eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
447 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین....
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️درگذشت آخرین بازمانده فقیه-فیلسوف‌های تهران 🔹 آیت‌الله سید رضی شیرازی؛ نواده میرزای شیرازی (صاحب فتوای تحریم تنباکو) و فقیه و حکیم شهیر حوزه تهران ساعاتی پیش در سن 93 سالگی درگذشت. وی پس از آیت‌الله ضیاءآبادی و آیت‌الله شریعتمداری، سومین فقیه برجسته پایتخت است که در یک سال اخیر از دنیا رفته است. 🔹مرحوم سید رضی شیرازی؛ نتیجه پسری میرزای شیرازی بزرگ و نوه دختری آیت‌الله شیخ محمدکاظم شیرازی (از فقهای بزرگ نجف) بود. وی در نجف به دنیا آمد و تحصیلات خود را در شهرهای نجف و تهران گذراند. او حتی در نجف زبان فرانسوی را تا حد زیادی آموخت. استادان بزرگ فلسفه حوزه تهران همچون آیات شیخ ابوالحسن شعرانی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا مهدی الهی قمشه‌ای و فاضل تونی و نیز استادان بزرگ فقه حوزه نجف همچون آیات شیخ کاظم شیرازی، سید ابوالقاسم خویی و شیخ حسین حلی از استادان مطرح سید رضی شیرازی بودند. 🔹آیت‌الله سید رضی شیرازی سال‌ها در مدرسه سپهسالار تهران (دانشگاه مطهری فعلی) به تدریس شرح منظومه پرداخت. در دوره دستگیری آیت‌الله طالقانی توسط ساواک، آقا رضی به جای ایشان درس می‎داد و حق‌التدریس را نیز به خانواده‌ مرحوم طالقانی می‌پرداخت. در سال 1339 آیت‌الله‌‌العظمی بروجردی، آقا رضی را به همراه آقایان شهابی و شهرستانی به‌نمایندگی از خود جهت شرکت در کنگره بین‌المللی بیت‌المقدس به اردن فرستاد. مدتی بعد آیت‌الله دکتر مهدی حائری یزدی برای تحصیل به خارج از کشور رفت و آقا رضی به درخواست دکتر حائری و به جای ایشان در دانشکده الهیات دانشگاه تهران تدریس می‌کرد. در سال 1343 سید رضی و برخی دیگر از اساتید دانشگاه تهران از جمله استاد مطهری، صدر بلاغی و سید مرتضی جزایری به دلیل مواضع و فعالیت‌های انتقادی سیاسی از دانشگاه اخراج شدند. 🔹مرحوم شیرازی از سال 1344 به مسجد شفاء در محله یوسف‌آباد تهران رفت و به اقامه نماز و برگزاری جلسات اصول عقائد برای مردم و نیز تدریس دروس سطح و خارج به طلاب مشغول شد. وی اگرچه از منتقدان حکومت پهلوی بود، ولی پس از انقلاب تمایلی به پذیرش مناصب رسمی نداشت. با این حال در برخی مطبوعات، از وی به عنوان رییس کمیته انقلاب اسلامی منطقه یوسف‌آباد نام برده شد و به همین بهانه گروه فرقان ایشان را در تیر ماه سال 1358 هدف ترور قرار داد که البته نافرجام ماند. 🔹 الإسفار عن الأسفار، درس‌هایی از شرح منظومه، زلال حکمت و نگاه ناب از جمله آثار مکتوب مرحوم شیرازی است. وی همچنین فعالیت تبلیغی فراوانی داشت و علاوه بر سفرهای تبلیغی، در راهنمایی پیروان دیگر ادیان و آیین‌ها به اسلام نقش پررنگی داشت. او همچنین بر تقویت حوزه نجف تأکید می‌کرد و آن را به سود ایران نیز می‌دانست. وی از همین رو مؤمنان را به تقلید از آیت‌الله‌العظمی سیستانی راهنمایی می‌کرد. 🔻🔻🔻 @mobahesat
