بارون میخوام؛
حقیقتا دیشب خیلی بارون بارید؛خیلی
هم تند میبارید و سرو صدا کرده بود.
ساعت ۲ شب بود یه آهنگ بیکلام پلی
کردم و گذاشتم کنار بالشتم.
ترکیب عجیبی بود:
.« اهنگبیکلام؛ نبودِ تو؛ باران ».
ولی بعد مدتی تونستم یه خواب خوب
به لطف بارون داشته باشم؛ با صداش
داشت آتیش دلتنگیهامو خاموش میکرد؛
و آروم سرمو نوازش میکرد و انگار میگفت:
عیبی ندارد خوب نباشی؛ تو خوب باش
خاموش کردن آتیش دلتنگیهات با من.
همینطور ك اینارو داشت به من میگفت
متوجه نشدم کی خوابم برده و وقتی بیدار
شدم هوا روشن شده بود و آفتاب داشت
میتابید؛ فکر میکنم میخواست بهم بگه
بعد هر بارون و طوفانی؛ یه آفتاب هست
که قرار بتابه.
سختترین چیزي ك در مورد خداحافظی
نوشته شد: دوري از تو آزارم میدهد؛ و
نمیتوانم به تو نزدیک بشوم.
به امید دیدار با تو خداحافظی کردم؛
امید باقی ماند و تو ناپدید شدی ..
𝗹𝘂𝗺𝗶𝗻𝗼𝘂𝘀.
خب .. یه ساله شدیم، و این خیلی قشنگه !💕 با اینکه یه سالِ پیشتم، ولی حس میکنم چندین ساله باهات زندگی
و بله ..
دو سال شد ك باهمیم؛ و این خیلی
خیلی قشنگه :)💕
خیلی چیزا پیش هم دیدیم؛ سختیها و
شادیها ؛ تو شرایط سخت اُمید هم بودیم.
تو شرایطی ك آدمای اطرافمون ترکمون کرده
بودن برای درد هم مرهم بودیم ..
حرفی باقی نمیمونه از قشنگیهات و
زیباییهات پس؛ دوست دارم🤍🫂!
https://eitaa.com/khat_khatii