جعبه پاندورای هاشمی!
فائزه هاشمی در گفتوگو با یورو نیوز، خواستار پیگیری مرگ مبهم اکبر هاشمی رفسنجانی و پلاکارد تجمع طلاب در مدرسه فیضیه قم، از سوی دستگاههای امنیتی و شورای عالی امنیت ملی شده و همزمان فاطمه هاشمی نیز در مصاحبه با ایسنا ضمن اشاره به تابلونوشت تجمع طلاب در قم گفته: تابلو «استخر فرح» ابهامات در مورد مرگ مشکوک پدرم را که تاکنون بیپاسخ مانده است، قوت میبخشد.
هر چند ژاژخائی فرزندان هاشمی به بهانه آن «تابلونوشت بیمُسما» قابل فهم است و می توان این را در ژانر مسئلهسازیها و هزینه افزائی های مطابق معمول این خانواده برای کشور تلقی کرد اما از سوی دیگر حال که ایشان بر دوباره خوانی پرونده مرگ پدرشان اصرار دارند خوب است از این فرصت استفاده شود و پرسش های بجا مانده و حرفهائی که هاشمی هرگز درباره آنها سخن نگفت نیز طرح و راستی آزمائی شود.
علی ایحال ادعاهای دیگری نیز درباره مرگ هاشمی رفسنجانی مطرح شده که تاکنون بدون پاسخ مانده (*)
گذشته از آنکه هاشمی تا قبل از مرگ نیز در مظان شائبه ها و اتهامات پنهان دیگری نیز بود که هرگز رسانه ای نشد!
ـ از جمله مفقود شدن معنادار رابرت لوینسون در اسفند ۸۵ و بایگانی شدن این پرونده از سوی آمریکائیها! و ارتباط سفر این مامور آمریکائی با اکبر هاشمی رفسنجانی!
ـ از جمله اینکه منابع غیر رسمی گفته اند لوینسون با پوشش ظاهری مامور بازنشسته اف بی آی وارد ایران شد و در واقع نماینده ارشد و تامالاختیار از جانب ارشدترین دولتمردان وقت آمریکا بود که یک سال بعد از روی کار آمدن احمدی نژاد با ماموریت ویژه و بمنظور مذاکره با هاشمی عازم ایران شده بود!
ـ از جمله آنکه همان منابع غیر رسمی ادعا کردند لوینسون با ورودش به ایران برخلاف «انتظار طرفین» در تور نیروهای امنیتی ایران افتاد و پروژه مزبور و فرد مزبور سوخت و هاشمی نیز «وارنینگ امنیتی» گرفت!
ـ از جمله اینکه دولتمردان آمریکائی که برای شهروندان بمراتب کم اهمیتتر خود در ایران سنگین ترین جنجال های رسانه ای را دامن می زدند در مورد لوینسون سیاست بی وقعی را اتخاذ کرده اند چرا که مانند ماجرای سفر مخفیانه مک فارلین به ایران در ۶۴ و مذاکرهشان با عقبه هاشمی رفسنجانی اکنون نیز مفتوح شدن پرونده لوینسون تا آن اندازه ظرفیت دارد که به یک جنجال رسانه ای و سیاسی بزرگ مُبدل شود!
ـ از جمله اینکه بعد از سوختن پروژه لوینسون، هاشمی مطرود نظام شد و به همین دلیل ایشان در «ماجرای ۸۸» (!) ریسک و خیز بلندش برای تصاحب قدرت را برداشت و بعد از آن «ناکامی بزرگ» مبتلا به افسردگی سیاسی منجر به خودکشی شد! (**)
علی ایحال باز شدن «پروژه هاشمی رفسنجانی» را می توان برای یابش چنین پرسش هائی استقبال کرد اما خانواده ایشان نیز جوانب احتیاط را رعایت کنند! این ماجرا می تواند حکم «جعبه پاندورا» را برای ابوی ایشان داشته باشد!
