eitaa logo
دانش‌های ادبی
1.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
270 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
دانش‌های ادبی
‍ ‍ ‍ ‍ ۲۶ مهر زادروز محمود معتقدی (زاده ۲۶ مهر ۱۳۲۵ آمل) شاعر، نویسنده و منتقد ادبی او در سال ۵۷ دوره دانشگاهی را در رشته تاریخ "کارشناسی" طی کرد و در حوزه ادبیات به‌ویژه شعر، به فعالیت پرداخت و در دوره دانشجویی و آشنایی با اسماعیل خویی، فعالیت‌های ادبی‌اش را گسترش داد. از سال ۵۴ به‌عنوان کارشناس حوزه کتابداری، در مرکز اطلاع‌رسانی وابسته به وزارت علوم، به‌مدت ۳۰ سال به‌کار فرهنگی مشغول شد و در همین سال‌ها، به سرودن شعر و نقد شعر و ادبیات داستانی، در عرصه مطبوعات می‌‌پرداخت، وی نخستین کتاب شعرش را درسال ۷۵ به بازار نشر فرستاد و در ادامه آن به‌صورت حرفه‌ای، با نشریات ادبی، همکاری داشت. او تاکنون با ۲۵ عنوان کتاب در زمینه شعر، به نقد آثار نیما، شاملو، فروغ، سپهری، خویی، صالحی، سپانلو و بسیاری از شاعران و نویسندگان مطرح در ۴ دهه اخیر  پرداخته است.  کتاب‌هایش: از نگاهی دیگر (نقد ادبیات امروز ایران/نشر آوای ملایر) برگستره شعر امروز (نشرثالث) جهان پاره‌های دلواپسی، مجموعه مقالات/ نشر کتابسرای تندیس) روشن‌تر از سکوت (مجموعه مقالات/نشر آوای کلار) جهان، جای دوری نیست (مجموعه شعر/نشر بوتیمار) گزینه اشعار (نشر مروارید) پاره‌های عاشقی (مجموعه شعر/نشرثالث) به یاد اسب‌ها و پرنده باش (مجموعه شعر/نشرچشمه) ترانه‌های گمشده در کوچه‌های باد (مجموعه شعر/نشر اورامان) به‌رسم حقیقت و زیبابی (زندگی و شعر اسماعیل خویی/نشرثالث) و ... است. وی در سال‌های اخیر در داوری جوایز شعری از جمله: داوری چهارمین دوره جایزه شعر شاملو شرکت داشت.  او در زمینه‌ جستارهایی از شاهنامه و اسطوره‌شناسی مطالعاتی دارد. @arayehha
دانش‌های ادبی
‍      ۲۶ مهر سالروز درگذشت علیرضا شجاع‌پور (زاده سال ۱۳۲۱ ازنا -- درگذشته ۲۶ مهر ۱۴۰۲ تهران) شاعر و فعال محیط‌زیست او از کودکی به ادبیات و اشعار حافظ و فردوسی علاقه‌مند بود و زیر نظر استادان فرهیخته‌ای همچون محمدجعفر محجوب آموزش دید. وی سال‌ها به‌عنوان دیپلمات وزارت امورخارجه و فعال محیط زیست خدمت کرد. همچنین سال‌ها خارج از ایران به تدریس شاهنامه فردوسی و غزلیات حافظ مشغول شد و توانست شاگردان بسیاری در عرصه فرهنگ و ادبیات پرورش دهد. در ایران نیز  تدریس در فرهنگسرای ارسباران را آغاز کرد  که با استقبال همراه بود. گزیده آثار: مجموعه شعر «نیمه تمام» (انتشارات زمستان ۱۳۷۷) «وطن یعنی همین ‌جا یعنی ایران» (انتشارات اقبال ۱۳۸۱) «تصحیح شاهنامه فردوسی» (انتشارات اقبال) «زال و رودابه» (نشر سایا ۱۳۸۹) او سال‌ها در ایران و خارج از ایران به‌تدریس شاهنامه فردوسی و غزلیات حافظ مشغول بود. چند اثر از وی: از جمله شعر وطن با صدای علیرضا عصار وطن یعنی چه آباد و چه ویران وطن یعنی همین‌جا، یعنی ایران. «در آلبوم بازی عوض شده ۱۳۹۰» با آهنگسازی فؤاد حجازی در سبک پاپ، اجرا شده‌ است. ه++++++++++++++++ه و سروده‌ای از نگارنده: وطن میراثِ دیرینِ نیاکان وطن ارزند‌تر از پیکر و جان وطن یعنی که ناموس و شرافت وطن  سرمایه  والای  عزت وطن بشناس از شهنامه‌ی طوس ز فردوسی و درسِ مهرِ و ناموس وطن ایرانِ من این خاکِ زرخیز ز عشقش جان منِ لبریزِ لبریز مرا گر جان به تن باشد هزاران فدای  خاکِ  پاکِ  مُلک  ایران           (م.ر.عرفانیان)  @arayehha
