{}{}{}{}{}{}ـــــــــ★...
*ادامه قسمت قبلی...*
{}{}{}{}{}ــــــــــ★...
🗞 #نامه(16) #نهجالبلاغه🗞
💪تقویت عزم و اراده لشکر
امام(عليه السلام) در اين گفتار پرمغز و پرمحتواى خود
🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🍃
شـــــــــــــش دستور مهم جنگى را در عباراتى کوتاه بيان مى کند.
🌷🌷در دستور اوّل و دوم چنين مى فرمايد: «از فرار و عقب نشينى هايى که پس از آن، حمله تازه اى به دشمن است نگران نباشيد و همچنين از جولانى که بعد از آن حمله صورت مى گيرد ناراحت نشويد»
منظور از جمله اوّل اين است که گاه شرايط ايجاب مى کند که جنگجويان به طور موقّت فرار کنند تا دشمن به دنبال آنها بشتابد، ناگهان برگردند و او را غافلگير ساخته با حمله اى شديد در هم بشکنند. در واقع نوعى عقب نشينىِ تاکتيکى است که در جنگ ها معمول است و گاه مخالفت با آن براى لشکر گران تمام مى شود.
🌟 لذا امام(عليه السلام) مى فرمايد: از چنين فرار و عقب نشينى نگران نباشيد. در جمله دوم اشاره به جولان به اين سمت و آن سمت قبل از حمله است،
زيرا گاه مى شود که سرباز شجاع براى حمله به دشمن محل خود را در ميدان تغيير مى دهد
و جابه جا مى کند تا نقطه اى را که از آن نقطه بهتر مى تواند حمله کند به دست آورد و يا دشمن را خسته کند
بنابراين نه فرارى که بعد از آن، حمله مجدّدى است ايرادى دارد و نه جولانهايى که بعد از آن حملات شروع مى شود
.
به تعبير ديگر بعضى از افراد مغرور تصوّر مى کنند که
فرار به هر صورت که باشد ننگ است و همچنين معطل کردن دشمن در ميدان با جولان هاى مکرّر; درحالى که هيچ يک عيب نيست، بلکه نوعى روش مبارزه و در بسيارى از موارد عامل پيروزى است.
🌷🌷آن گاه در سومين و چهارمين دستور مى فرمايد:
🗡🗡🗡🗡🗡«حق شمشيرها را ادا کنيد و جاى درغلطيدن دشمن را مهيا سازيد»
⚔شمشير مهم ترين ابزار مبارزه و جنگ در آن زمان بود. هنگامى که شمشيرزن در برابر دشمن قرار مى گيرد بايد از اين وسيله جنگى حدّاکثر استفاده را بنمايد و اداى حقش همين است.
بعضى نيز احتمال داده اند که اشاره به لشکر خودى است
يعنى در عين اينکه هدفتان پيروزى بر دشمن است آماده شهادت در راه خدا نيز باشيد و پهلوهاى خود را براى قرار گرفتن بر خاک آماده سازيد.
ولى با توجّه به جمله قبل و جمله بعد از آن، اين معنا بعيد به نظر مى رسد،
زيرا هر دو دعوت به ضربات کارى بر دشمن است.
🌷🌷حضرت در پنجمين و ششمين دستور که در واقع ادامه همان بحث ضربات کارى بر دشمن است مى فرمايد: «خود را براى زدن سخت ترين نيزه و شديدترين ضربه شمشير بر پيکر دشمن به هيجان در آوريد»;
در واقع امام(عليه السلام) جنگجويان را به استفاده کردن از تمام وسائل جنگى آن زمان ترغيب مى کند آن هم استفاده اى در حد اعلى; نيزه را چنان بر پيکر دشمن وارد کنند که در اندامش فرو رود و او را به خاک افکند و شمشير را چنان بر بدن او وارد سازند که او را به خاک افکند و براى انجام اين کار بايد خود را تهييج کنند و هيجان لازم را در درون خويش به يارى خدا به وجود آورند،
زيرا پيروزى از آن گروهى است که سخت تر مى جنگند و سلاح خود را بر پيکر دشمن محکم تر مى کوبد.
🌷در هفتمين و آخرين دستور مى فرمايد:
«صداها را خاموش کنيد که در بيرون راندن سستى بسيار مؤثر است»
آنها که در جنگ داد و فرياد مى کنند از يک سو ممکن است نشانه ترس و وحشت در نظر دشمن باشد و سبب شود که روحيّه دشمن بالا رود و از سوى ديگر به همان اندازه که نيروى جسمى و فکرى صرف در فريادها مى شود از نيروى مبارزه با دشمن مى کاهد
🌟به همين دليل امام(عليه السلام) دستور مى دهد که
نيروى خود را صرف داد و فرياد نکنند و توجّه خود را به طور کامل معطوف به مبارزه با دشمن نمايند.
البتّه اين کار منافات با تکبيرهايى که به هنگام پيروزى گفته مى شود ندارد .
حتى آن تکبيرها هم بايد محدود و حساب شده باشد و زياده روى در آن بر خلاف اين دستور است.
📜به همين دليل در داستان جنگ بدر مى خوانيم: هنگامى که مشرکان چشمشان به لشکر پيغمبر اسلام افتاد که با تعداد کم در مقابل آنها حاضر شده بودند تصور کردند که گروهى از مسلمانان در پشت تل ها کمين کرده اند تا در فرصت مناسب بيرون آيند و حمله کنند، لذا عمر بن وهب را با جماعتى براى تحقيق درباره اين مطلب در اطراف ميدان فرستادند.
سپس امام(عليه السلام) در پايان اين گفتار نکته ديگرى بيان مى کند و در واقع پاسخى است به سؤال مقدّر يا سؤال مذکور در کلمات يارانش که
معاويه و يارانش ظاهراً مسلمانند چگونه ما با مسلمانان بجنگيم؟ امام(عليه السلام) مى فرمايد: «سوگند به آن کس که دانه را شکافته و انسانها را آفريده دشمنان ما اسلام را هرگز نپذيرفتند، بلکه در ظاهر تسليم شدند و کفر را در درون پنهان داشتند و هنگامى که ياورانى بر ضد اسلام يافتند، آنچه را پنهان کرده بودند آشکار کردند»
🌟اينکه امام(عليه السلام) در سوگند خود و بيان صفات خداوند، روى شکافتن دانه ها
در زير خاک و آفرينش انسان تکيه مى کند.
به دليل آن است که از عجيب ترين و شگفت انگيزترين افعال خداوند همين است; هسته ها هنگامى که با پوست هاى بسيار محکم در زير خاک قرار مى گيرند و رطوبت کافى به آنها مى رسد، جنب و جوشى در درون هسته آغاز مى گردد و نطفه زنده شروع به نمو مى کند و ساقه لطيفى از آن آشکار مى گردد. همين ساقه لطيف هنگامى که جا را بر خود تنگ مى بيند هسته را مى شکافد و سر بيرون مى کشد و از مادر خود جدا مى گردد و راه نمو را پيش مى گيرد تا زمانى که به صورت درخت برومندى در آيد.
⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒
📜 تهیّــــــه شـــــده در:: ↡↡
موسســـــه فرهنگـــــي ارزشـــــي
╮🇮🇷 «مدافـــــعان انقلاب»🇮🇷╭
┈════🍃🌺🍃════┈
℡✆ با ما در این مسیر قدم بگذارید: ↶
📲 http://eitaa.com/dar_masir_bandegi
┈════🍃🌺🍃════┈
🌸⛱ #نگرشهای_ناب🌸⛱
⬅ زندگی مانند یک پتوی کوتاه است.
⬆ آن را بالا میکشیم، پایمان بیرون میزند.
⬇ آن را پایین میکشیم شانه هایمان از سرما میلرزد. 😬
❌ آدمهای وسواسی؛ مدام در حال تست اندازه ی پتو هستند و از زندگی،کمتر لذت میبرند. ⬆⬇
ولی آدمهای شاد😇
⭕ زانوهای خود را کمی خم میکنند و شب راحتی را سپری میکنند.🍃
⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒
📜 تهیّــــــه شـــــده در:: ↡↡
موسســـــه فرهنگـــــي ارزشـــــي
╮🇮🇷 «مدافـــــعان انقلاب»🇮🇷╭
┈════🍃🌺🍃════┈
℡✆ با ما در این مسیر قدم بگذارید: ↶
📲 http://eitaa.com/dar_masir_bandegi
┈════🍃🌺🍃════┈
📜 #درسنامه تحلیلی #گام_دوم_انقلاب
📼قسمت سی و دوم
📊مولفه های ادغام و تعامل
1⃣شاخص های توسعه گرایی حاکم بر جهان کنونی براساس راهبرد تعامل می باشد. (استحاله)
2⃣راهبرد انزواگرایی مانع از توسعه می شود.
