eitaa logo
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
473 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4هزار ویدیو
91 فایل
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صلوات ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم‌
مشاهده در ایتا
دانلود
پروژه اصلاحات یک « ایدئولوژی انگلیسی» و « رویای_آمریکایی» بود که در کمتر از نیم دهه خاکستر شد و. حجاریان خبر مرگز آن را به رئیس جمهور. خاتمی داد، اما اسفند 1375 وقتی که. جیمز بیسکاتوری و ریوا ریچموند، معاون وزارت امور خارجه آمریکا و دستیار ارشدش مقدمه‌ی گزارش شورای روابط خارجی را پیرامون رابطه‌ی «اسلام با علوم انسانی سکولار» و «ارزیابی پروژه جامعه مدنی در ایران» می‌نوشتند، (3) گویی خبری درباره‌ی پشتوانه‌ی نازل معرفتی و سرگشتگی‌های سیاسی فعالان این پروژه نداشتند. آنان آن‌قدر مجذوب مبالغه‌های تحلیل‌گران مثلث سرویس‌های جاسوسی CIA,MI6 و موساد از قدرت فزاینده‌ی گروهی موسوم به روشنفکران دینی با محوریت عبدالکریم سروش و سیدمحمد خاتمی بودند که با اشتیاقی وصف‌ناپذیر نتیجه گرفتند: 3⃣
بر مبنای آموزه‌های معرفتی مدرنیته (مانند «هرمنوتیک» و «تاویل» و «تفسیر» متون دینی) سروش مدعی بود که کسی نمی‌تواند به عنوان متکلم یا فقیه، ادعای فهم حقیقتِ شریعت را بکند. (7) چون شریعت همان «کلام وحی» است و تجربه غرب مدرن در مواجهه با «الهیات مسیحی» نشان داده که دانستن «معنای وحی» برای انسان ممکن نیست. از این رو، کلام وحی (قرآن کریم) را باید شریعت صامت دانست که ثابت و تغییرناپذیر و غیرقابل فهم است، اما هریک از آدمیان می‌توانند «برداشت شخصی» خود را از این شریعت صامت ارائه کنند. بنابراین، معرفت دینی همان برداشت و تلقّی ما از دین است که معرفتی عصری است که با پیشرفت علم و تحول در معارف متحول می‌شود. این چنین نظریه عصری شدن دین یا سکولاریسم دینی در ایران بازتولید گشت. (8) 4⃣
سروش می‌گفت عصری شدن دین به معنای هماهنگ شدن فهم دینی با دیگر فهم‌ها، معرفت‌ها و مبانی قرن حاضر است. (9) دین باید خودش را با جغرافیای معرفتی جهان مدرن سازگار کند و اکنون که جهان ایدئولوژی مدرنیته را در همه شئون پذیرفته است، بنابراین سازگاری اسلام و مدرنیته پروژه‌ای است که باید دنبال شود. 5⃣
فرجام سیاه این پروژه به دفاع بی‌پرده‌ی روشنفکران دینی از همجنس‌بازی رسید؛ چنان‌که آرش نراقی، عضو انستیتو هوور و از شاگردان برجسته‌ی سروش با نگارش رساله‌ی درباره اقلیت‌های جنسی مدعی شد همجنس گرایی را ناسازگار با اسلام نمی‌یابد و آن را پدیده‌ای طبیعی و اخلاقی معرفی کرد. (10) 6⃣
سروش تلاش کرد تا بر مبنای اصول فلسفه علمِ سِر کارل پوپر و سر توماس کوهن یک فلسفه دین جدید بسازد: کوشیدم که چنگال‌های تحلیل‌های «فلسفه علم» را در تن «معرفت دینی» فرو ببرم و آن را خاضع تحلیل‌های فلسفه علم بکنم و بتوانم تحلیل‌های خود درباره معرفت علمی را درباره معرفت دینی هم به کار ببرم. (11) 7⃣
