eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
782 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه و پند آموز ✍پیر مردی تصمیم گرفت تا با پسر وعروس ونوه‌ی چهارساله خود زندگی کند. دستان پیر مرد می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست. پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدر بزرگ کاری بکنیم و گرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدر بزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد . بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد. هر وقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت. یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت:دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید! 🌟 یادمان بماند که : " زمین گرد است . . . " 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 👊 هلاکت هارون الرشيد ملعون در شب سوم یا چهارم جمادی الاُخری نقل است که هارون، جهت سرکوبی شورش رافع بن لیث به سوی خراسان حرکت کرد، امّا در بین راه بیمار شد و هنگامی که به طوس رسید بیماریش شدت پیدا کرد به گونه ای که بستری شد. یکی از روزها که از شدت بیماری در حال اغماء بود، ناگهان خبر دستگیری رافع بن لیث به وی رسید. رافع را به نزد هارون آوردند و بدنش را مانند قصابان که گوسفند را قطعه قطعه می‏کنند در مقابل هارون، پاره پاره کردند، و در همین لحظات بود که هارون نیز به درک واصل شد. مرحوم شیخ بهایی در «توضیح المقاصد»، شب چهارم جمادی الاخری را شب هلاکت هارون الرشید دانسته است(توضیح المقاصد، ص13)، اما مرحوم محدّث قمّی در «وقایع الایام» و «تتمّةالمنتهی»، شب سوم جمادی الاخری را شب مرگ آن ملعون گزارش می کند.( وقایع الایام، ص258/تتمةالمنتهی،ص227) آن ملعون در شب چهارم جمادی الاخری سال 193 هجری، بعد از 23 سال حکومت، در سن 45 سالگى به درك واصل شد. حضرت صادق علیه السلام از پدر گرامیش، حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: جابر بن عبدالله انصاری به من گفت: در لوحی که روز میلاد حسین بن علی علیه السلام از جانب خداوند متعال بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرود آمده بود، چنین نوشته شده است: يُدْفَنُ فِي الْمَدِينَةِ الَّتِي بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ ذُو الْقَرْنَيْنِ خَيْرُ خَلْقِي يُدْفَنُ إِلَى جَنْبِ شَرِّ خَلْقِي. (غیبت نعمانی، ص65) بهترین آفریده من (یعنی علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام) در شهری که بنده صالح، ذوالقرنین، بنا نموده است، در کنار بدترین خلقم (یعنی هارون) مدفون می گردد. به نقل مرحوم شیخ مفید، قبر هارون ملعون، هم اکنون در حرم حضرت رضا علیه السلام، و در پشت آن حضرت واقع شده است. (الإرشاد، ج ‏2، ص 271) در صلوات مخصوصه ماه مبارک رمضان که مرحوم سیّد بن طاووس در اقبال الاعمال نقل می کند، هارون الرشید، قاتل حضرت موسی بن جعفر علیه السلام معرفی شده است: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ، وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دَمِهِ وَ هُوَ الرَّشِيدُ.(بحارالأنوار، ج 98، ص109 به نقل از اقبال الاعمال) حضرت صادق علیه السلام در روایتی شریف، متذکر مقامات دنیوی همه حکّام جور، از جمله حکّام اموی و عباسی(نظیر هارون الرشید)، می شوند که حقوق و مقامات ائمه علیهم السلام را غصب کردند و می فرمایند: إنَّ لَنَا حَقّاً، ابتَزَّهُ مِنَّا مَعَادِنُ‏ الاُبَنِ.(رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج‏3، ص204) ما حقّی داریم که معدن های اُبنه آن را به فریب از ما گرفته اند. مرحوم سیّد نعمةالله جزائری در کتاب «رياض الأبرار» در ذیل این روایت می نویسد: «این روایت در مورد همه حکّام جور عباسی، اموی و غیر ایشان از مخالفین عمومیّت دارد. شیخ ما، صاحب تفسیر نورالثّقلین، کتابی در اثبات این حالت در همه خلفا واولاد ایشان با دلائل و اسناد تاریخی نگاشته است که در واقع تفصیلِ آن چیزی است که به صورت خلاصه در این حدیث بیان شده است.» (رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج‏3، ص204) در دعای قنوت حضرت عسکری علیه السلام نیز همین مقامات دنیوی برای همه حکّام جور و غاصب حقوق و مقامات ائمه اطهار علیهم السلام تبیین شده است: وَ ابْتَزَّ أُمُورَنَا مَعَادِنُ‏ الْأُبَن.( مهج الدعوات، ص64) معدن های اُبنه، به نیرنگ امر امامت ما را تصاحب کردند. اللهمَّ العَن هارُونَ بِعَدَدِ مَا أحاطَ بِهِ عِلمُک ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
⛔️⛔️⛔️نسل جوانمردان و لوطیها رو به زوال است. ؟ 🔷روزگاری نه چندان دور میادین ورزشی ایران جایگاه لوطیها و بامرامها بود،کشتی گیر و فوتبالیست و ...نداشت .میدان مسابقه برای ورزشکاران تقدس و حرمت داشت و البته که نخاله هایی هم بودند مانند شعبان جعفری یا همان شعبان بی مخ که مایه ی ننگ ورزشکاران ورزش باستانی بود. از قدیمی ترها که بپرسیم همه از به عنوان جهان پهلوان و جوانمرد نام می برند . می گویند :مردمی بود و شریک شادی و غم مردم وطنش . زلزله ی بویین زهرا که شد راه افتاد بی هیچ نوچه و خدم و حشمی ...نه رسانه ای داشت و نه مثل این روزها و اسطوره های دوزاری این نسل ،تو خالی بود که بخواهد شومن بازی در بیاورد. برایش یک شهر و یک ملت سنگ تمام گذاشتند ،مگر می شد دست یاری آقا غلامرضا را رد کرد؟؟ ♦️♦️آقا تختی را هیچ روزی نامه نگار و هیچ حزب و جناحی به آقایی لقب نداد . 🔻🔻مردمی که فرق مرد و نامرد را می شناختند و . مردمی که ادب و غیرت و مردم دوستی پهلوانشان را دیوانه وار دوست داشتند. مردمی که مثل برخی از امروزی ها فن و کشته مرده ی چشم و ابروی ستاره های سیاه و کثیف روزگار نبودند. 🔷بی مدال و یا قهرمان جهان بودن تفاوتی نداشت همه گاه او بود که می درخشید و نماد یک ملت بود . 🔴ورودش را به میادین ورزشی ممنوع کردند تا غبار فراموشی روی اسم بزرگش را فرا بگیرد ولی مگر می شد مردم جهان پهلوانشان را فراموش کنند و رسم معرفت در مقابلش به جا نیاورند.روزی بی سر و صدا وارد سالن هفت تیر فعلی شد و در گوشه ای نشست.برادر شاه که وارد سالن شد ،گوینده ی سالن با کلی تملق و عرض خانه زاد بودن خبر از ورودش داد ،چند لحظه ای مردم به اکراه دستی زدند.ناگهان در سالن ولوله ای شد و خروش جمعیت سالن را به لرزه انداخت ،آری این نام تختی بود که لرزه بر میدان انداخته بود و چه می کردند مردم برای بزرگمردی که همیشه کنارشان بود و نه در مقابلشان .آقا تختی اهل و بود نه مثل امروزیها خدایگان فخر فروشی و تکبر. ♦️پس از آقا تختی خیلیها سعی کردند خود را به جایگاه دست نیافتنی جهان پهلوان برسانند اما نشد .نمایش مروت و شو اخلاق و مردم دوستی بر پا کردند ،برایشان افسانه ها بافتند و نوشتند اما افسانه کی می تواند همنشین حقیقت شود؟؟!! همه ی آن پهلوان پنبه ها و بادکنهای باد شده یکی پس از دیگری ترکیدند و نزد خلایق ،رسوا شدند.از آن کشتی گیر مشهور تا آن وزنه بردار المپیکی،از آن ستاره ی کاغذی فوتبالیست تیم آبی تا آن موشک قرمزها ،همه و همه تنها اسم داشتند اما رسم ،هرگز. ⛔️نمی شود مردم را رنگ کرد شاید در کوتاه مدت بشود افکار عمومی را فریب داد با دروغ و تظاهر اما حقیقت را نمی شود همیشه پنهان کرد. 