🌺🌿﷽🌺🌿 اگر شما به جای امام حسین علیه السلام بودید چه می کردید؟! یکی از پرسش های زیادی که در طول تاریخ شده و کتاب ها در این زمینه نوشته شده است این است که آیا امام حسین علیه السلام می دانست که به شهادت می رسد یا نمی دانست! آیا می دانست که مردم کوفه همانها که او را دعوت کرده بودند پیمان می شکنند یا نه؟ اگر می دانست چرا به سمت کوفه رفت؟! پاسخ این پرسش چنین است که امام بهترین راه انتخاب را کرد با آنکه همه این موارد را می دانست و خیلی از اصحاب نیز به ایشان تذکر داده بودند که این راه پایانش به شهادت ختم می شود، اما امام حسین پس از مرگ معاویه و روی کار آمدن یزید که رنگ و بویی از اسلام نداشت و حتی ظواهر اسلام را نیز رعایت نمی کرد چند راه بیشتر براش باقی نمانده بود یا شهادت یا بیعت یا زندگانی پنهانی و مخفیانه چون یزید تصمیم بر گرفتن بیعت از امام داشت و دستور داده بود که در مدینه یا هرجایی که امام باشد و او را بیابند یا از امام بیعت بگیرند یا سرش را برایش بفرستند. امام اگر با یزبد بیعت کند باید فاتحه اسلام را بخوانند که نوه پیامبر در کنار مردی شرابخوار و بی اعتقاد به دین و اهل فسق و فجور زندگی کند و دیگر دم از اسلام اصیل زدن معنی نداشت و بتدریج زحمات پیامبر خدا صلی الله علیه و علی آله و سلم و امام امیرالمومنین علی علیه السلام از بین می رفت و اسلام وارونه معرفی می شد. برخی هم به حضرت پیشنهاد می کردند که به سرزمین های دور دست برود و یا از دید مردم پنهان شود و زندگی مخفیانه داشته باشد که این برای یک امامی که قصد هدایت مردم دارد ممکن نیست چون با نبود امام برای مردم مشکلات بیشتری پیدا می شود و دشمنان دین خدا فرصت بیشتری برای فساد و تبهکاری پیدا می کنند. تنها راهی که برای امام باقی مانده بود این بود که حرکت خودش را علنی کرده و علیه حکومت یزید اعلام مخالفت کند و معلوم بود که در نهایت خود و خاندان و اصحابش به شهادت خواهند رسید راه دیگری برای امام وجود نداشت که امام انتخاب کند. مردان خدا علی رغم اینکه دوست ندارند دست به شمشیر بزنند اما گاه ناچار برای دفاع از خود و دین خدا مجبورند که در برابر ظالمان تاریخ بایستند و جوانمردانه به شهادت برسند. السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک... https://splus.ir/daneshdaneshgah https://eitaa.com/daneshdaneshgah

🔖 نسخه‌ی کاملِ متنیِ «پیام‌های مکتب عاشورا» 📚

❣#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج❣ ____⪻🍃🌸🍃⪼____ 👈واقعا اولین قدم در اصلاح اقتصاد باید این باشه وگرنه هر روز وضع بدتر از دیروز میشه (ریل اشرافی گری باید به نفع محرومان عوض شود) ❣#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج❣ ⪻🍃🌸🍃⪼

⭕️ صحبت‌های طوفانی دیشب استاد #رائفی_پور درباره انتخابات امسال مجلس: 🔹آقای وزیر کشور جلوی این نماینده ها کم نیار، بذار استیضاحت کنند! 🔹من امسال بازی‌تون رو خراب میکنم

