سوی ایران در طول چند دهه گذشته حاصل حل معادله بسیار پیچیده‌ای بود که منطقه را استقرار می‌بخشید. داستان بهترین انتخاب نیست. داستان بهترین انتخاب از میان گزینه‌های ممکن است. هر کس این روزها سری در رسانه‌ها بگرداند کم و بیش تحلیل‌های مختلف راجع به وقایع سوریه را خواهد دید. همان چیزهایی که در این چند دهه افراد، گروه‌ها، جناح‌ها و شخصیت‌های مختلف در باره آن گفتگو کردند. اما عجیب اینکه امروز یعنی پس از آشکار شدن عریان پدیده و علنی شدن اتفاقاتی که در لفافه پیچیده شده بود، دوستان کوته‌بین و کج‌اندیش و کم‌دانش، همراه و همساز جریانات و اشخاص بیمار و مغرض و معارض و معاند، امتداد همان تحلیل‌های فروپاشیده و نگاه‌های وارونه و فهم‌های ضد و نقیض را بازآرایی می‌کنند و به خورد ذهن مخاطبان خود می‌دهند. گویا این عزیزان نمی‌خواهند نگاه وسواس‌گونه ذره‌بینی خود را از جزئیات جورواجور فراتر برند و لااقل صورت‌بندی مسائل خود را نسبت به تغییرات روی زمین بازنویسی کنند. اصرار بر موضع غلط در هنگامه خطر، شما را به جهانی موازی عاری از تهدید پرتاب نخواهد کرد. هیچ واقعیتی بر اساس صورت‌بندی ما دگرگون نخواهد شد به جز رفتار خود ما. رفتاری که می‌تواند مهار کننده وضع نامطلوب موجود و تغییر دهنده شرایط دشوار و بهبود بخش موقعیت ما باشد و یا عکس آن را رقم بزند. غرب به پیشتازی رژیم تجاوزکار آمریکا و کشورهای عربی و مسلمان و غیر مسلمان منطقه و رژیم جنایتکار اسرائیل از موقعیت ضعف رژیم بشار اسد، نه به نفع سوریه و مردم آن بلکه بر اساس نفع خود و آنچه که ضامن بقای خویش می‌دانند، در حال نابودی و تصرف و مصرف سوریه هستند. یعنی هر آنچه از سوریه که به کارشان می‌آید برمی‌دارند و هر آنچه که قابل مصرف نیست وامی‌گذارند و هر آنچه که ممکن است در آینده مشکل و زحمتی برای آنان داشته باشد از بین می‌برند. آن گروه مدعی قدرت و حمایت ملت ضعیف و حقیر نیز توان آن را ندارد که حتی سر بلند کند و سقوط جهنم بر سر سوریه را تماشا کند. شروری که توهم بزرگی برداشت و زمینی را شکست که مادر تمام فتنه‌های پس از این خواهد شد. منطقه باید قوی باشد. چرا؟ زیرا رقیبان و معارضان و معاندان منطقه برای تضعیف و تحقیر و حذف منطقه از معادلات متحدند. منطقه باید قوی باشد. چرا؟ زیرا کسانی که می‌خواهند منابع و سرمایه‌های منطقه را داشته باشند، قوی، مصمم و بابرنامه‌اند. منطقه باید قوی باشد. چرا؟ زیرا انکار این معنی باعث خواهد شد مسائل غیر ضروری تبدیل به مسائل اصلی شود و اتحادهای منطقه‌ای و فراروی موقعیتی ما تبدیل به اختلافات و اختلالات و ضعف‌های ساختاری شود و توان آن را نداشته باشد که سهم خود را از معادلات قدرت و چرخش ثروت و ساختارهای امنیت به دست آورد. اگر هویت منطقه‌ای را انکار کنیم تغییری در واقعیت پدید نمی‌آید به جز اینکه ما به