☑️ماجرای آزادشهر و چند نکته 🔻سیدیاسر تقوی: 🔸واکنش برخی خطبا به اظهارات گرگیج به عزل او از امامت جمعه آزادشهر منجر شد. عزلی که با حواشی امنیتی همراه بود و مورد استقبال رسانه‌های معاند قرار گرفت. هر چند واکنش‌های صورت‌گرفته ناشی از غیرت دینی برادران عزیز ماست، اما نیت خیر دوستان (که ان‌شاءالله مأجورند) نباید مانع از آن شود که به پیامدهای کوتاه‌مدت و بلندمدت آن نپردازیم و دلایل خود را در مخالفت با آن تبیین نکنیم. در این‌باره چند نکته قابل ذکر است: 🔸1. هر مسأله‌ای باید به اندازه‌ای که ضرورت دارد برجسته‌ شود و در این برجسته‌سازی باید منافع و آسیب‌های آن مورد توجه قرار گیرد. مسأله آزادشهر می‌توانست با پیگیری‌های خاموش در سطح استان پیگیری شود و در صورت لزوم با تمهیدات سیاسی به عزل فرد مورد نظر بیانجامد. اما برجسته‌سازی نابجا دو پیامد نامطلوب بر جای گذاشت: اول آنکه به چهره‌سازی برای جریان‌های افراطی اهل سنت کمک شایانی کرد و دوم آنکه یک مسأله منطقه‌ای را به یک بحران ملی بدل ساخت و نظام را در اوج گرفتاری‌های اقتصادی و اجتماعی با چالش روبرو کرد. 🔸2. بدترین گزینه برای حل یک اختلاف، تشدید عواطف و احساسات طرفین دعواست. حتی اگر بپذیریم که فرد خاطی قصد اهانت به ساحت اهل بیت علیهم السلام را داشته، راه‌اندازی موج مطالبه‌گری میان شیعیان، آن‌ هم در ایام فاطمیه آتش به انبار باروت است. رفتارها و مطالباتی که «مؤدبانه» خوانده می‌شود در امتداد اجتماعی خود به رفتارهای هیجان‌زده و احساساتی منجر می‌شود که هیچ کمکی به پایان گرفتن دعوا نمی‌کند. 🔸3. مسأله «امنیت ملی» مسأله حکومت شیعی است، نه جریان‌های افراطی اهل سنت. این شما (به عنوان سمپات‌ جمهوری اسلامی) هستید که با بحران امنیت و کنترل مذاهب و قومیت‌ها روبرویید نه طرف مقابل. از قضا طرف مقابل (جریان‌های افراطی قومی- مذهبی) بدش نمی‌آید شما را به لحاظ امنیتی دچار بحران کند و از چهره‌های خود قهرمان بسازد. درست است که جمهوری اسلامی توسط یک فقیه شیعه رهبری می‌شود اما نباید فراموش کرد که جمهوری اسلامی با چالش حکمرانی بر تمام ایرانیان مواجه است. امری که مواجه با ادیان و مذاهب را با احتیاط همراه می‌کند. 🔸4. شکاف شیعه- سنی میان سایر شکاف‌های قومی، مذهبی و اجتماعی ظرفیت ضدامنیتی بیشتری دارد. هم میان شیعیان جریان‌های افراطی هنجارشکنی هستند که حاضرند تا پای مرگ سر آرمان‌ها و عقاید خود هزینه بدهند و هم درون و بیرون مملکت سرویس‌های وابسته به عربستان، اسرائیل و غرب آماده‌اند تا جریان‌های افراطی‌ اهل سنت در ایران را فعال کنند. در وضعیت نابسامان اقتصادی کشور و با شیوع آسیب‌های اجتماعی هر گونه تحریک احساسات دو طرف می‌تواند با عواقب جبران‌ناپذیری همراه باشد. 🔸5. مواجهه نابخردانه با جریان‌های افراطی تبعات بلندمدت زیادی به همراه دارد. پول‌های سرگردان و یا حتی هدفمند بسیاری در کشور و خارج از مرزها وجود دارد که به دنبال ظرفیت‌های مناسبی برای سرمایه‌گذاری می‌گردند. این پول‌ها غالبا خرج پرورش و تربیت عناصر افراطی شده و در بلندمدت مناسبات فرهنگی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. گاهی اوقات مواجهه ما با جریان‌های افراطی به جای آنکه به حذف آن بیانجامد منجر به تمرکز این سرمایه‌گذاری‌ها می‌شود. 