برای امروز کافیه وقتی شنیدم از امروز آب رو به روی امام ویارانش بستن قلبم درد گرفت 😢
بچه ها میدونین به یاد چه کسی افتادم ودلم آتیش گرفت😭
بریم روضه یک آقا کوچولو رو بخونیم، اون قدر گریه کنیم تا سبک بشیم😭
رسم براینه روز هفتم محرم روضه پسرکوچولوی امام حسن علیه السلام رو می خونن😢
بچهها میدونین اسم پسر کوچولوی امام حسین علیه السلام چی بود؟
همون که شش ماه داشت؟ 😢
بهش میگن باب الحوائج دشت کربلا😭
بچه ها میگن وقتی تمام یاران و مرادن سپاه امام حسین رفته بودن میدان جنگ و شهید شده بودن😞...
و فقط دومرد باقی مونده بودن ...امام سجاد
علیه السلام که اون رو چون حالشون خوب نبود
وکسالت داشتن نتونستن برن میدان جنگ و دومی خودِ امام حسین علیه السلام😢
امام حسین علیه السلام اون لحظه خودش روتنها و بی یاور دید😞
برای آخرین بار اومد روبه روی لشکر دشمن وفریادزد:
هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی ؟ یعنی «آیا یاوری هست که مرا یاری کند؟»
این صدای امام به بانوان داخل خیمه رسید، همه با صدای بلند گریه کردن 😭
امام حسین علیه السلام دوباره رفتن به سوی خیمهها تا خانمها ایشونرو ببینن وساکت بشن😭
یهو چشم امام به پسر کوچیکش حضرت علی اصغر افتاد😭دید علی کوچولو از تشنگی فقط گریه می کنه😭
چون نه آبی تو خیمه بود به بچه بدن بخوره نه مادرحضرت علی اصغر شیر داشت به بچه بده 😭
امام حسین علیه السلام قنداقه علی اصغر رو توی
دستاشون گرفتن و به سوی لشکر دشمن رفتن 😢
درمقابل لشکر یزید ظالم وایستادن و فرمودن؛ اگه
به من رحم نمی کنید به این طفل کوچیک رحم کنید😭
با اینکه امام نوزاد تشنه رو بهشون نشون داد، انگار قلب دشمنان از سنگ بود میدونین چیکار کردن بچهها ؟؟؟
آخ که دیگه طاقت ندارم بگم😭
یکی از دشمنان که اسمش حَرمَله بود یک تیر سه
شعبه یعنی تیری که سه تا نوک تیزداشت رو به
سوی گلوی کوچک علی اصغر کوچولو نشانه گرفت 😭😭😭
وای خدایا اینا چقدر بی رحم هستن 😭😭😭😭
من معذرت میخام از شما بچهها اگه با دیدن این تصویر ناراحت میشید 😭
فقط میخام یک لحظه چشماتونو ببندید تصور کنید این تیر سه شعبه کجا!!!!
گلوی یک نوزاد کجا !!!!😭😭😭
الهی قربون قلب امام حسین برم چطور طاقت آورد؟؟
روی دستاش😭 جلوی چشماش😭 جگرگوشه شون رو اینجوری شهید کنن😭