eitaa logo
دانش دانشگاه
151 دنبال‌کننده
543 عکس
1.2هزار ویدیو
56 فایل
در موضوعات علمی (الهیات،تاریخ و تمدن اسلامی و ...) ارتباط با مدیر کانال دانش دانشگاه و لینک کانال https://eitaa.com/daneshdaneshgah از طریق ایمیل @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">وmramezanpour100@gmail.com و نیز پیامک و پیام با شماره تلفن ۰۹۱۵۲۵۱۰۷۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای شال سبز شهید معماریان از زبان مادر شهید 🌺🌿🌺
🟢 پاسخ یك محقق مسلمان آلمانی در یك برنامه زنده تلوزیونی، كه توسط میلیونها نفر دیده می‌شد: 🔸از وی در باره‌ی «اسلام و تروریسم» سوال شد. او گفت: 1- چه كسانی جنگ جهانی اول را شروع كردند؟ مسلمانان؟! 📍کار اروپایی ها بود . 2- چه كسانی جنگ جهانی دوم را شروع كردند؟ مسلمانان؟! 📍 کار اروپایی ها بود 3- چه كسانی 20 میلیون «بومی استرالیائی» را كشتند؟ مسلمانان؟! 📍 کار اروپایی ها بود 4- چه كسانی در هیروشیما و ناگازاكی بمب اتم ریختند؟ مسلمانان؟! 📍 کار اروپایی های ساکن آمریكا بود 5- چه كسانی 100 میلیون سرخپوست را در آمریكای شمالی كشتند؟ مسلمانان؟؟! 📍 کار اروپایی ها بود 6- چه كسانی 50 میلیون سرخپوست را در آمریكای جنوبی كشتند؟ 📍 کار اروپایی ها بود 7- چه كسانی 180 میلیون آفریقائی را به عنوان برده اسیر كردند؟ كه 88 % آنان در راه انتقال به آمریكا مردند و به اقیانوس اطلس ریخته شدند مسلمانان ؟ 📍 کار اروپایی های ساکن قاره آمریکا و اروپا بود ۸- چه کسانی از سر ۱۷۰ هزار الجزایری موزه درست کردند؟ مسلمانان؟! 📍 کار فرانسوی ها بود . 🔸خیر! آنها مسلمان نبودند! همه اینکار ها توسط غربی ها انجام شده است. شما اول باید «تروریسم» را درست معنی كنید. اگر یك غیر مسلمان كار بدی انجام دهد، [نهایتاً] نامش می شود «جرم» ! اما اگر یك مسلمان مرتكب همان عمل بشود، او یك «تروریست» است! شما ابتدا این «قوانین تبعیض آمیز» را برچینید، بعد به موضوع برگردید.
🔻۳۰ سوال و پرسش و ۳۰ پاسخ حدیث در محضر امام حسن علیه السلام ١_از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: زهد چیست؟ فرمود: دلدادگى به تقوا و دل برگرفتن از دنیا. ٢_از حضرت سؤال شد: حلم چیست؟ فرمود: فرو خوردن خشم و خویشتن‌دارى. ٣_ سؤال شد: سَداد چیست؟ فرمود: پس‌زدن بدى با خوبى. ۴_ سؤال شد: شرف چیست؟ فرمود: احسان به طایفه و نزدیکان و به عهده گرفتن خسارت و جرم آنان. ۵_ سؤال شد: بزرگوارى چیست؟ فرمود: در غرامت، عطابخشى و از جرم، چشم‌پوشى. ۶_سؤال شد: مردانگى چیست؟ فرمود: حفظ دین، حفظ عزّت نفس، نرم‌رفتارى، تداوم نیکى، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم. ٧. سؤال شد: کرم چیست؟ فرمود: بخششِ قبل از خواهش‏ و طعام دادن به مردم در هنگام قحطى. ٨. سؤال شد: فرومایگى چیست؟ فرمود: خُردبینى و دریغ کردن از اندک. ٩. سؤال شد: پستى چیست؟ فرمود: اندک بخشى و بدوبیراه گفتن. ١٠. سؤال شد: بزرگ‌منشى چیست؟ فرمود: بذل‌وبخشش در خوشى و در سختى. ١١.