🔸و اما کلام پایانی: ما به عنوان شیعیان، چهل و سه سال است که حاکمیت این مرز و بوم را عهده‌دار شده‌ایم. مواجهه ما با اهل سنت کاملا متفاوت از آن چیزی است که در هزار و اندی سال گذشته رخ داده است. شاید بهتر باشد کمی از نگاه تاریخی به معارف اهل بیت و هویت شیعه فاصله بگیریم و واقعیت میدان را بهتر ببینیم. واضح است که کسی ضرورت غیرت دینی را نفی نمی‌کند اما ظهور و بروز این غیرت نباید حاکمیت خودمان را با چالش روبرو سازد. ما برای عزل یک امام جمعه هتاک نیازی به بسیج افکار عمومی نداریم، اما برای کارآمد نشان دادن معارف اهل بیت در حکمرانی به اتحاد و یکپارچگی اقوام و مذاهب نیازمندیم. @sedyaser
⚡ عدالت کیفری یا عدالت ترمیمی /به بهانه اتفاق جسارت به لباس روحانیت/ ✏ احمد اولیایی(طلبه و پژوهشگر حوره فرهنگ) 🔹 دیگر برای کسی پوشیده نیست که پدیده های اجتماعی اولا ذو ابعاد هستند و ثانیا ذوعوامل. به این معنا که یک پدیده در آنِ واحد هم بُعد سیاسی دارد و هم ابعاد اجتماعی و حتی اقصادی و البته عوامل متعددی نیز منجر به وقوع و ظهور آن می‌شود. 🔹 چندی پیش در شهر مقدس قم، اختلافی میان یک روحانی که ظاهراً نقش آمر به معروف داشته و یک خانم که ظاهراً به دلیل بدحجابی منکری را مرتکب شده آغاز می‌شود و به لگدمال کردن عمامه روحانی ختم شده و در نهایت به لطف فضای مجازی، به سوژه ای برای بحث و جدل میان خودی‌ها و بهره‌برداری برای دشمنان تبدیل می شود. 🔹 بنظر می رسد ما با دو مشکل رو برو هستیم: 🔸 یکی این واقعه مشخص که در فلان ساعت و فلان شهر اتفاق افتاده و دیگری یک مسأله امتدادی که چندسالی‌ست در جامعه ایران محل بحث و توجه است و «افول مرجعیت فکری-فرهنگی روحانیت» نام دارد. از آن جهت که این دو مسأله با هم مرتبط‌اند باید حل هر دو را توأمان درپی گرفت. حل اتفاق شهر قم را عدالت کیفری (Retributive justice) به دوش می‌کشد اما حل امتدادی ماجرا بر عهده عدالت ترمیمی (Restorative justice) است. عدالت کیفری اشاره به مجازات و کیفر کسی که قانون‌شکنی کرده و جرمی را مرتکب شده دارد، به عبارت دیگر به این پرسش پاسخ می‌دهد که چه نوع مجازاتی برای خاطیان و مجرمان عادلانه‌تر است. 🔸 اما از آن جهت که من بدنبال حل آن مسأله امتدادی هستم نه یک واقعه، بر عدالت ترمیمی تأکید دارم. عدالت ترمیمی در مقابل عدالت کیفری، قبل از نگاه جرم‌انگارانه و جبران خسارت‌ها و اولویت مجازات‌ها، بر این مبنا استوار است که آنچه اکنون (پس از وقوع بزه) اولویت دارد، ترمیم وضعیت بزهکار و جامعه است. در این شرایط به جای ورود دولت، قوه قضائیه و حاکم جهت مجازات مجرم، بزه‌دیده و بزه‌کار گرد هم آمده و در شرایط میانجی‌گری، گفتگو، مصالحه، هم‌نشینی و ... اختلاف‌ها را به حداقل می‌رسانند. 🔹 این مبنا فقط به دنبال تنبیه مجرم و جبران خسارات متضرر نیست، بلکه در تلاش است افراد جامعه به نوعی ارتقای شخصیتی یابند تا کاهش جرم و بزه نتیجه این رشد باشد نه ترس از مجازات و مانند اینها. به قول هُوارد زهر (Howard J. Zehr)، جمعی بودن و فرایند بودن دو خصوصیت بارز عدالت ترمیمی است. 🔹 اگر جرمی واقع می‌شود همه سهیم‌اند و همه باید برای حل آن وارد میدان شوند. از طرف دیگر این «حل» یک فرایند است و ممکن است دفعتا واقع نشود چرا که اساسا از جنس فرایند فرهنگی خواهد بود. در عدالت کیفری یک فرایند قضایی و قصاصی رخ می‌دهد که سازوکار مشخص دارد و می‌تواند فقط توسط قاضی یا یک نهاد مشخص انجام شود. اما در عدالت ترمیمی که «ترمیم» هدف اصلی است یک سازوکار جمعی و فرایندی را می‌طلبد. 