─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─
فرشتی نجات!
شخصی از یوسف بن یعقوب، پیش متوکل، سخن چینی کرد. متوکل دستور داد برای مجازات احضارش کنند.
یوسف نذر کرد: اگر خداوند او را به سلامت به خانه اش برگرداند و از متوکل آسیبی به او نرسد، صد اشرفی به حضرت امام علی النقی (علیه السلام) پرداخت نماید.
در آن موقع، خلیفه حضرت را از حجاز به سامرا آورده و خانه نشین کرده بود و از لحاظ معیشت در سختی به سر میبرد.
یوسف همین که به دروازه ی سامرا رسید با خود گفت: خوب است قبل از آنکه پیش متوکل بروم، صد دینار را خدمت امام (علیه السلام) بدهم، اما چه کنم که منزل امام (علیه السلام) را نمی شناسم و از طرف دیگر، متوکل هم ملاقات با ایشان را قدغن کرده، کسی نمی تواند به خانه ی حضرت برود.
در این موقع، به خاطرم رسید که مرکبم را آزاد بگذارم، شاید به لطف خداوند - بدون پرسش - به منزل حضرت برسم. چون مرکب را به اختیار خود گذاشتم. از کوچه و بازارها گذشت تا بر در منزلی ایستاد. هرچه سعی کردم، حرکت نکرد و از آنجا رد نشد. از کسی پرسیدم:
خانه از کیست؟
گفت:
به منزل ابن الرضا امام رافضیان است!
این حادثه را نشانی بر عظمت امام (علیه السلام) دانستم در این حال، غلامی از اندرونی خانه بیرون آمد و گفت:
- یوسف بن یعقوب تو هستی؟
گفتم
- بلی!
گفت:
- پیاده شو!
پیاده شدم. مرا به داخل خانه برد.
با خود گفتم: این دلیل دوم بر حقیقت این بزرگوار، که غلام، ندیده مرا شناخت! سپس گفت:
. صد اشرفی را که نذر کرده بودی به من بدهید.
با خود گفتم: این هم دلیل سوم بر حقانیت آن حضرت، پول را دادم و غلام رفت و کمی بعد دوباره آمد. مرا به داخل منزل برد.
دیدم مرد شریفی نشسته است. فرمود:
- ای یوسف آیا آن قدر دلیل ندیدی که اسلام اختیار کنی؟
گفتم:
- به اندازه ی کفایت دیدم.
فرمود:
- هیهات! تو مسلمان نمی شوی، ولی فرزند تو اسحق، مسلمان و شیعه خواهد شد.
ای یوسف! مردم خیال میکنند محبت و دوستی شما به ما فایده ندارد، به خدا سوگند چنین نیست. هر که به ما محبتی نماید بهره اش را میبیند: چه از اهل اسلام و چه غیر اسلام. آسوده خاطر پیش متوکل برو و هیچ تشویش نداشته باش! چون وقتی تو وارد این شهر شدی، خداوند ملکی را مقرر ساخت تا تو را به اینجا بیاورد و
این حیوان که تو را آورد در آخرت داخل بهشت خواهد شد.
طبق گفته ی امام (علیه السلام) پسر او اسحق، مسلمان شد. [۱]
----------
[۱]: بحار، ج۵۰، ص۴۴
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
انسانهایی که در باطن، میمون و خوک اند!
ابوبصیر یکی از شیعیان پاک و مخلص امام صادق علیه السلام میگوید:
من با آن حضرت در مراسم حج شرکت نمودم.
هنگامی که به همراه امام علیه السلام کعبه را طواف میکردیم، عرض کردم:
- فدایت شوم، آیا خداوند این جمعیت بسیار را که در حج شرکت نموده اند میآمرزد؟
امام صادق علیه السلام فرمود:
- ای ابا بصیر! بسیاری از این جمعیت که میبینی، میمون و خوک هستند!
عرض کردم:
- آنها را به من نشان بده!