سوال شد: بخل چیست؟ فرمود: آنچه را در دست دارى، مایۀ شرف پندارى و آنچه را انفاق کنى، تلف شده بدانى. ١٢. سؤال شد: برادرى چیست؟ فرمود: همراهى در سختى و در خوشى. ١٣. سؤال شد: ترس چیست؟ فرمود: گستاخى بر دوست و گریز از دشمن. ١۴. سؤال شد: توانگرى چیست؟ فرمود: خرسندى به روزىِ تقسیم شده که نصیبش شده، هرچند کم بوده باشد. ١۵. سؤال شد: فقر چیست؟ فرمود: سیرى ناپذیرىِ نفس نسبت به هرچیزى. ١۶. سؤال شد: جود چیست؟ فرمود: بخشش دست‌رنج خود. ١٧. سؤال شد: کرم چیست؟ فرمود: خویشتن‌بانى در سختى و خوشى. ١٨. سؤال شد: دل و جرأت داشتن چیست؟ فرمود: دست‌وپنجه نرم کردن با حریفان هم‌وزن خود. ١٩. سؤال شد: نیرومندى چیست؟ فرمود: سخت نبرد کردن و ستیزه با پرقدرت‏‌ترین مردمان. ٢٠. سؤال شد: خوارى چیست؟ فرمود: هراس از راستى و اظهار حقیقت. ٢١. سؤال شد: کج‏فهمى چیست؟ فرمود: مبارزه با فرماندۀ خود و آن کس که مى‏‌تواند به تو زیان رساند. ٢٢. سؤال شد: جلال و شکوه چیست؟ فرمود: انجام کار نیک و ترک کار زشت. ٢٣. سؤال شد: دوراندیشى چیست؟ فرمود: صبر طولانى و مدارا با کارگزاران و هوشیارى نسبت به تمام [ترفندهاى‏] مردم. ٢۴. سؤال شد: شرف چیست؟ فرمود: همراهى با برادران و حفاظت از همسایگان‏. ٢۵. سؤال شد: محرومیت چیست؟ فرمود: از دست دادن بهره‏‌اى که به تو عرضه شده بود. ٢۶. سؤال شد: سبک‌سرى چیست؟ فرمود: پیروى از فرومایگان و هم‌نشینى با گمراهان. ٢٧. سؤال شد: درماندگى در سخن چیست؟ فرمود: با ریش خود بازى کردن و بسیار سینه صاف کردن هنگام سخن گفتن. ٢٨. سؤال شد: شجاعت چیست؟ فرمود: دست‌وپنجه نرم کردن با حریفان هم‌وزن خود و شکیبایى به هنگام شنیدن سخن نیش‏دار. ٢٩. سؤال شد: به زحمت افتادن چیست؟ فرمود: اظهار نظر در امورى که به تو مربوط نیست. ٣٠. سؤال شد: سبک‌سرى چیست؟ فرمود: احمقانه از دست دادن مال و بى‏‌اعتنایى نسبت به آبروى خویش. منبع : تحف العقول، ص227 و 228.
12.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢دفتر خبرگزاری صداوسیما کاشمر پخش گزارش خبری "مراسم تشییع پیکر مطهرجانبازشهید حاج احمد خدادادی در کاشمر " از قاب شبکه استانی خراسان رضوی 🆔 https://eitaa.com/torshiz_24
سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام بر شما تسلیت باد.
عراق فرودگاه بغداد یادمان شهیدان سردار قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 داستان کریدور زنگزور به زبان بسیار ساده 🔺 یک سؤال: 🔻تحولات فی مابین ارمنستان و آذربایجان چه ربطی به ما داره؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کشور ما رو به انحطاط است 🔸این شخصیت با زیر سؤال بردن انتخابات قبلی گفت: 🔺کشور و ملت ما رو به انحطاط است، کشور و ملتی که در حال مردن هستند. یه زمانی باید به برخی ثابت میکردیم که کشورشان در حال افول است! ولی تمسخر و‌ دفاع بی حد و مرزشون تمومی نداشت ... الان خودشون از زبان ایشون به این حرف حکیمانه رهبر انقلاب رسیدند !
