تلختر و سختتر از زخمي شدن، اجبار به
پنهان کردنِ اون هستش .
و اینكِ بقیه انتظار دارن جوري رفتار کني
كِ انگار هیچ مشکلي نداری .
تو زندگیم بیشتر از خودي خوردم تا کسي ك
رابطم باهاش در مرزِ نابودي هست .
این خودي کی هست چی هست ؟ در واقع
تمامِ وجودت رو تشکیل میده، تمام تو رو
تشکیل میده و تو بخاطرِ اون زندهاي.
ولي همون خودي طوري خفت میکنه و طوري
تو رو زنده زنده میسوزونه ك تو تو تموم
زندگي ك کردی اون دردو نچشیدي.
این خودي چی هست کی هست =)))؟
اینك تو رفتي، یعنی با دستایِ خودت به
زندگیِ من پایان دادي، میخوام درکت کنم
ولي دارم نابود میشم=))).
دیدی بعضي وقتا یهو دلت میگیره ولي خودت
نمیدونی چرا ؟ آیا سنگینيِ همون حرفاییه كِ
به هیشکي نتونستی بزنی ؟