: این واژه با «ك» نوشته می شود و نه «گ». غالباً آن را به صورت خشگ می‌نویسند و می‌خوانند و غلط است. به معنای «دارای زلف».این کلمه را فارسی زبانان از واژهٔ فارسی زُلْف به سیاقِ اسم مفعولِ عربی ساخته‌اند و در وصف «پسر خود آرا و جلف» گفته می‌شود. چون در فارسی فصیح معادلی ندارد می‌توان استعمال آن را جایز دانست. به فتح اول و تشدید دوم، در زبان عربی نیامده و از ساخته‌های فارسی زبانان  در قرن اخیر است (حَرْف به معنای «سخن»  در عربی متداول نیست). به جای آن می‌توان گفت: «پر گو» یا «گشاده است / سپاسگزاری گزاردن یعنی «به جا آوردن، ادا کردن». سپاسگزار به «کسی که سپاس به جا می‌آورد» و سپاسگزاری به «عمل سپاسگزار» گفته می‌شود. گاهی این دو کلمه را با حرف «ذ» و به صورت سپاسگذار و سپاسگذاری می‌نویسند و غلط است. این کلمه ترکی است و آن را به صورت غورباغه نیز می‌توان نوشت به معنای «نوعی گیاه گلدار». بعضی این کلمه را به گمان اینکه فارسی است با «ت» و به صورتِ ختمی می‌نویسند. اما این کلمه عربی است و به صورت خطمی نوشته می‌شود. واژهٔ دستور فارسی و جمع آن دستورهاست. معرب این کلمه دُستور، به ضمّ اول، و جمع آن دساتیر است. بنابراین دستورات در عربی نامستعمل و در فارسی نادرست است و از استعمال آن باید پرهیز کرد. / دُکْمه / تُکمه هر سه واژه به یک معنی و دارای ارزش یکسان اند. اما دگمه رایجتر و ظاهراً صحیحتر است. /اساتید استاد واژهٔ فارسی است و به صورت اُستاذ به عربی رفته و در جمعِ مکسّر اَساتیذ و اَساتَذه و، در قرون متأخر، اساتید شده است. در فارسی بهتر است که آن را به «ان» جمع ببندیم و استادان بگوییم. سوم واژهٔ فارسی است و ترکیب آن با تنوین قید ساز عربی جایز نیست. این واژه خود می‌تواند در مقام قید به کار رود و نیاز به تنوین ندارد. /سطبر ستبر به معنای «درشت» و «کلفت» واژهٔ فارسی است. این واژه در متون قدیم گاهی به صورت سطبر آمده است، ولی امروزه بهتر است که با حرف «ت» و به صورت ستبر نوشته می شود از قدیم به کسر اول تلفظ می شده است و نه با «الف» ممدود و به صورت آفریقا. امروزه هم صحیحتر آن است که به صورت اِفریقا خوانده و نوشته شود. به فتح اول و تشدید دوم، در زبان عربی نیامده و از ساخته‌های فارسی زبانان  در قرن اخیر است (حَرْف به معنای «سخن»  در عربی متداول نیست). به جای آن می‌توان گفت: «پر گو» یا «گشاده زبان». به معنای «نوعی گیاه گلدار». بعضی این کلمه را به گمان اینکه فارسی است با «ت» و به صورتِ ختمی می‌نویسند. اما این کلمه عربی است و به صورت خطمی نوشته می‌شود. در تداول معمولاً این واژه را دوّم، یعنی به تشدید حرف «و»، ادا می کنند، ولی تلفظ صحیح آن بدون تشدید است. @arayehha
