eitaa logo
دانش‌های ادبی
1.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
270 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
بامداد آدینه (ناهیدشید آریایی) دوستان عزیزم به نیکی و شادی هدیه امروز حافظ شیرین سخن به شما مهربانان دیوان حافظ غزل شماره ۱۵۳    🌿🌺🎻🌺🌿🌺🎼🌺🌿🌺🎻🌺🌿 سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد به دست مرحمت یارم در امیدواران زد چو پیش صبح روشن شد که حال مهر گردون چیست برآمد خنده‌ای خوش بر غرور کامگاران زد نگارم دوش در مجلس به عزم رقص چون برخاست گره بگشود از ابرو و بر دل‌های یاران زد من از رنگ صلاح آن دم به خون دل بشستم دست که چشم باده پیمایش صلا بر هوشیاران زد کدام آهن دلش آموخت این آیین عیاری کز اول چون برون آمد ره شب زنده داران زد خیال شهسواری پخت و شد ناگه دل مسکین خداوندا نگه دارش که بر قلب سواران زد در آب و رنگ رخسارش چه جان دادیم و خون خوردیم چو نقشش دست داد اول رقم بر جان سپاران زد منش با خرقه پشمین کجا اندر کمند آرم زره مویی که مژگانش ره خنجرگزاران زد نظر بر قرعه توفیق و یمن دولت شاه است بده کام دل حافظ که فال بختیاران زد شهنشاه مظفر فر شجاع ملک و دین منصور که جود بی‌دریغش خنده بر ابر بهاران زد از آن ساعت که جام می به دست او مشرف شد زمانه ساغر شادی به یاد میگساران زد ز شمشیر سرافشانش ظفر آن روز بدرخشید که چون خورشید انجم سوز تنها بر هزاران زد دوام عمر و ملک او بخواه از لطف حق ای دل که چرخ این سکه دولت به دور روزگاران زد معنی لغات غزل: خسرو خاور : پادشاه مشرق ، كنايه از خورشيد. عَلَم: را يت ، بيرق، درفش . عَلَم بر كوهسار زد : كوهساران را فتح كرد. حال مهر گردن چيست: لطف ومحبت فلك گردنده چه حالي دارد. عزم : اراده، قصد. صلاح: پرهيزكاري . رنگ صلاح: آب ورنگ پرهيزگاري . به خون دل : با رنج فراوان و خون دل خوردن. بشستم دست: دست كشيدم، دست برداشتم . صلازد : دعوت كرد. ، فراخواند . آهن دل: سخت دل ، سنگدل، نامهربان. آيين عياري: طرارّي ، شبروي ودزدي ، تردستي . ره شب زنده داران زد: دل زاهدان شب زنده دارا رابرد. خيال شهسواري پخت: خيال پادشاه دلاوري را در سر پرورانيد. چو نقشش دست داد : نقش مطلوب را به دست آورد، هنگامي كه چهره او نقش مطلوب را بخود گرفت ، هنگامي كه نقش برنده نصيبش شد وتوفيق يافت. رقم زد: خط بطلان برآن كشيد. زِرِه مو : زِرِه گسيو. خنجر گذار: خنجر گذارنده ، خنجر فرو كننده ، خنجر زن. نظر :نظرِ همگان ، عقيده عموم. توفيق : همراهي و تأييد و موافقت . يُمن: بركت ، مباركي . فال بختياران : فال مطلوب ، فال آنانكه بخت با آنها همراه ومساعد است. مظفّر فر: با فرّ و شكوه آل مظفري. جود: كرم ، بخشش ، عطا ، سخاوت. جود بي دريغش : بخشش بي مضايقه اش . خنده بر ابر بهاران زد: ابر بهاري را مسخره وتحقير مي كند. مَشَرّف شد: سر افراز شد، افتخار يافت . ساغرشادي: ساغر بادهِ شادي. سرافشان : سر افشاننده ، ريزندهِ بر سرخاك. خورشيد انجم سوز: خورشيدي كه با طلوع خود ستارگان را محو وناپيدا مي كند. تنها بر هزاران زد: يك تنه بر هزاران نفر تاخت. سكّه دولت به دور روزگاران زد: نقش دولت او بر سراسر روزگار ثبت شده است. @arayehha
معنی غزل شماره ۱۵۳ (۱) به هنگام سحر؛ چون خورشيد، اين پادشاهِ مشرق ، بر سر كوهسار ان پرچم زد ، محبوب من با دست لطف و مرحمت خود حلقه بر درخانه دوستان اميدواران خود كوبيد. (۲) وقتي كه براي صبح واضح شد كه محبت اين فلك گردنده تا چه حدّ ناپايدار است، بالاآمد و بر آنها كه از كامروايي خود مغرور بودند ارز روي استهزاء خنده سر داد. (۳) ديشب هنگامي كه محبوب من براي رقصيدن از جاي خود بلند شد گره زلف خود را گشود و آن گره را بر دلهاي ياران زدو آنهارا گرفتار خود كند. (۴) من آن زمان دست خود را درخون دل خود فرو برده و رنگ صلاح و تقوا را از آن زدودم كه چشمهاي مست و شادابش مردم فرزانه وعاقل را به سوي خود مي خواند ( ترك تقوي بر اثر جاذبه جمال به بهاي خون دل ). (۵) كدام سنگدل بي رحمي روش عياري و تردستي شيروانِ طرّار را به او ياد دادكه در نخستين حمله ، به زاهدان شب زنده دار تاخته و دل از آنها برده است. (۶) دل من هواي يكه سواري را در سر پروارند واز دست رفت . خدايا دل بيچاره من را حفظ فرما كه به ميان سواران تاخت كه به ميان سواران تاخت تا مگر به آن يكّه سواري برسد. (۷) در راه آب و رنگ دادن به چهره او چه بسيار خون دل خورده و جان داديم ، همين كه نقش مطلوب را به دست آورد، اول خط باطل بر روي فداكاران خود كشيد. (۸) من خرقه پوشِ پشمينه پوش چگونه مي توانم آن يار زره گيسو را در كمند آرم. ياري كه در مژه هايش راه دلبران خنجر زن را قطع كرده است. (۹) توجه همگان بر تأييد و موافقت ومباركي دولت شاه قرار گرفته است . آرزوي دل حافظ را برآور كه براي تو فال موفقيّت زده است. (۱۰) منصور، شاهنشاهي كه فر و شوكت آل مظفر را دارد و در كار سلطنت و ديانت دلير و نيرومند است ، همانكه بخشش بي مضايقه اش ابر بهاران را مسخره و تحقير مي كند. (۱۱) از آن لحظه كه جام مي (قدرت ) اين افتخار را يافت كه در دست او قرار گيرد ، روزگار به شادي و افتخار مي خواران از ساغر شراب باده نوشيد. (۱۲) آن روزي نشانه هاي فتح و پيروزي از شمشير سر شكافنده اش نمايان شد كه مانند خورشيد ستاره محو كن يك تنه بر هزاران تن حمله برد. (۱۳) اي دل بقاي و سلطنت او را از لطف حق بخواه چرا كه اين فلك گردنده سكه دولت او را در سر تاسر روزگار زده است. @arayehha
شرح غزل شماره ۱۵۳ وزن غزل مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن بحر غزل : هزج مثّمن سالم * اين شعر در اكثر نسخ در رديف غزلها به رشته تحرير در آمده و بعضي از حافظ شناسان به خاطر مفاد ومحتوا آن را در رديف قصيده ها به شمار مي آورند. در اين باره بايد گفت از آنجايي كه حافظ بيشتر غزلهاي خود را با انگيزه تعريف و تحسين ، در لباس ايهام سروده و از طرفي بيت يا ابياتي كه در آن صراحتاً ممدوح را نام مي برد در پايان غزل و بعداز تخلص آمده است مي توان يقين كرد كه شاعر آزاده و آينده نگر ، نخست مضاميني در قالب غزل با ايهام آفريده سپس در نسخه يي كه به ممدوح داده و يادر مجلسي قرائت كرد چهار بيت به آن اضافه نموده است. اين شعر در سال ۷۹۰ هجري به خاطر ورود شاه منصور به شيراز سروده شده است. شاعر در بيت دوازدهم اشاره به اين مطلب دارد كه لشكر شاه منصور و شاه زين العابدين در پشت دروازه شيراز حدود پل نو به هم رسيدند و لشكرها به هم نزديك شده بودند. در آن لحظه هاي حسّاس شاه زين العابدين مي كوشيد حريف را غافل كرده از پل بگذرد كه شاه منصور شجاع به آب زد و راه را براو بگرفت و به حدي سرعت عمل به خرج داد كه لشكريان زين العابدين هزيمت يافته فرار را بر قرار ترجيح دادند و همين عمل باعث فتح شاه منصور شد و بدين سبب مي فرمايد : ( شمشير سر افشانش ظفر آن روز بدرخشيد). در سحر گاه آن روز شاه منصور فاتحانه وارد شيراز شد. @arayehha