🔹 در مسأله افول جایگاه روحانیت (البته اگر اصل آن را بپذیریم که خود محل مناقشه است)، با یک نگاه ترمیمی فقط آن خانم تنبیه نمی‌شود، بلکه همه روحانیونی که با عملکرد خود باعث افول شده‌اند، همه مسئولانی که در حکومت دینی با ایجاد ناکارآمدی نگاه مردم به روحانیت را تغییر دادند، همه حوزویانی که بجای کارکرد اصیل روحانیت یعنی حل مسائل مردم کارکردهای دیگری برای خود پیدا کردند، همه معاندینی که بجای بازنمایی خدمات روحانیت یک وجهه نادرست را نشان می‌دهند، همه مردمانی که یک خطا از یک روحانی را به همه حوزه و روحانیت سرایت داده و عمومیت می‌دهند، همه کسانی که سازوکار امر به معروف و نهی از منکر را مشخص نمی کنند و .... مورد خطاب و بررسی قرار می‌گیرند. 🔹 با نگاه عادلانه ترمیمی، اساسا مجازات آن خانم هدف نیست بلکه تغییر نگاه مردم به روحانیت به عنوان حل اساسی مسأله هدف خواهد بود. البته واضح است که مجازات مجرم ذیل قانون حتما باید انجام شود اما کافی نیست چرا که مسأله باقی خواهد ماند. 🔹 مشاهده در سایت: https://mobahesat.ir/23645 👈 در همین زمینه: ▫ پرونده پایگاه مردمی روحانیت yun.ir/nr5f6e ▫ خشونت اجتماعی؛‌ این بار علیه روحانیت! https://mobahesat.ir/16719 ▫ روحانیت و خشونت‌های اجتماعی https://mobahesat.ir/22240 🔻🔻🔻 @mobahesat
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید  من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی   من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر چیزی از آن سوی یقین شاید کمی هم پیش تر آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود من عاشق چشمت شدم...
🔲⭕️در مصرف نام سردار صرفه جویی باید... ۱- یک شیشه عطر خوب و گران قیمت، چیزی نیست که هر دم و برای هر دکان بقالی رفتنی از آن استعمال کنیم. غزل حافظ، چیزی نیست که هر وقت عشقمان کشید، حافظ بخوانیم. حافظ خواندن، شأن دارد و تمرکز/سکون می طلبد. در فوروارد مطالب مربوط به سردار سلیمانی قدری تامل کنیم. ذکر نام هر چیزی اگر از حدی بیشتر شود، آن مطلب و آن مفهوم لوث می شود. تلألو و درخشندگیش را از دست می دهد. کلمه چیز مقدسی است؛ شأن و حرمت دارد. در مصرف کلمه صرفه جویی کنیم. تعبیر عجیب و زیبایی دارد. می گوید: حاجت مشاطه نیست / رویِ دلآرام را! سال هفتادوهشت در خوابگاه دانشجویی بودم و نزدیکیهای انتخابات مجلس ششم بود که یک شب در راهرو خوابگاه، دیدم آقامحسن رضایی دارد به همراه دوسه تا از بچه ها قدم می زند. برای شستن ظرفها رفته بودم که از دیدن ایشان جا خوردم. از بچه ها پرسیدم ایشان و این طرفها؟ گفتند پس فردا انتخابات مجلس است و ایشان آمده برای دیدار با دانشجوها... اصلا احساس خوبی پیدا نکردم. شاید دیدن محسن رضایی در حالت عادی در خوابگاه دانشجویی (که حتی هم به آن سر نمی زدند) می توانست جالب باشد اما، دیدن یک کاندیدا دو شب قبل از انتخابات مجلس آن حس خوب را به دل نمی نشاند. با ظرفهای نشُسته در دست، احساس پیرمرد دهاتی ای را داشتم که سرِ زمین زراعتش نشسته و یکباره می بیند جماعتی برای سرکشی به او و دهاتش آمده اند و بعد می فهمد نزدیکیهای انتخابات است... از آن سال به بعد، چه بسیار انتخابات که محسن رضایی کاندیدا شد و هیچ وقت هم رای نیاورده. چرا؟ مگر "آقامحسن" فرمانده حاج قاسم ها نبود؟ پس چرا چنین است؟ شاید رمز بردلها نشستن و ننشستن، چیزی است که برخی از آن بی توجه عبور می کنند؟ ۲- چرا قاسم سلیمانی دکترای مدیریت استراتژیک نگرفت؟ فردی با آن میزان و محاسبه گری چرا بعد از جنگ هوس نکرد که تایتل «دکترا» هم به پشت سرداری اش، اضافه شود؟ مگر نمی توانست برود و سر کلاس بنشیند و چند واحد پاس کند و رساله ای و...خلاص. چرا نکرد؟ ۳- بعد از جنگ و زمانی که حاج قاسم ها به میان "شهر" برگشتند، کم نبودند آنها که رفتند و کوشیدند تا به شجاعتهای دوران جنگشان، "محاسنی" اضافه کنند. آنها که دکترای مدیریت و اقتصاد و...گرفتند کم نبودند. بسیاری از بچه هایی که روزهای جوانی را در فضای خاک وگلوله سپری کرده بودند ولی خواستند "دکتر" هم بشوند رفتند این مشاطه را هم برخود بستند. طیفی از فرماندهان هم بودند که سَمتِ فعالیتهای اقتصادی رفتند و دستی به کار واردات و صادرات...؛ البته نه دکترا خواندن و نه بیزینسمن شدن هیچ یک بد نیست. ولی حاج قاسم سمتِ این خیابانها نرفت! عده ای از بچه های جنگ هم بودند که کاندیدای مجلس شدند و دست در کار سیاست شدند... ولی قاسم سلیمانی وارد این خیابان هم نشد. حاج قاسم، حاج قاسم ماند ولی بدون اضافه شدن تایتلها و عناوین دکتر/اقتصاددان/نماینده/فعال اقتصادی و... بی اینها مِهرش در دلها افزون شد. مهر حاج قاسم در حالی به دلها بیشتر و بیشتر شد که مشخصا در همان حوزه فعالیتش، انتقاد/سوالهایی برای بخشی از جامعۀ ایرانی وجود داشت. اما «حکایتِ مهر و وفا» (به تعبیر ) از کجا بر می خیزد؟ ۴- حافظ در میانه غزلیاتش تعبیر عجیبی دارد. یک جا می گوید: برای بر دل نشستن، باید "چیزی" افزون بر حُسن داشت! خلاصه ی حرفش در آن بیت این است که افزون بر خوبی و خوشگلی و تایتل و القاب، باید یک "چیزی" باشد که کسی بر دل بنشیند. اسمش را هم گذاشته "نکته" ! : بس «نکته» غیرِ حُسن، بباید که تا کسی/ مقبولِ طبعِ مردمِ صاحبنظر شود! بله، به غیر از "حُسن" نکته هایی لازم است که کسی مقبول دلها بشود. در این بیت «مردم»: «مردمک چشم» یا همان «مردم»؛ هر دویش زیباست! ۵- برگردیم به حرف سعدی. سعدی یک جا حرف فوق العاده ای زده. خلاصه و مجمل به قدر دهها سطر حرف در مصرعی سروده: «حاجتِ مشّاطه نیست رویِ دلآرام را»! لغتنامه دهخدا «مشاطه» را چنین تعریف کرده است: آرایش کننده ی عروس. بله سعدی می گوید رویِ زیبا را چه نیاز به آرایش؟! آنکه «واقعا زیباست» بی آرایش و بی عنوان هم زیبا و دلنشین است. حاجتِ مشّاطه نیست! روزگار ما، روزگار مشاطه است. نه اینکه کاندیدای مجلس شدن بد است، یا دکترا گرفتن یا خلبان شدن یا بیزینسمن شدن بد است؛ خیر، ولی اینها آن «حُسن» ی که می گوید نیست. اینها است، همان که می گوید. ☑️⭕️سخن پایانی: برخی بر دلها می نشینند و برخی خیر. قاسم سلیمانی بی مشّاطه بر دلها نشست. حال ما زور نزنیم که بر دلها «بیشتر» بنشانیمش. بگذاریم کلمه، نام، مفهوم... آن درخشندگیِ بکر و روشن خودش را داشته باشد. در تَکرار، صرفه جویی کنیم.