«اتاق» این کلمه را گاهی به صورت اطاق می‌نویسند، ولی چون اصل آن ترکی است و در ترکی مخرج «ط» وجود ندارد بهتر است که به صورت اتاق نوشته شود. «زباناً » زبان واژهٔ فارسی است و ترکیب آن با تنوین قیدساز عربی جایز نیست. به جای زباناً می‌توان گفت: زبانی یا شفاهی. «اثاثیه » در عربی اثاثیه نیامده است. و به جای آن اثاث به معنای «لوازم خانه» گفته  می‌شود و واحد آن اثاثه است. در فارسی فصیح به جای اثاثیه بهتر است اثاث به کار رود. استاد/اساتید استاد واژهٔ فارسی است و به صورت اُستاذ به عربی رفته و در جمعِ مکسّر اَساتیذ و اَساتَذه و، در قرون متأخر، اساتید شده است. در فارسی بهتر است که آن را به «ان» جمع ببندیم و استادان بگوییم. «سوماً» سوم واژهٔ فارسی است و ترکیب آن با تنوین قید ساز عربی جایز نیست. این واژه خود می‌تواند در مقام قید به کار رود و نیاز به تنوین ندارد. ستبر/سطبر ستبر به معنای «درشت» و «کلفت» واژهٔ فارسی است. این واژه در متون قدیم گاهی به صورت سطبر آمده است، ولی امروزه بهتر است که با حرف «ت» و به صورت ستبر نوشته شود. «اَشِعٔه » این کلمه جمع است و مفرد آن شُعاع به معنای «پرتو» است. بنابراین اشعه‌ها صحیح نیست و به جای آن باید گفت: اشعّه یا شعاعها یا پرتوها «اِفریقا» از قدیم به کسر اول تلفظ می شده است و نه با «الف» ممدود و به صورت آفریقا. امروزه هم صحیحتر آن است که به صورت اِفریقا خوانده و نوشته شود. @arayehha
به‌مناسبت بیست و ششم مهر، روز تربیت بدنی و ورزش، با چند واژۀ مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی آشنا شویم: 🔸بازی جوانمردانه (fair play) بازی کردن مطابق قوانین و بدون تقلب. 🔸قهرمانی (championship) کسب عنوان نخست در یک رویداد ورزشی. 🔸پرورش اندام (bodybuilding) تقویت عضلات بدن با حرکات قدرتی. 🔸شیرجه (dive) ۱- جهش بلند به طرفین و فرود دازکش دروازه‌بان به‌منظور تصاحب یا مهار توپ. ۲- پرش شناگر به داخل آب، معمولاً با سر. 🔸نشان‌آور (medalist) ورزشکاری که در یک رقابت یا رویداد ورزشی برندۀ نشان می‌شود. 🔸کرجی‌رانی (rowing) ورزش قایقرانی با کرجی 🔸شهرآورد (derby) مسابقۀ ورزشی بین دو تیم رقیب از یک شهر یا منطقه. 🔸رنگاجنگ (paintball) ورزشی که در آن شرکت‌کنندگان در تیم‌های یک یا چندنفره با تفنگ مخصوص، توپ‌های حاوی رنگ را به حریفان خود شلیک می‌کنند. 🔸گُل‌پاک (clean sheet) تیم یا دروازه‌بانی که در یک بازی گلی دریافت نکرده باشد. 🔺این واژه‌ها با همکاری کارگروه ورزش گروه واژه‌گزینی، مرکب از استادان و نخبگان حوزۀ ورزش پیشنهاد و تصویب شده است. @arayehha
