4_5854788036520315634.mp3
5.66M
.
#موسیقی
مفاعیلن مفاعیلن
عجب صبری خدا دارد اگر من جای او بودم:
👇👌
عجب صبری خدا دارد !
اگرمن جای او بودم؛همان یک لحظه ی اول
که اول ظلم رامیدیدم از مخلوق بی وجدان ٬ جهانرا باهمه زیبایی و زشتی ؛بروی یکدگر ٬ویرانه میکردم
عجب صبری خدادارد !
اگر من جای او بودم؛که در همسایه ی صدهاگرسنه چند بزمی گرم عیش ونوش میدیدم ؛نخستین نعره ی مستانه را خاموش اندم بر لب پیمانه میکردم
عجب صبری خدا دارد!
اگرمن جای اوبودم؛که میدیدم یکی عریان و لرزان دیگری پوشیده از صدجامه ی رنگین٬
زمین و آسمان را واژگون مستانه میکردم
عجب صبری خدا دارد!
اگرمن جای او بودم؛نه طاعت میپذیرفتم؛ نه گوش از بهر استغفاراین بیدادگرها تیز کرده٬پاره پاره در کف زاهد نمایان ٬ سبحهٔ ٬ صد دانه میکردم
عجب صبری خدا دارد!
اگرمن جای او بودم ؛ برای خاطر تنها یکی مجنون صحراگرد بی سامان
هزاران لیلی نازآفرین را کوبه کو ٬ اواره و دیوانه میکردم
عجب صبری خدادارد!
اگرمن جای او بودم ؛بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان ٬ سراپای وجود بیوفا معشوق را ٬ پروانه میکردم
عجب صبری خدا دارد!
چرا من جای او باشم؟! همان بهتر که او خودجای خود بنشسته و تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد
وگرنه من به جای او چو بودم؛ یکنفس کی عادلانه سازشی باجاهل و فرزانه میکردم...
عجب صبری خدادارد!
عجب صبری خدادارد!!
✍#معینی_کرمانشاهی
ترانه : #عبدالحسن_ستارپور ....
🕊🤍
@arayehha
دانشهای ادبی
۲۸ آبان زادروز رزا جمالی
(زاده ۲۸ آبان ۱۳۵۶ تبریز) شاعر، نمایشنامهنویس و مترجم
او که دانش آموخته ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر است، فعالیت ادبی را از ابتدای دهه ۱۳۷۰ آغاز کرد. در کتاب «کارنمای زنان کارای ایران» وی شاعری متفاوت خوانده شده است که زبان و فضاهای جدیدی را ارائه میدهد و پسامدرن است. شاعری که در میانه دهه ۱۳۷۰ از اعضای جوان کارگاه شعر دکتر رضا براهنی بود و انتشار نخستین کتابش «این مرده سیب نیست یا خیار است یا گلابی» در سال ۱۳۷۷ به سبب عنوان و اشعار نامتعارفش، جنجال فراوانی برانگیخت. بعد از آن تا سال ۱۳۸۰ دو مجموعه دیگر از اشعارش را به همراه تعدادی یادداشت و مقاله و مصاحبه در روزنامهها و مجلاتِ آن دوران، بهچاپ رساند و به این گونه خود را بهعنوان شاعری پرکار و مطرح تثبیت کرد. با در نظر گرفتن مایه کهن الگویی غالب، نقش محوری الهه رویش و درهم تنیدگی انکارناپذیر تصویر با اسطوره رویش به مثابه یک سبک در مجموعه «این ساعت شنی که به خواب رفته است» باید اذعان کرد که شعر خانم جمالی در معنای کهن الگویی کلمه زنانه و در خور اعتناست. کتاب "بزرگراه مسدود است" گزیدهای از سرودههای موفق پنج دفتر اوست. محور افقی در اغلب شعرها رعایت نمیشود و شاعر در پی پیوند و برقرار کردن ارتباط منطقی و زبانی میان سطرها و بندهای سروده خود نیست. مجموعه شعرهای اخیر او به نوعی ادامه همان شیوه در شاعری است که وی از ابتدا آن را دنبال میکرد اما او در این شیوه به نوعی پختگی دست یافته است.
