❤️ بِسمِ الله الرَحمن الرَحیم ❤️
إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ، وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ، وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ، وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ، وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى، وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً، كَلَمْحِ الْبَصَرِ، أَوْ هُوَ أَقْرَبُ، يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ، يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ، اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ، وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ، يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.
210.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@darmahzareghoran
🌸زیبـاترین حکمـت دوستی
🌷بہ یـاد هم بـودن است
🌸نه در کنـار هم بـودن!
🌷بنـام خـــدائی ڪه
🌸تنهـا دوستی هست ڪه...
🌷هـم بہ يادمـه...هـم كنـارمه...
🍃بِسـمِ الله الرَّحمـن الرَّحیـم🍃
🌸 الهـی بـه امیـد تـو 🌸
#زائران_مرقد_اهل_بیت_ع_مقام
#و_منزلت_خودشان_را_قدر_بدانند❗️
🌹میرزا اسماعیل دولابی:
✍هنگامی که #زائر در وطنش #قصد #عزیمت به سوی #مرقد هر یک از #اهل_بیت علیهم السلام میکند، صاحب آن مرقد #ملائکهای را به وطن آن زائر میفرستد تا او را #همراهی کنند.
💠🍃آن #ملائکه همراه با آن زائر به #زیارت میآیند و بعد از اینکه قصد #بازگشت نمود، همراه او میروند و او را به وطنش میرسانند و به خدمت صاحب مرقد بازمیگردند و ایشان به آنها دستور میدهند که در حرم بمانید و تا #قیامت از طرف آن زائر به #عبادت بپردازید.
📚مصباح الهدی؛ص ۳۱۲
@darmahzareghoran
┄┅─✵💝✵─┅┄
❤️امیرالمومنین علی علیه السلام:
✍کســی کـه به واسطــهی #پیــروی
#کورکورانه از مردم و #همرنگ شدن
با #جماعــت، امــری را انجـام دهد که
نافرمانـی و #معصیــت خداست اصلاً
دیــن نـدارد و #مشـرک اسـت..🍃
@darmahzareghoran
┄┅─✵💝✵─┅┄
🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃
💢آیت الله شیخ مرتضی حائری(ره) و وقایع شب اول قبر و فریادرسی آقا امام رضا(ع)
🌺آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) نقل می کنند:
🍃شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است.
بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم.
چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم.. حواسم بود که از دنيا رفته است.. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟!
🔹پرسيدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
🔰آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن...
وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل ميديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشهاي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي ميآيد؛ صداهايي رعبآور و وحشتافزا❗️
صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست ميکرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بيانتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک ميشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه ميکشيد و مانع از آن ميشد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف ميزدند و مرا به يکديگر نشان ميدادند❗️
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن.. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نميآمد. تنها دهانم باز و بسته ميشد و داشت نفسم بند ميآمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم
گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم....
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم..
صدايی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين..
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من ميآمد..
هر چقدر آن نور به من نزديکتر ميشد آن دو نفر آتشين عقبتر و عقبتر ميرفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند.
نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور؛
نوری چشم نواز و آرامش بخش..
ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نميتوانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ترک ميشدم و خدا ميداند چه بلايي بر سر من ميآوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند:
💫من علی بن موسی الرّضا هستم؛ آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبهاش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد❗️
@darmahzareghoran
┄┅─✵💝✵─┅┄
🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃
#یه_مقدار_فکر_کن_رفیق
#اگه_دوست_داشتی_از_امشب
#نماز_شب_بخون
#میرزا_جواد_آقا_ملکی_تبریزی
چگونه شخص عاقل راضی می شود خود را از اين همه فضيلت، محروم نمايد و خسارت و رذائل ديگر که نتيجه ترک #نماز_شب است آلوده کند؟!
چگونه شخص عاقل راضی می شود که شرافت مناجات با خداوند ملک جبار و لذت انس با او و لذت درخشش نور او و کرامت هم نشينی با او را به خاطر استراحت چند ساعت از شب، از دست بدهد؟!
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)💚 فرمود
«بهترين شما صاحبان عقل هستند.»
عرض شد
يا رسول الله!💚 صاحبان عقل چه کسانی اند؟
فرمود
«اهل #نماز_شب💚
هنگامی که مردم در خواب فرو رفته اند.»
(بحار الانوار، ج۸۴، ص۱۵۸)
#نماز_شب #نخوندن 👈 #بی_عقلیه
@darmahzareghoran
┄┅─✵💝✵─┅┄
#پای_درس_استاد
❤️خالص ترین عشق
@darmahzareghoran
┄┅─✵💝✵─┅┄
#تنبلی_و_بی_حوصلگی ۵۳
@darmahzareghoran
┄┅─✵💝✵─┅┄
@ostad_shojaeتنبلی و بی حوصلگی_53(1).mp3
زمان:
حجم:
12.21M
#استاد_شجاعی 🎤
تنبلیهای اجتماعی
که سبب به هدر رفتنِ ثروتهای کشوری چون ایران شده است، نتیجهی عدم شناخت انسانها از خودِ حقیقیشان است ...
چرا ما نتوانستیم خودمان را آنطور که شایسته است، به دنیا ثابت کنیم؟
@darmahzareghoran
┄┅─✵💝✵─┅┄
#ماجراهای_من_و_کودکم ۳۸
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@darmahzareghoran
┗━━━🍂━━
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج