eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
786 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ⁉️ عــطیــه رو می‌شـناسـین؟ ⬅️ جالبه بدونید اسم عطیه رو حضرت علی(ع) انتخاب کرد. عطیه‌ عوفی یکی از دوستداران حضرت علی، دانشمند، مفسر و اسلام‌شناس عصر خودش بود جوری که حتی اهل سنت هم او رو مورد اعتماد میدونستن و تاییدش میکردن. اون تفسیر قران رو در پنج جلد نوشته و از شاگردان ابن عباس بود. ✔️ خطبه فدک رو برای پسر امام حسن نقل کرده و در زیارت اربعین با جابر‌ عبدالله انصاری بود و اولین زائر اربعین محسوب میشه. ♨️ زمانی که حَجاج ابن یوسف به فرمانروایی رسید، دستور داد عطیه رو دستگیر کنن و به نزدش بیارن. 💢 حجاج رو به عطیه کرد و ➕ گفت: میدونی در زمان حکومت من، بردن اسم علی(ع) جرمه؟ ➖ گفت: میدونم. ➕ میدونی در زمان من کسی پسربچه دنیا بیاره و اسم بچه‌‌شو علی یا از مشتقات علی بذاره جرمه؟ ➖ گفت: میدونم. ➕ میدونستی کسی اگه حتی تو چاردیواری خونه‌ش فضائل علی رو برای خانواده‌ش بگه، من اون خونه رو بر سرش خراب میکنم؟ ➖ گفت: میدونم. 🔴 حجاج با چکمه لگد زد تو صورت عطیه و گفت پس تو غلط میکنی تو این فضا، فضایل علی رو میگی... صورت عطیه پرخون شد و دماغش شکست. ⚔ حجاج گفت الان میدم صورت و سرتو بتراشن و گردنتو بزنن. عطیه هیچی نگفت... یه کم که حجاج آروم‌تر شد، گفت: اما اگه یه کاری بکنی از خونت می‌گذرم. ♦️ عطیه گفت چه کاری؟ حجاج گفت: روز جمعه، تو شلوغی مسجد، قبل از خطبه‌های نمازجمعه، بری بالای منبر جلوی همه مردم علی رو لعن کنی. ❗️عطیه گفت باشه این کارو انجام میدم. حجاج گفت واقعا؟ عطیه گفت: بله بالاخره حفظ جون واجبه. 📣 حَجاج دستور داد جارچی‌ها جار بزنن همه جمعه بیان نمازجمعه، که عطیه میخواد علی رو لعن کنه.... ⬅️ تاریخ نوشته: اون روز خونه‌ها خالی از سکنه شده بود و همه اومده بودن نمازجمعه. وقتی عطیه از پله‌های منبر میرفت بالا، مردم جیغ میزدن. گریه میکردن که عطیه نکن این کارو. ما حاضریم به جای تو جون بدیم، تیکه تیکه بشیم ولی تــو این کارو نکنی. 📍عطیه گفت واستین تماشا کنین. رفت بالای منبر... 📌 بعد از حمد و ثنای خدا، فریاد زد و گفت: پیغمبر فرمود خودم در عرش از خدا شنیدم گفت: عــلیٌ خــیر بــشر... 🔻 علی بهترین بشره، هرکس ابا کنه کافره... 📍و هیچ کس در این جمع مصداق این روایت نیس جز این ملعون، حجاج‌ابن‌یوسف... این کافره... 🔖 با این سخن عطیه، همه تکبیر گفتند و ذکر علی گرفتند.... ✂️ اما... حجاج دستور داد عطیه رو از منبر کشیدن پایین. موهای سر و محاسنش رو تراشیدن، زبون عطیه رو از پشت سر بیرون کشیدن... سرش رو بریدن و کنار منبر آویزون کردن... 🩸تا یه ماه جارچی‌ها جار میزدن، این پاداش کسیه که در زمان حجاج، بگه: عــلی خیر بشر... 💌 اینجوری پای علی وایستادن... 📈 الان ما راحت به عنوان شیعه زندگی میکنیم. الان راحت فضائل علی(ع) رو میگیم... ولے ڪتڪاشو اونا خوردن و جونشونوفدا کردن... اینجاس که عمیقا از ته دلمون میگیم: الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(ع)♥️ فقط‌حیدر‌امیرالمومنین‌است سلام الله علیه 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
ه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار"علیهم السلام" , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.🌷 📚 پیرامون غدیر دکتر علی هراتیان 💫حقانیت شیعه و غدیر خم 💐سلامتی و تعجیل در ظهور تنها وارث غدیر، آقا امام زمان"عجل الله تعالی فرجه الشریف " صلوات ✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨ 🔊📢 نشر حداکثری این پیام صدقه جاریه است.