پروژه روشنفکری دینی گام به گام نیمه‌ی پنهان خود را آشکار می‌کرد. سال 1369، وقتی که دیگر انتشار مقالات چهارگانه‌ی قبض و بسط از سروش در ماهنامه کیهان فرهنگی به پایان رسید، زیرساخت‌های پروژه جامعه مدنی نیز در مرکز مطالعات دموکراسی در دانشگاه وست مینستر لندن توسط پرفسور جان کین نظریه‌پرداز MI6 بازتولید گشت و با آغاز دهه 1370 به پروژه اصلی روشنفکران سکولار ایران بدل شد. 8⃣
🔘کیان و نگاه نو: ارباب حلقه‌ها ؟! پروژه روشنفکران دینی در ایران که دولت آمریکا را به وجد می‌آورد، با انتشار سلسله مقالات «قبض و بسط تئوریک شریعت» در ماهنامه کیهان فرهنگی صورتبندی شد. انتشار این سلسله مقالات از اردیبهشت 1367 آغاز گشت؛ از قضاء همزمان با فروپاش اروپای شرقی (1989.م). 9⃣
عبدالکریم سروش ادعا داشت که می‌خواهد تا فهم نوینی را از اسلام عرضه کند و این امر را در گرو اصلاح دین و تعقیب پروژه پروتستانتیسم اسلامی می‌دانست. او در قبض و بسط معتقد بود در جهان امروز، همه علوم وابسته به یکدیگرند و ما با یک جغرافیای معرفت روبه‌رو هستیم. هر تکانی در این جغرافیا، همه علوم را تکان خواهد داد و علوم دینی مانند فقه از این تحولات مصون نیستند. (5) 🔟
به روایت سروش، جغرافیای معرفت در جهان معاصر حاوی معرفت‌شناسی نوینی است که غرب با تکیه بر عقلانیت مدرن آن را عرضه کرده است و دین را باید برپایه آموزه‌های معرفت‌شناختی عصر مدرنیته فهمید؛ (6) معرفت شناسی‌ای که برآمده از آراء فیلسوف یهودی سرشناس سِر کارل پوپر است و «فهم علمی غرب» را معیار اثبات و ابطال «مسائل» می‌داند. یعنی، آنچه که با عقلانیت مدرن غرب سازگار است، «علمی» است و آنچه که با فلسفه مدرنیته نمی‌خواند، «غیرعلمی» است. 1⃣1⃣
فصلنامه ایران‌نامه ارگان مطبوعاتی بنیاد مطالعات ایران به ریاست عالیه‌ی اشرف پهلوی در واشنگتن.دی.سی اجزاء بنیادین پروژه جامعه مدنی ایران را ابتدا از این مرکز انگلیسی اقتباس کرد و تحقق آن را شرط لازم فروپاشی ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی دانست. 1⃣2⃣
پژوهشگران این بنیاد مانند علی بنوعزیزی اعتقاد داشتند که ساختارهای جامعه مدنی به گسترش سکولاریسم در ایران کمک می‌کند و فصلنامه کنکاش نیز به سرعت خط یک مبارزه‌ی ایدئولوژیک در داخل کشور را ترسیم ساخت. (12) آنان در جستجوی خلق «دو نیروی موازی روشنفکری» به عنوان اهرم‌های پروژه کودتای ایدئولوژیک بودند، چنان‌که کنکاش درباره کارکرد واحد این دو نیرو می‌نویسد: 1⃣3⃣
شش ماه پس از نشر این نظریه، از قضاء ماهنامه‌های نگاه‌نو و کیان در یک فصل روی کیوسک‌های مطبوعاتی قرار گرفتند: پاییز 1370 و هردو به سرعت تبدیل به پایگاه گسترش علوم انسانی سکولار شدند. هر دو مجله از «یک مشرب سیاسی» و آن هم مشرب فیلسوفان یهودی پیروی می‌کردند. 1⃣4⃣
ماهنامه نگاه‌نو به مثابه‌ی تریبون روشنفکران سکولار سِر آیزایا برلین (فیلسوف یهودی انگلیسی) را به عنوان پدر فکری خود برگزید و به تبلیغ مداوم آن پرداخت. 1⃣5⃣
ماهنامه کیان نیز به عنوان ارگان روشنفکران دینی اندیشه‌ی سِر کارل پوپر یهودی را سرلوحه تکاپوهایش قرار داد و برای نهادینه‌سازی آن می‌کوشید، اما تنها یک « مشرب سیاسی» این دو مجله را به هم گره نمی‌زد، بلکه پشتیبانی مالی هر دو نشریه را نیز «یک تیم اقتصادی» با استفاده از بودجه دولت سازندگی و محوریتِ غلامحسین کرباسچی (شهردار وقت تهران) و محمدتقی بانکی تقبل کرد 1⃣6⃣
بانکی، صاحب امتیاز نگاه نو، دانش‌آموخته مدیریت در دانشگاه هوستون آمریکا و از رفقای نزدیک بهزادنبوی و محمدمحسن سازگارا بود. او در دولت میر حسین موسوی رئیس سازمان برنامه وبودجه و سپس وزیر نیرو شد. آبان 1365 موسسه صراط را به همراه محمد مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش تاسیس کرد. در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی نیز به مدیرعاملی شرکت ملی فولاد ایران رسید؛ (14) کسی که در یک زمان هم با سکولارهای دو آتشه مانند خشایار دیهیمی می‌نشست، هم عضو ارشد حلقه روشنفکران دینی بود، هم مانند کرباسچی دولتمرد تکنوکرات دولت‌های هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی. 1⃣7⃣
نگاه‌نو و کیان در جستجوی هدف واحدی بودند و هر یک، از نقطه عزیمتی به سوی آن حرکت کردند. 1⃣8⃣
. نیروی نگاه‌نو متکی به حلقه‌ای بود که علی میرزایی (مدیر مسئول) و خشایار دیهیمی (دبیر شورای نویسندگان) در 6 شماره نخست آن را ساماندهی کردند. چهره‌هایی چون عزت‌الله فولادوند، مصطفی رحیمی، بهاءالدین خرمشاهی، فخرالدین عظیمی، فریبرز رییس‌دانا، عبدالحسین آذرنگ، هرمز همایون‌پور، عبدالله توکل، رضا رضایی، مراد فرهادپور، نادر انتخابی، کریم امامی، گلی امامی، فاطمه ولیانی و… بدنه شورای نویسندگان را تشکیل می‌دادند. به تدریج روشنفکران سکولار مقیم اروپا و آمریکا نیز به جمع آنان پیوستند؛ کسانی مانند ژانت آفاری (فمینیستِ بهایی و عضو ارشد بنیاد اشرف پهلوی)، بزرگ نادرزاد (معاون وزیر فرهنگ رژیم پهلوی)، حوریا یاوری (پژوهشگر مقیم نیویورک)، رامین جهانبگلو (نویسنده مقیم فرانسه)، محمدرضا نیکفر (فلسفه‌دان لائیک مقیم آلمان)، مهرداد درویش‌پور (جامعه‌شناس لائیک مقیم اروپا). 1⃣9⃣
بدنه‌ی حلقه کیان را نیز 2 سطح از فعالان سیاسی دربر می‌گرفتند؛ یکی بدنه تئوریک نشریه شامل چهره‌هایی مانند عبدالکریم سروش، محمدمجتهد شبستری، رضا تهرانی، ابراهیم خلیفه‌سلطانی، محمدجوادغلامرضا کاشی، ناصر هادیان، آرش نراقی، سیدمرتضی مردیها، محمدتقی فاضل میبدی؛ و دیگری چهره‌های سابق و لاحق وزارت اطلاعات یا مدیران ارشد دولتی مانند عطاءالله مهاجرانی، سعید حجاریان، محسن آرمین، عباس عبدی، حسین قاضیان، محسن امین‌زاده، مصطفی تاج‌زاده، محسن کدیور، اکبر گنجی، عمادالدین باقی و علیرضا علوی‌تبار بودند. 2⃣0⃣
پی‌نوشت‌ها: 1. حجاریان، سعید و مصطفی تاج‌زاده. «خاتمی و اصلاحات ایرانی». هفته‌نامه شهروند امروز، 30 تیر 1387، شماره 66، صص 74 – 73. 2. پیشین. 3. برای دیدن متن کامل گزارش شورای روابط خارجی آمریکا، نک: «گفت‌وگوی دین و سیاست در ایران». نوشته والا وکیلی. ترجمه سعید محبی؛ در: سروش، عبدالکریم. سیاست‌نامه، تهران: موسسه فرهنگی صراط، 1378، صص 308 – 267. 4. «شورای روابط خارجی آمریکا و جریان سکولار در ایران». فصلنامه کتاب نقد، بهار 1377، شماره 5 و 6، صص 278 – 253. 5. برای مطالعه ادعای عبدالکریم سروش نک: سروش، عبدالکریم. قبض و بسط تئوریک شریعت. چاپ دوم. تهران: موسسه فرهنگی صراط، 1371. 6. پیشین. 7. پیشین. 8. محمد قوچانی می‌نویسد: «عبدالکریم سروش مارکسیسم را از در راند و لیبرالیسم را از پنجره به خانه آورد، آن‌گاه که با سلاح‌پوپر، مارکس را نشانه می‌رفت. با دست سکولاریسم را پس زد و با پا آن را به پستو آورد، آنگاه که معرفت دینی را از دین جدا می‌کرد. با چشم بر سفره‌ی سرمایه‌داری خیره شد و با دهان آن را تف کرد، آن گاه که صناعت و قناعت را در تفرج صنع می‌نوشت.» برای مطالعه، نک: – قوچانی، محمد. «قبض و بسط پراتیک سروش». روزنامه شرق، ویژه‌نامه نوروز 1383، ص 50. 9- پیشین. 10. نراقی، آرش. «قرآن و مسئله حقوق اقلیت‌های جنسی». سایت رسمی آرش نراقی، 28 دسامبر 2010. 11. «نیمه پنهان فیلسوف». روزنامه کارگزاران، 5 آبان 1387، شماره 622، ضمیه اندیشه، ص 3. 12. «در غربت تجدد ماندن». مجله کنکاش (چاپ اروپا). شماره 6. 13. پیشین. ارباب حلقه‌ها ، ارباب حلقه‌ها ⬇️⬇️
🌸 همه خوبی ها را در بریدن طمع از آنچه در دست مردم است دیدم. 🌷 امام سجاد علیه السلام 📗بحارالانوار، ج۷۳، ص۱۷۱
🔴 فصل برداشت فصل برداشت کشف‌حجاب‌های سازماندهی‌شده و دوقطبی‌سازی حول آن، انتخابات ۹۸ است. آنجا که لیست ناکارامد امید، ورای مخالفت‌های کلیشه‌ای با گشت ارشاد، اینبار با وعده نسخ حجاب اجباری، هم رأی آوری خود را نزد اقشاری تضمین نماید و هم هرگونه ردصلاحیت را به حجاب ربط، و هزینه آن را افزایش دهد. @daneshgahevelyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی آوای تو می خوانَدَم از لایتـناهی آوای تو می آرَدَم از شوق به پرواز شب ها که سکوت است و سکوت است وسیاهی 💞
📸 اطلاع نگاشت تقی زاده های امروز 📌 مقایسه شبه روشنفکران داخلی که دنبال ترویج فرهنگ غربی هستند با #حسن_تقی_زاده توسط امام خامنه ای حفظه الله👇 🔴 امروز جوانهای مؤمن و مردم انقلابی نخواهند گذاشت این تقی زاده ها حرفشان به کرسی بنشیند. ۹۸/۱/۱ ▪️تقی زاده ها چه می کنند؟!👇 بزک غرب، توجیه و روتوش بدی های غرب، مانع شناخت افکار عمومی نسبت به شرارت باطن دولتهای غربی با تحریف تاریخ/ دفاع از سند ۲۰۳۰ (برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی)/ تزریق سبک زندگی غربی با محتوای: افکار غربی، روشهای غربی، لغات غربی در عرصه ادبیات، افکار، دانشگاهها و مدارس #نفوذیها #سند۲۰۳۰ #ستون_پنجم‌ها #کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت #انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد @daneshgahevelyat #کانالی_متفاوت_برای_ارائه_ی_اندیشه_ها #رصد_بهترین_تحلیل_های_روز