سخنی از شهید دکتر و دیپلمات ارزشمند ما حسین امیر عبداللهیان : شعری از سعدی شاعر بزرگ ایرانی شعری که بر روی فرش اهدایی بافت ایران بر دیوار ساختمان سازمان ملل نقش بسته است ، همان فرش ایران که نماد صبر راهبردی ،علم ، هنر و اقتدار ایران و همه ایرانیان در سراسر جهان است بنی آدم اعضایِ یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار : این بیت از سعدی به مفهوم ارتباط و وابستگی انسان‌ها به یکدیگر اشاره دارد. در آن، سعدی می‌گوید که بنی آدم (آدمیان) اعضای یکدیگرند، یعنی همه انسان‌ها بخشی از یک کلیت بزرگ‌تر هستند و در آفرینش، از یک اصل و گوهر مشترک سرچشمه گرفته‌اند. به عبارت دیگر، این شعر تاکید می‌کند که هر انسانی باید نسبت به دیگران احساس مسئولیت کند و در راستای همبستگی و همدلی تلاش کند، زیرا همه ما در نهایت به یکدیگر وابسته‌ایم. : این بیت به مفهوم همبستگی و ارتباط عمیق میان انسان‌ها اشاره دارد. در اینجا گفته می‌شود که وقتی یکی از اعضای این مجموعه (انسان‌ها) در رنج و درد باشد، سایر اعضا نیز آرامش نخواهند داشت. به عبارتی، درد و مشکل یک فرد بر دیگران تأثیر می‌گذارد و باعث بی‌قراری و نگرانی آنان می‌شود. این بیت به ما یادآوری می‌کند که انسان‌ها باید در کنار یکدیگر باشند و نسبت به مشکلات همدیگر حساس باشند، زیرا همه ما در یک نظام اجتماعی زندگی می‌کنیم. @arayehha
سندی در باب: اعضای یکدیگر بودن! در مورد شعر مشهور سعدی: «بنی آدم اعضای یکدیگرند/ یک پیکرند» مباحثه‌های زیادی بین اهل نظر در پیوسته و به صورت یادداشت و جُستار و مقاله و تعلیقه چاپ شده است. برخی از پژوهندگان معتقدند که آدم‌ها نمی‌توانند اعضای یکدیگر باشند، اما می‌توانند اعضای یک پیکر باشند. حتی بابت چاپ شعر سعدی بر روی اسکناس‌ها با ضبط «اعضای یکدیگرند»، از خجالت اعضای بانک مرکزی هم حسابی در آمده‌اند. یکی از مشکلات اصلی، آن است که دستنویس‌های کهن گلستان سعدی با نظر این پژوهشگران همراهی نمی‌کند. ‏.. و اما موضوع یادداشت امروز. ندیدم که در همۀ این مباحثات، کسی نظر عزیز نسفی مؤلف کشف الحقایق (تألیف در ۶۸۰ ق) و نویسندۀ هم‌عصر سعدی را پُرسیده باشد. عزیز نسفی هم مثل سعدی معتقد بوده که انسان‌ها  می‌توانند اعضای یکدیگر باشند. نسفی در بیان ویژگی‌های اهل وحدت، پیش از هر چیز تذکر می‌دهد که «وحدت، مقام است نه مقال تا تو به فصاحت و بلاغت بر خود بندی. در این مقام، فصاحت و بلاغت در نمی‌گنجد. مشک آنجا که باشد خود بوی دهد. مشک را پنهان نتوان داشت و آفتاب را در انبان نتوان کرد». سپس، به قول روزنامه‌نگاران، می‌افزاید: «بدان که یک خاصیت اهل وحدت آن است که هیچ چیز و هیچ کس را دشمن ندارند. بلکه همه چیز و همه کس را دوست دارند که به یقین دانند که جمله، اعضای یکدیگرند» (ص ۲۴۰ - ۲۴۱). از این گفتار نسفی دانسته می‌شود که لااقل در قرن هفتم هجری، بنی آدم از این امکان برخوردار بودند که اعضای یکدیگر باشند. ‏ "چهار خطی" 🍁🍁 C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
