5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاریخ از روزی تحریف شد که
در مقابله با علی ابن ابی طالب، شمشیرها بالا رفت و قرآن پایین آمد
اعتراف حاکم شارجه امارات
@daremtedadghadir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی حاج آقا قرائتی میخواست با نماز شب خوندن ، خدا رو در کره شمالی از غربت دربیاره 😂
تمام ذرات عالَم تسبیح خدا رو میگن گُمشو برو بخواب 😁
@daremtedadghadir
⭕ محمد پر طرف دارترین اسم در بریتانیا
🔺 شرکت تحقیقاتی آمریکایی «Babycenter» امسال در گزارشی فاش کرد که نام #محمد برای پنجمین سال متوالی در صدر فهرست پرطرفدارترین نام ها در میان تولدهای پسر در بریتانیا قرار گرفت.
نام «نوح» در میان 100 نامی که به نوزادان پسر در بریتانیا داده شده است، در جایگاه دوم قرار گرفت
@daremtedadghadir
▪️خارجیا هیچیو تو خودشون نگه نمیدارن هرچی تو دلشونه میریزن بیرون حتی پشت چراغ قرمز
"جناب آقای استیون"
@daremtedadghadir
✨﷽✨
#پندانه
🔥 آتش انتقام 🔥
✍کشاورزی يک مزرعه بزرگ گندم داشت. زمين حاصلخيزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود. هنگام برداشت محصول بود. شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمی ضرر زد.
پيرمرد کينه روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد.
روباه شعلهور در مزرعه به اينطرف و آنطرف میدويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش. در اين تعقيب و گريز، گندمزار به خاکستر تبديل شد.
وقتی کينه به دل گرفته و به دنبال انتقام هستيم، بايد بدانيم آتش اين انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت!
🔺بهتر است ببخشيم و بگذريم
@daremtedadghadir
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍ در زمان نادرشاه ، دو برادر در دیوان خدمت می کردند که برای گرفتن مالیات و خراج به روستاهای اطراف شهر خوی می رفتند.
یکی از آنها اهل رشوه بود و در برابر پیشنهاد رشوه ضعیف بود و هر رشوه ای می دادند می گرفت و از مالیات شان کم می کرد. دیگری ایمان قوی داشت و تسلیم رشوه نمی شد. برادر رشوه گیر روزی به برادر سالم گفت: من تعجب می کنم تو چرا به این حقوق کم دیوان ،می سازی و رشوه را رد می کنی؟
برادر مومن پاسخ داد : به دو علت، نخست این که به من هر چیزی که به عنوان رشوه پیشنهاد می دهند، می اندیشم که چه نیازی به آن دارم و اگر آن ها را به خانه نبرم چه می شود؟؟ می بینم چیزی نیست که نیاز ضروری من به آن باشد و من آن را نداشته باشم. دوم این که آن چه را که رشوه می گیرم به خاطر این که نیازش دارم ، می اندیشم، خدا مرا می بیند و زمان گرفتن رشوه می گوید، ای بنده من، آیا به این مرغ و خروس و گوسفندی که رشوه گرفتی و نیاز به آن داشتی، از من خواستی و من ندادم که از راه گناه و نافرمانی من آن را کسب کردی؟!! پس هرگز رشوه مرا وسوسه نمی کند.
@daremtedadghadir
✅از بزرگی ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ:
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻦ! ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﮕﻮﻧﻪ؟ ﮔﻔﺖ: ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ مےگذاری، ﺣﺎﻟﺶ ﺭﺍ مےپرسی، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺳﺮﺍﻍ ﮐﯿﻒ ﻭ ﻧﻤﺮﺍﺕ ﺍﻭ نمےروی، ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻧﻮﻉ ﻏﺬﺍ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ مےپرﺳﯽ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺸﻮﺭﺕ مےکنی، ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺟﻮﯾﺎ مےشوی،ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺕ ﺩﻋﻮﺍ نمےکنی..
💥ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﯾﮑﯽ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ. ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ، ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﺪ ﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ مالکیت!
