کاش این زندگي یه گزینهٔ لفت داشت، میزدیمُ
لفت میدادیم، تا انقدر به همهچي خودخوري
نکنیم، حرص نخوریم، گریه نکنیم، بغض
نکنیم، انقدر بهت فکر نمیکردیم .
انقدر افسرده نمیشدیم، حداقلش کمي لبخند
میزدیم، قهقهہ میزدیم، میرقصیدیم .
حداقلش قلبمون انقدر تو عذاب قرار نمیگرفت
انقدر خسته نمیشد، انقدر نمیشکست .
ما هممون یه معذرتخواهي به قلبامون خیلی
وقته كِ بدهکاریم، اونا تاوانِ اشتباههايِ ما رو
میدن، ولي بازم برای زندهموندنِ ما هرکاري
میکنن قدرشون رو بدونیم =)))).
شاید برگردي چیزي دُرست نشه، شاید نتونم قبولت کنم ولي نميتونم از تو گفتن رو ترك کنم !
من از مني مينویسم كِ گم شد، از گوشه اي میگم كِ با رفتن تو از قلبم کنده شُد، از حسِ تحقیري كِ با تمامم نتونستم نیمهي تو رو تکمیل کنم .
من یك بار تلاش کردمو انرژي منفي گرفتم، نزار دوباره تلاش کنم =)))).
915.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچئ دیگه جانگاوك کراش بود فصلِ اول
فصل دوم بدتر کراشتر شده .
من واقعاً نیاز دارم براي مدت زیادي بخوابم،
نیاز دارم مدتِ زیادي فکر نکنم .
نیاز دارم مدت زیادي هیچی نفهمم، هیچچیز
نشنوم، هیچ چیز نبینم، نیاز دارم مدت زیادي
نباشم .
این تن ِ من، پر از نقش و نگار جای زخمھ، كِ
هر کدوم تاریخی دارھ .
کتابِ تاریخہ این تنِ من؛ اما تا حالا دیدی كِ
جلویِ غریبهها نق و نالي از من بشنوی ؟
این جگر منو اگر تو بشکافۍ، هزاران زخم
جور وا جور توش هست .
حتي از زخمهای تنم بیشتر، خدا مارو خواسته
برايِ زخم خوردن و دم نزدن .