میخواهم ببینمت ! و در پس روزهایِ
سخت دوری تو را در آغوش بگیرم ؛
کھ هیچجا خانهی خود آدم نمیشود .
من هنوز، گاهـے یواشکی خواب تو را
میبینم، یواشکے نگاهت میکنم، صدایت
میکنم. بینِ خودمان باشد اما من . .
هنوز یواشکی تو را دوست دارم :)
فقط خدا میداند کھ چه دوستت دارمهایی
چھ دلم برات تنگ شدههایی و چه شببخیر
هایی زیرِ آوارِ غرورِ لعنتیمان دفن شدهاند !
و آغوشت، اندک جایی برایِ زیستن
اندک جایی برایِ مردن و گریزِ از
شهر است . .
________________
دلتنگ توام اندوھِ مرا نقاشـے کن ،
به تو میاندیشم در غم، پندار مرا
نقاشی کنـ 🚶🏼♂!