آن حضرت دستی بر چشمان من کشید و کلماتی به زبان جاری نمود. ناگهان! بسیاری از آن جمعیت را میمون و خوک دیدم، وحشت کردم! سپس بار دیگر دستش را بر چشمان من کشید، آن گاه دوباره آنان را همان گونه که در ظاهر بودند دیدم. سپس
فرمود:
- ای ابا بصیر! نگران مباش! شما در بهشت، شادمان هستید و طبقات دوزخ جای شما نیست.
سوگند به خدا! سه نفر، بلکه دو نفر، بلکه یک نفر از شما شیعیان حقیقی در آتش دوزخ نخواهد بود. [۱]
----------
[۱]: بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۷۹
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
قدر 🌟امام زمانمان را بدانیم
🌟«وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»📚(زمر/۶٧)، یعنی قدر حجت خدا، ولیّ خدا را ندانستند.
➖ما آن چشمهی آب زلال و گوارای حیاتبخش 🌟امام زمان را در اختیارشان قرار دادیم که رفع عطش دائمی از اینها کند و نیازمند جا و شخص دیگری نشوند، اینها این چشمه را 🌟«بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ»📚(حج/۴۵).
همانطور که 🌟مولاامیرالمؤمنین علیهالسّلام را کنار گذاشتند، این مردم
🌟امام زمان ارواحنافداه را هم کنار گذاشتند.
➖به آبهای بد، تلخ و شور بسنده کردند و از آنها طلب خیر میکنند. خب آنها هم برایشان خیر نمیکنند و جز بر عطش آنها نمیافزایند.
➖اینقدر هم از آن آب تلخ و شور میخورند تا هلاک شوند - آب دریا خوردن، هلاکت است دیگر - ولی آن چشمهی زلال ناب جاریشدهی نهر کوثر را تعطیل کردند و کنار گذاشتند.
ما اینطور نباشیم.
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏
حکایاتی از دارالصادقیون رفسنجان
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
✨﷽✨
📌چرا زندگیهای کنونی بی برکت شده است؟!
✍آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):در قدیم وقتی که سحر از کوچهای عبور میکردی صدای قرآن و مناجات میشنیدی. مردم خودشان اذان میگفتند، زمستان در برف و باران به پشتبام میرفتند، اذان میگفتند و مناجات میکردند. سحرهای قدیم مثل شبهایی بود که میگویند بروید پشتبام “الله اکبر” بگویید، خیلی صدای مناجات و گریه میآمد.
با این وجود، هر خانهای یک اتاقی داشت به عنوان نمازخانه و حتی بعضیها دو ساعت به اذان صبح مانده برای نماز شب و عبادت به آنجا میرفتند و یک ساعت بعد از طلوع آفتاب بیرون میآمدند، قرآن و مفاتیح همیشه در آن اتاق و کنار آنها بود.
اما امروزه ما با خدا خلوت نمیکنیم و با او راز و نیاز نداریم و به نماز اهمیت نمیدهیم، مسائل شرعی را یاد نمیگیریم و این گونه امور که باعث کماهمیت دادن به یاد و ذکر خداست باعث می شود که رزق و روزی ما هم کم شود و معیشت ما به سختی اداره شود؛ همانطور که خداوند در قرآن سورۀ طه آیه 124 فرموده است: وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
💠 #اصلاح
🔹 حضرت علی (علیه السلام):
هر كه رابطه ميان خود و خدا را نيكو سازد، خداوند نيز، رابطه او را با مردم نيكو سازد. و هر كه كار آخرت خود را به صلاح آورد، خداوند، كار دنيايش را به صلاح آورد و هر كه اندرز دهنده خود باشد از سوى خدا براى او نگهبانى بود.
⚜️ مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ؛ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ؛ وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ، كَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ.
📚 نهج البلاغه/ح81
✍🏼 تا انسان خودش نخواهد، هیچ واعظی حتی اگر پیامبر و امام باشد، نمی تواند تغییری در انسان حاصل کند. اگر انسان خودش بخواهد که بهتر شود، خدا هم کمکش خواهد کرد.
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین.
