✨﷽✨
🌼چرا ما هرچقدر کار خیر و نیک انجام میدهیم؛ به مقام و درجات بالا نمیرسیم؟
✍️تا خودت پاک نباشی، پاک بهت نمیدهند. ظرفی که برای آب خوردن انتخاب میکنی باید پاک باشد. اگر من ظرف باطنم آلوده باشد، این توقع درستی نیست که از خدا پاکیزه بخواهم. باید با خودت قرار بگذاری به کسی پرخاش نکنی. ما زیارت میرویم، نماز جماعت میخوانیم، ماه رمضان روزه میگیریم، پس چه میشود که توفیق نداریم و پیشرفت نمیکنیم؟ وقتی بررسی کنیم میبینیم ریشه تمام مشکلات زبان است. با حرف کسی را میزنیم یا غضب و پرخاش میکنیم. آیت الله بهاءالدینی میفرمودند: پرخاش، برکات زندگی را میبرد.
کسی اول نامه خطاب به خواجه نصیر گفته بود: یا ایها الکلب ابن کلب (ای سگ، پسر سگ) فلان مسئله علمی چه طور است؟ خواجه نصیر هم در جواب نوشته بود که جواب مسئله این است و در آخر نامه نوشت: اما صحبت تو درباره سگ؛ سگ حیوانی است که چهار دست و پا راه میرود و بدنش از پشم پوشیده است. من دوپا هستم و آن طور نیستم و.. والسلام. تمام! نه پرخاشی نه غضبی! ما بودیم حداقل یه چیزی مینوشتیم در جوابش! یک خشم فرو خوردن، آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا میرساند. خیلی حرف بزرگی است.
من مومنی را میشناختم که آقا آنقدر این تلخ بود، میرفت تو مسجد تمام نوافل، تمام مستحبات انجام میداد. اما خانه که میآمد انگار اژدها وارد شده! چرا در این روغن باز است؟ چرا اینجا اینجوری است و.. فکر میکرد خودش ملائکه است، وقتی مُرد زن و بچهاش آرام شدند. اینجوری که آدم به خدا نمیرسد! هی هزار رکعت نماز بخوان بعد هم برو داد بزن؛ به هیچ جا نمیرسی! پس باید اول باطنمان پاکیزه شود تا رشد کنیم. پیامبر صلی الله علیه و آله: بدانید که خشم پاره آتشی در دل انسان است. مگر چشمان سرخش و رگهای گردنش را (هنگام خشم) ندیدهاند. هر کس چنین احساسی پیدا کرد، روی زمین بنشیند.
📚مفردات الفاظ قرآن، ص608
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#ابراهیم_هادی
#ازدواج
💫عصر یکی از روزها ابراهیم از سرکار به خانه می آمد . وقتی وارد کوچه شد نگاهش به پسر همسایه افتاد .
پسر با دخترجوانی مشغول صحبت بود . پسر ، تا ابراهیم را دید بلافاصله از دختر خداحاقظی کرد و رفت .
می خواست نگاهش به نگاه ابراهیم نیفتد .
چند روز بعد دوباره این ماجرا تکرار شد . دختر سریع به طرف دیگر کوچه رفت و ابراهیم در مقابل پسر قرار گرفت .
ابراهیم با لبخند همیشگی با پسرترسیده دست داد و گفت : ببین در کوچه و محله ی ما این چیزها سابقه نداشته ، من تو و خانواده ات را کامل میشناسم ، تو اکه واقعا این دختر رو می خواهی من با پدرت صحبت می کنم که ...
جوان پرید وسط حرف ابراهیم و گفت:
توروخدا به بابام چیزی نگو ، من اشتباه کردم ، غلط کردم و ...
ابراهیم گفت : نه منظورم رو نفهمیدی، ببین پدرت خونه بزرگی داره و تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستی ، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت می کنم . ان شاءالله بتونی با این دختر ازدواج کنی ، دیگه چی میخوای؟
جوان با سرپایین و خیلی خجالت زده گفت : بابام اگه بفهمه خیلی عصبانی میشه .
ابراهیم جواب داد : پدرت با من ، حاجی رو میشناسم . آدم منطقی و خوبیه .
جوان هم گفت : نمی دونم چی بگم . هرچی شما بگی . بعد هم خداحافظی کرد و رفت .
