eitaa logo
شرطه الخمیس
125 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
8 فایل
سلام این کانال بصورت وبگردی درباره انقلاب،ایران، شهدا عمل می کند و تا حدود فراوان شما را بی نیاز به جستجو در کانال ها می کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ یک وقت می‌گوییم علی(ع) را "که" کُشت یک وقت می‌گوییم "چه" کُشت؟ اگر بگوییم علی را "که" کُشت؟!! البته عبد الرحمن ابن ملجم، و اگر بگوییم علی را "چه" کُشت، باید بگوییم "جمود"، "خشک مغزی" و "خشکه مقدسی"؛ همین هایی که آمده بودند علی را بکشند، از سر شب تا صبح عبادت می‏کردند، واقعاً خیلی تأثرآور است. علی به جهالت و نادانی این ها ترحم می‌کرد، تا آخر هم حقوق این ها را از بیت المال می‌داد و به این ها آزادی فکری می‌داد... ابن ابی الحدید می‌گوید، اگر می‌خواهید بفهمید که جمود و جهالت چیست، به این نکته توجه کنید که این ها وقتی که قرار گذاشتند این کار را بکنند، مخصوصاً شب‏ نوزدهم رمضان را انتخاب کردند و گفتند: ما می‌خواهیم خدا را عبادت بکنیم و چون می‌خواهیم امر خیری را انجام بدهیم، پس بهتر این است که این کار را در یکی از شب های عزیز قرار بدهیم که اجر بیشتری ببریم... 📖 اسلام ونیازهای زمان - شهید مطهری ‌‌‌‌@daremtedadghadir
✨﷽✨ 🔴 طلاب و منبری ها ده بار بخوانند ✍صدیق ارجمند، خطیب توانمند، مرحوم حاج سیدمحمد باقر محمدی نسب، عاشق شیفته و محبّ دلباخته ی خاندان عصمت و طهارت و از شاگردان مرحوم علامه سید موسی_زرآبادی " قدس سره " نقل می کرد که : شبی در عالم رؤیا دیدم که مجلس باشکوهی در محضر پیامبر اکرم برگزار می باشد، خطیبان به منبر رفته، سخنرانی می کنند و حضرت حمزه سیدالشهداء نمره می دهد. امر فرمودند، منبر رفتم و منبر بسیار خوبی ارایه دادم، چون پایین آمدم، حضرت حمزه به من 14 داد، به محضر نبی مکرّم مشرّف شدم و عرض کردم: نمره منبر من حدّاقلّ 18 بود. فرمود: از عمویم بپرس. به خدمت جناب حمزه رفتم و عرض کردم که نمره منبر من حدّاقلّ 18 بود، فرمود: نمره های ما براساس ملاک می باشد، ملاکِ ما در نمره دادن این است که از یک سخنرانی هر مقدارش مربوط به حضرت بقیّه اللّه باشد، به آن مقدار نمره می دهیم. امیدواریم خطبا، شعرا، مدّاحان و دیگر افرادی که به نوعی در مدیریّت مجالس عزاداری سهیم هستند، به این نکته توجّه کنند و قسمت اعظم سخنان خود را پیرامون حضرت بقیّه اللّه، به ویژه دعای برای فرج آن حضرت قرار بدهند. 📚 کتاب اوصيك بهذا الغريب/ علي اكبر مهدي پور. مشخصات نشر : قم : عطر عترت، ۱۳۸۵ @daremtedadghadir
✨﷽✨ 🌸داستان مرد نابینا 🌸 🌱مردی نابینا زیر درختی نشسته بود! پادشاهی ازسرزمین دیگر درحال رفتن به پایتخت پادشاهی آن سرزمین نزد او آمد، وبا لحنی احترام آمیز گفت:از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟ 👈پس از او نخست وزیر همین پادشاه نزد مرد نابینا آمد و بدون ادای احترام گفت آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟ 💥‌ سپس نگهبان آن جماعت نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد پرسید:‌‌احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟ 🌱هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد. مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، ازو او پرسید: به چه می خندی؟ 🌱نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سوال کرد، پادشاه بود. مرد دوم نخست وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود. مرد با تعجب از نابینا پرسید: چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟ 🌱 نابینا پاسخ داد: فرق است میان آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد. 👈طرز رفتار هر کس نشانه شخصیت اوست..! @daremtedadghadir