@daremtedadghadir
✨﷽✨
🔴سه راه نفوذ شیطان
✍حضرت موسی(علیه السلام)در محلی نشسته بود،ناگاه ابلیس(پدر شیطانها)در حالی که کلاه رنگارنگی به سرداشت خدمت موسی علیه السلام وارد شد و کلاه خود را به عنوان احترام ازسر برداشت و سلام کرد و با کمال ادب محضر حضرت موسی(علیه السلام)ایستاد.
حضرت موسی پرسید:تو کیستی؟ گفت:من ابلیس هستم. حضرت موسی فرمود:خداوند شر تو را از ما و دیگران دور بدارد. ابلیس گفت:من آمدهام به خاطر عظمتی که نزد خداوند داری بر تو سلام کنم. موسی علیه السلام پرسید:این کلاه چیست که بر سر گذاشته ای؟ گفت:به وسیله این کلاه و زرق و برق و رنگهای او دلهای آدمیزاد را میربایم.
حضرت موسی فرمود به من خبر ده از گناهی که هرگاه انسان آن را انجام دهد،تو بر او چیره میشوی و هرکجا خواستی افسار او را به آن طرف میکشی.
🔹ابلیس گفت:
سه گناه است که هرگاه انسان آنها را انجام داد من بر او مسلط میشوم:
🔘۱.وقتی که انسان خودبین شود و از خویشتن خوشش بیاید.
🔘۲.وقتی که اعمال خود را بیش از حد بزرگ ببیند.
🔘٣.وقتی که گناهان خود را کوچک بشمارد.
📚 بحارالانوار ج۱۳،ص۳۵۰ و ج۶۳،ص ۲۵۱
@daremtedadghadir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
📺سخنرانی حاج آقا قرائتی
✍️موضوع: خاطره خندهدار رضا شاه
@daremtedadghadir
شیخ جعفر کاشف الغطا و مردم رشت
++++
مرحوم شیخ جعفر از علمای طراز اول شیعه در زمان قاجار بود است، وی شخصیت فوق العاده عجیب و دارای زکاء و منزلت علمی، سیاسی و اجتماعی وده است. مرحوم شیخ، با شاه فتح علی قاجار رابطه نیک داشته و به عنوان شاه شیعه او را مورد حمایت می دانسته است. و شاه مأذون از طرف ایشان بوده است وی از آن دست علمای است که به صراحت به ولایت فقیه تصریح کرده است، اما اگر فقیهی به دلیل احتیاط یا وسواس، یا نبود عده و توان مسؤلیت قبول نکرد، نوبت فرد دارای لیاقت حکومت می رسد، حمایت و اطاعت از چنین فرد را در صورت در راه مسقیم و سیاست دان باشد لازم می داند.
وی زمانی به رشت می آید در مسجدی می بیند هفت نفر بیشتر در وقت نماز نیست. در برخی مناطق رشت مردم از شیخ استقبال می کنند، ولی مرحوم شیخ فارسی بلد نبوده است، به اصرار مردم روی منبر می رود و می فرماید:
ای مردم شیخ می میرد و شما می میرید، بنا بر این در فکر اخرت باشید.
ای مردم شهر رشت شما شبیه بهشت است، همچنان که در بهشت قصرهای عالی، باغها و نهرها و حور العینها موجود است در شهر شما هم چنین است.
همچنان که در بهشت جمیع تکالیف از نماز، روزه و سایر عبادات برداشته شده اند، همچنین است شهر شما گویا نماز، روزه و جمیع عبادات از شما برداشته شده اند.
پس این سخنان، به قاری که کنار منبر بوده اشاره می کند که ذکر مصیبت امام حسین کن.
📚قصص العما، ص۱۹۰، به نقل از کشف الغطا عن مبهمات الشریعه الغراء، مقدمه.
جاء ( الشیخ جعفر کاشف الغطا) فی قصص العلماء ما معناه:
مرّ الشیخ یوماً علی مدینة رشت من مدن إیران فأراد الناس الاقتداء به فی صلاة الجماعة و لم تکن المساجد تسع الحاضرین،
فاجتمعوا فی بعض ساحات المدینة،
و بعد الصلاة طلبوا من الشیخ أن یعظهم.
فقال:
إنّی لا أجید الفارسیّة، و لکنّ الناس أصرّوا علیه، فرقی المنبر و تکلّم بکلمات مفادها:
أیّها الناس!