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
💠بخوانيد و لذت ببريد ✔
.
جابر بن عبد الله انصاری روایت فرموده: وارد مسجد کوفه شدم، مولا امیر المومنین علیه السلام را دیدم که با انگشت مبارکش می نویسد و تبسّم میکند.
.
عرضه داشتم: ای امیر المؤمنین، چه چیز سبب لبخند شما شده است؟ .
فرمودند: «تعجب می کنم از کسی که این آیه را می خواند ولی معرفتِ اصلی را ندارد (و از حقّ معرفت و باطن این آیه غافل است)»
.
عرض کردم: چه آیه ای یا امیر المؤمنین؟
.
حضرت فرمودند: «فرمایش خداوند متعال -آيه۳۵/نور- .
🔸️اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ ۚ...🔸️
.
فرمودند:
﴿مشکات﴾
در این آیه، حضرت محمد صلی الله علیه و آله هست،
⚘
﴿مصباح﴾
من هستم،
⚘
﴿زجاجه﴾
حسنین علیهما السلام هستند،
⚘
﴿کوکب درّی﴾
امام سجاد علیه السلام،
⚘
﴿شجره_مبارکه﴾
امام باقر علیه السلام،
⚘
﴿زیتونه﴾
امام جعفر صادق علیه السلام هست،
⚘
﴿لا شرقیَّه﴾
امام کاظم علیه السلام هست،
⚘
﴿لا غَربیّه﴾
امام رضا علیه السلام،
⚘
﴿یکاد زیتها یضیئ﴾
امام جواد علیه السلام هست،
⚘
﴿و لو لم تمسسه نار﴾
امام هادی علیه السلام هست،
⚘
﴿نور علی نور﴾
امام حسن عسکری علیه السلام،
⚘
﴿یهدی اللّه لنوره من یشاء﴾
امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه هست...»
⚘
📚 تفسیر برهان، ج۴، ص۷۲؛
📚غاية المرام، ج۳، ص۲۶۴.
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
💫🌟💫🌟💫🌟💫
✨آنگاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد,به یاد من باش که همواره به یاد تو هستم.
✨سوره بقره /152
🔹مرد جواني مسيحي كه مربي شنا و دارنده چندين مدال المپيك بود ، به خدا اعتقادي نداشت. او چيزهايي را كه درباره خدا و مذهب مي شنيد مسخره ميكرد.
شبي مرد جوان به استخر سرپوشيده آموزشگاهش رفت. چراغ خاموش بود ولي ماه روشن بود و همين براي شنا كافي بود.
مرد جوان به بالاترين نقطه تخته شنا رفت و دستانش را باز كرد تا درون استخر شيرجه برود.
ناگهان، سايه بدنش را همچون صليبي روي ديوار مشاهده كرد. احساس عجيبي تمام وجودش را فرا گرفت. از پله ها پايين آمد و به سمت كليد برق رفت و چراغ را روشن كرد.آب استخر براي تعمير خالي شده بود!
پی نوشت:
خدایا کمکم کن تا درهایی که به سویم میگشایی ندانسته نبندم و درهایی که به
رویم میبندی به اصرار نگشایم. . .
وقتی تنهایی بدون که خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش!
💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌹🌹
شهیدی که به احترام امام زمان زنده شد
وقتى وارد قبر شدم تا تلقين شهيد مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهيد حالت تبسمى احساس کردم و فهميدم با صحنه اى غير طبيعى روبرو هستم. وقتى خم شدم و تلقين شهيد را آغاز کردم، به محض اینكه به اسم مبارك امام زمان(عج) رسيدم مشاهده کردم جان به بدن این شهيد مراجعت کرد، چون شهيد به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوى که سر او تا روى سينه خم شد و دوباره به حالت اوليه برگشت.
در آن لحظه وقتى احساس کردم حضرت صاحب الزمان(عج) در موقع تدفين آن عزیز حضور یافته است، حالم منقلب شد و نتوانستم با مشاهده این صحنه عجيب و غيرمنتظره تلقين را ادامه دهم.