🔴چه خوب شد که آقا تختی نیست تا ببیند فلان کشتی گیر معروف و همیشه طلبکار و مظلوم نما ،تشک کشتی را بدل به عرصه ی عربده کشی و هل من مبارز طلبیدن کرده ... چه خوب که نیست تا ببیند که روزی در لباس آبی برای قرمزها کری میخواند حالا در لباس قرمز هواداران آبی را به فحش می کشد و رسانه ماله کشی می کند. 📛چه خوب شد که نیست تا ببیند تبدیل به شده و باز تیغ سانسور مانع نمایش و رسوایی میشود. 🔷🔷چه خوب شد نیستی بزرگمرد بی تکرار ایران در عرصه ورزش تا ببینی فلان لژیونر سردار نام فوتبال از بستر حرام ؛ طفلی را به وجود آورده و آنقدر هم شرف ندارد که حتی هزینه ی مالی گندی که زده را بپردازد... روحت شاد آقا تختی خوب شد نیستی تا ببینی فلان ستاره ی آبی ها ناموسش را وسیله ی خودنمایی کرده و مانور تجمل و داشتن برای هوادارانش می دهد اینها کجا و تو کجا ؟؟!! 💙❤نکته ی پایانی : همه ی اینها را گفتیم اما بی معرفتی است از خوبان و نیکمردانی یاد نکنیم که بی ادا و تکلف تلاش کردند محبوب باشند ،عزیزانی به مانند: رسول خادم ،فرشاد پیوس یا همان فرشاد آقای گل قرمزها،شاهین بیانی کاپیتان متعصب و وفادار آبیها،... و در نسل امروزی ورزشکاران هم می شود از نام برد خدا کند که رسانه و حاشیه یزدانی را از ما نگیرد. شادی روح پاک جهان پهلوان تختی فاتحه ای لطفا قرائت کنید. 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
💞همسرانه 💢لحن شما موقع صدا کردن همسرتان به او می‎فهماند که یک دعوا منتظرش است یا یک گفتگوی عاشقانه!! 💯💯سعی کنید بر روی آرامش لحنتان و نحوه‌ی گفتن کلمات بیشتر تمرکز کنید. 🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃 🔵 داستانی از حاج اسماعیل دولابی درباره واقعی 🔴 پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این جا را مرتب کنید تا من برگردم. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه می‌کرد می‌دید کی چکار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند... 🔸 یکی از بچه ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید 🔸 یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این جا را مرتب کند. 🔸 یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم. 🔸 اما آن که زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه جا را. می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد. هی نگاه می کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین جاست. توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم... 🌀 شرور که نیستی الحمدلله 🌀 گیج و خنگ هم نباش 🌀 نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن. خانه را مرتب کن تا آقا بیاید. 🌸 🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟 🌷اثر توکل🌷 امیرالمومنین على عليه السلام : اَلتَّوَكُلُّ عَلَى اللّه نَجاةً مِنْ كُلِّ سوءٍ وَ حِرْزٌ مِنْ كُلِّ عَدُوٍّ؛ توكل بر خداوند، مايه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است. 📚 بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 75، ص 79 ، ح 56. 🌷توکل عامل فراهم شدن اسباب🌷 امیرالمومنین على عليه السلام : مَنْ تَوكَّلَ عَلَى اللّه ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ وَ تَسَهَّلَتْ عَلَيْهِ الأَسْبابِ؛ هر كس به خدا توكل كند، دشوارى ها براى او آسان مى شود و اسباب برايش فراهم مى گردد. 📚 تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 197 ، ح 3888. 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