📢 نشر حداکثری این پیام صدقه جاریه است. 🔹️🔸️روزی سلطان محمّد خدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست. 🔸️ آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند. 🔹️سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله. 🔸️در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت: جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.) 🔹️عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد. 🔸️سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند. 🔹️وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند. 🔸️علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش) خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست. 🔹️عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند : دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟! 🔸️سلطان گفت: او عالِم است. دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید. 🔹️آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟ 🔸️علامه گفت: رسولِ خدا "صلوات الله علیه و آله" از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام می‌کردند و خدای تعالی نیز فرموده است : (چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.) 💠از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است. 🔹️پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست. 🔸️پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟ 🔹️علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم"صلوات الله علیه و آله" را دزدید. 🔸️علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد. علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود. 🔹️احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر "صلوات الله علیه و آله"را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است. 🔸️علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند. 🔹️علامه گفت: پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند. 🔸️در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا"صلوات الله علیه و آله" حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند... 🔹️سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند. 🍃آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم(💎منظور آقا امیرالمومنین"علیه السلام" میباشد💎) که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا "صلوات الله علیه و آله" بود و از کودکی در دامان پیامبر"صلوات الله علیه و آله" پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا "صلوات الله علیه و آله"معرفی شد.❤ 🔸️سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود، پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟ علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید؟ سلطان گفت: نه! علامه گفت: در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. 🔸️🔹️ آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیع
‌•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• "احنف بن قیس" نقل می کند: روزی به دربار معاویه رفتم و دیدم آنقدر طعام مختلف آوردند که نام برخی را نمی دانستم. پرسیدم این چه طعامی است؟ معاویه جواب داد: مرغابی است ، که شکم آنرا با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و نِیشکر در آن ریخته‏اند. بی اختیار گریه ‏ام گرفت. معاویه با شگفتی پرسید: علّت گریه ‏ات چیست؟ گفتم به یاد علی ابن ابیطالب افتادم. روزی در خانه او میهمان بودم؛ آنگاه سفره‏ای مُهر و مُوم شده آوردند. از علی پرسیدم: در این سفره چیست؟پاسخ داد نان جو. گفتم شما اهل سخاوت می‏ باشید، پس چرا غذای خود را پنهان می ‏کنید؟ علی فرمود این کار از روی خساست نیست، بلکه می‏ ترسم حسن و حسین‏، نان ها را با روغن زیتون یا روغن حیوانی، نرم و خوش طعم کنند. گفتم مگر این کار حرام است؟ علی فرمود نه، بلکه بر حاکم امت اسلام لازم است در طعام خوردن، مانند فقیرترین مردم باشد که فقر مردم، باعث کفر آنها نگردد تا هر وقت فقر به آنها فشار آورد بگویند: بر ما چه باک، سفره امیرالمؤمنین نیز مانند ماست. معاویه گفت: ای احنف! مردی را یاد کردی که فضیلت او را نمی توان انکار کرد. 📚الفصول العلیه ، صفحه ۵۱ ‌ ‌ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