✳️ دلنوشته چیست ؟ و چه ویژگی هایی دارد ؟ ❇️ دل‌نوشته‌ها نوعی نوشتار احساسی و شخصی هستند که نویسنده در آنها احساسات، افکار، تجربیات و تأملات خود را به صورت صادقانه و بی‌پرده بیان می‌کند. این نوع نوشته‌ها معمولاً بدون رعایت قواعد رسمی و سخت‌گیرانه نوشتاری نوشته می‌شوند و بیشتر بر احساسات و جریان طبیعی ذهن نویسنده تأکید دارند. در زیر به برخی ویژگی‌های دل‌نوشته‌ها اشاره می‌کنیم: ❇️ ویژگی‌های دل‌نوشته‌ها ◀️ صمیمیت و صداقت: دل‌نوشته‌ها معمولاً با صداقت و صمیمیت نوشته می‌شوند. نویسنده در این نوع نوشته‌ها احساسات واقعی خود را بیان می‌کند و از تصنع و ریاکاری پرهیز می‌کند. ◀️ احساسات قوی: دل‌نوشته‌ها غالباً شامل احساسات قوی و عمیق هستند. این احساسات می‌توانند شامل عشق، دلتنگی، شادی، غم، تنهایی و یا حتی خشم باشند. ◀️ زبان ساده و روان: دل‌نوشته‌ها معمولاً با زبان ساده و روان نوشته می‌شوند. نویسنده از زبان پیچیده و فنی استفاده نمی‌کند و سعی می‌کند به زبان خودمانی و قابل فهم بنویسد. ◀️ جریان طبیعی ذهن: دل‌نوشته‌ها به شکل جریان طبیعی ذهن نویسنده نوشته می‌شوند. این نوشته‌ها ممکن است از نظر ساختاری منسجم نباشند و به صورت پراکنده و آزادانه بیان شوند. ◀️ بیان تجربیات شخصی: دل‌نوشته‌ها اغلب به بیان تجربیات شخصی و خاطرات نویسنده می‌پردازند. نویسنده تجربیات خود را با خواننده به اشتراک می‌گذارد و از این طریق ارتباطی عاطفی و نزدیک با او برقرار می‌کند. ◀️ انعکاس افکار و تأملات: دل‌نوشته‌ها فضایی برای بیان افکار و تأملات نویسنده فراهم می‌کنند. این نوشته‌ها می‌توانند به بررسی مسائل فلسفی، اجتماعی و یا حتی روزمره بپردازند. ◀️ فضاسازی احساسی: دل‌نوشته‌ها به دلیل طبیعت احساسی خود، فضاسازی قوی دارند. نویسنده سعی می‌کند با استفاده از کلمات و جملات احساسی، خواننده را درگیر و تحت تأثیر قرار دهد. ◀️ شخصیت‌محوری: در دل‌نوشته‌ها، شخصیت نویسنده و دنیای درونی او به شدت مطرح است. این نوشته‌ها بیشتر به بیان حالت‌ها و احوالات نویسنده می‌پردازند تا به روایت داستانی خارجی. ❇️ مثال‌هایی از دل‌نوشته‌ها ◀️ دل‌نوشته‌ای درباره عشق: "عشق همان حسی است که با دیدن چشمان تو در قلبم جاری می‌شود. هر لحظه بدون تو مثل قرنی است و هر ثانیه با تو مثل بهشتی بی‌پایان. دوستت دارم و این عشق هرگز پایان نخواهد یافت." ◀️ دل‌نوشته‌ای درباره دلتنگی: "دلتنگی مثل سایه‌ای است که همیشه با من است. هر کجا که می‌روم، به دنبال من می‌آید و قلبم را سنگین می‌کند. چقدر دلم برای صدایت، برای لبخندت تنگ شده است. ای کاش زمان بازمی‌گشت و دوباره می‌توانستم در کنارت باشم." ❇️ نتیجه‌گیری: دل‌نوشته‌ها نوعی نوشتار شخصی و احساسی هستند که با صداقت، صمیمیت و زبان ساده نوشته می‌شوند. این نوشته‌ها به بیان احساسات، تجربیات و افکار نویسنده می‌پردازند و فضاسازی قوی و احساسی دارند. دل‌نوشته‌ها ابزاری مناسب برای ارتباط عمیق و صمیمی با خواننده هستند و می‌توانند تأثیرگذاری بسیاری داشته باشند. @arayehha