شب بعد از نماز ، ابراهیم در مسجد با پدر آن جوان شروع به صحبت کرد . اول از ازدواج گفت و اینکه اگر کسی شرایط ازدواج داشته باشدو همسرمناسبی پیداکند باید ازدواج کند .
در غیراینصورت اگر به حرام بیفتد باید پیش خدا جوابگو باشد . ابراهیم ادامه داد : حاجی اگه پسرت بخواد خودش حفظ کنه و تو گناه نیفته ، اون هم تو این شرایط جامعه، کار بدی کرده؟
حجی ک از شنیدن ازدواج پسرش اخم هایش در هم بود گفت : نه !
فردا نیز مادر ابراهیم با مادر جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد ...
بعد یک ماه آخر کوچه چراغانی بود و لبخند رضایت بر لبان ابراهیم .
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌱🌱🌱🌱🌱
#یک_داستان_یک_پند
✍ یکی از علما نقل میکند، در اصفهان وارد باغ دوستی شدیم که پیرمردی باغبان آن بود که سیمای بسیار زیبا و نورانی داشت.
🔹صاحب باغ او را بسیار تفقد و احترام مینمود.
🔸 گفت: من هر وقت بیمار میشوم دعای این پیرمرد مرا شفا میدهد.
🔹 نزدیک شدم به پیرمرد و گفتم: «وقتی این مرد مریض میشود چه میگویی که خدا شفایش میدهد؟»
🔸 پیرمرد گفت: «در دل شب، در #نماز_شب، دو رکعت نماز میخوانم و دست به دعا برمیدارم و میگویم خدایا تو #رزاق هستی و این مرد واسطهی رزق تو برای من و اهل و عیال من است. او را #عمری ده و از #بلا دورش کن؛ چون با مرگ او، من و خانوادهام به دردسر میافتیم؛ پس از فضل و #کَرمت این دردسر را بر ما راضی نشو.»
انسان اگر واسطهی رزق کسی شود، قطعاً دعای خیر آن فرد در صحت و عافیت و دفع بلا و طول عمر این #واسطِ_رزق، تأثیر دارد. حال این واسط رزق شدن به وسیلهی اشتغال یا دادن #صدقه مرتب و منظم بر ناتوانی باشد.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🔅 #پندانه
✍ انسانیت سخت نیست
🔹مرد جوانی پدر پیری داشت که در بستر بیماری افتاد. چون وضع بیماری پیرمرد شدت گرفت او را در گوشه جادهای رها کرد و از آنجا دور شد.
🔸پیرمرد ساعتها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفسهای آخرش را میکشید.
🔹رهگذران از ترس واگیر داشتن بیماری و فرار از دردسر، روی خود را بهسمت دیگری میچرخاندند و بیاعتنا به پیرمرد نالان، راه خود را میرفتند.
🔸شخصی از آن جاده عبور میکرد. به محض اینکه پیرمرد را دید، او را بر دوش گرفت تا به بیمارستان ببرد و درمانش کند.
🔹یکی از رهگذران به طعنه به او گفت:
این پیرمرد فقیر و بیمار است و مرگش نیز نزدیک، نه از او سودی به تو میرسد و نه کمک تو باعث تغییری در اوضاع این پیرمرد میشود. حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چه به او کمک میکنی؟
🔸آن شخص به رهگذر گفت:
من به او کمک نمیکنم، من دارم به خودم کمک میکنم. اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم، چگونه روی به آسمان برگردانم و در محضر خالق هستی حاضر شوم؟ من دارم به خودم کمک میکنم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔻حکایتی تکان دهنده از کرامات شیطانی:
🔹 عالم ربّانی مرحوم سید زین العابدین طباطبائی ابرقویی اصفهانی، از شاگردان عارف ربانی حاج شیخ محمد جواد بیدآبادی:
🔸قريب سي سال قبل مشرف شديم به عتبه بوسي كربلاي معلي و يكي از علماء كه گمان مي نمايم آقا شيخ عبدالهادي مازندراني بود از شاگردهاي مرحوم ميرزاي بزرگ شبي در ضمن صحبت ها فرمود كه در قديم ايام ديديم كه درويشي آمده و در گوشه اي از صحن منزل نموده و در كمال حزن و پريشاني شب و روز گريه مي كند و بدنش در نهايت ضعيف و رنجور شده بود. آنچه به او الحاح نمودند كه تو را چه مي شود درد خود را بروز نمي داد و مي گفت دردم دوا ندارد و مرضم علاج پذير نيست.