✨﷽✨ ✍اربابی یکی را کشت و زندانی شد. و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد. شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، تونلی به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد. اسبی برایش مهیا کرد و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده می‌کردند. ارباب گفت: سپاسگزارم بدان جبران می‌کنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانواده‌ات و فرزندانت وداع می‌کردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم. اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من می‌روم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد 💐قرآن کریم: لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الذی هرگز نیکی‌های خود را با منت باطل نکنید ‌‌‌‌@daremtedadghadir
✨﷽✨ 🌹داستانی پندآموز درزمان پیامبر(ص)🌹 ✍قحطی و کمبود غذا شهرمدینه را فرا گرفته بود، گرسنگی و تهی دستی ، فشار سختی بر مردم مدینه وارد ساخته بود، در این صورت اگر کاروانی آذوقه و غذا به مدینه می آوردند، روشن بود که مردم از هر سو هجوم می آوردند تا برای خود غذا تهیه کنند. 🌾 معمول بود وقتی کاروان تجارتی می آمد مردم مشتاق ، طبل کوبان به استقبال آن می رفتند. دختران از خانه ها بیرون آمده ، صف می کشیدند و طبل ها را به صدا در می آوردند. ☀️روز جمعه بود، مسلمانان برای نماز جمعه پشت سر پیامبر صلی الله علیه وآله جمع شدند و پیامبر صلی الله علیه وآله مشغول ایراد خطبه های نماز جمعه شد. خبر آمد که یک قافله تجارتی به مدینه آمده است که بلافاصله مسلمانان برای تهیه طعام از مسجد بیرون آمدند و تنها چند نفر (8یا 11یا 12یا 40نفر) پیامبر (ص ) ماندند مسلمانان فکر می کردند که اگر دیر بجنبید، دیگران طعام را تمام کرده و برای آنها چیزی باقی نمی ماند، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: سوگند به خدایی که جانم در اختیار او است اگر شما چند نفر هم از مسجد می رفتند، و کسی در مسجد نمی ماند آتش (قهر الهی ) سراسر بیابان را فرا می گرفت و شما را به کام خود فرو می کشید و به نقل دیگر فرمود: اگر اینها نمی ماندند، از آسمان سنگ بر سر آنها می بارید. 👈در این وقت بود که آیه 11 سوره جمعه نازل گردید: و اذا راو تجاره اولهوا انفصوالیها وترکوک قائماقل ما عندالله خیر من اللهو و من التجاره و الله خیر الرازقین 🌱وهنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده می‌شوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها می‌کنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترین روزی‌دهندگان است🌱 📚 اقتباس از تفسیر کشاف جلد 4 ص 329 ‌‌‌‌@daremtedadghadir
✳️آموزه های امام رضا(ع) فضای ایران را ولایی کرد 🔷مهم‌ترین بیانی که ذات اقدس الهی درباره قرآن کریم دارد در سخنان نورانی امام هشتم علی بن موسی الرضا المرتضی(علیه و علی آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثناء) آمده که حضرت این معارف را بهره همه مخصوصاً ایرانی‌ها قرار داد. وجود مبارک امام رضا وقتی وارد ایران شد مکتب تشیع را به همراه خود آورد، ایشان وقتی وارد سرزمین خراسان شد سؤال کردند که مسئله مهم در اینجا چیست؟ عرض شد مسئله امامت و خلافت است. حضرت فرمود اینها از خلافت و امامت چه خبری دارند؟ اینها چه می‌دانند امامت چیست؟ اینها چه می‌دانند خلافت چیست؟ آن سخنرانی نورانی را که مرحوم کلینی نقل کرد دیگران هم نقل کردند از وجود مبارک امام هشتم به ما رسیده است که حضرت فرمود: «اَلإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجْمُ مِنْ یدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَینَ یوجَدُ مِثْلُ هَذَا»؛ امام ستاره آسمان است، با دست کسی نمی‌تواند به آسمان دست‌درازی کند و ستاره را بگیرد یا مسح کند! مگر امامت را می‌شود شناخت؟ مگر ولایت را می‌شود بدون غدیر شناخت؟ مگر حقیقت امامت یک امر انتصابی است؟ از آن به بعد حضرت سعی کردند بحث‌های ولایت را به ما آموزش دهند. 🔷 ما می‌گوییم امامت عهد خداست و خدا باید عطا کند چه اینکه به خلیل حق فرمود: ﴿لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾، اینکه می‌خوانیم ﴿لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾، باید بدانیم که این عهد فاعل «ینال» است. یعنی امامت عهد، میثاق، حکم و فرمان من است. این فرمان باید از بالا صادر بشود، این سمت الهی است و سمت مردمی نیست. امامت انتخاب نیست تا مردم به کسی رأی امامت بدهند. امامت انتصابی نیست، چرا؟ چون خود ائمه از طرف ذات اقدس الهی فرمودند اگر کسی بخواهد امام را بشناسد باید پیغمبر را بشناسد، اگر بخواهد پیغمبر را بشناسد باید خدا را بشناسد، چرا؟ چون امامت جانشینی و خلافت نبی است، اگر کسی خواست «خلیفة النبی» را بشناسد باید مستخلف عنه را بشناسد. اگر مستخلف عنه را نشناخت که خلیفه را نمی‌شناسد و اگر کسی خواست نبی را بشناسد حتماً باید الله را بشناسد، زیرا نبی خلیفه الله است. 🔷 حضرت امام رضا(ع) در خراسان این را کاملاً تبیین کرد و فرمود: الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یدَانِیهِ أَحَدٌ» «وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجْمُ مِنْ یدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَینَ یوجَدُ مِثْلُ هَذَا»، مگر با رأی مردم کسی امام می‌شود؟ مگر با عقل مردم امامت شناخته می‌شود؟ گفت و گفت و گفت تا فضای ایران اسلامی را ولایی کرد و اینگونه فرق بین غدیر و سقیفه کاملاً روشن شد، آن‌گاه سخنان نورانی امام رضا را حضرت عبدالعظیم حسنی و احمد بن موسی و فاطمه معصومه اینها خواهران و دختران و فرزندان این خاندان تبیین کردند علماء هم فهمیدند وضع ایران اسلامی برگشت. وجود مبارک امام رضا(سلام الله علیه) این حرف‌ها را زد حکماء فهمیدند علماء فهمیدند فقهاء فهمیدند. 🔷وجود مبارک امام هشتم(سلام الله علیه) به همه ما دستور داد که عاقلانه زندگی کنید و کشور را عقل اداره می‌کند نه چیز دیگر. عقل را هم عقل گفتند برای اینکه زانوی وهم و خیال را در بخش اندیشه و زانوی شهوت و غضب را در بخش انگیزه می بندد و عقال می‌کند. آنکه عقل دارد هوس او، وهم او، خیال او، شهوت او و غضب او رام شده است. اینها را وجود مبارک امام رضا به خوبی تبیین کرد فرمود انسان یک دوست دارد و آن عقل اوست. در محضر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی @daremtedadghadir
🔴 دزد ترین مردم «اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟ دزدترین مردم «اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟ دزدترین مردم آن کسی است که از نمازش می دزدد. وقتی می خواهد به سجده برود، «سینِ» «سُبْحانَ رَبِّیَ الْأَعْلی وَ بِحَمْدِهِ» را قبل از رفتن به سجده، «حانَ رَبِّیَ الْأَعْلی» را در سجده، «وَ بِحَمْدِهِ» را هنگام بلند شدن از سجده می گوید. این نماز باطل است؛ زیرا به صورت عمدی طمأنینه در آن رعایت نشده است. ولی اگر عمدی نباشد، و اشتباهاً ذکر را زودتر گفته باشد، نمازش باطل نیست، می تواند ذکر را دوباره تکرار کند؛ زیرا طمأنینه رکن است. کسی که از نمازش می دزدد و نمازش بدون طمأنینه است، نه رکوع صحیح دارد، نه سجده صحیح، نه بعد از نماز دعا دارد، نه تعقیب دارد، در واقع نمازش را مُچاله کرده و به گوشه ای پرتاب کرده است، مَثَل او مَثَل کسی است که لباس کهنه اش را در آورده و آن را مُچاله کرده و به گوشه ای پرت کرده است. بعضی ها هستند که تا نمازشان تمام می شود و سلام می دهند، سریع بلند می شوند و می روند، دستشان را بلند نمی کنند که از خداوند حاجتی بگیرند. شما همگیتان بعد از نماز یک دعا محل دارید که مستجاب می شود پس دستهایتان را بلند کنید و حاجت بگیرید ✍حضرت آیت الله مجتهدی @daremtedadghadir
💥 تضعیف حکومت به هیچ وجه جائز نیست! 🎙 آیت الله احمد 🔹مرحوم حضرت آیت‌ الله معتقد بودند که اظهارنظر درجایی که موجب تضعیف امام و حکومت حاکم عادل بشود، جائز نیست. همه علما نیز همین‌طور هستند، تضعیف حکومت حاکم عادل را جائز نمی‌دانند. 🔸چرا که کشور حکومت می‌خواهد و حکومت نیز باید تقویت شود؛ چون به نفع خود مردم است. یک زمانی خدمت حضرت آیت‌ الله رسیدیم و نظر ایشان را درباره انقلاب جویا شدم و فرمودند: «من این آقا را صالح می‌دانم.» 🔹این آقایان و چه آن‌هایی که حرفی نمی‌زنند، ته دلشان همین است. در هر حکومتی که باشیم، ممکن است اشتباهاتی رخ بدهد و کسی به مردم ظلم کند. 🔸آن عالم نیز باید همیشه جانب مردم را بگیرد و اشتباهات را گوشزد کند؛ اما این علما دشمنان حکومت نیستند؛ حکومت را دوست دارند و می‌خواهند این حکومت قدرت داشته باشد تا به مردم خدمت کند. 📓 ماهنامه دیده بان اندیشه شماره 32 @daremtedadghadir