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
* ـ نگاه کنید به مقاله خانم دکتر «پرستو مروجی» و همچنین اظهارات سردار «سعید قاسمی» در فردای مرگ هاشمی:
https://bit.ly/2Lq4HyP
** ـ نگاه کنید به دو مقاله «خودکشی هاشمی» و «هاشمی قدیس یا ابلیس»
https://bit.ly/2kcjGCp
https://bit.ly/2lyge7z
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
بعدی!
روز گذشته ایالت محل اقامتم (آریزونا) آخرین سناتور بازمانده از نسل ریگانیسم را از دست داد.
مک کین کهنه سرباز جنگ جنایتکارانه آمریکا در ویتنام بود که مانند ریگان زبان دیپلماسیاش «سیاست مشت آهنین» بود و تندترین مواضع جنگ طلبانه علیه ایران را در سنای آمریکا عهده داری می کرد.
مک کین را سه سال پیش و تصادفی در محوطه یک «شاپینگ سنتر» دیدم وقتی مشتی ایرانی ـ بهائی مقیم ایالت وی را برای قدردانی از زحماتی که علیه ایران و جمهوری اسلامی کشیده در اسکاتسدیل میزبانی میکردند و شعار مشترک شان «سناتور مک کین ـ تشکر» بود!
جمهوری اسلامی و مردم ایران گوریلی جنگ طلب از منتهیالیه راست افراطی را که سالها چشم انتظاری مرگ ایران را می کشید، از دست داد !!!
ایرانیان طی ۴۰ سال گذشته گوریل های زیادی مانند مک کین را دیده اند که در مرگ جمهوری اسلامی بی تابی و چالاکی می کردند و و نهایتا مرگ ایشان را ولکامینگ کرد!
نفر بعدی کیست!؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
اطلاعیه کلاس آنلاین
پیرو پیشنهاد و درخواست برخی از دوستان جهت برگزاری کلاس آنلاین و با توجه به استقبال اولیه از این برنامه، به اطلاع دوستان می رساند در مرحله نخست ثبت نام تا سقف پنجاه نفر اقدام خواهد شد.
علاقه مندان بدین منظور رزومه خود را شامل:
اسم و فامیل، سطح تحصیلات، شهر محل اقامت و سن خود را به آدرس پائین این اطلاعیه ارسال فرمایند.
چنانچه ثبت نام بیش از ۵۰ نفر باشد . ضمن گزینش ۵۰ نفر اول دیگر عزیزان در فهرست رزرو برای «دومین دوره کلاس» منظور خواهند شد .
ـ کلاس ها یک ماهه و «در یک گروه تلگرامی» بوده که طی ۴ هفته و هر هفته دو جلسه و مدت هر جلسه یک ساعت و نیمه (مجموعا ۸ جلسه) و بصورت آنلاین در یک گروه اختصاصی برگزار می شود. (بعد از اتمام دوره در سفر آتی به ایران ترتیب برگزاری یک نشست با عزیزان داده خواهد شد)
بدیهی است بموقع ساعت برگزاری کلاس ها و گروه منعقده به ثبت نام کنندگان ابلاغ می شود.
ـ بمنظور امکان تداوم فعالیت و حضور فرهنگی و با توجه به فشارهای سنگین سیاسی و مالی در خارج از کشور نسبت به افرادی نظیر اینجانب که هم سو با جریانات انحلال طلب و ساختار شکن در خارج از کشور نمی باشند به تامین مالی در حد روشن نگاه داشتن این فعالیت های فرهنگی نیاز می باشد لذا برای ثبت نام اخذ شهریه خواهد شد که میزان آن بعد از ثبت نام اولیه به اطلاع دوستان خواهد رسید.
ـ کلاس شامل یک ساعت تدریس بصورت کارگاهی با مشارکت دانش پژوهان بوده و نیم ساعت آخر شامل بحث آزاد سیاسی پیرامون مسائل روز و پرسش های محتمل ثبت نام کنندگان است. (در قبال طی کردن این کلاس گواهینامه ای ارائه نخواهد شد)
سرفصل های تدریس در این دوره ذیل عنوان «مبانی انقلاب اسلامی» عبارتند از:
ـ تعریف انسان در اسلام و چیستی انسان در تراز انقلاب اسلامی
ـ رسالت حکومت در اندیشه دینی و چیستی جمهوری اسلامی
ـ تفاوت دمکراسی دینی با دمکراسی عرفی در جمهوری اسلامی
ـ شکاف سنت و شبه مدرنیسم در ایران
ـ آمریکا ستیزی یا ایران ستیزی
ـ مفهوم بحران هویت در ایران بعد از انقلاب
ـ نارسائی های اجتماعی در ایران بعد از انقلاب.