پس از اینكه حالم دگرگون شد و نتوانستم تلقين شهيد را ادامه دهم، به کسانی که بالاى قبر ایستاده بودند و متوجه حال منقلب من نبودند اشاره کردم که مرا بالا بكشند.
وقتى آنها چشمان پر از اشك و حال دگرگون مرا دیدند سراسيمه مرا از قبر بالا کشیدند و از من پرسيدند: چه شده؟ چرا تلقين شهيد را تمام نكردید؟ در جواب به آنها گفتم: اگر صحنه هایى را که من دیدم شما هم مى دیدید مثل من نمى توانستيد تلقين شهيد را ادامه دهيد، و اضافه کردم کسی دیگر برود و تلقين شهيد را بخواندو تمام کند چون من دیگر قادر به ادامه این کار نيستم.
برگرفته از کتاب لحظه های آسمانی
🌹🌹🌹
فیلسوف و ناسازههای قرآنی!
زمانی اسحاق کندی - از دانشمندان صاحب نام عراق بود - تصمیم گرفت پیرامون به ظاهر ناسازهها و ضد و نقیضهای موجود در آیات قرآنی کتابی بنویسد! برای نگارش چنین کتابی در خانه نشست و مشغول نوشتن گردید. روزی یکی از شاگردان وی محضر امام عسگری (علیه السلام) رسید و جریان را اطلاع داد. حضرت به او فرمود:
- آیا بین شما مرد هوشمند و رشیدی نیست که استادتان را از نوشتن کتابی که درباره قرآن شروع کرده بازدارد و پشیمان سازد؟
عرض کرد:
- ما همگی از شاگردان او هستیم. چگونه ممکن است او را از عقیده اش منصرف کنیم؟
امام فرمود:
- آیا حاضری آنچه را که به تو میآموزم در محضر استادت انجام دهی؟
عرض کرد:
- بلی! فرمود:- پیش او برو! با وی با لطف و گرمی رفتار کن، طوری که نسبت به یکدیگر انس یابید. در کارهایی که میخواهد انجام دهد یاریش نما!
هنگامی که کاملا انس گرفتی، بگو برای من سؤالی پیش آمده، اجازه میخواهم بگویم و از شما توقع این اجازه هست. سپس بگو: اگر خالق این قرآن نزد شما بیاید و این مسأله را مطرح کند که ممکن است منظور وی از گفتار خود غیر از آن معانی ای باشد که شما معنی میکنید، چه؟ او در جواب میگوید:
این احتمال ممکن است.
زیرا که استادت به خوبی میفهمد چه میگویی. وقتی که با سخن تو مجاب شد، به او بگو شما از کجا مقصود قرآن را درک نموده اید؟ شاید مقصود، آن مطالبی نباشد که شما گمان برده اید! |
آن مرد نزد فیلسوف کندی رفت و طبق دستور امام، پس از مأنوس شدن با فیلسوف، مطلب را با وی در میان گذاشت.
کلام وی چنان مؤثر افتاد که به او گفت: - سخنت را دوباره بگو! مرد دوباره گفت. فیلسوف پس از کمی تأمل اظهار داشت:به اینکه گفتی، به اعتبار لغت، احتمال دارد و از لحاظ دقت نظر نیز پسندیده میباشد.
(به روایتی دیگر) فیلسوف به او گفت:
- تو را سوگند میدهم که بگویی این مطلب را از کجا گرفته ای؟
مرد ابتدا آن را به خود نسبت میدهد و بعد با اصرار فیلسوف حقیقت را میگوید و اظهار میدارد:
- امام حسن عسگری یادم داد.
فیلسوف گفت:
. حالا حقیقت را گفتی، زیرا که چنین مطلبی خارج نمی شود مگر از این خانه، سپس دستور میدهد همه ی آنچه را که نوشته بود بسوزانند! [۱]
----------
[۱]: بحار، ج۵۰، ص۳۱۱
─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─
ابوراجح حلی و امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
ابوراجح از شیعیان مخلص شهر حله [۱]، سرپرست یکی از حمامهای عمومی آن شهر بود، بدین جهت، بسیاری از مردم او را میشناختند.