آثار شعر:
این مرده سیب نیست یا خیار است یا گلابی (انتشارات ویستار ۱۳۷۷)
دهن کجی به تو (انتشارات نقش هنر زمستان ۱۳۷۷)
برای ادامه این ماجرای پلیسی قهوهای دم کردهام (انتشارات آرویج، زمستان ۱۳۸۰)
این ساعت شنی که به خواب رفته است ... (نشرچشمه، تابستان ۱۳۹۰)
بزرگراه مسدود است (گزینه اشعار، بوتیمار ۱۳۹۲)
جنگ سایبری (مجموعه شعر) بوتیمار ۱۳۹۵
@arayehha
دانشهای ادبی
۲۸ آبان زادروز علیاصغر شیرزادی
(زاده ۲۸ آبان۱۳۲۳ شیراز) نویسنده و روزنامهنگار
او در گفتوگویی اعلام کرد که با دیدن اوضاع و احوال نابسامان کودکان تنگدست و چگونه دچار بیماری شدن و سپس درگذشتن آنها میخواست پزشک اطفال شود تا دیگر کودکان محلهشان سخت بیمار نشوند و عذاب نکشند، اما در نوجوانی هدفش را عوض کرد و به فکر این افتاد که دریانورد شود. وی در نهایت با استخدام شدن در روزنامه اطلاعات، رویاهای دریانوردی خود را کنار گذاشت و دنبال نویسندگی رفت. نخستین داستان او سال ۱۳۴۰ در مجله فردوسی منتشر شد و از سال ۱۳۴۴ به تهران آمد. او از سال ۱۳۵۲ در روزنامهاطلاعات مشغول به کار شد و تا زمان بازنشستگی دبیر سرویس گزارش این روزنامه بود. وی همچنین سردبیری مجله دوران و دبیری بخش داستان مجله ادبستان را برعهده داشت و از اواسط دهه ۱۳۶۰ عضو کانون نویسندگان ایران است.
وی از معدود بنیانگذاران موفق «شیوه کارگاهی» در داستاننویسی دو دهه اخیر است که کارگاههای داستاننویسی وی توانستهاند، نسلینو از داستاننویسان ایران را به جامعه ادبی معرفی کنند.
آثار
مجموعه داستان:
نشسته در غبار (۱۳۶۵)
غریبه و اقاقیا (۱۳۶۶)
یک سکه در دو جیب[پیوند مرده] (۱۳۸۴)
رمانها:
طبل و آتش (۱۳۷۱)
هلال پنهان (۱۳۸۲)
درباره آثار
رمان طبل آتش در دو بخش شیراز و تهران نگاشته شده که مربوط به نسلی است که جوانی را با یاس در سالهای پس از واقعه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ میگذراند و از دهه ۵۰ عبور کرده و به انقلاب ۱۳۵۷ میرسد.
مجموعه داستان غریبه و اقاقیا جایزه بیست سال ادبیات داستانی در ایران را بهدست آورد.
با اقتباس از داستان دلاور از مجموعه غریبه کیومرث پوراحمد فیلمی با عنوان باران ساختهاست.
@arayehha
دانشهای ادبی
۲۸ آبان زادروز جمال زیانی
(زاده ۲۸ آبان ۱۳۱۴ شیراز -- درگذشته ۶ شهریور ۱۳۹۸ شیراز) حافظشناس، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه
او فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شیراز بود و بیش از ۱۰ جلد کتاب در این حوزه است.
آثار:
وی در حافظ پژوهی آثاری همچون «آداب و رسوم و باورهای مردم زمانه در شعر حافظ»، «گلواژههای شعر حافظ» و «سحرآفرینیهای حافظ» را به چاپ رساند که در سال ۱۳۸۹ ضمن نقد این آثار، از او تقدیر به عمل آمد.
دلنوشتههایی از فرهنگ، آداب، رسوم و باورهای مردم شیراز، یکی از کتابهای شاخص وی بود که با مقدمه جمشید صداقت کیش توسط انتشارات آوند اندیشه با همکاری بنیاد فارسشناسی منتشر شد.
امین فقیری نویسنده شیرازی درباره این کتاب نوشته است: «جمال زیانی با این کتابش ما را دوباره به عالم کودکی باز میگرداند. همان صفا و صمیمیت. انگاری که آدم تمام مردم شهر را میشناسد. همه به هم سلام میکردند. کوچهها بوی صمیمی کاهگل میداد. از پنجرهها عطر تاسکباب آلو، بادمجان و بوی خورشت سبزی در مشام میپیچید. بله کتاب دل نوشتهها همان عطر بهار نارنج و همان جار زدن طوافها در زیر بازارچه برای فروش میوه را در ذهن تداعی میکند. سینما با بلیت ۶ ریالی، آش کارده زیر قرآن، حوض ماهی، گهواره دیو، چاه قلعه بندر و باغ دلگشا تمام مراسمهای عقد و ازدواج و زایمان را به یاد انسان میآورد.»
وی درباره سعدی نیز اثری به نام «نگاه سعدی به آداب، رسوم و باورهای مردم» را نوشته بود. این کتاب به صورت ساده و با بیانی شیوا و روان، به نمونههای فراوانی از تلاش سعدی برای توجه به میراث «فرهنگ معنوی» در قالب آداب، سنن، زبان و گفتار مردم اشاره دارد.
«آداب، رسوم و باورهای مردم از زبان حافظ، سعدی و مولوی»، «آرامستانهای شیراز در حال و گذشته» و «هنرهای سنتی و صنایع دستی شیراز» از دیگر آثار پژوهشی او بود.
وی در سال ۱۳۹۶ کتاب «گلگشتی در شیراز» را نوشت که پژوهشی درباره اماکن، تاریخ، فرهنگ و هنر شهر شیراز بود. این کتاب مجموعه مقالههایی بود که در روزنامههای خبرجنوب و عصر مردم بهچاپ رسیده بود. همچنین سخنرانیهایی که در انجمنهای ادبی شیراز ایراد شده بود، در این کتاب آورده شده است.
کتاب «آفرینها و نفرینها» از این نویسنده نیز در آبان ماه ۱۳۹۷ رونمایی شد. این کتاب در ۵ بخش به ترتیب واژه آفرین، فعلهای دعایی باد و بادا، فعل دعایی منفی مباد و مبادا و واژه دعا در اشعار در آثار حافظ، سعدی، مولوی و فردوسی را بررسی و واکاوی کرده بود.
این کتاب که او برای آن از ۱۲ منبع معتبر زبان و ادبیات فارسی بهره برده بود در ۲۶۲ صفحه و توسط انتشارات نوید راهی بازار کتاب شد.
@arayehha
دانشهای ادبی
۲۸ آبان سالروز درگذشت محمدتقی مدرسرضوی
(زاده ۲۸ اسفند ۱۲۷۴ مشهد -- درگذشته ۲۸ آبان ۱۳۶۵ تهران) استاد ممتاز دانشگاه تهران
او نزد فضلاله بدایع نگار، حسین موسوینسل، حسن ادیب هروی و ادیب بجنوردی که همه از محققان و ادیبان بنام و دارای تألیف و از بزرگان معارف خراسان بودند، درس خواند.
بعدها به آموختن زبان فرانسوی پرداخت و نزد محمدطاهر تنکابنی، قسمتی از طبیعیات شفا و کلیات قانون ابوعلی سینا را خواند و اجازه تدریس گرفت. وی کتاب بصائر نصیریه در منطق تألیف عمربن سهلان ساوی را به خط خویش نوشت و به استاد قرائت کرد و شرح اشارات خواجه را نیز از او فراگرفت. برای تکمیل زبان فرانسه و استفاده از کتب آن زبان، به مدرسهٔ آلیانس فرانسه رفت و در زبان توفیق کامل یافت.
پس از سه سال از تهران به زادگاهش مشهد رفت و پس از مرگ پدر، منصب تدریس او را که در خاندانشان موروثی بود، به وی محول شد. وی تدریس طلاب را در رشتههایی که آموخته بودند آغاز کرد و چندی بعد از طرف محمد تدین وزیر فرهنگ، مأمور تدریس در مدرسه دانش مشهد شد که نخستین مدرسه متوسطه "دبیرستان" آن شهر بود و در همین زمان تحقیق اوقاف خراسان را نیز انجام میداد. وی در سال ۱۳۱۰ که مدرسه عالی سپهسالار به وزارت فرهنگ واگذار شد، به تهران منتقل و به سمت معلم و ناظم آن مدرسه منصوب شد و در مدارس دارالفنون و علمیه و شرافت و معرفت نیز تدریس زبان فارسی میکرد. مدّتی بعد باز به خراسان انتقال یافته و ریاست و معلمی دبیرستان دانش را برعهده گرفت و پنج سال این شغل را ادامه داد و دوسال هم ضمن کارهای خود در دبیرستان نظام مشهد تدریس داشت و در تحقیق اوقاف نیز خدمت کرد.
وی در سال ۱۳۱۷ بهدستور علیاصغر حکمت وزیر فرهنگ به تهران آمد و مدیر داخلی و معلم دانشکده معقول و منقول شد. پس از حکمت در ابتدای وزارت اسماعیل مرآت، دانشکده معقول و منقول منحل شد و او به دانشکده ادبیات دانشگاه انتقال یافت. سپس بهدستور وزارت معارف همکاری لغتنامه دهخدا نیز به خدماتش اضافه شد که دو سال در این خدمت بود. او چون دانشکده معقول و منقول بار دیگر گشایش یافت در آنجا هم به تدریس مشغول شد و در اردیبهشت سال ۱۳۴۴ به افتخار بازنشستگی نایل آمد. او دوسال دیگر هم تدریس کرد و در بهمن ماه ۱۳۵۵ از طرف دانشگاه تهران منشور استادی ممتاز به وی اعطا شد.