ـ لازم به ذکر است خواهم کوشید بموازات کلاس در جلساتی فوق برنامه نیز مهمان مدعو داشته باشم (اعم از موافق یا مخالف) تا بدینوسیله یک بحث چالشی و مفید را برای دانش پژوهان تمهید نمایم.
مستدعی است دوستان علاقه مند در این مرحله موارد درخواستی جهت ثبت نام شامل اسم و فامیل و سطح تحصیلات و نوع تحصیلات و شهر محل اقامت و سن خود را به آدرس زیر ارسال فرمایند تا در مرحله دوم، مراتب خدمت شان ارسال و اطلاع رسانی شود.
آدرس ثبت نام ⬅️ @DariushSajjadi ➡️ در تلگرام
و یا ایمیل : dariushsajjadi@yahoo.com
با تشکر ـ داریوش سجّادی
@dariushsajjadi44
حسن ها!
ابولحسن بنی صدر زیرکانه ابتدا به ملاقات امام رفت و بعد ازخروج بلافاصله خبر از نامزدی ریاست جمهوریش داد تا القا کند با رضایت امام نامزد ریاست جمهوری شده!
حسن روحانی هم بشیوه سلف اش وقتی در مجلس برای پاسخگوئی حاضر شد همان ابتدا خبر داد از ملاقات با رهبری می آیم و ان شاالله اوامر ایشان را اینجا بتوانم لحاظ کنم! و بدین ترتیب متوسل به همان ترفند بنی صدر شد:
هزینه کردن از رهبری با پناه گرفتن در قفای رهبری! تا بدینوسیله هم متحدینش را مجاب کند که اگر حرفی نزدم بفرموده حرف نزدم ! و مخالفینش در مجلس را نیز برای مخالفت با خود ماخوذ به حیا کند تا به حرمت رهبری با ایشان مدارا کنند!
@dariushsajjadi44
من کنت مولا فهذا علی مولا
حلول عید ولایت و امامت را محضر همهی شیعیان
تبریک و تهنیت عرض می نمایم
چگالی روحانیت!
حواشی توهین علی مطهری در نشست گلپایگان به یک شهروند معترض حائز آسیب شناسی است.
قبل از ملامتآمیز بودن توهین علی مطهری به آن شهروند، ژاژگوئی بی شعورانه آن روحانی میزبان علی مطهری در همان نشست و به همان شهروند است که حائز شماتت است!
علی مطهری با آن ادبیات «برند» شده اما آنچه نامانوس و بلکه نامقبول است ادبیات میزبان مطهری است که در لباس روحانیت، بی شرمانه به شهروند معترض می گوید: عکس اینو بگیرید. می کنمش تو گونی!
روحانی مزبور ظاهرا متوجه نیستند چنین ادبیاتی در شان امانتداران لباس رسول الله نیست.
عکس گرفتن و در گونی کردن شهروند معترض اختصاص به محافل خفیه با ادبیات خوفیه دارد.
اساسا شما غلط می کنید در چنان لباسی و با چنین ادبیاتی با یک شهروند معترض کلامت می کنید!
این نظام و این انقلاب بدون صاحب و سرمایه نیست تا هر گند چاله دهانی بتواند با چنین کلامت پر سخافتی بر اعتبارش چوب حراج بزند!
شناسنامه این انقلاب همان امامی است که در کسوت رهبری انقلاب در پی شکایت یک شهروند معمولی احضاریه دادگاه را اجابت کرد و برخلاف شما نگفت ایشان را بکنند در گونی!
جناب آقای روحانی ـ مشکل شما قبل از آنکه ژاژخوائی بمنظور دلربائی از علی مطهری باشد بر هم خوردن چگالی «کسوت تان با مسلک تان» است.