☘☘☘☘☘☘☘☘ 💚️زندگی زاهدانه حضرت علی (ع)💚 یکی از بزرگان عرب برای مهمانی نزد امام حسن مجتبی علیه السلام رفت و موقعی که سفره پهن کردند تا شام بخورند،یک دفعه مرد اظهار غصه و ناراحتی کرد و گفت: من چیزی نمی‌خورم. امام حسن-علیه السلام- به او فرمود: چرا چیزی نمی‌خوری؟ آن مرد عرض کرد: ساعتی قبل فقیری را دیدم اکنون که چشمم به غذا می‌افتد به یاد آن فقیر افتادم و دلم سوخت. من نمی‌توانم چیزی بخورم مگر این‌که شما دستور بدهید مقداری از این غذا را برای آن فقیر ببرند. امام حسن-علیه السلام- فرمود: آن فقیر کیست؟ مرد عرض کرد: ساعتی قبل که برای نماز به مسجد رفته بودم، مرد فقیری را دیدم که نماز می‌خواند. بعد از این که وی از نماز فارغ شد، دستمالش را باز کرد تا افطار کند. شام او نان جو و آب بود. وقتی آن فقیر مرا دید از من دعوت کرد که با او هم غذا شوم ولی من‌ که عادت به خوردن چنان غذای فقیرانه‌ای نداشتم،دعوت وی را رد کردم، حالا، اگر می‌شود مقداری از این شام خود را برای وی بفرستید. امام حسن مجتبی-علیه السلام- باشنیدن این سخنان گریه کرد و فرمود: او پدرم، امیرمؤمنان و خلیفه مسلمان علی-علیه السلام- است، او با اینکه بر سرزمینی بزرگ حکومت می‌کند، مانند فقیر‌ترین مردم زندگی می‌کند و همیشه غذای ساده می‌خورد. 📚( آیة الله شهید دستغیب/سید عبدالحسین/آدابی از قرآن/ص۲۸۲ ☘☘☘☘☘☘☘☘☘
✨﷽✨ ✍ روزی جوانی از پدرش پرسید: پدرم٬ تو از نظر دارایی مشکلی نداری و وضع مالی‌ات از من بهتر است. آیا دوست داری برایت عیدی بخرم؟ پدر٬ پسرش را به حیاط خانه، کنار درخت سیبی آورد و گفت: پسرم به‌نظرت من سالی چقدر هزینه‌ی این درخت سیب می‌کنم؟ گفت نمی‌دانم. گفت: اگر هر سال٬ از آب٬ کود٬ هرس و سمی که برای این درخت هزینه می‌کنم را حساب کنی 40 هزار تومان این درخت برایم هزینه دارد. می‌دانی هر سال 4 کیلو سیب هم به من نمی‌دهد! یعنی هر کیلو سیبش 10 هزار تومان برایم تمام می‌شود علاوه بر آشغال‌هایی که در خانه ریخته می‌شود. پسرم فکر می‌کنی من احمقم برای این درخت این همه زحمت می‌کشم و پولم را هدر می‌دهم؟ می‌توانم با 40 هزار تومان 20 کیلو سیب را بی‌زحمت و بی‌دردسر بخرم. پسر گفت: حتما حکمتی دارد٬ پدرم بگو. پدر گفت: من این درخت را برای خوردن سیبش نکاشتم برای این کاشتم که در پاییز چند تا سیبی بچینم؛ که محصول تلاش خودم است و خود پرورشش دادم. اگر تو برای من عیدی بخری درست است که من نیاز ندارم ولی لذتش مثل لذت چیدن سیب این درخت٬ برایم شیرین است. تو هم میوه یک عمر زندگی من هستی. پسر از شرم سرش را به زیر انداخت و رفت. آری، اگر پدر و مادری داریم که حتی وضع مالی‌شان خیلی عالی است؛ صله‌رحم٬ هدیه و عیدی دادن را فراموش نکنیم٬ ما محصول و میوه و سیب دل آن‌ها هستیم. این میوه مزه‌اش به خوردنش نیست بیرونم ارزان‌تر می‌فروشند مزه‌اش در دست پرورده بودن خود انسان است. 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
✨﷽✨ ✍ مردی شب‌ هنگام قبل از سپیده دم در ساحل دریا نشست و کیسه‌ای پر از سنگ یافت. پس دستش را داخل کیسه برد و سنگی از آن برداشت و به دریا انداخت. از صدای سنگ خوشش آمد که در دریا فرو می‌رفت لذا سنگی دیگر را برداشت و به دریا انداخت و همین‌طور به انداختن سنگ‌های داخل کیسه به دریا ادامه داد چرا که صدای سنگ‌ها به هنگام افتادن در آب ، این مرد را خوشحال می‌کرد و او را به وجد می‌آورد. به کارش ادامه داد تا اینکه هوا رو به روشنایی نهاد و معلوم شد در کیسه‌ای که کنارش قرار داشته فقط یک سنگ باقی مانده است. هوا کاملا روشن شد و آن شخص به سنگ باقیمانده نگریست و دید که یک جواهر است و متوجه شد تمام آنهایی که قبلا به دریا انداخته و فکر کرده سنگ هستند جواهر بوده‌اند! لذا پیوسته انگشت پشیمانی خود می‌گزید و به خود می‌گفت : چقدر احمق هستم که آن همه جواهر را به دریا انداختم و فکر می‌کردم که همگی سنگ هستند آن هم بخاطر اینکه از صدای افتادن آنها در آب لذت ببرم!! به خدا قسم اگر از ارزش آنها باخبر بودم حتی یکی از آنها را نیز از دست نمی‌دادم. ☘ همه ما مانند آن مرد هستیم : 👌 کیسه جواهرات همان عمری است که داریم ساعت به ساعت به دریا می‌اندازیم. 