3⃣نظام بین الملل در سطح دو جانبه، منطقه ای و بین المللی باید هماهنگی و همسویی کامل بین سیاست خارجی و الزامات توسعه اقتصادی برقرار شود. (زبان حال: سایت همشهری آنلاین87/12/10)
(یعنی سیاست خارجی ایدئولوژیک دار که همان دفاع از مقاومت و مبارزه با استکبار است مانع این توسعه اقتصادی می باشد.)
⚠گفتمان انقلابی امام خامنه ای سیاست خارجی ایدئولوژیک دار مانع استفاده از منابع و منافع جهانی نیست.
⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒⌒
📜 تهیّــــــه شـــــده در:: ↡↡
موسســـــه فرهنگـــــي ارزشـــــي
╮🇮🇷 «مدافـــــعاݧ انقلاب»🇮🇷╭
┈════🍃🌺🍃════┈
℡✆ با ما در این مسیر قدم بگذارید: ↶
📲 http://eitaa.com/dar_masir_bandegi
┈════🍃🌺🍃════┈
🗞 #نامه (17) #نهجالبلاغه🗞
🔅•°•°•°•°•°•°•°•🔅
و من كتاب له (علیه السلام) إلى معاوية جواباً عن كتاب منه إليه:
وَ أَمَّا طَلَبُكَ إِلَيَّ الشَّامَ، فَإِنِّي لَمْ أَكُنْ لِأُعْطِيَكَ الْيَوْمَ مَا مَنَعْتُكَ أَمْسِ؛ وَ أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّ الْحَرْبَ قَدْ أَكَلَتِ الْعَرَبَ إِلَّا حُشَاشَاتِ أَنْفُسٍ بَقِيَتْ، أَلَا وَ مَنْ أَكَلَهُ الْحَقُّ فَإِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ أَكَلَهُ الْبَاطِلُ فَإِلَى النَّارِ؛ وَ أَمَّا اسْتِوَاؤُنَا فِي الْحَرْبِ وَ الرِّجَالِ، فَلَسْتَ بِأَمْضَى عَلَى الشَّكِّ مِنِّي عَلَى الْيَقِينِ وَ لَيْسَ أَهْلُ الشَّامِ بِأَحْرَصَ عَلَى الدُّنْيَا مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ عَلَى الْآخِرَةِ؛ وَ أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّا بَنُو عَبْدِ مَنَافٍ، فَكَذَلِكَ نَحْنُ وَ لَكِنْ لَيْسَ أُمَيَّةُ كَهَاشِمٍ وَ لَا حَرْبٌ كَعَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ لَا أَبُو سُفْيَانَ كَأَبِي طَالِبٍ وَ لَا الْمُهَاجِرُ كَالطَّلِيقِ وَ لَا الصَّرِيحُ كَاللَّصِيقِ وَ لَا الْمُحِقُّ كَالْمُبْطِلِ وَ لَا الْمُؤْمِنُ كَالْمُدْغِلِ، وَ لَبِئْسَ الْخَلْفُ خَلْفٌ يَتْبَعُ سَلَفاً هَوَى فِي نَارِ جَهَنَّمَ.
🔅👌ازنامه آن حضرت (ع) در پاسخ نامه معاويه:
شام را از من مى خواهى و من چيزى را كه ديروز از تو منع مى كرده ام امروز به تو نخواهم داد.
امّا اين كه مى گويى كه جنگ، عرب را خرد و تباه كرد و اكنون او را جز نيم نفسى نمانده است،
🌹بدان كه هر كس كه در راه حق كشته شده به بهشت رفته و هر كه در راه باطل جان باخته به جهنم.
اما اين سخن تو كه ما در جنگ و مردان جنگى برابريم، نه چنين است. تو اهل شكى و من مرد يقينم
و آن قدر كه مردم شام به دنيا آزمندند، بيشتر از آن مردم عراق به آخرت دلبسته اند.
