میدانید که کاربرد کلمهٔ «هنر» در معنای «آرت» و «هنرمند» در معنای «آرتیست» کاربردی متأخر است و این کلمه در متون کهن، بهویژه تا قرن هفتم، اغلب به معنای آن دسته از فضیلتها و توانمندیهایی است که فرد با تلاش و پشتکار و سختکوشی خودش به دست آورده. به نظر من «جَنَم و جُربُزه» معادلهای مناسبی برای «هنر» در متون کهن هستند. بر این اساس «هنرمند» در متون کهن به معنای فردی با جَنَم و جُربُزه است که اگرچه ممکن است بهظاهر جایگاه اجتماعی والایی نداشته باشد، اما به مدد توانمندیهای شخصیاش میتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و ثابت کند که لایق و کاردان است. در مقابل، «بیهنر» اگرچه ممکن است به مدد رانت و لابیگری به جایگاهی برسد، اما در حقیقت فردی پخمه و تنِلش است که هیچ کاری ازش برنمیآید و به درد لای جرز هم نمیخورد. برای نمونه وقتی سعدی میگوید:
مُحال است که هنرمندان بمیرند و بیهنران جای ایشان بگیرند.
منظورش این است که غیرممکن است آدمهای با جَنَم و جُربُزه بمیرند و فراموش شوند و پخمهها و چُلمنها جای ایشان را بگیرند.
یا وقتی همین سعدی میگوید:
هنرمند [...] هر جا که رود قدر بیند و در صدر نشیند و بیهنر لقمه چیند و سختی بیند.
منظورش این است که آدم با جَنَم و جُربُزه در هر جایگاهی که باشد، مفید و محترم و ارزشمند است و آدم پخمه و ناکارآمد در هر جایگاهی که باشد، بیارزش و بهدردنخور است.
@arayehha
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش عروض سماعی
با بمب عروض استاد زنده دل👌👍☺️
@arayehha
#آموزش
اوزانی که قابلیت دستهبندی هجایی به دو صورت را دارند😍🎶
1.مستفعل مستفعل مستفعل مستف
برشدوم: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن🍓
2.مستفعل مستفعل مستفعل فع
برشدوم: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل🍊
3.مستفعل فاعلات مستفعل فع
برشدوم: مفعول مفاعلن مفاعیل فعل🍋
4.مستفعل فاعلات مستفعل
برشدوم: مفعول مفاعلن مفاعیلن🍏
5.مستفعل فاعلات مستف
برشدوم: مفعول مفاعلن فعولن🫐
6.مستفعلن مفاعل مستفعل
برشدوم: مفعول فاعلات مفاعیلن🍇
7.مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل
برشدوم: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن🥭
8.مستفعل مفعولن، مستفعل مفعولن
برشدوم: مفعول مفاعیلن،مفعول مفاعیلن🥥
9.مستفعلن فعولن، مستفعلن فعولن
برشدوم: مفعول فاعلاتن،مفعول فاعلاتن🥝
10. مستفعلنفع، مستفعلنفع
برشدوم: مفعول فعلن،مفعول فعلن🍉
برشسوم: فعلن فعولن،فعلن فعولن🍒
@arayehha
به صدق کوش که خورشید زاید از نَفَسَت
که از دروغ، سیهروی گشت صبح نخست
" حافظ "
# وزن عروضی و اختیارات شاعری
وزن : مفاعل فعلاتن مفاعلن فعلن
اختیارات شاعری : اختیار زبانی حذف همزه در هجای دوازدهم مصراع اوّل - اختیار وزنی بلند بودن هجای پایانی در مصراع دوم
# آرایههای ادبی
صدق - دروغ : تضاد
سیهروی گشتن : کنایه از روسیاهی، شرمندگی و سرافکندگی
سیهرو : ایهام دارد. ( ۱. روسیاه، شرمنده ۲. تاریک )
بیت : حُسن تعلیل دارد. ( شاعر سیهرویی صبح نخستین را به سبب دروغگویی او می داند که دلیل واقعی نیست. علتی ادبی و ادعایی است.)
# معنی و مفهوم بیت
صبح نخست همان صبح کاذب است که قبل از سپیدهدم واقعی در افق نمودار می گردد و بلافاصله به دنبالش اندکی تاریکی عالم را فرا می گیرد و سپس صبح صادق طلوع مینماید.
شاعر می گوید: به راستی، درستی و حقیقت روی بیاور؛ در آن صورت هر سخنی که از زبانت خارج می گردد، چون خورشید به همه کس تأثیر خواهد کرد. شاعر دلیل روسیاهی و شرمندگی صبح نخست ( صبح کاذب ) را نتیجهی دروغگویی او میشمارد.