🔹 گفتند: چرا در حرم مطهر نمي روي و متوسل به حضرت نمي شوي؟ گفت: نمي توانم كه وارد حرم شوم و نمي توانم كه خود را تحت بقعه و قبه مباركه برسانم .گفتند: چرا نمي تواني؟ گفت: سرّش گفتني نيست و كارم در نهايت سختي است.
🔸عاقبت رندان كار كرده او را به منزل بردند و طعام و غذا به او خورانيدند و بالاخره او را وادار نمودند كه سرگذشت خود را بيان نمود .
🔹گفت: من در شيراز بودم و هواي درويشي به سرم افتاد خدمت درويش مرشدي رسيدم و از او استدعاي اسرار نمودم. گفت كه به اين آساني نيست زحمت ها دارد و خدمت هايي را بايد انجام دهی. گفتم كه هر زحمتي و هر خدمتي كه شرط اين راه است به سر و جان حاضرم . مرشد چهل روز مرا به رياضات شاقه وادار نمود.
🔸 بعد از انجام خدمت مطالبه مقصد نمودم مرشد گفت هيهات هيهات هنوز بايد دو اربعين ديگر خدمت كني تا سرّت دهند. گفتم حاضرم گفت بايد بروي بوشهر . در آن جا مرشدي در خارج شهر منزل دارد هرچه دستور مي دهد عمل نمايي.
🔹چهل روز هم در خدمت او به سر بردم. پس اظهار مزد و تعليم سرّ نمودم گفت: هيهات هيهات بايد چهل روز ديگر هم زحمت بكشي كه اين چله آخري مي باشد و بايد اين چله را در خرابات هندوستان به سر بري و مرشد كل در آنجا مي باشد و آن به اين نشان و بدين شمايل است.
🔸به هر زحمت و وسيله اي بود خود را به هندوستان رساندم و آن مرشد را پيدا كردم و چهل روز هم در خدمت او به رياضات شاقه مشغول شدم تا بعد از انجام خدمت اظهار بيچارگي خود نموده و مطالبه سرّ معهود كردم.
🔹گفت: الحق كه تو خيلي زحمت كشيدي و قابل اسرار گشتي ولي يك شرط ديگر در كار است كه بدون آن كار به انجام نخواهد يافت. بايد خود را جنب كرده و بيايي تا آنچه بايد بدهم به تو بدهم .
🔸به هر وسيله اي بود خود را جنب نموده و نزد مرشد رفتم. مرا تحسين نمود و گفت پيش آي و دهان باز كن. من دهان خود را گشودم
🔸به هر وسيله اي بود خود را جنب نموده و نزد مرشد رفتم. مرا تحسين نمود و گفت پيش آي و دهان باز كن. من دهان خود را گشودم آب دهان خود را در دهان من انداخت و گفت فرو بر. فرو بردم گفت چشم بر هم بگزار بر هم گذاردم پس گفت بدين سمت مثلا نگاه كن نگاه كردم تمام آن شهر و مردمانش در پيش چشمم جولان مي كردند.
🔹 بالجمله هر طرف نگاه كردم همه اشياء را ديدم . گفت بايد بروي و كار تو به سامان رسيد و اگر چنانچه اين جنابت را شكستي ديگر چيزي نمي بيني و به علامه كه فورا هم مي ميري.
🔸من قبول كرده و پي كار خود رفتم و سلطنت بر تمام دراويش پيدا كردم تا شبي كه خدم و حشم به خواب رفتند فكر مرا فرو گرفت كه اين چه كاريست كه من پيشه خود كرده ام و اگر چنانچه ناگهان اجل دررسيد جواب خدا را چه بگويم و يقين كه اهل جهنم مي باشم كه نه نمازي و نه روزه اي و نه زيارتي، به علاوه كه اين همه بندگان خدا را گمراه نمودم.
