من بھ چشم خودم دیدم دستهای نوازشگري
را کهـ گلویم را فشار مۍدهند اشکھای شوقی
را کھ بغض میشوند صدای آرامی را که فریاد
میزد، آرامشی را که طوفان به پا کرد؛ من تو
را دیدم.
𝗹𝘂𝗺𝗶𝗻𝗼𝘂𝘀.
؛
-
شاید، شاید اگر شکستگۍ میان قلبهایمان
میانِ استخوانهایمان، میان دلهایمان و ..
نداشتیم هیچگاھ جوانھ نمیزدیم، شاید
اگر شکستگی نداشتیم هیچ نوری نبود کہ
از میان شکستگـے بر قلبمان بر دلمان بر
استخوانهایمان برخورد میکرد، گاهۍ
شکستگیهاست کہ ما را سرسبز و محو
زیبایی نور میکند.
ء
بهـ من گفت از دلتنگـےات بگو، گفتم: دلتنگۍ
یعني صدای محبوبت را بشنوی روی برگردانی
و کسی آنجا نباشد(:
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ــ ـــــــ اسپویلقسمت18کیمیاگرارواح،
وبلخرھقدرتاشبرگشت.
چنان یك کودک گریہ کردم، همانگونھ
خالی، همانگونہ بۍمعنی و بیدلیل،
زیرا کهـ من، خیلی بہ ناحق از تو دور
هستم.
리오 (RIO)RIO - Dimly[bts-music.ir].mp3
زمان:
حجم:
3.5M
برایآرامشعمیقتونموقعِخواب،
ـ ــــــــــــــ حتماگوشکنیم.
دردۍ کھ به استخونت رسید دیگهـ مهم
نیست چی میشه، دیگه از گریہ هم خبری
نیست، یھ سکوت عجیبو یه بغض میشه
همدمت .
ء
شبِ ستاره باران است و او با من نیست.
همینُ بس، جانم بہ از دست دادنش راضی
نیست، گویـے برای نزدیك کردنش نگاهم
بھ جستجويِ اوست، دلم او را میجوید
ولـے او با من نیست، عشق بس کوتاهاست
و فراموشۍ طولانی.