@arayehha
شکستهروانی سهراب سپهری:
چیزی گم شده بود
روی خودم خم شدم
حفرهای در هستی من دهان گشود
(هشت کتاب)
در کتاب «زندگی خوابها» نظر به درون حادتر میشود و نخستین آثار شیزوفرنیا (شکستهروانی) شاعر نمایان میگردد. این شکستهروانی در اشعار تولّلی، نصرت رحمانی، نادرپور، حسن هنرمندی، فروغ فرخزاد و... نیز مشاهدهشدنی است. شیزوفرنیا نوعی بیماری روانی است که نشانۀ آن گسستگی افکار احساسات و کردارهای فرد است و غالباً همراه است با اوهام و جدا شدن از زندگانی عادّی.
میتوانیم شکستهروانی آمده در اشعار تولّلی، رحمانی، فروغ فرخزاد و... را به شکست جنبش ملّی دهۀ ۳۰ نسبت دهیم امّا شکستهروانی سپهری با این تفسیر نمیخواند. تولّلی، اخوان، شاملو، رحمانی در مبارزههای دهۀ ۳۰ مشارکت داشتند و چون شکست سیاسی آمد، دچار بحران روحی شدند. (برو ای مرد برو چون سگ آواره بمیر/ تولّلی، گرگ هاری شدهام/ اخوان)... امّا سپهری در آن هنگامه نیز از فعّالیّت سیاسی به دور بود. بنابراین درستتر است بگوییم شکستهروانی او از زمان سرودن «مرگ خوابها» به بعد با روان نژندی دورۀ جوانی او پیوند داشته و ادامۀ طبیعی آن بوده است. البتّه نشاندادن نابهنجاریهای روانی در آثار سپهری و دیگران به معنای خار و خفیف کردن شخصیّت هنری آنها نیست، بلکه دال بر ضربهپذیری روحیۀ ایشان است و قدرت آنها برای چیرگی بر بیماری و به وجود آوردن هنر. همچنانکه حافظ اشعارش نشان میدهد، «مانیک» بوده است:
مگر دیوانه خواهم شد در این سودا که شب تا روز
سخن با ماه میگویم پری در خواب میبینم
و همینطور فروید در واکاوی رمان داستایوفسکی در کتاب «داستایوفسکی و مشکل پدرکشی در برادران کارامازوف» نقطۀ آسیبپذیر روانی نویسندۀ روسیه را نشان دادهاست و «ماری بوناپارت» در تحلیل آثار ادگار آلنپو با توجه به اسناد درمانگاهی پو به این نتیجه رسیده است که این هنرمند به مادر خود به شدّت شیفته بود و چون مادر درگذشت، شیفتۀ جسد مرده شد. بهطوری که نمیتوانست با هیچ زنی ارتباط داشته باشد و نتیجه آنکه اگر پو به الکل پناه نمیبرد و شعر و قصّه نمینوشت، بدون تردید دست به جنایت میزد.
📖کتاب: باغ سبز شعر؛ انتشارات آمیتیس؛۱۳۸۵؛ ۵۸
🖊نگارنده: عبدالعلی دستغیب
@arayehha
🍒انواعِ ( َ ک)به شعری زیبا:
'پیچک'ِ دل مُردگی آویزِ ایوانِ من است
'شاپرک' با 'غمزک'ی پاییزِ مهمان من است!
🤍شهرِ دل با 'نالک'ی افتاده در 'آلونک'ی
'دردک'ی یا 'زخمک'ی جانسوز در جان من است
🪱'شرحک'ی دارم از این 'زنجیرک' در پای دل
این همان 'زنجیرک' در شهر ویران من است
🕊می پرد دل در هوای'مرغک'ِ هفت آسمان
'مرغک'هفت آسمان پاسوز هذیان من است!
☁️'ابرک'ی در آسمان آرام می خندد به من
'خندک'ِ 'زیبایک'ش بر چشم گریان من است!
💧چکه چکه 'نم نمک' تر می شود چشم فلک
'لب ترک' های غزل لبریز باران من است!
🕸'کاف تصغیرم'شده تحقیر دوران خودم
'شعرک'م قربانی حال پریشان من است!🥺
🧠'عقلک'م هر چند می راند مرا از دارِ غم
تار و پودِ 'قلبک'م سردار فرمان من است
❤کار دل،دل دادن و دل بردن و دل بستن است
'طوقک'ِ عشق ست و آویز گریبان من است!
🦰'آدمک'ها قصدِ جانِ ماهِ من را کرده اند
دردِ دل از دوری آن ماه پنهان من است!
🤌ح.حسینی
🌕
🤌(عزیززاده،محمد،《طعمِ ادبیاتِ فارسی》)
👩💻و:انواع( َ ک)با تدریس زیبای خانم ریحانه سیدی(اصفهان):
👇👇
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═