eitaa logo
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
473 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4هزار ویدیو
91 فایل
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صلوات ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم‌
مشاهده در ایتا
دانلود
نصيري : اين دو نفر ( مطهري و يکي از همفکران ) را بايد هميشه مراقبت نماييد . عناصري غير صالح و هميشه در جبهه منحرفين قرار گرفته اند .( ص301 ) در سال 1348 و 1349 حسابي مشترک به نام مطهري ، علامه طباطبايي و سيد ابوالفضل زنجاني براي فلسطين افتتاح شد و ساواک حساسيت زيادي روي آن نشان داد . برخي علماء مخالفت و شايع کرده بو دند که در مسجد الجواد اشهد انّ علياً ولي الله نمي گويند. برگزاري مجلس ختم براي جمال عبدالناصر به طور مشترک از طرف مطهري و طالقاني در مسجد هدايت ص ۲۵
مورد اعتماد امام خميني ، الويري سال 56 از امام مي پرسد در مسائل فکري از چه کسي استفاده کنم ؟ امام مي فرمايد:" مطهري يا کسي را که او معرفي کند" و او تعجب مي کند . ( ص303 ) مطهري 18/7/48 در ارشاد : با زنده باد و مرده باد نمي توان آزاد شد . آزادي معنوي با آزادي اجتماعي همراه است . اسلام گفته هيچ کس در اجتماع بالاتر از ديگري نمي تواند باشد .بنابراين قرآن حق داده که اگر کسي در مقام قدرت قرار گرفت و به ضعيف ستم نمود و قوانين اسلام را در نظر نگرفت او را از قدرت به زير بکشند و حق خود را از او بگيرند ... استاد شهيد به روايت استاد (ص 303 ) ص ۲۶
تاسيس مدرسه دين و دانش در قم توسط شهيد بهشتي در سال 1330 يکي از اقدامات مهم فرهنگي بود . آقاي مصباح که تا سال 44 سخت مشغول فعاليّت سياسي مطبوعاتي بود ، به کار فرهنگي روي آورد . مفتح از ديگر چهره هاي فرهنگي اين دوره نوشتن مقالات ، تشکيل جلسات اسلام شناسي ، در تشييع جنازه شريعتي در سوريه هم شرکت کرد و فرقاني هاي طرفدار شريعتي او را کشتند ! مصطفي زماني نويسنده حوزوي عمومي نويس که آثارش به وفور در دست علاقمندان به مذهب قرار مي گرفت کتاب هاي «ابراهيم بت شکن »، «بسوي اسلام يا آيين کليسا» و کتاب «شيعه و زمامداران خودسر» و«کودک نيل يا مرد انقلاب » که بعد ها با «ابراهيم بت شکن» ممنوع الانتشار شد . ( ص 306 ) ص ۲۷
۷ - حرکت هاي فرهنگي –سياسي حوزه قم پيشرفت در امر توسعه نفوذ اسلام در جامعه ايران لزوم پيراستن و به روز کردن اسلام در ميان فرهيختگان روحاني مطرح مي شد و يکي از پايه هاي اساسي آن مکتب علامه طباطبايي بود که به تدريج در دايره اي از شاگردان وي اين جريان فرهنگي نفوذ يافت. ص ۲۸
الف ) مؤسسات فرهنگي - آموزشي ۱ - دار التبليغ اسلامي بحث از ايجاد مدرسه اي براي تربيت مبلغ از آرزوهاي ديرين در تهران و قم بود . از دهه 20 در مجله آئين اسلام مقالاتي نوشته شده بود . طرح مسأله از زمان بروجردي بود و با درخواست اطرافيان شريعتمداري و موافقت ايشان به نتيجه رسيد . دارالتبليغ از سال 43 با سخنراني دواني و شريعتمداري شروع به کار کرد . ص ۲۹
چون روحانيون انقلابي ، انتظارات خود را از آقاي شريعتمداري برآورده نمي ديدند و ترديد داشتند ، استقبال چنداني از آن نشد . حتي آقاي فلسفي که قول داده بود فن و خطابه تدريس کند به بعدها مؤکول کرد . تأسيس مرکزيتي با اين گستره و توجه به امور بين المللي، موافقت دستگاه امنيتي را طلب مي کرد . اين مسئله باعث حفظ رابطه محدود با رژيم بود و اينکه توصيه آنان را بپذيرد .همچنين تأسيس آن در بحبوحه انقلاب و ايام دستگيري امام براي طلاب انقلابي و حتي برخي غير انقلابيون هم قابل تحمل نبود . تلقي برخي اين بود که شاه در انديشه نفوذ در حوزه علميه بود و پس از سال 1243 به فکر تأسيس يک دانشگاه اسلامي به سبک و سياق مورد علاقه خود بود و پس از با ناکامي به انديشه تقويت دارالتبليغ اسلامي افتاد ... ميان ساواک و شريعتمداري گفتگوهاي زيادي درباره دارالتبليغ مطرح بوده که بخشي از اسناد آن را حميد روحاني آورده است . خاطره رودررو شدن شريعتمداري با شاه در مدرسه طالبيه تبريز ... تلقي اين بود که اين حرکت، انحرافي در مسير مبارزه است . ص ۳۰
امام نفياًْ و اثباتاً چيزي نمي گفت و فرموده بود اگر ببينم به جايي وابسته است مي دهم آجرهاي آن را بکنند . امام مي فرمود در حال مبارزه سبب مي شود که يک عده در آن مسير قرار گيرند. نسبت به انجمن حجتيه هم ، چنين ديدي وجود داشت . نهايت آنکه دارالتبليغ، حوزه را به بخش انقلابي و غير انقلابي تقسيم کرده بود و بين مراجع اختلاف ايجاد کرد، در حالي که قبل از آن چنين نبود . مقام معظم رهبري : امام جداْ مخالف دارالتبليغ بود . اولين کسي که پرچم ضديت را به دوش گرفت شهيد محمد منتظري بود و با مهدي هاشمي اطلاعيه برضد دارالتبليغ پخش کردند . ص ۳۱
در زندان بين آقايان محمد جواد حجتي و رباني شيرازي بر سر اين مسأله اختلاف بود . رباني در برابر دارالتبليغ موضع گرفت . علامه طباطبايي بين امام و شريعتمداري وساطت کرده بود . امام فرموده بود : اگر ايشان مقصودش چيزي نيست که دستگاه بخواهد اسم دارالتبليغ را عوض کند . آقاي مطهري که همکاري محتاطانه اي با دارالتبليغ داشت بعدها در نامه اي به شريعتمداري ضمن انتقاداتي نوشته بود لازم بود که آن موقع اقدام نشود . ص ۳۲
سيد هادي خسروشاهي از فعالان و مسئولان دارالتبليغ : اصل شبهه به خاطر مصاحبه عقيقي بخشايشي بود که اعلام کرده بود که دانشگاه اسلامي در قم افتتاح مي شود . اين تعبير شبيه مطلبي بود که رژيم دنبال مي کرد . وزارت فرهنگ از سال 1334 در پي ايجاد موسسه ي وعظ و تبليغ - در ادامه موسسه ي وعظ و خطابه زمان رضاخان بود . ( ص313 ) در اين باره يک مقاله در آيين اسلام ( 1334 ش ) به چاپ رسيد. استاداني که قرار بود تدريس کنند عبارت بودند از : حبيب الله آموزگار ، جمال اخوي آريان پور ، تقي زاده ، راشد ، صدر الاشراف ، شيخ محمد عبده ، علامه وحيد ، دکتر وحيد ، ميرزا خليل کمره اي ، حاج محقق و محمود نجم آبادي . ص ۳۳
در اين زمينه ساواک مشهد با همکاري آستان قدس رضوي طرحي را در ارتباط با مذهب در فروردين 37 تهيه کرد . در اين طرح قرار بود تا در دانشکده معقول و منقول دانشگاه مشهد رشته وعظ و تبليغ تأسيس شود . اين حرکت ادامه داشت تا آن که دارالتبليغ آقاي شريعتمداري پيش آمد . انقلابيون که نسبت به برخورد هاي ايشان با دربار مشکوک بودند نسبت به اين طرح نيز ترديد کردند. آيه الله سيد علي موسوي بهبهاني به آقاي ميلاني نوشت : آقاي خميني صريحاً اظهار داشتند که امر دارالتبليغ مشکوک است نزد من و مي ترسم دولت در آن تصرفي نمايد و به ضرر روحانيت تمام شود لذا درباره آن ساکتم . ( ص 314 ) ص ۳۴
شيخ غروي علياري نيز به ميلاني نوشت آيه الله خميني موافق نيستند ... امام در سخناني فرمودند : مي خواهند دانشگاه اسلامي درست کنند، اسلام و مسلمين و علماي اسلام را تحت وزارت فرهنگ قرار دهند ...( 26 / 12 /43 صحيفه جلد 1 ص 303 ) گزارش ساواک : تأسيس دانشگاه اسلامي در قم و مشهد با شکست مواجه شد و هيچگاه نتوانست چنين مرکزي را در قم يا مشهد تأسيس کند . ( ص 314 ) ص ۳۵
ليله الضرب : فعاليت طلاب در جلسات برخي مراجع عادي، ولي در مجالس شريعتمداري که با رژيم درگير نبود عواقبي داشت. (کتک خوردن برخي از طلاب انقلابي از سوي وابستگان شريعتمداري که به ليله الضرب شهرت يافت مثل کتک خوردن کروبي . ) شهيد سعيدي به آقاي جمي مي گويد : اين دارالتبليغ خطرناک است . مفتح که در مراسم افتتاحيه دارالتبليغ بوده گفته بود : بسياري از طلبه ها با چشم قهر آلودي به من نگاه مي کنند که چرا شرکت کرده ؟ جمي مي افزايد آقاي خزعلي هم با دارالتبليغ مخالفت مي کرد . برخي از اين طلاب انقلابي حتي نسبت به آقاي مطهري هم به دليل آن که زماني در دارالتبليغ تدريس داشت سرد برخورد مي کردند . ( خاطرات جمي ص 161-159)(ص 315 ) ص ۳۶