#نااُمید🌱
دیپلم ماشین آلات کشاورزی را از دبیرستان شریعتی نجف آباد گرفت.
بعد در مغازه ی نجاری پدرش مشغول به کار شد.
شش ماه بعد،همراه گروه محمد منتظری برای کمک به چریک های فلسطینی به سوریه رفت.
این گروه ۴۵ روز در پادگان (حموریه) نزدیک دمشق آموزش نظامی دیدند تا اینکه به لبنان رفتند.
احمد عضو یکی از گردان های نظامی سازمان الفتح شد و بعد از چند ماه نا امید از فلسطینی ها برگشت ایران...
#ادامهدارد...💚
✨@darolmahdi313
بسماللهالرحمنالرحیم
صبغةالله
ومناحسنمناللهصبغة
ونحنلهعابدون🌸🌱
وچهزیباستـ
رنگِخداییداشتن💚
#حرف_خدا
#استورے
@darolmahdi313
دارالمهدی حبیب آباد🇵🇸🇮🇷
#شرحفقطغمتوست😔💔
•••
| دوست داشتـن آدم هـای بزرگ، انسـان
را بزرگ میکنـد و دوست داشتـن آدمهـای
نورانی بـه انسان ، نورانیت میدهد
اثـر وضعی محبوب، آنقدر زیاد است کـه
انسـان باید مراقب باشد مبـادا به افراد
بـیارزش علاقه پیدا کند ...
| استـادپنـاهیان🌱 |
@darolmahdi313
#شہیدانھ 🌱
بعد از دو هفته از شهادتش، ساکش به دستمان رسید وسایل داخل ساک را یک به یک دیدم و ساک را کنار اتاق گذاشتم.
در نیمههای شب ناگاه صدای اذان را شنیدم و از خواب پریدم. ساعت را نگاه کردم.
دیدم نیم ساعت به اذان شرعی مانده؛هیجان تمام وجودم را گرفته بود؛دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است؛ وقتی خوب دقیق شدم دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود؛ گرفتم، نگاهم به آن خیره شد...روی صفحه نوشته بود: «اذان به وقت حلب»
یک سالی از شهادت عباس میگذرد هنوز در خانه ما صدای اذان در سه نوبت به افق حلب پخش میشود یکبار دست بردم که حذفش کنم دلم نیامد با خود گفتم بگذار هر روز ندای الله اکبر در خانه طنین انداز شود تا مرهمی بر دل باشد. "💔🍂
[شهید عباس دانشگر]
✨@darolmahdi313