✨﷽✨ ✅حرف‌هایت را از صافی رد کن ✍شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت: گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت… 🔸همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟ 🔹آن شخص گفت: کدام سه صافی؟ 🔸همسایه گفت: اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟ 🔹شخص گفت: نه، من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است. 🔸همسایه سری تکان داد و گفت: پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده‌ای. یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، باعث خوشحالی‌ام می‌شود. 🔹گفت: دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند. 🔸همسایه گفت: بسیار خب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟ 🔹شخص گفت: نه، به هیچ وجه! 🔸همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌‌کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
✨﷽✨ ✍مردی مادر پیری داشت که همیشه از دست مادرش می‌نالید و مادرش به دلیل کهولت سن در بینایی و شنوایی و راه رفتن ضعف داشت. مرد که از زندگی کردن با او خسته شده بود به نزد شیخی رفت و به او گفت تا راه چاره‌ای به او نشان دهد. شیخ به او گفت: مادر توست و مراقبت از او وظیفه توست، او تو را بزرگ کرده و از تو مراقبت کرده. الان وظیفه توست که از او مراقبت کنی.مرد گفت: ده‌ها برابر زحمتی که برای بزرگ کردن من کشیده برای نگهداری او کشیده‌ام، هیچ منتی برای بزرگ کردن من ندارد که هرچه کرده بیشتر از آن برایش کرده‌ام و دیگر نمی‌توانم او را تحمل کنم مگر برای او پرستاری بگیرم. شیخ بعد از شنیدن سخنان فرزند مدعی به او گفت: تفاوتی مهم بین مراقبت‌ کردن تو و مراقبت کردن مادرت وجود دارد و آن این است که مادرت تو را برای ادامه زندگی بزرگ و مراقبت کرده و تو از او مراقبت می‌کنی به امید روزی که بمیرد. پس تا عمر داری هر کاری برایش کنی نمی‌توانی زحمات او را جبران کنی. 🔰قدر پدر و مادرمان را تا زنده هستند بدانیم و از آنها با حس محبت نگهداری کنیم نه با حس اجبار. راستی! اگر آنها زنده هستند همین الان فرصت خوبی است که حتی با یک تماس هم که شده جویای احوال آنها شویم. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
᪥࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐᪥ ‍ ‍ ‍ 💢 🔹 رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: امت من اصلاح نمی شود مگر آنکه امت من خود را اصلاح نمایند. از حضرت سؤال شد یا رسول‌الله ! چه کسانی خواص امت شما هستند؟ حضرت(ص) فرمود: طایفه اول ملوک پادشاهان و زمامداران، دوم علما، سوم کسانیکه عبادت می‌کنند و نمازخوان هستند و ظاهرالصلاح می‌باشند و چهارم تجار و کسبه. خدمت حضرت  عرض شد یا رسول‌الله این چهار طایفه را برای ما روشن کنید و بیان فرمائید آنچه درباره آنهاست. حضرت(صلی الله علیه و آله) فرمود: 👈طایفه اول کسانی هستند که در رأس مملکت و مردم هستند و باید تمام توجهشان را به مردم داشته باشند. 👈طایفه دوم که طبیب‌های جامعه هستند و وقتی طبیب مریض باشد، چه کسی باید مریض‌های جامعه و امراض انها را مداوا کند؟ 👈طایفه سوم کسانی که و به ظاهر پرستش خداوند را می‌نمایند و کسانی که متدین به ظاهر و باطن خود را یکی ننمایند، مردم به گمراهی خواهند کشید. 👈طایفه چهارم و که امین‌های خدا روی زمین هستند و اگر خیانت در امانت و تجارت کنند، امت آسیب می‌بیند. 📚منابع: 1- مواعظ عدیده ص 125 2- گنجینه اخلاق، جلد 3، ص 63 3- غررالحکمه 4- احادیث اخلاقی در کلام معصومین(علیهم السلام) ᪥࿐࿇🌺✶🌺✶🌺࿇࿐᪥