به عبارت دیگر شاعر از ما می خواهد که در مسیر صداقت و راستی قدم برداریم، زیرا که سرانجام آن، سعادت و رستگاری است و دروغ جز سیهرویی و سرافکندگی حاصلی ندارد.
🍁🍂
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
*
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملّتی که مردم صاحبقلم نداشت
" فرخی یزدی "
# وزن عروضی و اختیارات شاعری
وزن : مستفعلن مفاعلُ مستفعلن فَعَل
( مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن )
اختیارات شاعری : اختیار زبانی بلند تلفظ کردن مصوّت کوتاه در هجای چهارم مصراع اوّل - اختیار زبانی حذف همزه در هجای دوازدهم مصراع اوّل - اختیار وزنی بلند بودن هجای پایانی در مصراع دوم
# آرایههای ادبی
دفتر زمانه : اضافه تشبیهی ( زمانه و روزگار به دفتری تشبیه شده است که ورق می خورد.)
افتادن نام از قلم در دفتر زمانه : کنایه از فراموش شدن، از یاد رفتن
قلم : مجاز از اندیشه
قلم : تکرار ( واژهآرایی)
مردم صاحب قلم : مقصود شاعران و نویسندگان آگاه و اهلاندیشه
دفتر - قلم - صاحبقلم : مراعاتنظیر
تکرار صامت " م " در بیت : واجآرایی
# معنی و مفهوم بیت
شاعرِ اهل قلم، سرمایه و اعتبار هر ملّتی را در وجود صاحبان قلم و خرد و اندیشه میداند و اعتقاد دارد جامعهای که از خردمندان و اندیشمندان تهی باشد، از صفحهی روزگار به فراموشی سپرده میشود.
به عبارت دیگر او ضمن ارزشگذاری به تعقّل و تفکّر و اهالی اندیشه و خرد، گِله خود را از جامعهی خود به دلیل ارزش قائل نشدن به صاحبانقلم ابراز میدارد.
🍁🍂
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
15.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سره نویسی و عربی مآبی و فرنگی مآبی هر سه تا نادرست و دور از عقل و اعتدال است. اگر قرار باشد در این روزگار، تمام و کمال به شیوهی استاد کزازی حرف بزنیم و بنویسیم و ذخیرهی واژگان دخیل تاریخی را از زبان و فرهنگ و ادبیات خود طرد و حذف کنیم، باید هزار سال پیشینه و سرمایه و گنجینهی معنوی و مادی خود در شعر و ادبیات و تاریخ و علوم و دین و فرهنگ و عرفان و ...را با دست خود به زبالهدانِ فنا و نابودی بسپاریم. با این خودزنیِ متعصبانه و ناشی از خصومت (و نه از سر علاقه و دلسوزی)، آنچه برای ما میماند، جملات و واژگانی محدود و معدود و نامفهوم و ناتراشیده و بدون معادلهای روزگار است که ناچار ما را دوباره به اشتباهی دیگر وادار خواهد کرد تا مثل قرون اولیهی اسلامی، این بار باز هم داشتههای خود را نفی و نابود و لگدکوب کنیم و بیش از پیش به دامان التقاط و این بار با واژگان فرنگی بیفتیم.
بله اگر در آن اوایل، متولیان و صاحبان علم و ادب و فرهیختگان و سیاستورزان و نویسندگان و شاعران، خطرِ از دست رفتن واژگان فارسی و محو و استحالهی آنها یا فراموشی و کمرنگ شدن کلمات و ترکیبات خودی را متوجه بودند یا با افتخار، گردن بر عربیدانی و عربی نویسی نمیافراشتند، اکنون این وضعیت برقرار نبود، لیکن امروزه که آن واژهها و اصطلاحات، جزئی جدا نشدنی از ادبیات و زبان ما شدهاند، سخن گفتن از حذف و جانشینی و خالصگویی، نه معقول است و نه ممکن. البته که میتوان به ترجیح در استفاده از کلمات فارسی موجود در کنار سایر کلمات دخیل از عربی و انگلیسی و فرانسوی و مغولی و اردو و ترکی و سنسکریت و روسی و یونانی و غیره که دستِ کم صد سال از حضور و ورودشان به زبان ما میگذرد، توصیه کرد و از ورود واژههای جدید بیگانه به زبان خودمان ممانعت نمود.
#حسین_عارفی
@arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای گُل تو دوش داغِ صَبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
#حافظ
#غزل
#داغ_ازلی
#اوزان_ناهمسان
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل)>> بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف
آرایهها:
#تشخیص
#کنایه
#تشبیه
#نماد
#مجاز
#تناسب
داغِ عشق ما ازلی است و امروزی نیست ...
°•~🍃❤️🔥
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