الشیخ یموت و أنتم تموتون،
ففکّروا فی آخرتکم.
أیّها النّاس! إنّ مدینتکم رشت، تشبه الجنّة، فکما أنّ فی الجنّة قصوراً عالیة، و بساتین و أنهاراً و حورَ عینٍ.
فهکذا مدینتکم،
و کما أنّ جمیع التکالیف من الصلاة و الصوم و سائر العبادات مرفوعة عن أهل الجنّة.
فکذا بلدکم کأنّ الصلاة و الصوم و جمیع العبادات مرفوعة عنکم!!😁😁😁
ثمّ قال للقارئ:
انهض و اذکر مصیبة الحسین (علیه السلام) و نزل من المنبر [۳] .
----------
[۳]: قصص العلماء: ۱۹۰.
@daremtedadghadir
⭕️ آزادی به سبک پهلوی! حضور دانشآموز و دانشجو با چادر ممنوع!!!
دستور هویدا به وزیران آموزش و پرورش و علوم و آموزش عالی جهت جلوگیری از حضور دانشآموزان و دانشجویان با حجاب چادر در کلاسهای درس و جلسات امتحانات مدارس و دانشگاهها
@daremtedadghadir
🍀 «حکایتی زیبا از یکی از افسران ارتش»
*📢 تابستان 1363 در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندمهايشان بودند *
*📌 فرماندهي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندمهاي آن پيرزن را درو كنيم. *
*✊ به او گفتم: چه بهتر از اين! شما برويد گروهان خود را بياوريد تا با آن پيرزن صحبت كنم. جلو رفتم *
*🎖️ پس از سلام و خسته نباشيد گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بيرون برويد تا به كمک سربازان گندمهايتان را درو كنيم. شما فقط محدودهي زمين خودتان را به ما نشان دهيد و ديگر كاري نداشته باشيد *
*🎙️ پيرزن پس از تشكر و قدرداني گفت: پس من ميروم براي كارگران حضرت فاطمهي زهرا(سلام الله عليها) مقداري هندوانه بیاورم *
*⌚ ما از ساعت 9 الي 11/30 صبح توسط پانصد سرباز تمام گندمها را درو كرديم.بعد از اتمام كار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند. من هم از اين فرصت استفاده كردم *
*⁉️ و رفتم كنار پيرزن، به او گفتم: مادر چرا صبح گفتید ميروم تا براي كارگران حضرت فاطمه(سلام الله علیها) هندوانه بياورم. شما به چه منظور اين عبارت را استفاده كرديد؟ *
*☀️🌸 گفت : ديشب حضرت فاطمهي زهرا(سلام الله عليها) به خوابم آمد و گفت: چرا كارگر نميگيري تا گندمهايت را درو كند ديگر از تو گذشته اين كارهاي طاقتفرسا را انجام دهي *
*☀️🌹 من هم به آن حضرت عرض كردم: اي بانو تو كه ميداني تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسيده است و درآمدمان نيز كفاف هزينه ی كارگر را نميدهد، پس مجبوريم خودمان اين كار را انجام دهيم *
*☀️ بانو فرمودند: غصه نخور! فردا كارگران از راه خواهند رسيد. بعد از اين جمله از خواب پريدم*
*📌 امروز هم كه شما اين پيشنهاد را داديد، فهميدم اين سربازان، همان كارگران حضرت ميباشند. پس وظيفهي خود ديدم از آنها پذيرايي كنم *
*💧 بعد از عنوان اين مطلب، ناخودآگاه قطرات اشك از چشمانم سرازير شد و گفتم: سلام بر تو اي دخت گرامي پيامبر(سلام الله عليها) فدايت شوم كه ما را به كارگري خود قابل دانستي *
راوی : سرگرد مسلم جوادي منش
منبع: كتاب نبرد ميمك، احمد حسينا، مركز اسناد انقلاب اسلامي
*~_درود خدا بر بانوی دو عالم*
*جان عالم به فدایت 💐💐
قرارگاه مرکزی راهیان نور ارتش
🍀 «حکایتی زیبا از یکی از افسران ارتش»
@daremtedadghadir