مشکل شما آنست که چگالی حرفهتان توازن خود را از دست داده و وزن حجمیتان بر گرانش و گرویتی و ثقل کلامیتان فائق آمده!
چاق شده اید و رسالت تان را گم کرده اید!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
شکنجه اشتباه نیست!
شیرین ترین واکنش به پاسخگوئی حسن روحانی در مجلس تعلق به محمد محمودی دبیر پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی دارد که به سنت مالوف بسآمد جمیع تحولات در کائنات را محصول حُسن تدبیر مرحوم هاشمی رفسنجانی می داند!
محمودی این بار نیز وفادارانه در حق مقتدای خود اهمال نکرده و رفتار روحانی در مجلس را درس پس دادن ایشان از آموخته های «هاشمی کبیر»! تلقی کرده و نوشته:
نمایش روحانی در مجلس یادآور روزهای میدانداری با ریشهها در کشور بود که شخصیتهایی همچون آیتا... هاشمی آماده بودند تا به اشارتی از همه چیز خود بگذرند تا گزندی بر دامن انقلاب و کشور ننشیند ... روحانی در مجلس شبیه هاشمی، زخم خورد و زخم نزد تا دوباره یادمان بیاورد که فرق با ریشهها و بیریشههای انقلاب چیست؟
ظاهرا برای محمودی ثقل زمین آنجاست که هاشمی آنجاست!
هاشمیستائی ایشان قرینه دانش آموز بدشانس و تنبلی است که برای امتحان جغرافیا تنها افغانستان را خوانده بود و در پاسخ به پرسش جغرافیای پاکستان زیرکانه گفت:
پاکستان کشوری است در جنوب افغانستان . پایتخت افغانستان کابل است و حکومت اش جمهوری است و الی آخر!
دانشآموز رند در پاسخ به پرسش دوم نیز که جغرافیای ایران بود باز هم خود را نباخت و گفت:
ایران کشوری است در غرب افغانستانی که پایتخت اش کابل است با بیش از ۶ میلیون جمعیت و الی آخر!
آموزگار نیز که از پاسخ دانشآموز کلافه شده بود این بار جغرافیای سوئیس را پرسید و پاسخ شنید:
البته سوئیس هیچ مرزی با افغانستان ندارد اما این کشور برخوردار است از قومیت و نژادهائ پشتو و تاجیک و هزاره و ازبک و الی آخر!!!
شیدائی و شوریدگی وعاشقانه های محمودی در توصیف «هاشمی کبیر» تداعی عاشقانه «شکنجهگر» روزبه بمانی است که ظاهرا هر دو را در توصیف معشوق شان به این همانی رسانده تا جائی که بتوانند آلام خود را با آن سروده آرام کنند و به اتفاق بخوانند:
رو به تو سجده میکنم دری به کعبه باز نیست
بس که طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست
به هر طرف نظر کنم، نماز من نماز نیست
مرا به بند میکشی از این رهاترم کنی
زخم نمیزنی به من که مبتلاترم کنی
از همه توبه می کنم بلکه تو باورم کنی
قلب من از صدای تو چه عاشقانه کوک شد
تمام پرسههای من کنار تو سلوک شد
عذاب میکشم ولی عذاب من گناه نیست
وقتی شکنجهگر تویی، شکنجه اشتباه نیست!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
خجسته میلاد هفتمین پیشوای خیر و خوبی
هفتمین قافله سالار کاروان صبر و شکیبایی
امام موسی کاظم علیه السلام مبارک باد
خزر را چند فروختی؟
چالش عوامانه «خزر رو چند فروختی؟» نزدیک ترین نمونه از مظلومیت سیاست در زمین عوامزدگی جماعتی است که به سنت مالوف بدون کمترین شناخت از «حقوق بین المللی دریاها و قوانین مترتب بر آبهای سرزمینی» یک شبه دچار عرق ملی شده و سنسورهای وطن دوستی شان آمپر چسباند!