4_5850573917688694314.mp3
448.2K
فایل صوتی غزل شماره ۱۵۳ با صدای استاد موسوی گرما رودی @arayehha
روح غزل و رهنمود فال @arayehha
4_5850573917688694315.mp3
7.39M
فایل صوتی غزل شماره ۱۵۳ با صدای مهربانو مدرس زاده @arayehha
، قرار عاشقانه پاییز رنگارنگ و زمستان سپید و پاک است . امیدوارم گرمای دل ها، سرمای زمستان را دلپذیر کند. 🍉 یلداتون مبارک 🍉 @arayehha
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۳۰ آذر جشن شب یلدا به آخرین روزهای سال که نزدیک می‌شویم، گرچه هوا سردتر و سردتر می‌شود، اما تب و تاب خاصی ایرانیان را فرامی‌گیرد چون قرار است در آخرین شب پاییز، جشنی بزرگ برگزار شود. در آخرین غروب پاییز سیاهی شب، خبر از آمدن طولانی‌ترین شب سال را می‌دهد، شبی که ساعت‌های طولانی‌اش را باید در کنار هم گذراند. از زمان‌های دور تا به حال، در فرهنگ ایرانیان این شب با برگزاری جشن، شادمانه می‌گذرد. بستگان و آشنایان در خانه بزرگ‌ترها جمع می‌شوند و با تنقلات و خوراکی‌های خوشمزه از خودشان پذیرایی می‌کنند. شاید در این روز بیشتر از هر زمان دیگر به سراغ دو کتاب شاهنامه و حافظ می‌روند، شعرهای حماسی شاهنامه را مرور می‌کنند و یا با آرزویی در دل، تفالی بر حافظ می‌زنند. انار نماد یلدا: این رسم شیرین ایرانی‌ها هر سال با گرمی خاصی باشکوه‌تر از سال قبل برگزار می‌شود و روزی خاطره انگیز را رقم می‌زند. نمی‌توان با اطمینان نظر داد که در ابتدا رسم برگزاری شب یلدا چگونه به وجود آمد اما دلایل  زیادی برای آن گفته شده است. در زمان‌های ّباستان، ایرانی‌ها از راه کشاورزی روزگار می‌گذراندند و با تغییر فصل‌های سال کارهای آنها هم رنگ و بوی متفاوت به خود می‌گرفت. ایرانی‌های باستان به تجربه فهمیدند که همین که شب اول زمستان فرامی‌رسد، به طولانی‌ترین شب سال می‌رسیم و بعد از آن روزها بلندتر می‌شود. برای همین هم این شب را شب تولد خورشید می‌دانستند. آنها بر این باور بودند که تاریکی سمبل اهریمن و روشنایی سمبلی از خیر است. برای همین هم در طولانی‌ترین شب سال، برای از بین رفتن اهریمن جشن می‌گرفتند و شادی می‌کردند. آنها در این شب سفره‌ای بزرگ پر از میوه و آجیل پهن می‌کردند و تلاش می‌کردند شب را با قصه‌گویی بگذرانند. اینکه بعد از شب یلدا روزها بلندتر از روزهای قبل می‌شود، یعنی اینکه خورشید توانسته بر تاریکی پیروز شود. جالب است بدانید که رومی‌های باستان هم به تقلید از ایرانیان این  شب را جشن می‌گرفتند و حتی عده‌ای از آنها تولد حضرت عیسی را در همین شب می‌دانسته‌اند. جشن باستانی یلدا: یلدا از جشن‌های باستانی و کهن ایرانیان است و آنقدر اهمیت دارد که حتی در شعر و ادبیات ایران هم از آن بسیار یاد شده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید یلدا یعنی تولد و ابوریحان بیرونی آن را تولد خورشید میدانست. حتما بارها از زبان بزرگ‌تر‌ها شنیده‌اید که به جای شب یلدا از شب چله استفاده می‌کنند این به این دلیل است از اول زمستان تا ۱۰ بهمن را چله بزرگ و اوج سوز و سرمای زمستان می‌دانند. جشن یلدا: امروز آیین‌های شب یلدا همچنان مانند زمان باستان است و در آن تغییر زیادی نیست. یلدا با خوراکی‌های خوشمزه‌اش است که معنی پیدا می‌کند برای همین هم هست که نمی‌توان یلدا را ّبی‌انار یا هندوانه تصور کرد. در هرکدام از شهرهای ایران، سفره شب یلدا را بسته به این که در آن ناحیه از چه میوه‌ها و خوراکی‌هایی بیشتر استفاده می‌شود می‌چینند. اما میوه‌های نمادین انار و هندوانه از آن خوراکی‌هایی هستند که جایشان همیشه در سفره‌های رنگارنگ هر شهری از ایران محفوظ است. همه ما هندوانه را میوه‌ای تابستانی می‌دانیم اما اینکه چرا خوردن آن در شب یلدا تا این حد مهم است به این واقعیت برمی‌گردد که در باور ایرانی‌ها با خوردن هندوانه دیگر تحمل سوز و سرما کار دشواری نیست. انار سمبل شادی و زایش است و با خوردن آن در اولین شب زمستان انرژی‌ای تازه می‌گیریم. آجیل شب یلدا از دیگر خوراکی‌هایی است که می‌تواند مهمان ها را حسابی سرگرم کند و خوردن خوراکی هایی مثل باسلق، شیرینی این جشن را برایمان دوچندان می‌کند. خوراکی‌های یلدا: برای شام شب یلدا معمولا غذاهایی مثل انار پلو، سبزی‌پلو با ماهی و زرشک‌پلو و …  پخته می شود تا جشن و دورهمی شب یلدا کامل‌تر  باشد. در روستاها و شهرهای کوچک ایران در زمان‌های قدیم معمولا خانواده‌ها این شب را با نشستن در زیر کرسی‌های گرم می.گذراندند، کرسی‌هایی که مطمئنا نشستن در دور آنها مزه دیگری داشت. چند روز مانده به شب یلدا حال و هوای خاصی شهر را فرامی‌گیرد، خیابان‌ها شلوغ‌تر از قبل می‌شود و مردم زیادی را در میوه فروشی‌ها و آجیل فروشی‌ها می‌بینید که در حال خرید هستند تا این شب را هر چه باشکوه تر برگزار کنند. با اینکه در بیشتر شهرهای ایران یلدا به یک شکل سپری می‌شود، اما در بعضی از شهرها هم آداب و رسومی خاص برای گذراندن این شب وجود دارد. این فقط ایرانی‌ها نیستند که طولانی ترین شب سال با شادی می‌گذرانند بلکه یلدا در کشورهای اطراف ایران مانند افغانستان، پاکستان و تاجیکستان هم جشن گرفته می‌شود. @arayehha
چرا در شب یلدا به سراغ حافظ می رویم؟ سعید بیابانکی؛ شاعر و نویسنده 🔹سعدی و فردوسی و مولوی و نظامی و عطار و سنایی و دیگر شاعران بزرگ زبان فارسی چه گناهی کرده‌اند که نباید مهمان دورهمی‌های خانوادگی شب یلدا باشند؟ 🔹خورشید، این منبع لایزال انرژی و نور و روشنایی آن‌قدر در باور نیاکان ما مهم بوده که معتقد بوده‌اند شب یلدا را که طولانی‌ترین شب سال است باید به امید تولد میترا و مهر بیدار بمانند و دعا کنند تا خورشید اول دی‌ماه طلوع کند و تاریکی و سیاهی را نابود کند و به حیات رنگ و بویی دیگر ببخشد. 🔹چرا که شغل بیشتر مردم در روزگاران گذشته کشاورزی و دامپروری بوده و خورشید نقش بزرگی در این چرخه اقتصادی دارد. نیاکان ما شب یلدا را شبی شوم می‌دانسته‌اند. از بیم آنکه نکند فردا خورشید طلوع نکند تا صبح بیدار می‌مانده اند و با سخن و نقل و شعر و دعا این شب را به صبح می‌رسانده‌اند. 🔹در دیوان حافظ فقط یک بار واژه یلدا به کار رفته و آن هم در غزلی با وزنی که حافظ از این وزن هم فقط یک بار استفاده کرده است: بر سر آنم که گر ز دست برآید دست به کاری زنم که غصه سرآید صحبت حکام، ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید خلوت دل نیست جای صحبت اضداد دیو چو بیرون رود فرشته درآید 🔹و این نشان می‌دهد حافظ هم ظلمت شب یلدا را با صحبت حاکمان ظالم برابر می‌داند‌! و جالب است که بارها حافظ از واژه‌ها و مفاهیمی مثل مهر، خورشید و نور و مفاهیم مشابه بهره برده و مضمون‌سازی کرده است. 🔹حافظ با آیین مهر بسیار آشناست. از آنجا که شب یلدا شب زایش مهر است از روزگار پس از حافظ رفته‌رفته حافظ جای فردوسی و نظامی و سعدی و مولانا را در شب یلدا گرفته است. به نظر می‌رسد در میان شاعران پارسی نسبت حافظ با آیین مهر بیشتر از سایرین است. @arayehha
  یکم دی ماه   زادروز استاد «محمد نوری» خواننده @arayehha
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۱ دی زادروز محمد نوری (زاده ۱ دی  ۱۳۰۸ رشت – درگذشته ۹ امرداد ۱۳۸۹ تهران) خواننده، آهنگساز و ترانه‌سرا او در دهه بیست که دوران آغاز نوعی تفکر در شعر و موسیقی آوازی در میان مردم ایران، به‌ویژه نسل جوان بود، کار خوانندگی را آغاز کرد. زمانی را که می‌توان متأثر از نشر و پخش وسیع‌تر موسیقی علمی و آثار فولکلور کشورهای مختلف جهان ازطریق رادیو و صفحات گرامافون دانست. او در همین سالها - دوران نوجوانی - با خواندن اشعار نوینی که بر روی نغمه‌های روز مغرب‌زمین و برخی قطعات کلاسیکِ آوازی سروده شده‌بود، شروع کرد و طی سالهای بعد با تکیه بر تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی توانست هویت مستقلی به این اندیشه و گرایش ببخشد و با اجرای آثار بزرگان، فضای متفکرانه‌ای به‌گونه آوازیِ خویش بدهد. وی طی پنج دهه بیش از ۳۰۰ قطعه آوازی اجرا کرد و همچنین به تقریر و ترجمه مقالات و سرودن اشعاری برای ترانه پرداخت و در سال‌های پایانی زندگی چند اجرا به‌نفع بیماران خاص داشت و ترانه‌های زیادی با تم میهنی چون «جان مریم» «شالیزار» «واسونک» «جمعه بازار» «ایران» را اجرا کرد. یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین ترانه‌های وی، جان مریم نام دارد که آهنگ زیبای آن از ساخته‌های خود اوست. او آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت. بعد از آن نزد استادان هنرستان عالی موسیقی «سیروس شهردار»  «فریدون فرزانه» « پورتراب» رفت و از آن‌ها تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت. آواز کلاسیک را نزد اولین باغچه‌بان و فاخره صبا آموخت و شیوه آوازی را با تأثیر از استادان حسین اصلانی و ناصر حسینی پیدا کرد و رفته رفته به‌شیوه منحصر به‌فرد خود دست یافت؛ شیوه‌ای که به‌سختی می‌توان آن‌را در زیر شاخه‌ای از شاخه‌هایی چون پاپ، کلاسیک و ...گنجاند. بیشتر آهنگهای او ساخته دکتر سریر است. نوری فارغ‌التحصیل هنرستان تئاتر، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران و مبانی تئاتر از دانشکده علوم اجتماعی بود. وی پس از انقلاب و پس از مدتی سکوت، فعالیت هنری‌اش را با آلبوم در شب سرد زمستانی همراه با فریبرز لاچینی و احمدرضا احمدی در سال ۱۳۶۸ از سر گرفت و این همکاری بعدها با آلبوم آوازهای سرزمین خورشید ادامه یافت. در سال ۱۳۸۵ او از سوی سازمان صداوسیما به‌عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد. @arayehha
4_5902281256598503805.mp3
4.4M
ترانه بسیار زیبای ایران باصدای: محمد نوری شاعر: تورج نگهبان آهنگساز: محمد سریر / @arayehha