در آن زمان، فرماندار حله شخصی ناصبی به نام مرجان صغیر بود. به او گزارش دادند که ابوراجح حمامی از بعضی اصحاب منافق رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بدگویی میکند. فرماندار دستور داد او را آوردند.
آن قدر به صورت وی مشت و لگد زدند که دندانهایش کنده! همچنین زبانش را بیرون آوردند و با جوالدوز سوراخ کردند و بینی اش را نیز بریدند و او را با وضع بسیار دلخراشی به عده ای از اوباش سپردند. آنها ریسمان بر گردن او کرده و در کوچه و خیابانهای شهر حله میگرداندند!
به قدری از بدنش خون رفت و به او صدمه وارد شد که دیگر نمی توانست حرکت کند کسی شک نداشت که او میمیرد.
----------
[۱]: یکی از شهرهای عراق که در نزدیک نجف اشرف واقع است.فرماندار تصمیم گرفت او را بکشد، ولی جمعی از حاضران گفتند:
- او پیرمرد فرتوتی است و به اندازه ی کافی مجازات شده و خواه ناخواه به زودی میمیرد، شما از کشتن او صرف نظر کنید!
به خاطر اصرار زیاد مردم، فرماندار او را آزاد کرد.
اما فردای همان روز، مردم با کمال تعجب دیدند که او مشغول نماز است و از هر لحاظ سالم است و دندانهایش در جای خود قرار گرفته، و زخمهای بدنش خوب شده و هیچ گونه اثری از آن همه زخم نیست! حیران شدند و با تعجب از او پرسیدند:
- چطور شد که این گونه نجات یافتی و گویی اصلا تو را کتک نزدند؟!
ابوراجح گفت:
- من وقتی که در بستر مرگ افتادم، حتی با زبان نتوانستم دعا و تقاضای کمک از مولایم حضرت ولی عصر (عج) نمایم؛ لذا در قلبم متوسل به آن حضرت شدم و از آن حضرت درخواست عنایت
وقتی که شب کاملا تاریک شد، ناگاه! خانهام نورانی گشت! در همان لحظه، چشمم به جمال مولایم امام زمان (عج) افتاد، او جلو آمد و دست شریفش را بر صورتم کشید و فرمود:
- برخیز و برای تأمین معاش خانواده ات بیرون برو! خداوند تو را شفا داد!
اکنون میبینید که سلامتی کامل خود را باز یافته ام.
خبر سلامتی و تغییر عجیب وضع و حال او - ز پیرمردی ضعیف به فردی سالم و قوی - همه جا پیچید و همگان فهمیدند.
فرماندار حله به مأمورینش دستور داد ابوراجح را نزد وی حاضر کنند. ناگاه! فرماندار مشاهده نمود، قیافه ی ابوراجح عوض شده و کوچکترین اثری از آنهمه زخمها در صورت و بدنش دیده نمی شود! ابوراجح دیروز با ابوراجح امروز قابل مقایسه نبود!
رعب و وحشتی تکان دهنده بر قلب فرماندار افتاد، او آن چنان تحت تأثیر قرار گرفت که از آن پس، رفتارش با مردم حله (که اکثر شیعه بودند) عوض شد. او قبل از این جریان، وقتی که در حله به جایگاه معروف به «مقام امام (عج) » میآمد، به طور مسخره آمیزی پشت به قبله مینشست تا به آن مکان شریف توهین کرده باشد؛ ولی بعد از این جریان، به آن مکان مقدس میآمد و با دو زانوی ادب، در آنجا رو به قبله مینشست و به مردم حله احترام میگذاشت. لغزشهای ایشان را نادیده میگرفت و به نیکوکاران نیکی میکرد. در عین حال، عمرش چندان به درازا نپایید. [۱]
----------
[۱]: بحار، ج ۵۲، ص ۷۰
─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین.
https://eitaa.com/darolsadeghiyon