صرف نظر از توافقات اولیه در کنوانسیون رژیم حقوقی «خزر» (!) نکته حائز اهمیت دفاع کاریکاتوری از محروسه جغرافیائی ایران توسط مدعیانی است که فاقد کمترین سواد جغرافیائی بوده و با الفبای سیاست نیز ناآشنایند.
ایشان همان جماعتی اند که برای اندکی جابجائی نقطه فارس در گزاره خلیج فارس مبتلا به رعشه و تشنج عضلانی می شوند اما همین جماعت سالها است که دریای شمالی ایران را در بی سوادی محرز و با «افتخار» بنام یکی از جنایتکارترین دشمنان تاریخی ایران انشاء و اقرار می کنند بدون آنکه بدانند خزری ها قوم یهودی تباری مستقر در سرحدات شمال غربی ایران بودند که سالها از ناحیه زیاده خواهیها و شرارتهای توسعه طلبانهشان جنگ های ایذائی متعددی را در آن منطقه به ایران تحمیل کردند.
علی رغم این عموم ایرانیان در یک مخنثی ملی دریای شمالیشان را «خزر» می نامند و طرفه آنکه بجز ایرانیان بقیه ملت های جهان دریای شمالی ایران را به درستی «کآسپین» می خوانند!
کآسپین در واقع تلفظ نام اصلی دریای شمالی ایران است که زمانی دریای «قزوین» نام داشت و قزوین در گردش زبان فرنگی ها «کَسپین» خوانده میشد و بمرور مُبدل به کآسپین شد!
سیاست که بیش از حد همگانی شود، لاجرم کمدی هم می شود!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
حاجی ـ سنگ رو بزن به گوشیت!
جمره اون گوشی و منیت و نیازت به ریا کردنه!
دغدغه دیده شدن توسط دوستات رو نداشته باش.
خدا باید ببینتت
چو تو بیرون شدی او اندر آید
به تو بی تو جمال خود نماید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
ما نمی جنگیم که چیزی به دست بیاریم! می جنگیم تا چیزی را از دست ندهیم!
پاسخ رئیس علی دلواری به یکی از همرزمانش که پرسید ما با انگلیسی ها می جنگیم که چی بدست بیاریم؟
.......
بمناسبت صد و سومین سالگرد شهادت رئیس علی دلواری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
فیلسوفان مُفلس!
(بازنشر به بهانه مطالبه استعفای حسن روحانی توسط حمید فرخنژاد)
از جمله تبعات عبرت آموز افزایش افسار گسیخته قیمت دلار مواجهه شدن با سلبریتی هائی بود که پیش تر در انتخابات ریاست جمهوری دچار جو زدگی شده و در خلسه «خویش دانائی» بر کرسی هدایت نشسته و شولای زعامت بر تن کرده و فیلسوف مآبانه امریه رای دادن به روحانی را برای توده های عوام صادر فرمودند و اینک تجدید نظر طلبانه هشتک «من پشیمانم» را علم داری می فرمایند.
سلبریتیان عزیز!
عرصه سیاست محل مناسبی برای بازیگوشی های مُبتهجانه شما نیست.
جناب آقای آرتیست اگر در فیلمی نقش فیلسوفی مُوقر یا سیاستمداری مُجرب را بازی میکنید تنها دارید ادای ایشان را در می آورید و این امر لزوما فیلسوف شدن یا سیاستمدار شدن یا دانای کل شدن و روشنفکر بودن شمایان را افاده معنا نمی کند.
درست است عرصه سیاست بی درب و پیکر است اما بی سر و صاحب نیست.
سیاست عمق و معنا و معرفت و مشقت های فوق تخصصی خود را می طلبد.
فوتبالیست مُحترم! آرتیست مُعزز! خواننده مُطنطن! سلبریتی مُعظم!
لطف کنید از این به بعد سیاست را به اهلش بسپارید و مُقدرات یک کشور را به پژمان جوگرفتگی خود و توهم سیاست دانی و خلسه همه چیزدانی های تان، مبتلا نفرمائید.
اقبال به اعتبار ریخت و قیافه و خوب لگد زدن به توپ و آوای خوش داشتن لزوما تالی سواد و فضیلت نیست.
