رزاق اصلی خداوند است
حاج آقا فاطمی نیا رحمت الله علیه
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*----------
#تولدمبارک
#شهید_هادی
🔹شهید هادی: ما رهبر را برای دیدن و مشاهده کردن نمیخواهیم ما رهبر را میخواهیم برای اطاعت کردن. من اگر نتوانستم رهبرم را ببینم مهم نیست؛ بلکه مهم این است که مطیع فرمانش باشم و او از من راضی باشد👌
🌟اول اردیبهشت، سالروز میلاد شهید هادی مبارک🌺
🔹برای شادی روح این شهید بزرگوار صلوات
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*----------
⭕️گنبد آهنین شیعیان 😍😍
#امام_زمان
#وعده_صادق
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*----------
🔵🔴حرف حساب
ب اسرائیل های خبر بدین تو که
گنبد اهنی داری
هیچ وقت با کشوری که
گنبدش از طلاست
رو ب رو نشو
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
👌✅✅✅✅✅
#امام_زمان
#وعده_صادق
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*----------
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️آزار یهود
📖 از قرآن بشنویم⁉️
#وعده_صادق
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*----------
روحش شاد و با سید شهدا محشور شود ❤️
حسرت شهادت به دلمان مانده است😔
#تولدمبارک
#شهید_هادی
---------*✨🌹✨*---------
@darrahbandgi
---------*✨🌹✨*--------
◉ جبرئیل علیه السلام،
از طرف خدا، نزد آدم عليه السلام آمد و گفت:
ای آدم! من از جانب خدا مأمور شدهام تا تو را در انتخاب یکی از این سه خصلت، مخیّر سازم، یکی از آن سه را برگزین و دوتای آن را واگذار.
آدم عليه السلام پرسید: آن سه خصلت چیست؟
جبرئیل علیه السلام گفت:
۱- عقل ۲- حیاء ۳- دین.
آدم عليه السلام گفت: در میان سه خصلت، خصلت عقل و اندیشیدن را برگزیدم.
جبرئیل علیه السلام به حیاء و دین گفت:
شما جدا شوید و عقل را به خودش واگذارید.
حیاء و دین گفتند:
ای جبرئیل! ما مأمور هستیم که همراه عقل باشیم و از او جدا نشویم.
جبرئیل علیه السلام گفت: خود دانید، آنگاه به سوی آسمان عروج کرد و رفت.
#عقل
#عاقل_باشیم
-------*✨🌹✨*------
@darrahbandgi
-------*✨🌹✨*------
حکایت
خرید کاهوهای پلاسیده
علامه طهرانی می فرماید:
یکى از رفقاى نجفى ما که فعلًا از اعلام نجف است براى من مى گفت: من یک روز به دکّان سبزى فروشى رفته بودم، دیدم مرحوم قاضى خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولى به عکس معهود، کاهوهاى پلاسیده و آنهائیکه داراى برگهاى خشن و بزرگ هستند بر مى دارد. من کاملًا متوجّه بودم؛ تا مرحوم قاضى کاهوها را به صاحب دکّان داد و ترازو کرد، و مرحوم قاضى آنها را در زیر عبا گرفت و روانه شد. من که در آنوقت طلبه جوانى بودم و مرحوم قاضى مَرد مُسنّ و پیرمردى بود، به دنبالش رفتم و عرض کردم: آقا من سؤالى دارم! شما به عکس همه، چرا این کاهوهاى غیر مطلوب را سوا کردید؟!
مرحوم قاضى فرمود: آقا جان! این مرد فروشنده، شخص بى بضاعت و فقیرى است، و من گاهگاهى به او مساعدت مى کنم؛ و نمى خواهم چیزى به او بلا عوض داده باشم تا اوّلًا عزّت و شرفِ آن شخص از بین نرود؛ و ثانیاً خداى ناخواسته عادت کند به مجّانى گرفتن؛ و در کسب هم ضعیف شود و براى ما فرقى ندارد کاهوى لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها؛ و من مى دانستم که اینها بالاخره خریدارى ندارد، و ظهر که دکّان خود را مى بندد به بیرون خواهد ریخت، لذا براى عدم تضرّر او مبادرت به خریدن کردم.
📚 مهر تابان ص 20.
-------*✨🌹✨*------
@darrahbandgi
-------*✨🌹✨*------