🟢 رفع شبهات ماموریت مهم امام حسن عسکری علیه‌السلام (۱) 🟡 على بن حسن بن سابور نقل کرده است: «در زمان امام حسن عسکری‌(ع) قحطی سختی پیدا شد، به همین جهت خلیفه وقت دستور داد که مردم از شهر بیرون روند و نماز استسقا (نماز باران) بخوانند. پس مردم سه روز بیرون رفتند و دعا خواندند و نماز گزاردند، اما باران نیامد، در روز چهارم جاثلیق بزرگ مسیحیان به همراه تعدادی از مسیحیان و راهبان به صحرا رفتند تا برای نزول باران دعا کنند. در میان اینان راهبى بود که چون دست به دعا برداشت، از آسمان باران بارید. مسیحیان، در روز دوم نیز بیرون رفتند و پس از دعای آن راهب، باران بارید. در نتیجه این واقعه، بسیاری از مردم دچار شک و تردید شده و تعجب کردند و حتی برخی به دین مسیحیت میل پیدا کردند. خلیفه به نزد امام حسن عسکرى(ع) فرستاد در حالی‌که او زندانی بود. او را بیرون آوردند و به او گفتند: به فریاد امت جدّت برس که بیم از هلاک آنها است. امام(ع) فرمود: من فردا بیرون می‌روم و ان‌شاء اللَّه شک را از میان مردم زایل می‌کنم. جاثلیق در روز سوم و در حالی‌که راهبان با وى بودند، بیرون رفت. امام حسن عسکرى(ع) نیز با تعدادی از اصحاب خود به بیرون رفتند، پس چون امام آن راهب را در حالی دید که دست خود را بلند کرده بود، دستور داد که دست راست آن راهب را باز گردانند و آنچه در میان دو انگشت او است، بیرون بیاورند. از میان دست راهب، یک استخوان سیاهى را بیرون آوردند. آن‌حضرت استخوان را گرفت و به آن راهب فرمود: الآن دعا کن تا هوا ابری شود و باران ببارد. او دعا کرده و طلب باران نمود، اما هوا گشوده شد و آفتاب نمایان گشت؛ خلیفه وقت به امام رو کرد و گفت: ای ابا محمد! (ابا محمد کنیه امام بوده است) این چه استخوانی است؟ فرمود: این مرد از قبر پیامبرى از پیامبران خدا، عبور می‌کرد و این استخوان را یافت و آن‌را در دست گرفت. و «مَا کُشِفَ عَنْ عَظْمِ نَبِیٍّ إِلَّا هَطَلَتِ السَّمَاءُ بِالْمَطَر»؛ استخوان پیامبری نمایان نمی‌شود مگر این‌که از آسمان باران خواهد بارید». گفتنی است؛ این روایت با اندک تفاوتی در برخی منابع اهل سنت نیز آمده است. 📚 (اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 429، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق.)
. 🟢 رفع شبهات؛ ماموریت مهم امام حسن عسکری علیه‌السلام (۲) 🟡 «ابن شهر آشوب» مى ‏نویسد: «اسحاق کِنْدى» که از فلاسفه اسلام و عرب به شمار مى‏ رفت و در عراق اقامت داشت، کتابى تالیف نمود به نام «تناقضهاى قرآن»! او مدتهاى زیادى در منزل نشسته و گوشه نشینى اختیار کرده و خود را به نگارش آن کتاب مشغول ساخته بود. روزى یکى از شاگردان او به محضر امام عسکرى(علیه السلام) شرفیاب شد. هنگامى که چشم حضرت به او افتاد، فرمود: آیا در میان شما مردى رشید وجود ندارد که گفته‏ هاى استادتان «کندى» را پاسخ گوید؟ شاگرد عرض کرد: ما همگى از شاگردان او هستیم و نمى‏ توانیم به اشتباه استاد اعتراض کنیم. امام فرمود: اگر مطالبى به شما تلقین و تفهیم شود مى‏ توانید آن را براى استاد نقل کنید؟ شاگرد گفت: آرى، امام فرمود: از اینجا که برگشتى به حضور استاد برو و با او به گرمى و محبت رفتار نما و سعى کن با او انس و الفت پیدا کنى. هنگامى که کاملاً انس و آشنایى به عمل آمد، به او بگو: مسئله‏ اى براى من پیش آمده است که غیر از شما کسى شایستگى پاسخ آن را ندارد و آن مسئله این است که: آیا ممکن است گوینده قرآن از گفتار خود معانى اى غیر از آنچه شما حدس مى‏ زنید اراده کرده باشد؟ او در پاسخ خواهد گفت: بلى، ممکن است چنین منظورى داشته باشد. در این هنگام بگو شما چه مى‏ دانید، شاید گوینده قرآن معانى دیگرى غیر از آنچه شما حدس مى‏ زنید، اراده کرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معناى خود به کار برده ‏اید؟ امام در اینجا اضافه کرد: او آدم باهوشى است، طرح این نکته کافى است که او را متوجه اشتباه خود کند. شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار نمود تا آنکه زمینه براى طرح مطلب مساعد گردید. سپس سوال امام را به این نحو مطرح ساخت: آیا ممکن است گوینده‏اى سخنى بگوید و از آن مطلبى اراده کند که به ذهن خواننده نیاید؟ و به دیگر سخن: مقصود گوینده چیزى باشد مغایر با آنچه در ذهن مخاطب است؟ فیلسوف عراقى با کمال دقت به سوال شاگرد گوش داد و گفت: سوال خود را تکرار کن. شاگرد سوال را تکرار نمود. استاد تاملى کرد و گفت: آرى، هیچ بعید نیست امکان دارد که چیزى در ذهن گوینده سخن باشد که به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر کلام گوینده چیزى بفهمد که وى خلاف آن را اراده کرده باشد. استاد که مى ‏دانست شاگرد او چنین سوالى را از پیش خود نمى‏تواند مطرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد کرد و گفت: تو را قسم مى‏ دهم که حقیقت را به من بگویى، چنین سوالى از کجا به فکر تو خطور کرد؟ شاگرد: چه ایرادى دارد که چنین سوالى به ذهن خود من آمده باشد؟ استاد: نه، تو هنوز زود است که به چنین مسائلى رسیده باشى، به من بگو این سوال را از کجا یاد گرفته ‏اى؟ شاگرد: حقیقت این است که، «ابو محمد» (امام حسن عسکرى (علیه السلام)) مرا با این سوال آشنا نمود. استاد: اکنون واقع امر را گفتى. سپس افزود: چنین سوال هایى تنها زیبنده این خاندان است. آنگاه استاد با درک واقعیت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشى روشن کردند و آنچه را که به عقیده خود درباره «تناقضهاى قرآن» نوشته بود تماماً سوزاند! 📚(سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390ه.ش، ص 628.)
. 🟢 رفع شبهات ماموریت مهم امام حسن عسکری علیه‌السلام (۳) 🟡 نجات از مرگ یا رفع شبهه؟ 🔹 شخصي نزد امام حسن عسکري(عليه السلام) آمد و گفت: اي آقاي ما، اگر يکي از برادران شيعه ما در دست کفار اسير شده، جانش در خطر باشد؛ از سويي ديگر شخصي از شيعيان گرفتار يک فرد بد ‌انديش و گمراه شده که البته نمي‌خواهد او را بکشد، ولي شبهه‌هايي القا مي‌کند که ايمانش ضعيف شود، نجات دادن کدام يک ارزش بيشتري دارد؟ گرچه شايد براي رهايي شخص اول خود به خطر افتاده، کشته شوم، رهايي شخص دوم تنها نيازمند فرصت و نيرويي است که نگذارم عقيده‌اش دگرگون و ايمانش زايل شود، با آنکه خودش سالم و حتي به دور از زيان مالي و جاني است. 🔹 امام در پاسخ فرمودند: آيا مي‌داني اين دو قلمرو چقدر با هم تفاوت دارند؟ آن مرد گفت: ‌آمده‌ام از شما بپرسم در ميان اين دو راه تکليفم چيست. 🔹 امام(عليه السلام) فرمودند: در کنار دريايي ايستاده‌اي، گنجشکي در دريا افتاده و در حال غرق شدن است؛ در کنارش هم مؤمني شريف و ارزشمند در آب غوطه مي‌خورد و هر لحظه امکان دارد در آب غرق شود. بايد کدام را نجات دهي؟ ثواب کدام بيشتر و نجات کدام مقدم است؟ اگر آن پرنده را برهاني، آن ديگري که انساني شريف است خفه مي‌شود. مرد پاسخ داد: بسيار روشن است. البته بايد آن شخص را نجات ‌دهم؛ زيرا آن پرنده در برابر چنين انساني ارزشي اندک دارد. امام فرمودند: به همان اندازه‌ که نجات آن مؤمن بر نجات آن پرنده کوچک برتري دارد، حفظ ايمان يک انسان از امواج شبهه‌ها بر نجات مسلماني که تنها از نظر بدني و جاني در دست کفار اسير است و هر لحظه امکان دارد کشته شود، برتري دارد. 📚 آفتاب مطهر؛ آیت الله مصباح یزدی (ره)ص ۱٣۴ و ۱٣۵