گاها فک میکنم میزان غمی که قلبم تحمل میکنه خیلی بیشتر از ظرفیتشه و دلم میخواد با یکی تقسیمش کنم ..
حس میکنم چیزایی که تو مغز من میگذره تو مغز بقیه نیست ، و این باعث میشه بیشتر از همیشه احساس تنهایی کنم
دوست کسیه که میتونی همینجوری پیشش بشینی و لام تا کام حرف نزنی و کلیم بهت خوش بگذره!
🎥 forky ask a question
«گفتم: چند دقیقه این جا بنشین و
به من تکیه بده.
گفت: کارم از تکیه گذشته.
دلم میخواهد توی بغلت بمیرم.»