🟦 درختان را به خِلعتِ نوروزی، قبای سبزِ ورق در بر گرفته. (گلستان سعدی) 🟣 قلمرو زبانی: خِلعت: جامۀ دوخته که بزرگی به کسی بخشد. / بر: تن و بدن / ورق: برگ درخت / درختان: مضاف الیه / حذف فعل «است» به قرینه معنوی در انتهای جمله 🟣 آرایه های ادبی: ۱- تشبیه: قبای سبزِ ورق (تشبیه «برگ درخت» به «قبای سبز») ۲- جناس ناهمسان: بر، در ۳- «خلعت بر تن درختان کردن» تشخیص دارد که استعاره محسوب می‎شود. 🟣 معنای عبارت: خداوند بر تن درختان به عنوان لباسِ گرانبهايِ نوروزي، برگ سبز پوشانده است. ادبیات (فارسی نهایی- فنون ادبی) دُرِّ ادب
    بیست و هفتم‌ مهرماه     سالروز درگذشت «حبیب الله بدیعی»     آهنگساز و نوازنده ویولون                    "روحش شاد و یادش گرامی" @arayehha
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۲۷ مهر سالروز درگذشت حبیب‌اله بدیعی ( زاده ۴ فروردین ۱۳۱۲ سوادکوه -- درگذشته ۲۷ مهر ۱۳۷۱ تهران) موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده ویلون او پس از دریافت لیسانس علوم، درسال ۱۳۲۹ به‌عنوان تکنواز با رادیو ارتش شروع به همکاری کرد و سال بعد رسماً وارد ارکستر ابراهیم منصوری شد. درسال ۱۳۳۱ در فیلم «ولگرد» صدای قوامی و شمس را با ویلون همراهی کرد و در سال‌های ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۴ ارکستر کوچکی تشکیل داد که خواننده آن بانو شمس "همسر سابقش" بود. وی یک‌سال بعد وارد برنامه گلها شد و با مرضیه، الهه، پوران، دلکش و رؤیا همکاری داشت و آهنگ‌های زیادی ساخت که یکی از معروف‌ترین آنها کعبه دلها با صدای بانو الهه است. در سال ۱۳۲۶ به‌کلاس مفخم پایان که یکی از شاگردان ابوالحسن صبا بود، رفت و بعد از دوسال در کلاس استاد صبا، برای دوره تکمیلی آوازها حضور یافت و همزمان دوسال نیز نزد یکی از استادان موسیقی کلاسیک خارجی به‌نام جینگوزیان که از ارامنه قفقاز بود، آموزش دید و در سال ۱۳۳۳ ارکستر کوچکی را رهبری می‌کرد که بعدها ارکستر شماره ۶ نام‌گذاری شد. وی در سال ۱۳۳۷ بنا به‌دعوت داود پیرنیا سرپرست برنامه گلها، کار خود را در این برنامه با بنان، قوامی،  خوانساری، خواجه امیری "ايرج" شجریان، گلپایگانی و ... آغاز کرد. در سال ۱۳۴۳ عضو شورای موسیقی رادیو و در سال ۱۳۴۵ معاون اداره رادیو تهران و سپس معاون اداره موسیقی شد. از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۱ رئیس اداره موسیقی رادیو و از سال ۱۳۵۱ تا سال ۱۳۵۸ عضو شورای واحد موسیقی بود که اعضاء آن مرتضی حنانه، علی تجویدی و حسینعلی ملاح بودند. او ضمن رهبری ارکسترهای شماره ۲ و ۴ و ۶ سپس مدت ۶ سال رهبری ارکستر باربد را نیز به‌عهده داشت. همچنین علاوه بر تکنوازی، آهنگ‌های بسیاری ساخت که اکثر آنها از آثار خوب و با ارزش موسیقی اصیل ایران بود و با اقبال روبرو شدند و حدود ۱۵۰ آهنگ ساخت که خودش میان آنها از: کعبه دلها، فریاد از این دل، افسانه عشق، دل بی‌گناه، الهی بمونی، افسانه زندگی، جاودانه، رفته بودم، افسانه کمتر، شعله سرکش، در آتشم، مهربان شو، سنگ صبور و زندگی من را بیشتر از همه می‌پسندید. آرامگاه وی در امامزاده طاهر کرج است. @arayehha