👌 صدای آب همان کالاها، لذتها، شهوتها و تمایلات فناپذیر دنیا است. 👌 تاریکی شب همان غفلت و بی‌خبری است. 👌 برآمدن روشنایی روز نیز آشکار شدن این حقیقت است که هنگام آمدن مرگ، بازگشتی در کار نیست، 👌 لذا از همین الآن بیدار شو و اوقات گرانبهای همچون جواهر خود را بدون فایده از دست نده چرا که پشیمان می‌شوی و پشیمانی هم سودی برایت ندارد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 📚رحمت خدا شخصی نزد عارفی دانا رفت و از سختی‌های زندگی برایش گفت: ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻧﻤﯿ‌ﮑﻨﻢ؟ چرا با وجود تلاش فراوان به اقتدار نمی‌رسم؟ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ ! عارف پاسخ ﺩﺍﺩ: ﺁﯾﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ‌ﺍﯼ؟ زمانی که ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ خداوند ﺁﻓﺮﯾﺪ، ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ کرﺩ … ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺳﺮﺧﺲ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎک ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺭﺷﺪ ﻧﮑﺮﺩ … خداوند ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﮑﺮﺩ، ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﺳﺮﺧﺴﻬﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺒﻮﺩ ... ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﻮﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻣﺒﻮﻫﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ ... ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﺶ ﺍﺯ ﺳﺮﺧﺲ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺭﻓﺖ. ﺁﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﯾﺸﻪ‌ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻗﻮﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ! ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﻮﺩﯼ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﻣﯿ‌ﺴﺎﺧﺘﯽ؟ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ به اقتدار ﺧﻮﺍﻫﯽ رسید 🔹از رحمت و برکت خداوند هیچوقت نا‌امید نشوید 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟 ✍به خودت حالی کن که نباید هیچ تصوری از آدم‌ها داشته باشی، آدم‌ها پیش‌بینی‌ناپذیرتر و تغییر پذیرتر از آنی‌اند که قابل تصور باشند. 🌱به خودت حالی کن حضور هر آدمی در زندگی‌ات موقتی‌ست تا زمان رفتنشان که رسید، احساس پوچی و طردشدگی نداشته‌باشی. 🌱باید با نظرات مخالف خودت کنار بیایی، که جهان و اتفاقات، بزرگ‌تر و بی‌شمارتر از آنی‌اند که تمام آدم‌ها، به‌ یک چیز واحد فکر کنند و نظرات مشابهی داشته باشند. 🌱به خودت حالی کن که افسوس خوردن، چیزی را درست نمی‌کند، باید برای بهبود حالت، دست به کار شوی. 🌱به خودت حالی کن ما قوی می‌شویم از همان‌جا که ضعیف شدیم، و رشد می‌کنیم، از همان‌جایی که زخم خوردیم. 🌱به خودت حالی کن که هر چیزی در جهان ممکن است مشابهی داشته‌باشد، اما از تو فقط یکی در جهان هست، خودت را دوست داشته‌باش، با ساده‌ترین اتفاقات و رفتارها نرنج، و برای رشد و تعالی اخلاق و باور و هویتت، بجنگ... 🌱به خودت حالی کن که آینه‌ها دوست‌داشتنی‌اند... باید برای خوشحالی آدمِ ایستاده در آینه، تلاش کنی... 🌟💫🌟💫🌟💫💫🌟💫🌟💫🌟