🔆💠🔅💠🔅🔆💠🔅💠🔅 🌹مردی به پیامبر خدا ،حضرت سلیمان ، مراجعه کرد و گفت ای پیامبر میخواهم ، به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی . سلیمان گفت : توان تحمل آن را نداری . اما مرد اصرار کرد سلیمان پرسید ، کدام زبان؟ جواب داد زبان گربه ها، چرا که در محله ما فراوان یافت می شوند. سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت روزی دید دو گربه باهم سخن میگفتند. یکی گفت غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم . دومی گفت ،نه ، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم. مرد شنید و گفت ؛ به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید، آنرا خواهم فروخت، و فردا صبح زود آنرا فروخت گربه امد و از دیگری پرسید آیا خروس مرد؟ گفت نه، صاحبش فروختش، اما، گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد. صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت. گربه گرسنه آمد و پرسید ایا گوسفند مرد ؟ گفت : نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحب خانه خواهد مرد، و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم! مرد شنید و به شدت برآشفت نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن ! 🍂پیامبر پاسخ داد: خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی،سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی ، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن! 🍥حکمت این داستان : خداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمی کنیم. او بلا را از ما دور میکند ، و ما با اشتباه خود آن را باز پس میخوانیم ! 🔆💠🔅💠🔅🔆💠🔅💠🔅
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ⭕سیره نبوی با کودکان 🎱روزی پیامبر صلی الله علیه و آله همراه اصحاب از کوچه های مدینه عبور می کردند، در یکی از کوچه ها چند کودک مشغول بازی بودند و در کنار آنها کودکی خود را روی زمین می کشید و گریه می کرد. حضرت متوجه آن کودک شده، پهلوی او روی زمین نشستند، سپس آن طفل را از زمین بلند کرده و علت گریه او را جویا شدند،🧒🏻 کودک گفت: من پسر رفاعه انصاری هستم،پدرم در جنگ احد کشته شد. ➿ خواهری داشتم که ازدواج کرد و مادرم نیز شوهر کرد و مرا از خود راند.اکنون بی کس و تنها مانده ام.بچه ها مرا سرزنش می کنند و به بازی نمی گیرند. 🖤حضرت بسیار ناراحت شده و اشک از چشمانش جاری گردید و سپس او را روی زانوی خود نشانید و فرمود: ✔ ناراحت مباش،من از امروز پدر تو و دخترم فاطمه خواهر توست. 🖊کودک شادمان شد و برخاست و فریاد زد: ای بچه ها، دیگر مرا سرزنش نکنید که پدرم از پدرهای شما بهتر است.🙂 ✒ آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله دست او را گرفت و به خانه دخترشان فاطمه سلام الله بردند و گفتند: دخترم! این کودک فرزند ما و برادر توست. از او نگهداری کن. ✔ فاطمه نیز جامه ای پاکیزه بر او نشاند.سرش را روغن زد و ظرف خرمایی پیش روی او گذاشت و فرمود: حسن و حسینم بیایید و با هم غذا بخورید. بعد از رحلت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله او بر سر خود خاک می ریخت و فریاد میزد: وا ابتاه امروز من یتیم شدم و همۀ مردم از سوز او می گریستند.