1_2538500601.mp3
8.29M
#داستان_گنج_قارون
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
@voicekafi
@MahdiehTehran
@voicekafi
🔹 پیام رسان سروش
sapp.ir/voicekafi
🔹 پیام رسان ایتا
eitaa.com/voicekafi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان جابر جعفری از اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام
#نیایش🌺
ای خداوند مهربانم🌹
گفتی تو خودت را خوب بشناس ، سپس مرا هم پیدا می کنی ، کمکم کن در جاده پر پیچ و خم خودشناسی ام ...
گفتی مرا بخوان ، می دانم خواندن تو نیز برای من است نه تو ، فقط کافیست ، به استجابت خواسته ام باوری عمیق داشته باشم ....
یک جذبه نگاهت برای من کافیست تا زیر و رو شود روح و جانم.....
محبت و عشق به تو کافیست تا پَر بگیرد بال های بی رمق زمینی ام.
بپذیر مرا با بی نهایتِ الطافت
ای خدای مهربانم...🌺
https://splus.ir/daneshdaneshgah
https://eitaa.com/daneshdaneshgah
💠نام و القاب امام هادی علیه السلام
🔹نام امام دهم شیعیان، علی و کنیه ایشان ابوالحسن می باشد، مشهورترین القاب حضرت #نقی و #هادی است.
نقی به معنی پاک است.
💠فضایل و ویژگیهای اخلاقی
امام هادی علیه السلام
🔹ایشان #جمیع_صفات_نیک و مفاخر معنوی را یکجا در وجود داشتند.
روابط اخلاقی #امام_هادی (ع) با سایرین گوارا و بسی شیرین جلوه
می نمود.
روش حضرت منصفانه و منطبق با اصول عدالت بود. کارهایشان شایسته تمجید و تحسینانگیز بود، زیرا به همراه فضیلت و شرافت بود. ابن شهر آشوب از رجال حدیث نقل می کند که او نیکسرشت ترین و پاکترین روش را در میان جامعه دارا بود، راستگوترین افراد جامعه محسوب می شد، شخصیتی بود گشاده روی و کاملترین انسانهای جامعه از نظر اخلاقی به شمار می رفت.
به هنگام سکوت، شکوه هیبت و تشعشع وقار، چهره حضرت را در بر می گرفت و چون لب به سخن می گشودند، گزیده و نغز میفرمودند، به طوری که شعاع کلامشان روح آدمیان را سحر می کرد و درخشش کلامشان نورافشانی می نمود.
ایشان از دودمان رسالت و امامت و جایگاه استقرار وصایت و خلافت اسلامی به شمار می رود، حضرتش شاخه ای از درخت پاک نبوت و میوه درخت رسالت محمدی است.
💠کار و تلاش امام در جهت خدمت به جامعه
🔹در کتاب من لا یحضره الفقیه(شیخ صدوق) این روایت نقل شده، که روزی ابوالحسن #امام_هادی (ع) را مشاهده کردم که در زمین خود با بیلچه مشغول تلاش و کوششند؛ حضرت تلاشگر و کوشا، دو پایشان در عرق نشسته بود و قصدشان آن بود تا با عرق جبین، قرص نان جوینی را به کف آرند.
راوی خبر گوید: پیش رفتم عرضه داشتم فدایت گردم، مردان کارورز و کارگر کجایند که شما به زحمت
افتاده اید؟
حضرت فرمودند: آیا در کار کردن، کسی از من و پدرم بهتر وجود دارد؟
عرض کردم: چه کسی از شما والاتر و بهتر است؟ امام فرمود: رسول خدا (ص) و امیرالمومنین (ع) و تمام آباء و اجدادم کار می کردند و با دسترنج خود زندگی می کردند.
💠از کلام گوهربار امام هادی علیه السلام
🔹برخی از سخنان بسیار ارزشمند #امام_هادی (ع) را در ادامه می خوانیم:
۱) حسد، نیکی ها و حسنات را بر باد داده و نابود می کند و تظاهر و خودستایی موجب خشم و کینه می شود.🌺
۲) نافرمانی از پدر و مادر بدنبال خود کمبود و نارسایی دارد و بلاخره منتهی به ذلت و بدبختی خواهد شد. 🌺
۳) بیداری، خواب را لذت بخش تر
می کند و گرسنگی، گوارایی و خوشمزگی غذا را می افزاید.🌺
۴) ریشخند و مسخرگی شیوه اراذل و اوباش و جاهلان است.🌺
۵) کسی که به عقده خودپسندی گرفتار شود، به یقین آمار عیبجویان او فراوان شود.🌺
۶) از حسادت دوری کن، زیرا حسادت آنچه در وجود تو است آشکار می کند و هیچگونه تاثیری در دشمن تو نخواهد داشت.🌺
سالروز شهادت امام هادی علیه السلام در سوم ماه رجب
بر شما تسلیت باد.
منبع: راسخون به نقل از سایت دلدادگان
#امام_هادی
@tabyinchannel
https://splus.ir/daneshdaneshgah
https://eitaa.com/daneshdaneshgah
🔴 دعای مخصوص امام هادی(ع) برای حاجتمندان
🔵 امام هادی علیه السلام فرمودند:
🌕 دعایی را که خواهم گفت من آن را بسیار می خوانم و از خدا تقاضا کرده ام هر کس بعد از من آن را نزد قبرم بخواند او را نا امید نفرماید و دعا این است :
🟢 یا عُدَّتی عِندالعُدَدِ و یا رَجائی و المُعتَمَد و یا کَهفی وَ السَّنَد و یا واحِدُ یا اَحَدُ یا قُل هُوَ الله اَحَد اَسالُکَ اللهمَ بِحَقِ مَن خَلَقتَهُ مِن خَلقِکَ وَ لَم تَجعَل فی خَلقِکَ مِثلَهُم اَحَداً اَن تُصَلّیَ عَلَیهِم و .... ( حاجت خود را ذکر کند)
🔹 به قصد رجا و به امید استجابت از راه دور بعد از زیارت نامه امام هادی بخوانید.