روضه جانسوز امام زمان (عج) برای امام حسین (ع) در زیارت ناحیه مقدسه

«عمرسعد» آدم عجیبی‌ست؟!!!🌹 آدم فکر نمی‎کند کسی مثل او فرماندهٔ تاریک‌ترین سپاه تاریخ بشود... چرا؟!!! ما آدم‌ها تصور می‎کنیم سردستهٔ آدم‌هایی که مقابل امام حسین می‎ایستند، باید خیلی آدم عجیب و غریبی توی ظلم و قساوت باشد، ظاهراً اما این‌طور نیست. عمرسعد، خیلی هم آدم دور از دسترس و غریبی نیست. اما.. رگه‌هایی از شخصیت عمرسعد را برخی از ما ها ممکنه داشته باشیم... رگه‌هایی که وسط معرکه، می‌تواند آدم را تا لبهٔ پرت‌گاه ببرد. از همان لحظهٔ اول ورود به کربلا شک دارد به آمدنش، به جنگیدنش با حسین؛ حتی جایی آرزو کرده که، کاش خدا من را از جنگیدن با حسین نجات بدهد. او خیال می کرد که شاید بتواند بین امام حسین علیه السلام و عبیدالله و یزید آشتی دهد نامه هایی نوشت برای عبیدالله زیاد که من دارم صلح و سازش برقرار می کنم و در ابتدا دوست نداشت با امام حسین علیه السلام درگیر شود حتی چند بار با آنان مذاکره کرد می خواست کاری کند که هم به منافع دنیوی اش برسد و هم با تمام نجنگد و مرتب تو وجودش و اعمالش این موارد نمایش دارد. عمر سعد “علم” دارد. “علم” دارد به این‌که حسین ع بر حق است! به این‌‎که جنگیدن با حسین... یعنی قرار گرفتن توی سپاه باطل. اما چیزهایی هست که وقت «عمل» می‌لنگاندش؛ زن و بچه‌هایش، مال و اموالش،‌ خانه و زندگی‌اش... و مهم‌تر از همهٔ این‌ها؛ گندم‌های ری؛ وعدهٔ شیرین فرمانداریِ ری! شب دهم، امام می‌کِشدش کنار، حرف می‌زند با او... حتی دعوتش می‌کند به برگشتن، به قیام در کنار خودش. می‌گوید: می‌ترسم خانه‌ام را خراب کنند،‌ امام جواب می‎دهند: خانهٔ دیگری می‌‎سازم برایت. می‎گوید: می‎ترسم اموالم را مصادره کنند! امام دوباره می‎گویند: بهتر از آن‌ها را توی حجاز به تو می‎دهم. می‎گوید: نگران خانواده‌ام هستم، ‌نکند آسیبی به آن‌ها برسانند.. ماها هم گاهی «شک» داریم؛ همیشه در رفت و آمدیم بین حق و باطل! با آن‌که به حقانیت حق واقفیم، مال و جان و زندگی و موقعیت‌مان را... خیلی دوست داریم؛ ‌از دست دادنشان خیلی برایمان نگران‌کننده است. و این‌ها نشانه‌های خطرناکی‌ هستند؛ نشانه‌های سیاهی، از شباهت ما با "عمر ابن‌ سعد‌ ابن‌ ابی‌ وقاص"؛ هزاری هم که هر بار توی زیارت عاشورا لعنتش کنیم. عمرسعد، از آن خاکستری‎هایی بود که: کربلا تکلیفشان را با خودشان معلوم کرد. رفت و آمد میان سیاهی و سفیدی تمام شد دیگر. رفت تا عمق سیاهی‌ها و دیگر همان‌جا ماند. "کربلا" مسئلهٔ انتخاب بود؛ انتخاب بینِ درست و نادرست... تاریخ و کربلا هر روز تکرار شدنی است 🌺

❣ اجرای گسترده وقایع جنگی روز عاشورا در کشور عراق که این صحنه آرایی باشکوه و خارق العاده روز عاشورا ، توسط هزاران هنرمندان زن و مرد عرب، طی شش ماه تمرین مداوم و سخت، در خاک کربلا به تصویر کشیده شده است! تماشا کنید و برای تمام علاقه مند ارسال کنید...

🌺🌿﷽🌺🌿 نقش اصلی بازماندگان عاشورا چه بود؟ و چرا مهم است؟ و درس بزرگ ما برای دفاع مقدس چیست؟!!! 🌹 نقش اصلی و مهمترین وظیفه بازماندگان حماسه عاشورا پیام رسانی خون شهدای کربلا به دیگران بود که در راس این کاروان به ظاهر اسیر امام سجاد علیه السلام حضرت زینب سلام الله علیها و امام باقر علیه السلام و دیگر بازمانده ها از مرد و زن...نقش آفرینی کردند... که اگر این بزرگواران پیام خون شهدای کربلا را به دیگران گزارش نمی دادند معلوم نبود دشمن جه بلا و تحریفی بر سر حماسه بزرگ کربلا در آورد. اکنون همین نقش بر دوش بازماندگان از دفاع مقدس گذاشته شده است تا با روایت گری حماسه دفاع مقدس پیام خون شهدا را به جهانیان برسانند. از همه عزیزانی که نقشی در دفاع مقدس داشته اند توقع می رود که اکنون با تمام توان و به صورت های مختلف پیام خون شهدای ۸ سال دفاع مقدس را به جهانیان برسانند. ان شاء الله

سلام و احترام با توجه به اینکه اخیرا قصد داریم برای صرفه جویی در وقت دوستان حتی الامکان به صورت تلفنی مصاحبه صورت گیرد لطفا در صورت داشتن وقت در ساعات : صبح ها (۹ تا ۱۱) عصر ها (۱۶ تا ۱۸) و شب ها از ساعت ۲۰ تا ۲۲ اعلام فرمائید اگر تلفن ثابت داشته باشید ترجیحا تلفن ثابت اعلام کنید و گرنه با تلفن همراه خاطرات شما را ضبط و ثبت می کنیم. در ضمن با ارسال عکس،خاطره و اسناد و ... و نیز معرفی کسانی که در این زمینه اطلاعات دارند ما را یاری فرمائید . ان شاء الله هدف گزارش ، نقش ترشیز بزرگ در دفاع مقدس و نیز اطلاع رسانی پیام خون شهدا و ایثارگری های ۸ سال دفاع مقدس به جهانیان است... برخی از پرسش های مصاحبه نیز تقدیم حضور می گردد.

🌺🌹🌺 سلام علیکم با توجه به اینکه تحقیق و پژوهش بزرگ نقش سرو قامتان ترشیز (کاشمر ، بردسکن ، خلیل آباد و کوهسرخ ) در دفاع مقدس در حال اقدام است از همه بزرگوارانی که نقشی در دفاع مقدس ( حتی پشتیبانی و ...) داشته اند یا می توانند در این خصوص همکاری کنند تقاضا می شود که با توجه به پرسشهای بالا با صدای خودشان خاطرات و گزارش خود را ثبت و ضبط کرده برای اینجانب با شماره ۰۹۱۵۲۵۱۰۷۸۷ در پیامرسان های ایتا ، سروش و یا روبیکا🌴 و نیز ایمیل mramezanpour100@gmail.com ارسال فرمائید تا با مشخصات خود شما در تاریخ شفاهی نقش ترشیز در دفاع مقدس ثبت شود. چنین به نظر می رسد که برخی از مصاحبه گریزانند یا ممکنه برایشان سخت باشه با این روش می توانید خودتون توی خانه چه تنها و چه با یک نفر دیگر مصاحبه صوتی انجام داده و فایل صوتی را برای اینجانب بفرستید، تا پیاده سازی و ویراستاری و مرتب شود. در ضمن اگه افرادی را می شناسید که می توانند در این زمینه مساعدت و همکاری کنند یا خاطراتی از آن دوران دارند همراه با شماره تلفن معرفی کنید تا با آنان مصاحبه انجام شود. همچنین منتظر ارسال عکس، سند و مدارک مرتبط با دفاع مقدس ترشیز از ناحیه شما بزرگواران محترم هستیم. ان شاء الله ساعات مصاحبه از راه دور و به صورت تلفنی : صبح ها (۹ تا ۱۱) عصر ها (۱۵/۵تا ۱۷) و شب ها از ساعت (۱۹ تا ۲۱) اعلام فرمائید اگر تلفن ثابت داشته باشید ترجیحا تلفن ثابت اعلام کنید و گرنه با تلفن همراه خاطرات شما را ضبط و ثبت می کنیم. با سپاس و احترام و ارادت 🌺 رمضان پور

✍ از بزرگیِ اسمِ مشکل، نترسید (داستانک)🌷 🔹شخصی ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از قضا در تاریکی شب ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. 🔸ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁنجا ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ‌ﺭﺳﯿﺪ، ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ‌ﺳﻤﺖ خانه‌اش ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. 🔹نزدیک خانه، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: چطور ﯾﮏ شیر ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ‌ای؟! 🔸آن شخص ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ. ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ، ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ است. 🔹ﻭﻗﺘﯽ به هوش آمد از او پرسیدند: برای چه از حال رفتی؟ 🔸گفت: فکر کردم حیوانی که به من حمله کرده یک سگ است! 🔹بیچاره ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ یک سگ به او حمله کرده. وگرنه ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯽ‌ﺷﺪ. 🔸ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ.

نسبت به خوبی های یکدیگر #کور نباشیم به مجرد دیدن یک بدی، چشم مان را روی #خوبی_های یکدیگر نبندیم. #مهم ╭━═━🍃❀🌸❀🍃━═━