🔹 كم كم خوف مرا احاطه نمود با خود گفتم كه مي روم كربلا اگر كاري درست شود از مريضخانه حسيني (ع) درست مي شود و همان شب سر به بيابان گزارده تا خود را بدين وادي ايمن رسانيدم . حال كه آمدم مي بينم كه جنب هستم و نمي توانم وارد حرم شوم كه توبه و انابه نمايم و مرشد هم گفته كه اگر غسل كردي فورا مي ميري حال مانده ام حيران و سرگردان.
🔸رفقا گفتند برخيز برويم حمام و غسل نما و نترس كه نخواهي مرد، و آن مرشد شيطان بوده. به علاوه تو كه عاقبت بدين حال خواهي مرد پس اقلا با غسل مرده باشي. عاقبت او را به حمام بردند و غسل كرده و به حرم رفته و توبه نمود و يكي از صالحين گرديد.
گلزار فضیلت، رحیم قاسمی.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین.
https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🖤🖤🖤🖤🖤
💠درس هایی که باید از فاطمیه بگیریم
💎گریستن بانو حضرت زهرا سلام الله علیها بر رنج های امام زمانش
🌟حضرت امام صادق علیه السلام از قول پدرانش (علیهم السلام) فرمودند:
💎زمانی که حضرت فاطمه علیها السلام در حال احتضار بودند و وفاتشان نزدیک شد، شروع به گریستن نمودند. امیر المومنین علیه السلام فرمودند، ای بانوی من چرا گریه می کنی؟ حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند: بر آنچه بعد از من (از رنج ها و سختی ها) می بینی گریه می کنم.
📚بحار الانوار، جلد ۴۳، صفحه ۲۱۸
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
✅ ۸ راهکار اساسی برای افزایش صمیمیت بین والدین و فرزندان
1️⃣پدر و مادر به هیچ وجه فرزند خود را با دیگران مقایسه نکنند
2️⃣پدر و مادر شنونده خوبی برای فرزند خود باشند
3️⃣والدین باید از نصیحت و ارائه راه حل برای مشکلات فرزندانشان هنگامی که نوجوان مشغول صحبت است، خودداری کنند
4️⃣والدین زمانی را در طول روز برای صحبت کردن با نوجوان خود اختصاص دهند
5️⃣اگر نوجوان موجب ناراحتی پدر و مادر خود شد، آنها بدون اینکه او را خطاب قرار دهند، فقط احساس خودرا از کار او بیان ابراز کنند.
5️⃣والدین از پیشرفت فرزند خود تقدیر و نوجوان را با خودش مقایسه کنند، بدون اینکه نمرات و وضعیت سایر همسالان او را در نظر بگیرند
6️⃣والدین باید در خصوص مسائل پیش آمده در خانواده با فرزند خود مشورت کنند و مشکل را با ارائه وبررسی راه حلهای یکدیگر حل کنند.
7️⃣نقش تفریح و بازی با فرزندان را بسیار مهم بدانند
8️⃣احترام و محبت را دو کار اساسی در ایجاد صمیمیت بین خود قرار دهند
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
✔️ گاهی اوقات، خوبان که میخواهند کسی را به خود راه دهند، کاری میکنند که همه دستِ رد به سینهی او بزنند و طردش کنند...
🔻عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی🔻
🔸گاهی اوقات، خوبان که میخواهند کسی را به خود راه دهند، کاری میکنند که همه دستِ رد به سینهی او بزنند و طردش کنند. حتّی بعضی وقتها زمینهای فراهم میکنند که نسبت ناروا و تهمتی به او وارد شود که هیچ راه نفی و انکاری هم برای او باقی نماند و آن تهمت در مورد او کاملاً جا بیفتد و صحّت آن مسلّم شود و در نتیجه همه او را ترک کنند و منزوی نمایند. در این هنگام است که خوبان او را به خویش راه داده و خود را به او معرفی میکنند. شاهد این مطلب در قرآن، داستان حضرت یوسف و نحوهی رفتار ایشان در مورد برادر تنی خود، یعنی بنیامین است. حضرت یوسف برای این که بنیامین را نزد خود نگاه دارد، به دست خویش جام طلایی خود را در بار او قرار داد و مأمورانش ندا دادند که جام ملک گم شده است. برادران یوسف گفتند ما دزد نیستیم و برای خرابکاری به اینجا نیامدهایم، ولی وقتی یوسف بارهای آنها را تفتیش کرد و جام را از بار بنیامین بیرون آورد، برای بنیامین راه انکار و برای برادرانش راه نفی اتّهام و دفاع از او باقی نماند و همه تأیید کردند که بنیامین دزد است و دست رد بر سینهاش زدند. بنیامین زندانی شد و بعد از بازگشت برادرانش، یوسف او را به نزد خویش آورد و با هم بر سرِ یک سفره نشستند. پس اگر برای تو هم چنین وضعیّتی پیش آمد و همه دست رد بر سینهات زدند و طردت کردند، توجّه داشته باش که عزیز مصر، یعنی امام زمان علیه السّلام، برای اینکه کسی را به نزد خویش راه دهد، ممکن است چنین کاری با او بکند.