اما اين سخنت كه گويى، ما فرزندان عبد مناف هستيم، آرى ما نيز چنين هستيم،
ولى اميه كجا و هاشم كجا حرب كجا و عبد المطلب كجا ابو سفيان كجا و ابو طالب كجا
مهاجر در راه خدا را با آزاد كرده چه نسبت. و آنكه نسبى صريح و آشكار دارد، با آنكه خود را به خاندانى بسته است، هرگز برابر نباشد.
آنكه بر حق است همتاى آنكه بر باطل است نبود، و مؤمن كجا و دغلكار كجا؟ و چه بد فرزندى است،
آنكه پيرو پدرانى است كه همه در دوزخ سرنگون شده اند.
🗞از نامه هاى امام(عليه السلام) است که در پاسخ به نامه معاويه نگاشته
.
🔰🔰🔰•••••••••••
📜نــــــــامه در یک نگاه:
به گفته نصر بن مزاحم در کتاب صفین، روزى
🎙امام(علیه السلام) فرمود: فردا صبح شخصاً پا به میدان مى گذارم و با این گروه مى جنگم. این سخن در میان لشکر شام منتشر شد و آنها در وحشت عمیقى فرو رفتند.
در این هنگام معاویه نامه اى براى امیر مؤمنان على(علیه السلام) نوشت که خلاصه مضمونش چنین است: «من گمان مى کنم اگر مى دانستى کار جنگ به اینجا مى رسد اقدام بر جنگ نمى کردى و از گذشته پشیمان مى شدى من از تو درخواست کرده ام که حکومت شام را به من واگذارى به این شرط که مستقل باشم نه با تو بیعت کنم و نه از تو اطاعت. این را نپذیرفتى و الآن من شام را در اختیار دارم و باز همان خواسته را از تو مى کنم. ما همه از فرزندان عبد مناف هستیم، همواره عزیز و آزاد بوده ایم.
🎙هنگامى که این نامه به امام(علیه السلام) رسید فرمود: راستى وضع معاویه و نامه اش هر دو عجیب است; سپس کاتب خود عبیدالله بن ابى رافع را فرا خواند و دستور داد نامه مورد بحث را براى معاویه بنویسند و به سخنان نارواى او پاسخ گویند.
البتّه مرحوم سیّد رضى آن گونه که دأب و عادت اوست، بخشى از نامه را که در آغاز آن بوده است ذکر نکرده ولى قسمت مهم و عمده نامه را آورده است.
┅┄┅┄┅┄┅┄┅┄┅
📜 تهیّــــــه شـــــده در:: ↡↡
موسســـــه فرهنگـــــي ارزشـــــي
╮🇮🇷 «مدافـــــعان انقلاب»🇮🇷╭
┈════🍃🌺🍃════┈
℡✆ با ما در این مسیر قدم بگذارید: ↶
📲 http://eitaa.com/dar_masir_bandegi
┈════🍃🌺🍃════┈
🌳🌞 #نگرشهای_ناب 🌞🌳
قبل از اینکه صحبت کنید کلمات را از سه دروازه عبور دهید.
1⃣*اولین دروازه، از خود بپرسید:
⭕ آیا این حرفی که می خواهم بزنم حقیقت است؟
2⃣ دومین دروازه بپرسید:
⭕ آیا لازم است الان مطرحش کنم؟
3⃣ سومین دروازه بپرسید:
⭕ آیا حرفم نیش و کنایه ندارد که کسی را برنجاند؟!
┅┄┅┄┅┄┅┄┅┄┅┄
📜 تهیّــــــه شـــــده در:: ↡↡
موسســـــه فرهنگـــــي ارزشـــــي
╮🇮🇷 «مدافـــــعان انقلاب»🇮🇷╭
┈════🍃🌺🍃════┈
℡✆ با ما در این مسیر قدم بگذارید: ↶
📲 http://eitaa.com/dar_masir_bandegi
┈════🍃🌺🍃════┈
هدایت شده از قرآن کریم(صفحه به صفحه)
طبق رسم هر شب 👈قرائت صفحه ای از قرآن(صفحه 429)
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
قرائت جهت تعجیل در ظهور امام زمان (عج) ، سلامتی رهبر فرزانه و هدیه به ارواح طیبه شهدا
هدایت شده از قرآن کریم(صفحه به صفحه)
4_6010515549149200811.mp3
970.1K
🎙صوت ترتیل صفحه (429) قرآن باصدای دلنشین استاد منشاوی