بازیهای تان را بکنید اما سیاست را محل بازیگوشیهای تان نکنید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
پیروزی قبل از خودآگاهی ، فاجعه است!
ابولفضل قدیانی طی مقاله ای با چینش مفروضاتی، متقاضی برکناری آیت الله خامنهای شده است!
فهم قهرمان بازی جوانانه این «جوان دیروز» که در پیرانهسری سودای سربالا برداشته و شولای تهمتنی را باژگونه پوشیده، قابل فهم و تحلیل است.
تنها جای امام خالی است که زمانی در منشور روحانیت هشدار می داد : «حجّتیّه ایها دیروز مبارزه را حرام و دربحبوحه مبارزات، تلاش کردند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان رابه نفع شاه بشکنند و امروزانقلابی تر از انقلابیون شده اند»
خدابیامرز نیستند تا اینک ببینند: انقلابیون دیروز که زمانی علمدار چپ خط امامی بودند امروز با رضا پهلوی به این همانی رسیده اند!
کجای راه را اشتنباه رفتیم که اینک مبتلابه عرق ریزان این تب های تند شدیم!؟
براستی پیروزی قبل از خودآگاهی، فاجعه است!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
تراخم سیاسی!
ویدئوی وعده داده شده اسفندیار رحیم مشائی که پیش تر اولتیماتوم آن را داده بود اگر بازداشت شود منتشر خواهد کرد و در آن پرده از روی حقایق برخواهد داشت بالاخره روز گذشته و توسط محمود احمدی نژاد رونمائی شد.
علی رغم توقع اولیه سرتاسر ویدئو بر اساس یک توهم تهیه شده و صدر تا ذیل آن داستانی جذاب و تخیلی و بدون حتی یک فکت قابل استناد است و عنصر اصلی در این ویدئو تنها اتکای بر مظلوم نمائی است.
فرضیهای که سه تفنگدار ماجرا (مشائی ، احمدی نژاد و بقائی) تمامی اقدامات خود را بر روی آن بنا کردهاند متکی بر این باور است که حکومت از میزان محبوبیت ایشان نزد توده های گسترده مردم می ترسد و به همین دلیل ایشان را مبتلا به پرونده سازی در عدلیه کردهاند!
فرضیه ای وهم اندیشانه که در ۹۱ نیز منجر به قهر ۱۱ روزه احمدی نژاد شد با این تخیل که قهر ایشان منجر به برون ریخت افواج میلیونی ایرانیان دلباخته به ایشان خواهد شد!
ظاهرا ثلاثی احمدی نژاد ـ مشائی ـ بقائی اصرار وافری دارند تا مطابق نظریه «تکرار دو گانه تاریخی هگل» در حد فاصل تراژدی تا کمدی ، سهم کمیک تاریخ را بنام خود سند بزنند.
کمدی این ثلاثی از حیث محتوا قرابت نزدیکی با تراژدی سیاهکل دارد!
در سیاهکل نیز «چریکهای فدائی خلق» در ۴۹ با توهم برخورداری از پایگاه توده ای و خیزش انقلاب از میانه توده های روستائی، دست به اشغال پاسگاه ژاندارمری روستای سیاهکل زدند با این توهم که با فتح پاسگاه با استقبال و پیوست روستائیان به جنبش چریکی ایشان مواجه خواهند شد!
حماقتی که منجر به آن شد تا قبل از رسیدن قوای شهربانی همان روستائیان با بیل و تیشه به مصاف چریک ها رفته و ایشان را در قامت افراد شورشی مورد تهاجم و تعقیب قرار دادند!
ایشان متوجه نیستند نمی توان شولای خیرخواهی و معدلت برای نظام را بر تن کنند و هم زمان به مهتر نظام دهان کجی کنند و متقابلا توقع اقبال از توده هائی را داشته باشند که در تحلیل نهائی خود را سربازان ولایت می شمارند.
چنین فرجامی محصول تراخم سیاسی نزد سیاست پیشگانی است که توان خود را در دیدن واقعیت های دنیای سیاست از دست داده و دچار خودشیدائی شده اند!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44