دلم میخواد داد بزنم میدونی چی بگم ؟
بگم چرا رفتي؟ چرا تنهام گذاشتي؟ چرا دنیا
رو روم خراب کردی؟ میخوام اینارو داد
بزنم و بگم؛ تو همون بودي كِ به من اُمید
دادی برای اینكِ بتونم زندگی کنم .
میخوام داد بزنم همهیِ دنیا بفهمن رفتنت
چقدر دردناكِ، اخه مگه الان وقتِ رفتن بود؟
چرا این دنیارو ترك کردی؟ مگه ما هنوز
به هم قول موندن نداده بودیم؟
چرا یهو رفتی، اخه من هنوز اخرین لبخندتو
فراموش نکردم =))))
جوري همه نسبت به من بیتفاوتن ك میترسم
یه روزي بی سروصدا رفتم هیشکي متوجه
نشه و این منو میترسونه.
رفیق؛ روزهای دیگري هم خواهد رسید و
چیزهای بهتری هم خواهد آمد، صداهایِ دیگري
هم شنیده خواهد شد، تو هم خواهی خندید
خواهـے خندید، تو هم، خواهی خندید
میدانم =)).
تلختر و سختتر از زخمي شدن، اجبار به
پنهان کردنِ اون هستش .
و اینكِ بقیه انتظار دارن جوري رفتار کني
كِ انگار هیچ مشکلي نداری .