📚مصباح الهدی
#کاستیها_ابتلائات_غمها_نگرانیها
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌾🌾🌾🌾🌾
🌷 شروط حضرت امیرالمومنین علیه السلام برای پذیرش دعوت به مهمانی 🌷
منبرمتنی
⬇️ حضرت علي بن موسي الرضا به فرموده پدران بزرگوار خويش صلوات الله عليهم ، حكايت نمايد :
روزي از روزها يكي از دوستان اميرالمؤمنين ، امام علي عليه السلام حضرت را جهت ميهماني به منزل خود دعوت كرد.
🌷 حضرت امير عليه السلام فرمود : من با سه شرط دعوت تو را ميپذيرم .
ميزبان گفت: آن سه شرط چيست؟
امام علي عليه السلام اظهار نمود:
1⃣ اول: آن كه چيزي از بيرون منزل تهيه نكني؛ و براي پذيرائي خود و خانواده خويش را به زحمت و مشقت نيندازي؛ و به آنچه كه در منزل موجود است اكتفاء نمائي.
2⃣ دوم: آنچه در منزل ذخيره و آماده داري، تمام آن ها را مصرف نكني؛ بلكه با برنامه صحيح و در نظر گرفتن نفرات، مقدار لازم غذا تهيه گردد.
3⃣ شرط سوم: خانواده و اهل منزل در زحمت فوق العاده اي قرار نگيرد؛ و مبادا كه احساس نارضايتي در ايشان پيش آيد.
ميزباني كه حضرت را دعوت كرده بود عرضه داشت :
يا اميرالمؤمنين! آنچه فرمودي، مورد پذيرش و قبول است؛ و قول ميدهم غير از آنچه فرمودي برنامه اي نداشته باشيم.
و امام علي عليه السلام دعوت او را قبول نمود و به همراه يكديگر راهي منزل شدند.
📗 بحارالانوار ، ج ۲۷ ، ص ۲۵۵ ، به نقل از عيون الاخبار الرضا عليه السلام.
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
﷽
هنگام نداری آبروی شوهرت را نریز
دو سه روزی غذا در خانهٔ حضرت زهرا سلام الله علیها نبود. حضرت به امیرالمومنین علیه السلام هیچ نگفت، تذکر نداد. یک روز حضرت امیر علیه السلام مشاهده کرد که رنگ و روی حسنین علیهم السلام پریده و رنگ #صورت آنها نیست. معلوم شد که سه روز است غذا در خانه نبوده، امیرالمومنین علیه السلام به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: چرا به من نگفتی تا برای بچه ها یک چیزی تهیه کنم
فاطمه زهرا سلام الله علیها عرض کردند: پدرم در شب عروسی به من سفارش کردند که از شوهرت چیزی #تقاضا نکن. شاید نداشته باشد و از تو خجالت بکشد. من به وصیت پدرم عمل کردم.
چقدر خوب است که پدرها شب عروسی به دخترشان این مطالب رو بگویند. تذکر بدهند که اگر شوهرت وضع مالیاش خوب نبود ، به کسی نگو. آبروی شوهرت را نریز. صبرکن.
بعضی مادر زن ها هم عالی هستند. شنیدم زنی عصبانی شد واز خانه شوهرش #قهر کرد و به خانه پدر آمد. مادر او را راه نداد و گفت: برو زندگی کن! برو زندگی کن! رفت و زندگی کردند عالی، باهم خوب هم شدند.
بیانات آیت الله مجتهدی
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین.
https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD