eitaa logo
در محضر علما
136.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
5.4هزار ویدیو
87 فایل
🌷روزی چند جمله عالی از اهلبیت؛ علما و شهدا در این کانال به شما 🎁هدیه می‌کنم تا روی آن‌ها تفکر کنیم و آرامش معنوی پیدا کنیم.♥️ کپی از مطالب این کانال مشروط بر صلوات بر محمد و آل محمد حلال است. 💌ارتباط با من: @Admine_etemad . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹اهميت نمازهاي نافله🔹 آیت الله فاطمي نيا: بسیاری از نمازهای ما بدون حضور قلب است؛ البته این امر به انسان‌های امروزی اختصاص ندارد و در زمان ائمه نیز مردم از نداشتن حضور قلب در نماز شکوه داشتند؛ چنانکه شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد: «يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلَكْنَا إِذاً قَالَ كَلَّا إِنَّ اللَّهَ يُتِمُّ ذَلِکَ بِالنَّوَافِلِ؛ ای پسر رسول خدا! به‌جهت نداشتن حضور قلب در نماز هلاک شدیم؛ حضرت نیز در جواب فرمودند: اشکال ندارد، خداوند با نافله‌ها جبران می‌کند». ╭┅──────┅╮ 🌹 @ganjeneh_marefat ╰┅──────┅╯
علامه حسن زاده آملی: سرمایه ی سعادت، ادب مع الله است که همواره مراقبت تامّ داشتن و در حضور حق به سر بردن است وگرنه همان است که جناب خواجه حافظ فرمود: جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال که اکسیر می کنند 📕پندهای حکیمانه ‌، ج ۲ ، ص ۵۳ ╭┅──────┅╮ 🌹 @ganjeneh_marefat ╰┅──────┅╯
سؤال: مقصود از «مصیبت در دین» که در برخی دعاها آمده، چیست؟ نظیر: «لَا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فِی دِینِنا؛ خدایا مصیبت ما را در دینمان قرار مده». آیت‌الله بهجت قدس‌سره: همین مصیبتی که به آن مبتلا هستیم، یعنی فقد امام(عج). چه مصیبتی از این بزرگ‌تر؟! خدا می‌داند که به‌واسطۀ آن، چه محرومیت‌ها داریم؟! 📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٢١٧ ╭┅──────┅╮ 🌹 @ganjeneh_marefat ╰┅──────┅╯
‌💠💠💠 میرزا جواد تهرانی(ره) 💠💠💠 هرگز اجازه نمی داد او را " آیت الله " خطاب کنند. یکی از روحانیون می گوید :" روزی موفق به بوسیدن دست ایشان شدم و از اتاق بیرون رفتم، وقتی بازگشتم آقا فرمود : " چون تو دست مرا بوسیدی، من هم کفش های تو را بوسیدم." 📚 کتاب افلاکیان خاک نشین، ص ۲۴ @ganjeneh_marefat
✨﷽✨ 💠حضرت آیت الله بروجردی می فرمودند: 🔺در بروجرد مبتلا به درد چشم سختی بودم هر چه معالجه کردم رفع نشد. حتی اطباء آنجا از بهبودی چشم من مایوس شدند. تا آنکه روزی در ایام عاشورا که معمولاً دستجات عزاداری به منزل ما می آمدند ،نشسته بودم اشک می ریختم. درد چشم نیز مرا ناراحت کرده بود. در همان حال گویا به من الهام شد از آن گل هایی که بسر و صورت اهل عزا مالیده شده بود به چشم خود بکشم. مقداری گل از شانه و سر یک نفر از عزاداران به طوری که کسی متوجه نشود گرفتم و به چشم خود مالیدم. فوراً در چشم خود احساس تخفیف درد کردم. و به این نحو چشم من رو به بهبودی گذاشت تا آنکه بکلی کسالت آن رفع شد. بعداً نیز در چشم خود نور و جلائی دیدم که محتاج به عینک نگشتم. 💐در چشم معظم له تا سن هشتاد سالگی ضعف دیده نمی شد و اطباء حاذق چشم اظهار تعجب نموده و می گفتند: به حساب عادی ممکن نیست شخصی که مادام العمر از چشم این همه استفاده خواندن و نوشتن برده باشد باز در سن هشتاد و نه سالگی محتاج به عینک نباشد. 📚مردان علم در میدان عمل، جلد۱ @ganjeneh_marefat
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 : با كسي نشست و برخاست كنيد كه همين كه او را ديديد به ياد خدا بيفتيد، به ياد طاعت خدا بيفتيد، نه با كساني كه در فكر معاصي هستند و انسان را از ياد خدا باز مي‌دارند. 👏🌺👏🌺👏🌺 ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ "ﺷﻮﻧﺪ؛ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ! ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ " ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ! ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ... 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 @ganjeneh_marefat
#تلنگر گذر ڪردم به گورستان ڪم و بیش بدیدم حال دولتمند و درویش نه درویشی در آنجا بی ڪفن ماند نه دولتمند بُرد از یک ڪفن بیش @ganjeneh_marefat
یه ضرب المثلی ژاپنی: اگه میخوای جای رئیست بنشینی؛ پس هلش بده بره بالا! برای پیشرفت زیر آب کسی رو نزن! @ganjeneh_marefat
یه ضرب المثلی ژاپنی: اگه میخوای جای رئیست بنشینی؛ پس هلش بده بره بالا! برای پیشرفت زیر آب کسی رو نزن! @ganjeneh_marefat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ_صوت_مهدوی ❣ حضورامام زمان(عج) در مجلسی که یک نوجوان داشت از فضائل او میگفت...😔 @ganjeneh_marefat
💔جمڪراڹ اے منزڸ دلدار مڹ ❀جمڪراڹ تنہـا نشــاڹ یار مڹ مڹ گداے تربـت ڪوے توأم ❀حسرت دیدار مہ روے توأم ڪفتر جَلد تو هستـم جمڪراڹ ❀حاجتم ده دلشڪستم جمڪراڹ💔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @ganjeneh_marefat
💔جمڪراڹ اے منزڸ دلدار مڹ ❀جمڪراڹ تنہـا نشــاڹ یار مڹ مڹ گداے تربـت ڪوے توأم ❀حسرت دیدار مہ روے توأم ڪفتر جَلد تو هستـم جمڪراڹ ❀حاجتم ده دلشڪستم جمڪراڹ💔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @ganjeneh_marefat
🌷آیت الله انصـــاری (ره): پس از انـجام واجـبات و ترڪ محرمات هیچ عملی از قضــای #حاجت مومن و ایجادمسرت و ابتهاج در قلب‌مومن نیکوتر و مـــوثرتر نیست. @ganjeneh_marefat
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد. آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت. ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت: - بهلول، چه می سازی؟ بهلول با لحنی جدی گفت: بهشت می سازم. همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت: - آن را می فروشی؟! بهلول گفت: - می فروشم. - قیمت آن چند دینار است؟ - صد دینار. زبیده خاتون گفت: - من آن را می خرم. بهلول صد دینار را گرفت و گفت: - این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می نویسم و به تو می دهم. زبیده خاتون لبخندی زد و رفت. بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت. زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از کنیزها، ورقی طلایی رنگ به زبیده خاتون داد و گفت: - این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده ای. وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد. صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت: - یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش. بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت: - به تو نمی فروشم. هارون گفت: - اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم. بهلول گفت: - اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم. هارون نارحت شد و پرسید: - چرا؟ بهلول گفت: - زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می دانی و می خواهی بخری، من به تو نمی فروشم! 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 به امیـــد فردایی بهتـــر تـا درودی دیگــر بــدرود❤️ یاحــــــق @ganjeneh_marefat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜زندگی باخنده گر جاری شود نورشادی گر به چشمانت رود می‌رود غم از درون سینه‌ات 💜محو خواهد شد به خنده کینه‌ات بی‌خبر باش و بخند وشاد باش راضی از هرچه خدایت داد باش @ganjeneh_marefat
» #حدیـــث‌امــروز ❤️ پیامبر اڪرم (ص) : هرکه پیشـانـے #مادر خود را ببوسد از #آتــــش جهنم محفوظ می‌ماند 📚 نهج الفصاحه @ganjeneh_marefat
آیت الله کشمیری فرمود: «روزى منزل جعفر آقا مجتهدى بودم که شخصى روحانى آمد و به من گفت: به این آقا (مجتهدى) بگو این کارهایى که مى کند، نزد خدا مسئول است. گفتم: مگر چه کرده؟ گفت: او فوتى به ماشین کسى کرد و ماشین آتش گرفت!! من از جعفر آقا پرسیدم قصه چیست؟ گفت صاحب ماشین سه روز حرم امام رضاعلیه السلام بود و غذا نخورده بود. امام رضاعلیه السلام به من فرمود به او بگویم صلاح نیست حاجتش برآورده شود. چون به او گفتم و سپس با هم تا نزدیک ماشینش رفتیم. او به امام رضاعلیه السلام جسارت کرد و من هم ماشینش را به آتش کشیدم.» آقاى کشمیرى فرمود: «من به آن شخص روحانى گفتم: ایشان خیلى ملاحظه آن شخص را کرده است». ✍ ( مژده دلدار: ص ۴۸) @ganjeneh_marefat
آیت الله حق شناس: حقیقت عبودیت سه چیز است که اگر متخلق به آنان بودی، خدای متعال هم تو را از شر شیطان حفظ می نماید: ۱٫ مالی که پروردگار به تو داده از آن خود ندانی و در هر جا که حضرت حق خواسته، مصرف کنی. ۲٫ تدبیر نفس خودت را به خدای متعال بسپاری. ۳٫ انفاق و احسان به خلق خدا نمایی. هر چه می توانید و در هر لباسی که هستید، احسان به خلق بکنید. بهترین مردم، نافع ترین آنهاست برای مردم. ✍️رهنمای سلوک ص ۶۹- دروس اخلاق آیت الله حق شناس @ganjeneh_marefat
✨استاد فاطمے نیا : آیت اللّہ بهجت فرمودند: در زمانے ڪہ استاد پیدا نمےشود، بہ یقینیات خود عمل ڪنید. بہ یقینیات عمل ڪردن یعنے، مےدانے ڪہ غیبت ڪردن حرام است، خوب غیبت نڪن. دوم اینڪہ، نورے ڪہ بہ وسیلۂ انجام اعمال عبادے بدست آورده اے، با مرتڪب شدن فعل حرام، از بین نبرید! بزرگان با انجام همین دستورات بہ مقامات رسیدہ اند. @ganjeneh_marefat
💠 «اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟ 🔹آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): دزدترین مردم «اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟ دزدترین مردم آن کسی است که از نمازش می دزدد. وقتی می خواهد به سجده برود، «سینِ» «سُبْحانَ رَبِّیَ الْأَعْلی وَ بِحَمْدِهِ» را قبل از رفتن به سجده، «حانَ رَبِّیَ الْأَعْلی» را در سجده، «وَ بِحَمْدِهِ» را هنگام بلند شدن از سجده می گوید. این نماز باطل است؛ زیرا به صورت عمدی طمأنینه در آن رعایت نشده است. ولی اگر عمدی نباشد، و اشتباهاً ذکر را زودتر گفته باشد، نمازش باطل نیست، می تواند ذکر را دوباره تکرار کند؛ زیرا طمأنینه رکن است. کسی که از نمازش می دزدد و نمازش بدون طمأنینه است، نه رکوع صحیح دارد، نه سجده صحیح، نه بعد از نماز دعا دارد، نه تعقیب دارد، 🔹 در واقع نمازش را مُچاله کرده و به گوشه ای پرتاب کرده است، مَثَل او مَثَل کسی است که لباس کهنه اش را در آورده و آن را مُچاله کرده و به گوشه ای پرت کرده است. 🔹 بعضی ها هستند که تا نمازشان تمام می شود و سلام می دهند، سریع بلند می شوند و می روند، دستشان را بلند نمی کنند که از خداوند حاجتی بگیرند. شما همگیتان بعد از نماز یک دعا محل دارید که مستجاب می شود پس دستهایتان را بلند کنید و حاجت بگیرید. 💢🌹💢🌹💢🌹💢🌹💢 @ganjeneh_marefat
🔵رضایت به رضای الهی در هر حال همه امور به این نیست که انسان فکر بکند؛ به ما گفتند فکر بکنید، ولی در آغاز بگوئید: «بسم الله الرحمن الرحیم» تقدیر الهی قوی‌تر از تدبیر ماست؛ لذا اگر کاری مصلحت ما نبود، خداوند یا در درون ما انصراف ایجاد می‌کند یا در بیرون مانعی ایجاد می‌کند تا این امر صورت نگیرد؛ در هر حال انسان باید شاکر و راضی به رضای الهی باشد. #علامه_جوادی_آملی @ganjeneh_marefat
🔸آیةالله #بهجت قدّس سرّه 💠رشتۀ کارها در طاعت و معصیت به هم پیوسته است؛ اگر در طاعت گام اوّل برداشته شود، به دنبال آن توفیقِ برداشتن گام بعدیِ طاعت به انسان دست می دهد؛ و اگر در معصیت باشد، گام دوم هم زمینۀ معصیت خواهد بود. 📚 «در محضر آیةالله بهجت» ج 3 ص 14 @ganjeneh_marefat
💫🌼💫🌼💫🌼💫🌼💫 🔰حکمت ۲۵۷ «راه شاد کردن دیگران» امام علی علیه السلام: ای کمیل! خانواده ات را فرمان ده که روزها در به دست آوردن بزرگواری و شب ها در رفع نیاز خفتگان بکوشند. سوگند به خدایی که تمام صداها را می شنود! هر کس دلی را شاد کند، خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد که به هنگام مصیبت چون آب زلالی بر او باریدن گرفته و تلخی مصیبت را بزداید چنان که شتر غریبه را از چراگاه دور سازند. 💫🌼💫🌼💫🌼💫🌼💫 @ganjeneh_marefat
نويسنده كتاب معادشناسى، علامه سيد محمد حسين حسينى نقل مىكند: دوستى به نام دكتر حسين احسان داشتم، زمستانها شش ماه به كربلا مسافرت مىكرد و در آنجا مطب داشت و از فقراء مزد نمىگرفت، بسيار شخص باصفا و خيرانديش بود كه حدود پانزده سال قبل از دنيا رفت، او نقل مىكرد، براى زيارت به كاظمين مشرف شدم در كنار شط دجله ديدم جنازهاى را با ماشين آوردند و پياده كردند و بر دوش گرفتند و به طرف حرم مطهر امام كاظم (عليه السلام) و امام محمد تقى (عليه السلام) بردند، من هم كه عازم حرم بودند، به دنبال جنازه حركت كردم، ناگاه ديدم يك سگ سياه و وحشت انگيز بر روى جنازه نشسته است، بسيار تعجب كردم، با خود مىگفتم، چرا آن سگ روى جنازه رفته، ولى متوجه نبودم كه آن سگ بدن برزخى آن جنازه است، نه سگ خارجى، از افرادى كه نزديكم بودم پرسيدم: روى جنازه چيست؟. گفتند: چيزى نيست، همان پارچهاى است كه مىبينى، در اين هنگام دريافتم، آن سگى را كه مىبينم شكلى مثالى و برزخى صاحب آن جنازه است كه تنها من مىبينم ولى ديگران نمىبينند، ديگر چيزى نگفتم تا جنازه را به صحن مطهر رسانيدند، هنگام ورود به صحن ديدم آن سگ از روى تابوت به پائين پريد و در گوشهاى در بيرون صحن ايستاد، تا اين كه آن جنازه را طواف دادند و بيرون آوردند، ديدم دوباره آن سگ به روى تابوت پريد و بر بالاى آن جنازه رفت. صاحب آن جنازه يك فرد مجرم و متجاوزى بود كه صورت برزخى او به صورت سگ، مجسم شده بود، و چون مرحوم دكتر حسين احسان داراى صفاى باطن، و ذهن پاك بود، داراى چشم برزخى شده و آن منظره را مىديد، ولى ديگران چيزى نمی ديدند @ganjeneh_marefat
✅مرحوم علامه ایت الله العظمی علامه میرزا سید علی اقای قاضی طباطبائی مدفون در وادی السلام نجف اشرف @ganjeneh_marefat
مزار علامه قاضی در وادی السلام نجف اشرف قسمت شد رفتید نجف حتما زیارت مرقد ایشان بروید @ganjeneh_marefat
✅چگونگی فتح باب برای علامه قاضی ⚡️⚡️سیّد علی، سیّد علی، امروز مرجع اولیاء در تمام دنیا حضرت ابوالفضل علیه‌السلام هستند 💢💢💢آیت الله قاضی همیشه نماز مغرب و عشاء را، در حرمین شرفین امام حسین علیه‌السلام و حضرت ابوالفضل علیه‌السلام به جا می‌آورد، و چون به حرم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام می‌رسد، با خود می‌اندیشد که تا به حال در مدت این چهل سال هیچ چیز از عالم معنا برایم ظهور نکرده، هر چه دارم به عنایت خدا و به برکت ثبات است. در راه سیّد ترک زبانی که دیوانه است، به طرف او می‌دود و می‌گوید؛ سیّد علی، سیّد علی، امروز مرجع اولیاء در تمام دنیا حضرت ابوالفضل علیه‌السلام هستند، و او آن قدر سر در گریبان است که متوجه نمی‌شود آن سید چه می‌گوید! به حرم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام می‌رود. اذن دخول و زیارت و نماز زیارت می‌خواند و می‌خواهد که مشغول نماز مغرب شود. آیت الله نجابت می‌گوید: تکبیره الاحرام را که می‌گوید، می‌بیند که وضع در اطراف حرم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام به طور کلی عوض می‌شود، آن گونه که نه چشمی تا به حال دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است. قرائت را کمی نگه می‌دارد تا وضع تخفیف یابد و بعد دوباره نماز را ادامه می‌دهد، مستحبات را کم می‌کند و نماز را سریع‌تر از همیشه به پایان می‌رساند. به حرم امام حسین علیه‌السلام نمی‌رود و به دنبال جایی خلوت به خانه رفته و برای این که با اهل منزل هم برخورد نکند به پشت بام می‌رود. آن جا دراز می‌کشد و دوباره آن حال می‌آید و بیشتر می‌ماند. تا اهل منزل سینی چای را می‌آورد، آن حال می‌رود. نماز عشاء را می‌خواند و دوباره آن وضع بر می‌گردد؛ چیزی که تا به حال حتی به گفته خودش یک ذره‌اش را هم ندیده است و حالا که دیده نه می‌تواند در بدن بماند و نه می‌تواند بیرون بیاید. دوباره که شام را می‌آوردند، آن حال قطع می‌شود و نیمه شب دوباره بر می‌گردد و مدت بیشتری طول می‌کشد. آری و بالاخره درهای آسمان برایش گشوده و فتح باب می‌شود. می‌گوید: « آن چه را می‌خواستم، تماماً بدست آوردم و امام حسین علیه‌السلام در را به رویم گشود. ابن فارض یک قصیده تائیه برای استادش گفته؛ من هم یک قصیده تائیه برای امام حسین علیه‌السلام گفته‌ام نمره یک! که کار مرا ایشان درست کرد و در غیب را به نحو اتم برایم باز کرد» @ganjeneh_marefat
آیت الله علامه سید علی آقا قاضی طباطبایی تبریزی، فقیه، حکیم و عارف کم نظیر و بزرگ شیعه و اسلام، روز 13 ذی حجه سال 1282 یا 1285 قمری در تبریز به دنیا آمد. پدرش آیت الله سید حسین قاضی طباطبایی از علمای و عرفاء معروف و همواره پناهگاه مردم و عاشقان اهل بیت علیهم السلام بود. آیت الله علامه میرزا علی آقا قاضی پس از سالها تدریس معارف بلند اسلامی و تربیت شاگردان الهی، در روز دوشنبه چهارم ماه ربیع المولود سال 1366 مطابق هفتم بهمن ماه 1325 در نجف اشرف وفات کرد و در وادی الاسلام نزد پدر خود دفن شد. مدت عمر شریف ایشان هشتاد و سه سال و دو ماه و بیست و یک روز بوده است. ایشان در سال های آخر عمر عطش و بی تابی، جسم و روحش را با هم می‌سوزاند و او مرتب آب می‌خواهد و می‌گوید: « در سینه‌ام آتش است ساکت نمی‌شود» و دائم با خود تکرار می‌کند: گفت من مستسقی ام آبم کشد / گر چه می‌دانم که هم آبم کشد لحظات احتضار سخت ترین لحظات برای زمین و زیباترین لحظات برای عارف است. آیت الله کشمیری می‌فرمودند: هنگام احتضار، خودش با اشاره به بدن خود می‌فرمود: «این دارد می‌رود» و هنگام غسل مشاهده شد که صورتش باز و لبانش خندان بود. آیت الله کشمیری فرمود: «بعد از وفاتش خواستم بفهمم مقام ایشان چقدر است، در رؤیا دیدم از قبر آقای قاضی تا به آسمان نور کشیده شده است، فهمیدم خیلی مقام والایی دارد» @ganjeneh_marefat
آیت‌الله بهجت ره می‌فرمودند: « شب قبل از وفات آقای قاضی، کسی خواب دیده بود که تابوتی را می برند که رویش نوشته شده بود « توفی ولیّ الله » فردا دیدند آقای قاضی وفات کرده است.» @ganjeneh_marefat
▪️آیت الله کشمیری : آقای قاضی تمام مکاشفه بود و در اواخر عمرش ، بسیار لطیف و رقیق شده بود و با دیدن آب به یاد امام حسین (علیه السلام) افتاده و می گریست . اسوه ی عارفان ، ص ۱۷۶ @ganjeneh_marefat