🔴بردگی خضر (ع) از تاجر بازار
✍روزى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به اصحاب خود فرمود: آيا میخواهيد خاطره اى از خضر عليه السلام براى شما نقل كنم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا.
🔸پيامبر (ص) فرمود: روزى خضر
عليه السلام در يكى از بازارهاى بنى اسرائيل عبور میكرد، ناگهان فقيرى كه او را میشناخت نزد او آمد و تقاضاى كمك كرد. خضر عليه السلام گفت: ايمان به خدا دارى، ولى چيزى نزدم نيست تا به تو بدهم. فقير گفت: آثار نورانيت و خير در چهره تو می نگرم، و اميد خير از تو دارم تو را به وجه (آبروى) خدا به من كمك كن. خضر عليه السلام گفت: مرا به امر عظيم (آبروى خدا) قسم دادى، چيزى ندارم (ولى نمی توانم از اين امر عظيم كه نام بردى بگذرم) جز اين كه مرا به عنوان برده (غلام) بگيرى و در اين بازار بفروشى، و پولش را براى خود بردارى.
فقير گفت: آيا چنين كارى روا است خضر گفت: به حق می گويم كه تو مرا به امرى عظيم سوگند دادى. من نمی توانم اين نام عظيم را ناديده بگيرم، مرا بفروش.
فقير: خضر را به تاجرى به مبلغ چهارصد درهم فروخت، و آن پول را براى خود برداشت و رفت. خضر عليه السلام مدتى نزد اربابش ماند، ولى ديد اربابش كارى را بر عهده او نمی گذارد. روزى به اربابش گفت: تو مرا براى خدمت خريده اى، دستور بده تا كارى را براى تو انجام دهم. تاجر گفت: من خوش ندارم كه تو را به زحمت بيفكنم، تو پيرمرد سالخورده اى هستى. خضر گفت: نه، كار براى من زحمت نيست.
تاجر سنگ بزرگى را در گوشه خانه اش نشان داد كه لازم بود شش نفر كارگر در طول يك روز بتوانند آن سنگ را از آن جا بردارند و بيرون ببرند و گفت: اين سنگ را از خانه خارج كن. خضر عليه السلام در همان ساعت، آن سنگ را برداشت و به تنهايى آن را بيرون برد. تاجر به او گفت: آفرين، كار را بسيار نيكو انجام دادى، با قدرتى كه هيچكس آن قدرت را ندارد.
پس از مدتى تاجر تصميم گرفت به مسافرت برود، به خضر گفت: من تو را امين يافتم، تو را در خانه ام می گذارم، نسبت به اهل خانه ام جانشين خوبى باش تا باز گردم، و من خوش ندارم تو را به زحمت افكنم.
خضر گفت: زحمت نيست، هر كارى می خواهى بفرما انجام دهم. تاجر گفت: مقدارى خشت درست كن و آماده نما تا باز گردم.
تاجر به مسافرت رفت و پس از مدتى بازگشت ديد خضر عليه السلام ساختمان خانه او را به طور محكم و عالى درست كرده است، به خضر گفت: تو را به وجه (آبروى) خدا سوگند می دهم بگو تو كيستى و كارت چيست؟ خضر گفت: تو مرا به امر عظيم كه وجه خدا باشد سوگند دادى، و همين وجه خدا مرا به بندگى او واداشته است، من خضر هستم كه نامم را شنيده اى. فقيرى از من تقاضاى كمك كرد. در نزدم چيزى نبود كه به او بدهم. مرا به وجه خدا قسم داد، ناگزير خودم را بنده او نمودم، او مرا به تو فروخت و پولش را گرفت و رفت. اين را بدان كه اگر شخصى را به وجه و آبروى خدا سوگند دهند، تا كارى را انجام دهد، و آن شخص قدرت انجام آن كار را داشته باشد ولى انجام ندهد، در روز قيامت به گونه اى محشور می شود كه در صورتش گوشت و خون نيست، و تنها استخوانى كه بر اثر به هم خوردنشان صدايش به گوش می رسد، در چهره او دميده می شود. تاجر معذرت خواهى كرد و گفت: من تو را نشناختم و به تو زحمت دادم.
خضر گفت: اشكالى ندارد تو به من لطف و مهربانى نمودى. تاجر گفت: پدر و مادرم به فدايت، در مورد خود و اهل خانه ام هر گونه كه می خواهى رفتار كن .اختيار ما با تو است، و اگر بخواهى تو را آزاد كردم هر جا می خواهى برو.
خضر گفت: دوست دارم مرا آزاد كنى تا به عبادت خداوند بپردازم. تاجر او را با كمال معذرت خواهى آزاد نمود. خضر عليه السلام گفت: حمد و سپاس خداوندى را كه توفيق بندگى درگاهش را به من عنايت فرمود، و مرا در پرتو بندگيش، از انحرافات نجات داد.
📚بحارالانوار، ج 13، ص 321
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/daneshdaneshgah
https://eitaa.com/daneshdaneshgah
اولین شب جمعه از ماه رجب
شب جایزه ها و پاداش ها🌺
🌹(لیله الرغائب)🌺
💢 از نخستين شب جمعه ماه رجب غفلت نكنيد، چه آن شب را ملائكه «ليلة الرغائب» نامند و در اين شب ملائك بر زمين نزول مي كنند.
#ماه_رجب