https://satra.ir/fa/%d9%86%d8%b4%d8%b3%d8%aa-%d9%87%d9%85%e2%80%8c%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%db%8c-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%da%a9%d8%b1%d9%87/ 💠گزارشی از نشست هم‌اندیشی «نوجوانان و فرهنگ کره‌ای، دلایل گرایش و پیامدها» و نکات مهمی که در این نشست مطرح شد از جمله: 🔸موج گرایش نوجوانان به فرهنگ کره ای معروف به موجه کره ای 🔸آثار و تولیدات فرهنگی و هنری جامعه مخاطب موج کره ای 🔸نقش نهادهای فرهنگی در مواجهه با این پدیده 🔸وضعیت آینده این موج و... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠نشست تخصصی روحانیت و کنشگری اجتماعی با محورهای ذیل برگزار می گردد: 🔸اخلاق کنشگری انقلابی روحانیت؛ 🔸چالشهای کنشگری اجتماعی روحانیت؛ 🔸هنجارهای اجتماعی زی طلبگی و اخلاق صنفی روحانیت؛ 🔸سواد اخلاقی در کنشگری اجتماعی روحانیت؛ 🔸زیست و کنشگری مجازی روحانیت؛ 🔸ملاحظات عفاف در کنشگری اجتماعی روحانیت؛ 🔸نفوذ اجتماعی روحانیت، ظرفیتها و کارکردها؛ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠برنامه زاویه چهارشنبه 29 دی‌ماه ساعت ۲۲ / شبکه ۴ 🔺با موضوع "واشکافی نسبت میان حوزه‌های علمیه و ساختار حاکمیت " 🔸ورود عالمان دین و حوزه‌های علمیه به مباحث حکمرانی از جمله تصمیم‌ گیری‌های کلان اقتصادی، مسائل مربوط به مدیریت و اجرا و موضوعات سیاسی و اجتماعی گفتگو؛ 🔸نسبت دنیای علوم دینی با جهان سیاست ورزی و اداره جامعه بیگانه است‌ 🔸مبادی و مبانی علوم انسانی در جهان‌بینی و اعتقادات مذهبی ما‌؛ 🔸جایگاه علوم دینی در مباحث تخصصی مرتبط با حکمرانی کحاست و آیا دین تنها نقش ارشادی دارد یا می‌تواند در موقعیت دستور و اجرا قرار بگیرد؟ 🔹با حضور: 🔺آیت‌الله کاظم قاضی‌زاده، عضو هیئت‌علمی دانشگاه تربیت مدرس و استاد درس خارج فقه و اصول در حوزه؛ 🔻حجت‌الاسلام دکتر علی‌رضا پیروزمند، عضو هیئت‌علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم؛ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
هدایت شده از خبر فوری
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آینده روابط اجتماعی با متاورس شرکت فیسبوک با تغییرنام به متاورس به دوستداران تکنولوژی جدید امکان لذت بردن از یک جهان خیالی نامتناهی را وعده می‌دهد، دنیایی که در آن از محدودیت‌های متداول خبری نیست. اما آیا این دنیا برای همه مقبول می‌افتد؟ اگر متاورس همه‌گیر شود، آینده روابط اجتماعی دهه بعد چگونه خواهد بود؟ کارشناسان پیش از عملی شدن متاورس نگران سوءاستفاده از حریم شخصی و اطلاعات کاربران هستند. فناوری‌های آینده را در این پیج دنبال کنید 👇 http://instagram.com/e_toosii
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 تصویر روحانیت در سینمای ایران! 🎥 میلاد دخانچی ♨️ روحانیت نقش «ضد قهرمان» در سینمای ایران دارد! 📌 مناهج: از سینمای به اصطلاح روشنفکری و در عمل غربزده که انتظاری نیست؛ اما چرا سینمای حزب‌اللهی و ارزشی گرفتار تصویرسازی غلط از روحانیت است؟!! حوزه هنری (سازمان تبلیغات) و اوج و ... که بودجه‌های حاکمیتی دارند باید پاسخگوی فیلمسازی خود باشند. @Manahejj ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
خردورزی - شماره 11 - کم حجم.pdf
27.65M