دست خود بدنه منطقه‌ای خود را می‌دریم و همچون جسدی بی‌جان آن را تقدیم کسانی می‌کنیم که قرن‌هاست برای تقسیم آن با خود در نزاع و کشمکش هستند و امروز دانسته‌اند که بدون نظام دشمنی واحد، نمی‌توانند از عهده آن برآیند. عنصر هویت‌ساز و امنیت‌آفرین و قدرت‎‌بخش انقلاب اسلامی در منطقه، پدیده‌ای تاریخی بود که تمام محاسبات بلندمدت غرب برای فروپاشی منطقه را تغییر داد. درست زمانی که گمان می‌کردند تمام ظرفیت‌های قدرت را از منطقه خالی کرده‌اند و بیابانی بی‌اراده از انسان‌هایی واداده تسلیم باند جنایتکار اسرائیل داده‌اند، مردم ایران یکی از نقاط کانونی تمرکز سلطه را از بیخ و بن کندند و ستون خیمه هیمنه غرب و شرق بر منطقه را شکستند. غولی که غرب آن را بزرگ کرده بود تا از رعب حضورش هیچ کس خطا نکند، ناگهان پا به فرار گذاشت و فروپاشید.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
دست خود بدنه منطقه‌ای خود را می‌دریم و همچون جسدی بی‌جان آن را تقدیم کسانی می‌کنیم که قرن‌هاست برای
پس از آن، مرحله جدیدی آغاز شد. صدور انقلاب اسلامی ایران به رگ‌های بیدار منطقه و جهان باعث شد تا زمزمه‌های حرکت منطقه‌ای علیه استعمار و سلطه‌ای که زیر سایه حاکمان مستبد مشغول خوش‌گذرانی بود، به گوش برسد. مقاومت متولد شد و پیش رفت. بی‌گمان ایران کانون این برانگیختگی و تولد منطقه‌ای به شمار می‌آید و هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که نظام جمهوری اسلامی ایران پرچم بیداری اسلامی و بازیابی هویتی مردمان منطقه را به دست گرفته و پیشتاز تمام عرصه‌هایی است که جریان سلطه جهانی در آن ریشه دوانده تا امکان رشد و پیشرفت را از ما سلب کند. ولایت فقیه قله تدبیر انقلاب بود در برابر برج‌های بلند سلطه که با پول نفت و طلا و ذخایر معادن و منابع مادی و معنوی و انسانی و طبیعی منطقه ساخته شده و قد کشیده بود. ولایت فقیه در بالاترین افق در آسمان منطقه آشکار شد و تمام تاریکی‌ها و تیرگی‌ها را تا آن دوردست‌ها کنار زد و همه آنچه را که قرن‌ها پنهان شده بود، آشکار نمود و ثابت کرد که حاکمان نامشروع منطقه و حامیان تجاوزگر و جنایت‌کار فرامنطقه‌ای‌شان چگونه ملت‌ها را چپاول می‌کردند و با تحریم آگاهی و تخریب روانی و تحریف مبانی اندیشه‌ای و اعتقادی و حقایق تاریخی و تمدنی اعتماد به نفس مردم را برای زندگی خودآگاه و خودباور از بین می‌بردند. این حرکت تدریجی و تقویت شونده و رو به رشد همواره با طرح‌ها و نقشه‌های کلانی مقابله کرده که هزار شاخه و هزار ریشه در منطقه دارند. به طوری که حتی افراد و جریاناتی در خود ایران گرفتار صحنه‌پردازی‌های مهندسی‌شده و گسترده و با برنامه و قابل سنجش و ارتقاء، شدند و همان نقشی را بازی کردند که دشمنان منطقه از آنان خواستند یا از آنان انتظار داشتند یا آنان را به آن وادار کردند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
پس از آن، مرحله جدیدی آغاز شد. صدور انقلاب اسلامی ایران به رگ‌های بیدار منطقه و جهان باعث شد تا زمزم
محور مقاومت طی ده‌ها سال مجاهدت بی‌وقفه هویتی قوی و ریشه‌دار و دامنه‌دار در منطقه یافت و شناخته شده و دشمن را به واکنش ویژه واداشت. این یعنی دشمن چند صد ساله را که همواره در موضع فعال ما یشاء‌ و تعیین کنندگی بی‌اگر و اما و طراحی زمین و کارگردانی کناکنش‌های درون منطقه‌ای بود، به موقعیت پاسخگویی و انفعال و تغییر موضع و اصلاح نقشه کشاند. چه چیزی جز انقلاب اسلامی و مردم انقلابی و اصل متعالی ولایت فقیه توانست این شخصیت و عزت و شرافت را به منطقه ببخشد؟ در طی این چند دهه شعارهای نوعثمانی‌گری ترکیه اردوغانی را شاهد بوده‌ایم که جز التماس به اروپا و غرب و روسیه و حالا تجاوز آشکار به سوریه و همدستی با سرطان منطقه یعنی باند جنایتکار اسرائیل و صدور ناامنی‌های داخلی خود به سرزمین‌های پیرامونی، هنری نداشت. طرف دیگر ماجرا عربستان بود که نفت و ناموس تمدنی خود را گروگان دلار و سلاح آمریکایی‌ها کرد تا زنده بماند و سپس مدال تاریخی گاو شیرده را به پاس تلاش بی‌وقفه برای تضعیف منطقه از آن خود کرد و برای جبران این حقارت جبران‌ناپذیر در آخرین به روزرسانی سرزمین وحی را به صورت دوران جاهلیت فرامدرن آزین بست تا هم ارتجاع تمدنی خود را جشن گرفته باشد و هم انتحار هویتی خویش را رسما اعلام کند. شکنندگی شخصیت‌های پولکی نیز وضعیت سایر کشورهای نفتی منطقه را توضیح می‌دهد که چگونه با خرده جمعیت‌هایشان هیچ سهمی از تعریف زندگی در منطقه ندارند و نمی‌توانند هیچ آورده هویتی و ارتقاء حیثیتی برای منطقه داشته باشند. نقش آنان چراغ گردسوزی است که با بسته شدن شیر نفت و گاز هیچ نیستند. حکومت‌هایی که همگی با هم به اندازه سرمایه معنوی یک روزه محور مقاومت نیز ایستایی و پایایی ندارند.
اگر دنبال راهی برای رهایی هستی، شهید شو. نمی‌گویم شهید بمیر. می‌گویم شهید بمان و شهید زندگی کن بدون اینکه دغدغه شهید مردن را داشته باشی. چون اگر شهید شدی دیگر نخواهی مرد. شهادت اساسا بناست دغدغه مردن را از دوش زندگی تو بردارد و تو همه زندگی‌ات را صرف درد نمردن و بیماری مرگ نکنی. شهید شو، تا آزاد شوی. بگذار تمام زندگی‌ات برای زندگی‌‎ات باقی بماند. بگذار تا هستی زندگی کنی و آنگاه که رفتی نیز زنده بمانی. شهید شدن کار سختی نیست. کار عجیبی نیست. فقط باید کمی از خودت فراتر روی و در خود فرونروی و در خودت تمام نشوی. این فراروی از خویشتن و یافتن خود بالاتر و برتر و بزرگ‌تر و زندگی در آن قاب بزرگ‌تر تو را شهید می‌کند. هر چه بتوانی این قاب را بزرگ‌تر کنی شهیدتر و آزادتر و زنده‌تر و جاودانه‌تر. پس شهید شو و رها کن. تنها راه رهایی همین است. دفتر تمرین
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
محور مقاومت طی ده‌ها سال مجاهدت بی‌وقفه هویتی قوی و ریشه‌دار و دامنه‌دار در منطقه یافت و شناخته شده
آیا محور مقاومت به حکومت‌ها وابسته است؟! قطعا چنین نیست. این ذات انقلاب اسلامی به عنوان کانون تولد محور مقاومت است که با بر ریسمانی از سوی خدا و ریسمانی از سوی مردم تکیه کند. مقاومت یک حرکت مردمی است و بدون مردم اساسا مقاومت بی‌معنی و پوچ است. موضوع انقلاب اسلامی ایران مردم است. حرکت مردم، رشد مردم، ارتقاء‌ مردم، حکومت مردم، تعالی هویتی مردم و آینده‌سازی و فراروی مردم از دایره‌های کوچک فردی و خانوادگی و قومی و قبیلگی و ملی و مذهبی به هویت فراتر و برتر و شامل‌تر و کامل‌تر به نام امت اسلام و پس از آن جامعه مستضعفان جهان. مقاومت با مردم شکل می‌گیرد و بر باورهای آنان تکیه می‌زند و با آنان ادامه پیدا می‌کند و دست و بازوی آنان را مقدس می‌شمارد. نیروی مقاومت بی‌تردید نه از حکومت‌ها که از مردم تأمین می‌گردد. حال با این مقدمه آیا با کنار کشیدن یا فروافتادن حکومت‌هایی که همراهی و همدلی مردمی نداشتند، مقاومت آسیب خواهد دید؟ خیر. البته این به معنی انکار واقعیات و نادیده گرفتن تغییرات صحنه یا هیچ انگاشتن همراهی‌ها و عدم همراهی‌ها نیست. اگر محور مقاومت بتواند قلب حکومت‌ها را فتح کند و آنان را به نقطه اقدام حکومتی قدرتمند و اقتدارآفرین برساند قدم بزرگی برداشته؛ اما چنین نیست که اگر حکومتی در این راه متوقف یا متزلزل شد، راه مقاومت سد خواهد شد. همچنان که در گذشته نزدیک حکومتی تحت لوای مقاومت وجود نداشته و مسیر ریشه‌یابی و گسترش اجتماعی مقاومت خود قدرت حکمرانی و تعیین سرنوشت و تولید موقعیت و فرصت را به آن می‌دهد. مقاومت یک امر تدریجی خزنده و خیزنده است که اگر فرصت پیدا کند ارتقاء‌ ماهیتی خود را جشن خواهد گرفت و اگر مسیر فراروی ساختاری به مشکل و مانع برخورد کند با انعطافی که در خود به وجود آورده مسیر هویت‌سازی را پیش خواهد برد تا با توشه مردمی بزرگ‌تر هدفی قوی‌تر و تصمیمی استوارتر را جستجو کند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
آیا محور مقاومت به حکومت‌ها وابسته است؟! قطعا چنین نیست. این ذات انقلاب اسلامی به عنوان کانون تولد م
برخی ساده‌انگارانه حرکت انقلاب اسلامی را اتفاقی ناگهانی و یکباره و گذرا توصیف می‌کنند. چنین نیست. فهم انقلابی پشتوانه‌های معنایی و مقدمات زمینی بسیاری دارد. این مسیری است که در طول سال‌های طولانی شکل گرفته و تشخص یافته و از دل حوادث بیرون زده و پدیدار گشته و تمایز خود را با سایر مسیرهای پیش از این نشان داده است. انقلاب اسلامی ایران فهمی از بدنه مردمی و دشمنان مردم دارد. شناختی از دوستان ملی و منطقه‌ای و جهانی و دیگری‌های خود دارد. نقشه‌ای روشن از ایده رهایی‌بخش خود و شیوه‌های دشمنی سلطه جهانی دارد. انقلاب اسلامی ایران در حال تشکیل بدنه بزرگی است که شامل صدها میلیون نفر می‌گردد. این چند صد میلیون نفر در یک دوران گذار با یکدیگر پیوند خواهند خورد و لحظه تولد خود را جشن خواهند گرفت. فشار دشمن برای مرگ پیش از تولد ملت مقاومت بی‌دلیل نیست. این موجود زنده موسی زمان است که فرعون زمان تاب و توان مواجهه با او را ندارد. به او خبر رسیده که او خواهد آمد و از همین رو نگران اتفاق ناخوشایندی است که هیچ قدرتی جلودار آن نیست. آنچه که دشمن را ناراحت و نگران می‌کند تشکیل توده‌ای بدون مغز و قلب به نام مقاومت نیست. این همان چیزی است که آنها در منطقه آفریدند. هسته‌های افراطی بی‌رگ و ریشه و اندیشه که مانند زامبی‌های بی دل و دماغ، به جان منطقه می‌افتند و با اشاره صاحبانشان هر روز قسمتی از منطقه را به آتش ویرانی می‌کشند. وقتی دشمن بخواهد انقلابی بیافریند از جنس القاعده و داعش و النصره و بوکوحرام و امثال آن خواهد بود. دیوهایی بی‌سر و پا که سلاح‌های زنده غرب در منطقه‌اند و مأموریتی جز مرگ منطقه از درون ندارند. دشمن از مقاومتی احساس خطر می‌کند که مغز و قلب دارد. طرح و نقشه و ایده و آینده دارد. رشد و بلوغ دارد. با تمام منطقه پیوند ارگانیک برقرار کرده و به خصوص علیه غده‌های سرطانی و انگل‌های شیطانی قوت و قدرت خود را تجهیز و سازماندهی می‌کند. مقاومتی که روح ولایت و محبت و مودت و برادری را در رگ‌های منطقه می‌گرداند و حیاتی نو به آن می‌بخشد. تمام مرزهای ساختگی را نامرئی می‌کند و هویتی یکپارچه را بر اساس شاکله عمیق انسانی و اسلامی برمی‌آورد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