😔❤ 📚اخلاق اسلامی-ص30- سید مهدی شمس الدین •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🔆 بهترین سوغات مکه، خواندن چند رکعت نماز کنار کعبه است کاروانی از حجاج در بازار مکه مشغول انتخاب کفن برای تبرک بودند. پیرمردی در بازار دنبال کفنی خاص می‌گشت. از صبح دنبال کفن بود و هر کفنی را نمی‌پسندید چون از جهالت و حماقت فکر می‌کرد اگر روی کفنش دعا یا ذکر خاصی نوشته شده باشد، بهشتی می‌شود، و باید کفن نیک با خود سوغات از مکه ببرد. نزدیک اذان ظهر در مغازه‌ای مشغول خرید کفن بود، چون اذان ظهر شد، صاحب مغازه دست حاجی را از روی کفن‌ها برداشت و گفت:  حَیِّ عَلی خَیرِ العَمل وَ لَا حَیِّ عَلی خَیرِ الكَفَن. یعنی ای حاجی! مکه آمده‌ای و می‌بینی منادی ندا می‌دهد بشتاب به سوی انجام بهترین عمل، ولی تو (از بس احمقی در این سن پیری) برای انجام خرید بهترین کفن شتافته‌ای و وقت عبادت خود را هدر می‌دهی که هیچ سودی برای تو ندارد. بهترین سوغات مکه خواندن چند رکعت نماز در کنار کعبه است نه پیداکردن چند متر پارچه برای کفن که همه جای دنیا پیدا می‌شود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈• ⁉❔ آیا میدانید چرا وهابیون به هر قیمتی شده از جنایات بنی امیه بخصوص دفاع میکنند؟؟!! ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔻در شبکه‌ها و کانالهای وهابیون زیاد دیده‌ایم که مخالفین با هزاران سیاه بازی از جنایات و حتی به قیمت زیر پا گذاشتن حقوق و مقام رسول الله صلی الله علیه و آله دفاع میکنند. دلیلش واضح است چون عمر بن خطاب بنیانگذار حکومت بنی امیه است؛ عمر پس از فتح شام ، ابتدا یزید بن ابی سفیان (متوفای 18ھ۔ق) را بر آنجا گمارد و پس از مرگ او ، معاویه را بر امارت شام گمارد و با این کار سلطه اموی و نهایتاً خلافت آنان را پی‌ریزی نمود. معاویه 20 سال قبل از آنکه به خلافت برسد توسط عمر بن خطاب به حکومت شام گمارده شد . وی به هنگام امارتش در شام ، به مانند خود خلیفه دارای سلطه کامل سیاسی بود . لذا معاویه در حقیقت 40 سال حکومت نمود . 20 سال بعنوان امیر و 20 سال بعنوان خلیفه. ➖لذا بزرگان اهل سنت چنین نقل نکرده اند: 🛑 ثم تولی امـــرها معــاویه * مدة اربعــین عامـاً خالیه و کان عشرین بها خلیفه * و قبلها فی مثلها وظیفه تولی (معاویه) اماره الشام عشرین سنه ، ولّاه عمر و اقرّه عثمان 🔰 سپس معاویه امارت آن را به مدت 40 سال در دست گرفت .20 سال آن خلیفه بود و (20 سال) قبل از امیر بود. معاویه به مدت 20 سال امارت داشت که عمر او را والی کرده بود و عثمان نیز آن را تایید کرد. 📚:تحفه ذوی الالباب ، اسم المؤلف: صلاح الدین خلیل بن ایبک بن عبدالله الصَفَدی الوفاة: 764هـ ،صفحه 86 ⤵ و با عنایت به همین حقیقت تاریخی است که علمای اهل تسنن از تعرض به معاویه فرار میکنند و هرگونه غلط کاری او را توجیه کرده و البته خودشان نیز به این فضیحت خویش معترفند : 🛑قال ابن الكمال : وحكي عن الإمام قوام الدين الصفاري ولا بأس بلعن يزيد ولا يجوز لعن معاوية عامل الفاروق لكنه أخطأ في اجتهاده فيتجاوز الله تعالى عنه ونكف اللسان عنه تعظيما لمتبوعه وصاحبه 🔰ابن کمال گفت : از قول قوام الدین صفاری نقل شده که گفت : لعن یزید ایرادی ندارد (ولی) لعن معاویه ، فرماندار عُمر ، جایز نیست ولی او در اجتهادش خطا کرده و خداوند از او میگذرد و ما بخاطر همراه و کسی که معاویه از او پیروی میکند (یعنی عُمر) از ایراد کردن بر او خودداری می‌کنیم. 📚:فيض القدير شرح الجامع الصغير ، ج 1 ص 205 ، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوي الوفاة: 1031 هـ ، دار النشر : المكتبة التجارية الكبرى - مصر - 1356هـ ، الطبعة : الأولى ✅🔚🔚 با این شواهد میتوان حدس زد ریشه هر چه دشمنی با امیرالمومنین علیه.السلام - چه مستقیم و چه غیر مستقیم - که در امت اسلامی بوجود آمده ناشی از عملکرد چه کسی میباشد! لذا مخالفین به هر قیمتی شده درصدد کتمان جنایات علی الخصوص جنایات معاویه میباشند ؛ چون وقتی نتوانند از معاویه دفاع کنند به عمر سرایت میکند و وقتی به عمر سرایت کند ، بنای مذهب از پایه ویران می‌شود؛ به همین دلیل با هزاران دروغ حتی به قیمت زدن پیامبر صلی‌الله علیه و آله و وصی برحق ایشان و برادر و داماد و پسرعمش امیرالمومنین علیه السلام باشد. والعاقل یکفیه الاشاره ! ♻️کانال: علم الحدی •┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•