وی از بانیان مدرسهی علوی(به عنوان اصلیترین مرکز تحصیلی انجمن حجتیه)، از نزدیکان و همفکران جبههی ملی و بعدها نهضت آزادی، و یکی از سخنرانهای حسینیهی ارشاد بود.
او پس از انقلاب اسلامی به عنوان نمایندهی حوزهی انتخاباتی تهران در مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد.
اما مخالفت با اصل 110 قانون اساسی و رأی منفی به اصل ولایت فقیه در کنار برخی دیگر از همفکران جبههی ملی، از مهمترین چالشهای او در این مجلس بود.
👇👇👇👇
«دکتر علی گلزاده غفوری را حد واسط اسلاماندیشان فردگرای سنتی و اسلاماندیشان جامعهگرای سیاسی در ایران معاصر میپندارم. او را در طول علامه طباطبایی، علامه مطهری و علامه جعفری، چهارمین حلقه از اسلاماندیشان فرهنگی تلقی میکنم. اسلاماندیشی فرهنگی از پیامدهای وقایع دههی سی بود و ریشه در نیمهی اول دههی ١٣١٠ داشت. این متفکران پیش و بیش از آنکه به حکومت دینی بیندیشند، دغدغهی زندگی مؤمنانه در دنیای جدید را داشتند. رویکرد آنان به دین بیشتر دفاعی بود و نه هجومی. آنان اسلامی عقلانی و روحانی، همه فهم و قابل اجرا و در یک کلام، اسلامِ زندگی را ترویج میکردند.
او که برای اولین بار در زبان فارسی بسیاری از مفاهیم و واژگان مورد استفاده در حکومت اسلامی را ابداع کرد ولی به زودی در برابر همراهان دیروز و انقلابیون امروز قرار گرفت. او نیز چون دکتر احمد توانا نسبت به کفایت دانش فقهی موجود، صلاحیت حرفهای فقیهان عصر و آمادگی مردم کوچه و خیابان برای تأسیس حکومت دینی تردید داشت. او بود که تفاوت انقلاب سیاسی و تحول تدریجی فرهنگی را باور داشت و به سادگی تفاوت میان پخش اذان از همهی بلندگوهای خیابان و رادیو و تلویزیون را با رغبت همگان به نماز اول وقت گوشزد میکرد.»
(وبلاگ دکتر حسامالدین آشنا،17 دی 88)
گلزاده که خود را خلع لباس نمود و 4 فرزندش که همگی در سال 60 اعدام شدند.
سرانجام در قضایای مبارزهی مسلحانهی منافقین در سال 60، دو پسر او به نامهای محمدکاظم و محمدصادق اعدام شدند و پسر دیگرش هادی، دستگیر و زندانی شد. پس از این اتفاق، او لباس روحانیت را کنار گذاشته، گوشه گیری را برگزید و از شرکت در جلسات مجلس امتناع کرد.
حسامالدین آشنا به عنوان یکی از دانش آموختگان مدرسهی علوی تا بدین حد نسبت به مراد خود(و البته سایر بانیان این مدرسه)، غلظت و تعصب دارد که کنار رفتن گلزاده از صحنهی عمومی را «به حاشیه راندهشدن او توسط انقلابیون» و «مجازات کردن جامعه توسط او!» تفسیر میکند و دهنکجی او به انقلاب اسلامی را اینگونه تطهیر مینماید:
گلزاده در دی 1388 درگذشت و #مریم_رجوی در طی بیانیهای ضمن تجلیل از وی به خاطر ایستادگی در مقابل انقلاب اسلامی درگذشت او را تسلیت گفت. (سایت رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران، 12/10/88)
دقت کنید که روی دیوار چه موجودی یادگاری نوشته شده است.
2. اسلام اجتماعی، محور سیاستهای اعلامی و اعمالی دولت یازدهم و دوازدهم در حوزهی فرهنگ
تاکنون بسیاری از اظهارات رئیس جمهوری و دیگر مشاوران او، دقیقاً بر اساس همین تئوری فرهنگی بیان شدهاست. تأکید بر اسلام اجتماعی، علاوه بر سیاستهای «اعلامی» دولتمردان #دولت_بنفش، بروزات و خروجیهای عینی و عملی گستردهای در پی داشته است که البته برخی از آنها راهبردی و برخی تاکتیکی محسوب میشوند.
یکی از جنجالیترین گفتههای روحانی یعنی سخنانش در بیستمین همایش سراسری فرماندهان ناجا مبنی بر اینکه :
«پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمیتواند بگوید که چون این را خداوند گفته و یا روایتی است که پیغمبر فرموده است، خود را مسئول اجرای اسلام بداند. بیخود، خود را به مخمصه نیندازیم و مردم را گرفتار نکنیم، وظیفهی پلیس، اجرای قانون است؛ به هر حال برخی از احکام شرع در قانون آمده و برخی هم مجلس مطابق با شرع تصویب میکند. (4/2/94)»
دقیقاً بر اساس همین تئوری اسلام اجتماعی بیان شدهاست. اظهاراتی که به صراحت به تفکیک هدفمندی از اجرای دستورات اسلامی در ساحت اجتماعی و ساحت سیاسی میپردازد و پلیس را صرفاً نمایندهی اسلام سیاسی میداند و نه اسلام اجتماعی. طبق اعتقاد او، پلیس نمایندهی اسلام سیاسی است و نه اسلام اجتماعی! یا به تعبیر دقیقتر، نمایندهی حکومت است و نه اسلام! و نظارت او نظارتی حکومتی است و نه اسلامی!
بدیهی است هدف اصلی و غایت چنین تفکری، در پس شعار پر زرق و برق چندصدایی وتکثر، بازشدن پای عناصر مسئلهدار فرهنگی به برنامههای دولت و چندصدایی به نفع ضد انقلابیون و دور نگهداشتن افراد انقلابی از ساحت فرهنگ و هنر است.
از همینجاست که علت نگرانیهای رهبر انقلاب از سیاستهای فرهنگی دولت و انتقادات مکرر مراجع عظام تقلید، تودههای مردمی و دلسوزان انقلاب درک و دریافت میشود.
با توجه به این شرایط است که باید بار دیگر این کلام ژرف حضرت امام(ره) را که نه در زمان اوج فعالیت انجمن حجتیه، بلکه پس از پنج سال از تعطیلی رسمی این انجمن خطاب به شورای نگهبان گفتهاند؛ در شرایطی که همه فکر میکردند انجمن به تاریخ پیوسته است، پس از سی سال دوباره یادآور شویم: «حواستان را جمع کنید. نکند یکباره متوجه شوید که انجمن حجتیهایها همه چیزتان را نابود کردهاند.»
(صحیفهی امام خمینی(ره)، بخش ضمیمه، ص ۵۷۹)
«گلزاده که سالیانی چند از فرهیختگان دینی سیاست اندیش در فهم ظرایف چالشهای حقوقی و فرهنگی حکومت دینی پیش بود، در سیل حوادث پس از انقلاب اسلامی از مشارکت در تدوین قانون اساسی به تدریج به نقد قوانین و روالهای جاری کشیده شد. ابتدا به بحث طلبگی و انتقادهای رسمی روی آورد و زمانی که آن روی دیگر را دید نمایندگی مجلس را از یکسو و عنوان «پدر گلزاده غفوری» را از سوی دیگر وانهاد و به خانه پناه برد. او نیز در سکوت، ردا از تن و عمامه از سر برگرفت و به بازاندیشی در نوشته های گذشته بسنده کرد.
اگر چه او از موفقترین محققان/مبلغان اسلامی معاصر بوده است ولی در کشاکش حوادث پس از انقلاب اسلامی به حاشیه رانده شد. او با رفتن و نشستن در خانه، جامعهی خود را به مدت بیست و هشت سال به صورت دائم مجازات کرد و با این سکوت خود فریاد اعتراض بر کشید. من فریاد او را به خوبی میشنوم که به عنوان اولین مجتهد دارای دکترای حقوق به نقد لایحهی قصاصی پرداخت که دستاورد نزدیکترین یار قدیمی ولی غیرحقوقدان خود او بود.»
(وبلاگ دکتر حسامالدین آشنا،17 دی 88)
#شب_تحول
💠 یادمان باشد که تغییرات از #درون شروع میشوند نه از بیرون.
تا مادامی که ما تغییرات را از بیرون شروع میکنیم نه از خودمان و درون خودمان، هرگز تغییر نخواهیم کرد.
معمولا بهترین جا برای شروع، همان جایی است که در آن قرار داریم.
👈 #شب_قدر بهترین فرصت برای آغاز تحول است، حیات نو را از این شب ها شروع کنیم💥
#لیلة_القدر
@tabyinchannel
@daneshgahevelyat