برخی ساده‌انگارانه حرکت انقلاب اسلامی را اتفاقی ناگهانی و یکباره و گذرا توصیف می‌کنند. چنین نیست. فه
جریان ولایت که ولی فقیه در قلب تپنده آن قرار دارد، سلطه در منطقه و بر منطقه را بی‌معنی می‌کند. انسان‌ها در جریان ولایت به ژرف‌ترین لایه‌های وجودی خویش متصل می‌شوند و عزت و شرف و کرامت نفس را نه از ساز و کارهای مصنوعی زر و زور و تزویر که از ذات آفریننده عالم به دست می‌آورند. هیچ کس در محور مقاومت به شاخصه‌های ظاهری مادی‌اش شهرت و شوکت نمی‌یابد. همگان در برابر خدای متعال سپاسگزار و پاسدار و پاسخگو هستند. یک بدنه زنده فعال متعالی زاینده فزاینده که منتظر و معطل نمی‌ماند و عقب نمی‌نشیند. حتی اگر در برهه‌ای پنهان بوده باشد، همه می‌دانند که در حال فعالیت است و ریشه‌های خود را در سرتاسر منطقه و فراتر از آن می‌دواند و ذهن‌های مردمان را از انقیاد سلطه می‌رهاند. باید گفت که مقاومت در روزگاری که به حسب ابزارهای سلطه از چشم‌ها پنهان می‌شود، خطرناک‌تر و دردناک‌تر است. ما در متن مبارزه آشکار فرصت کمتری برای بازآرایی منطق و منطقه خود داریم و در شدت فعالیت و آزادسازی قوای ذخیره شده توسط دشمن بیشتر شناخته می‌شویم. اما در هر حال چه پنهان و چه آشکار منطق محاسبه‌گری ولایی درست در برابر منطق و فهم جهان سلطه قرار دارد و غافلگیری‌های بی‌شمار مقاومت، همواره دشمنان را مجبور به بازاندیشی در مورد طرح‌هایش خواهد کرد. از آشکارترین نشانه‌ها باید رفتارهای سخت و سبوعانه‌ای را یادآور شد که برخلاف تمام طرح‌های راهبردی و رویکردهای بلندمدت از روی ناچاری و اجبار انجام می‌شود. همین کوتاه شدن برنامه‌ها و نگاه‌ها و تغییرات ناگهانی غیر قابل پیش‌بینی و شگفتانه‌هایی که هر روز به شکلی در گوشه‌ای آشکار می‌شود، نشان می‌دهد که دشمن از آن بستر آرام تمدنی خویش برخواسته و احساس خطر و اضطراب دارد.
اسرائیل و آمریکا همان گونه که در عراق انجام دادند، در حال از بین بردن و حذف تمام مؤلفه‌های قوت و قوام درونی و قدرت ملی و اقتدار سیاسی و امنیتی و اقتصادی سوریه هستند. تمام منابع زیرزمینی، تمامیت ارزی و امنیت مرزی و نیروهای انسانی علمی و عملیاتی را در تمام حوزه‌ها یا خنثی و همراه می‌کنند و یا حذف و نابود می‌کنند. سوریه تا چند ماه دیگر تلی از خاک و خاکستر است با آدم‌هایی فروریخته از درد و رنج و جنایت و تجاوز که هر روز در انتظار غافلگیری دیگرند. دفتر تمرین
جاهلیت مدرن - <unknown>.mp3
3.23M
▪️ جاهلیت مدرن چه تفاوتی با جاهلیت قبل از بعثت حضرت رسول (ص) داره؟ 🎙برشی از بیانات مقام معظم رهبری |@Revayate_ensan_home|
شیعه یدالله لااقل باید یدالشهیدی باشد که نزد الله است.
در خیالم دامی برای آن سیمرغ افکندم تا در دلم بنشیند. سایه‌اش مستدام. چون وارد آسمان شد، زمین با تمام رؤیاهایش دانه‌ای بود در دام هفت آسمان. ای جان جانانه‌ها دلم برایت تنگ باشد چه عجب. تو که صاحب زمین و زمان و هفت آسمانی. خلقت حرمت، زمین خانه‌ات. خوشا به حال من.