💠 درآمدی بر سینمای شناختی؛ یازدهمین شماره مجله «خردورزی» منتشر شد. 🔰مجله «خردورزی» در این شماره شامل سه پرونده با عناوین و گفتگوهای زیر است: 📌سینما و فلسفه • گفت‌وگو با بهروز افخمی؛ سینما، عامل سرگرمی یا ساحل اندیشه؟ • گفت‌وگو با حسن عباسی؛ امتناع در حوزه، ابتذال در دانشگاه • گفت‌وگو با دکتر تورستن بوتز بورنشتاین؛ سینما، اندیشه‌هایی با صدای بلند • گفت‌وگو با دکتر مسعود معینی‌پور؛ سینما و مدیریت شناختی انسان 📌سینما و اجتماع • گفت‌وگو با مسعود ده‌نمکی؛ مهندسی فرهنگی، درمان سینمای ایران • گفت‌وگو با دکترسیدمحمد حسینی؛ تحقیر پدر در سینمای ایران • گفت‌وگو با دکتر رفیع الدین اسماعیلی؛ دفاع مقدس، ناب‌ترین ژانر سینمای انقلاب اسلامی • گفت‌وگو با سجاد نوروزی؛ تنبلی و تقدم پول بر هنر در سینمای ایران 📌دین و سینما • گفت‌وگو با نادرطالب‌زاده؛ فقدان مدیریت در سینمای ایران • گفت‌وگو با عباس محسن عبد علی المسفر؛ هری پاتر، میراثی عربی با روایت فانتزی • گفت‌وگو با سعید مستغاثی: سینمای آخرالزمانی؛ مسئله‌ی غرب، رسالت شرق 🆔 @fekrat_net ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠 پدیدارشناسی لایک ✍️ ابراهیم شریفی 🌐 شبکه های اجتماعی بلاشک تغییراتی اساسی در زندگی جامعه ما به دنبال داشته است؛ لایک کردن یکی از رفتارهای متعارف در عمده شبکه هاست که به صورت های مختلف در تایید پیام های دیگران رخ می دهد ولی همین کنش ساده، آثاری فردی و اجتماعی به دنبال دارد که پدیدار شناسی آن را دوچندان مهم می کند. ✳️ به قول دکتر منتظر قائم که از اساتید برتر ارتباطات دانشگاه تهران است؛ آن چیزی که ما از شبکه‌های اجتماعی حداقل در افکار عمومی ایران شاهدیم، فقط لایک بوده است. خیلی ساده یک آیکون تأیید مطلبی مفهومی‌ترین و مرکزی‌ترین مولفه در تعامل جامعه ما با شبکه‌های اجتماعی شده است. 🌀حال این مرتبط با محتوای مطالب صورت می‌گیرد یا صرفا روابط شخصی اینجاست که علاقه، عاطفی‌گری و روابط بسته‌ی درون شبکه‌های پیشین باعث می‌شود کلام بیش از آنکه معنای مشارکت دسته‌جمعی را برای کشف حقیقت داشته باشد، فقط یک نفر حرف می‌زند و دیگران لایک می‌کنند. ❎ افراسیابی پژوهشگر فضای مجازی درباره لایک چنین می گوید: مردم در شبکه های اجتماعی لایک را گدایی می کنند. به عبارت دیگر افراد در شبکه‌های اجتماعی دوست دارند خودشان را آن طوری نشان دهند که دیگران دوست دارند یعنی «گدایی لایک». 👍 این شکل افراد از خود واقعی خودشان فاصله می‌گیرند و به همین دلیل روابط شاید گسترده شود اما بسیار سطحی می‌گردد و دوستی‌ها تبدیل به دوستی‌های لایکی می‌شود. یعنی پاداش‌های زیاد ولی کوچک و این یعنی افراد از نخبه پروری فاصله می‌گیرند. اگر در این , فردی بیاید کار علمی را نشان دهد، با بی‌استقبالی روبرو می‌شود و کارها هر چه سطحی‌تر باشد، با اقبال بیشتری روبرو می‌شود. در این میان باید توجه کنیم که کشور ما نمی‌تواند با کارهای عامه‌پسند، به پیشرفت برسد. 📣 و اما نکته آخر چه زیبا در روایات ما در مورد مواردی متناظر با لایک و تایید کار و رفتار دیگران گوشزد شده است. امام جواد (ع) می فرمایند : منِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً کانَ شَریکاً فیهِ(بحارالانوار، ج75، ص 82) 👌یعنی هر که کار زشتى را تحسین و تأیید کند، در عِقاب آن شریک است. به عبارت دیگر شریک جرم هستی اگر رفتار و فعل منکر مرتکب شده اگر آن را تایید کنید. این بیان یعنی باید خود کنترلی را تقویت کرد یعنی باید مسئولیت اخلاقی در قبال چنین رفتارهایی در شبکه های اجتماعی را تقویت نمود. @HOWZAVIAN