24.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی از که در ۲۴ساعت گذشته توسط لیدرهای براندازی، گلشیفته،سوگند ،مدگل و … به طور گسترده پخش شده و مسخره اش کردند چرا؟ چون این کلیپ دستشون و رو کرده حتما ببینید و توی ثواب انتشارش سهیم باشین @daremtedadghadir
✨﷽✨ ✍مرد رباخوار و عیاشی بود که هرگاه گناه می‌کرد و به او می‌گفتند: گناه نکن! می‌گفت: خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِين است، نترسید! او هرگز بندۀ خود را هر چقدر هم که بد باشد نمی‌سوزاند؛ من باورم نمی‌شود او از مادر مهربان‌تر است چگونه مرا بسوزاند در حالی که این همه در خلقت من زحمت کشیده است! روزگار گذشت و سزای عمل این مرد رباخوار پسر جوانی شد که در معصیت خدا پدر را در جیب گذاشت و به ستوه آورد تا آنجا که پدر آرزوی مرگ پسر خویش می‌کرد. گفتند: واقعا آرزوی مرگش داری؟ گفت: والله کسی او را بکشد نه شکایت می‌کنم نه بر مردنش گریه خواهم کرد. گفتند: امکان ندارد پدری با این همه حب فرزند که زحمت بر او کشیده است حاضر به مرگ فرزندش باشد. گفت: والله من حاضرم، چون مرا به ستوه آورده است و به هیچ صراط مستقیمی سربراه نمی‌شود. گفتند: پس بدان بنده هم اگر در معصیت خدا بسیار گستاخ شود، خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ از او به ستوه می‌آید و بر سوزاندن او هم راضی می‌شود‌. 📖 قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ (17 - عبس) مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس اسست؟ @daremtedadghadir
✨﷽✨ ✍روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می‌گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی می‌خواست آب بکشد و نمی‌توانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کرده‌ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسول‌الله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ گفت: مردی خوش‌روی، شیرین‌کلام، خوش‌اخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده‌ای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم‌های مبارکش افتاد. گریه می‌کرد و معذرت می‌خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: 📖وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم) و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى. 📚قصص‌الروایات @daremtedadghadir
✨﷽✨ ✍آیت الله بهجت: دو کلمه از شیخ انصاری رحمه‌الله نقل شده است که بر علوّ مقام او دلالت دارد: اول آن‌ که: یکی از اهل علم حاجتی داشته و مدت‌ها به حرم مشرف می‏ شده و توسل می‏ کرده است، تا این‌ که روزی، عربی را می‏ بیند که وارد حرم شد و عرض حاجت کرد (فرزندش بیمار بوده) و فوراً همان‌جا حاجتش برآورده شد؛ از این‌رو ، خیلی ‏ناراحت می‏ شود و به اصطلاح، قهر می‏ کند و تصمیم می‏ گیرد از عراق برود. وقتی به محل اقامتش بر می‏ گردد، به او می‏ گویند: چندین بار، خادم شیخ به سراغ شما آمد و شما نبودید. در همین وقت، دوباره خادم سر می‏ رسد. سرانجام بعد از آن‌ که شیخ، حوایج او (هزینه حج، منزل و عیال) را برآورد، به او می‏ فرماید: "شما نگاه نکنید به این‏ مردم. این‌ها را این‌طور عادت داده ‏اند؛ اما شماها اگر خواستید حاجت‌تان برآورده شود، بر خشوع و خضوع خود در نماز بیفزایید." کلام بزرگی است. کأنّه می‏ فرماید که به این، أحوج هستید. دوم آن ‌که، ایشان مریض شده بودند و اهل علم و عرب‌ها به دیدنشان آمده، و طی عیادت گفته بودند: ان ‌شاء الله خوب ‏می‏ شوید. ایشان در پاسخ فرموده بود: "الموت و الحیاة من عوارض البدن ، و المصیبة سواد الوجه في الآخرة"؛ مرگ و زندگانی از عوارض بدن است ، ولی مصیبت، سیاه‌ رویی در آخرت است. 📚نکته‏‌های ناب ، ص ۸۵ ‌‌‌‌@daremtedadghadir