و من این دستانم را هر کجا کہ گذاشتم
زیبا نشد، گفتم همان بهتر که در آغوشِ
تو باشد .
بگذار اینگونھ بگویم، گم شدھام و مرا سر
بازگشت نیست، بگذار در تو بمانم حتـٰے در
نقطہاۍ دور افتاده، آنجا که ساکنانش تنها
تو رو دارد .
- اگر روزی تو را نشناختم، چگونھ به یاد
آورمت ؟
+ به قلبت گوش کن ! او مرا بہ یاد خواهد
آورد . .
میلیونها نفر در آرزویِ جاودانگۍ بھ سر
میبرند در حالـے که نمیدانند با بعد از
ظهرِ بارانۍِ یک روزِ تعطیل خود چه
کنند ..