#یک_دقیقه_مطالعه_مجازی 👇 #ناسیونالیسسم 🔸قالب‌هاي ترويج ملي‌گرايي (1)🔸 ♦️ملي‌گرايي در ايران امروز چندان رونقي ندارد اما هرگاه زمينه را آماده ببيند، در برابر دين و ارزش‌هاي ديني سر بلند مي‌کند و در دو قالب خودنمايي مي‌کند: 🔹اول: قالب باستان‌گرايي سردمداران اين تفکر، در پي تجديد هويت ايرانيان باستان و احياء سنت‌هاي ملي آنان در دوران باستان هستند و اسلام را به عنوان عامل عقب‌ماندگي ايران معرفي مي‌کنند. البته ملي‌گرايي در قالب باستان‌گرايي، در تاريخ ايران امري تازه نيست و به کمي قبل از مشروطه بر مي‌گردد. سردمدار اين تفکر ميرزا فتحعلي آخوندزاده (1191- 1257 شمسي)، جلال‌الدين ميرزاي قاجار (1246-1289 قمري)، ميرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله (1212- 1287 شمسي) و ميرزا عبدالحسين، معروف به ميرزا آقاخان کرماني (1232- 1275 شمسي) هستند.♦️ #کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت #انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد @daneshgahevelyat #کانالی_متفاوت_برای_ارائه_ی_اندیشه_ها #رصد_بهترین_تحلیل_های_روز
#ناسیونالیسسم 🔸قالب‌هاي ترويج ملي‌گرايي (2)🔸 ♦️دوم: قالب قوم‌گرايي کليه گروه‌هايي که با پيشوند «پان» شناخته مي‌شوند، در اين مقوله مي‌گُنجند؛ يعني معتقد به برتري يک قوم بر اقوام ديگر هستند. البته اين تفکر در بين اقوام ايراني، جايگاه چنداني ندارد، زيرا مردم ايران، مسلمان هستند و به برتري قومي و نژادي اعتقادي ندارند اما در عين حال اين تفکر، حيات کم‌رمق خود را تحت عناوين زير ادامه مي‌دهد. 🔹پان ايرانيسم تفکر «پان ايرانيسم» در بين فارس‌زبانان، تحت عنوان «حزب پان‌ ايرانيست»، از قديم در ايران فعال بود و الان به خارج از کشور نقل مکان کرده و عمدتاً در فضاي مجازي به تبليغ افکار خود مبادرت مي‌کند. اين تفکر ابتدا در برابر سلطه مسلمانان بر ايران و در برابر ملي‌گرايي عربي شکل گرفت و منجر به قيام شعوبيه شد و در زمان بابک خرمدين در ايران به اوج رسيد اما مدتي بعد افول کرد و از رونق افتاد. رشد مجدد اين تفکر در فضاي ايران، به زمان رضاشاه بر‌مي‌گردد. در اين زمان کساني مانند محمدعلي فروغي و علي اکبر داور در ترويج اين تفکر نقش عمده‌اي دارند. پهلوي دوم نيز تنور اين تفکر را داغ‌تر کرد اما انقلاب سبب افول اين تفکر شد. در سال‌هاي اخير، گروهي به اين تفکر دامن مي‌زنند. نمونه اين مسأله را مي‌توان در تجليل از بابک خرمدين در سال‌هاي اخير متوجه شد که از زمان دولت اصلاحات به وجود آمد. ملي‌گرايي فارسي، عمدتاً عليه عرب‌ها و گاهي نيز عليه برخي قوميت‌هاي داخل ايران موضع دارد. نمونه آن، دعوا بر سر تعلق بابک خرمدين، به فارس يا ترک است. #کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا