- ابوالیَتامی والمساکین
پدر یتیـمـان و بینوایـان
- رَفیـق
"دوست و همراه"
- خالِصَةُ الرَّسول
چـکـیـده پـیـامبـر
- دَیّانُ الدّین
حاکم قیامت
- شِهابُ الثاقب
شهـاب شکافنده
- بَدْرُ المُضیء
ماه درخشـان
- اُذُن الله الواعیه
گوش شنوای خـدا
- اصَلُ القَدیُم
گوهـرِ دیرینـه
- سامِعُ السِّرِ و النَّجوی
"شــنـونـده راز و نـیـاز"
- اَشْجَعُ المَتین
شجاعترین و صاحب متانت و قوّت
_ یاعلیامیرالمومنین _
امشب یک سـورهی واقعه، یک سورهی
توحیـد، هفت مـرتبه یـا الله . . بعـدش
هرچه از خـدا می خواهیـد، بخواهـیـد.
خدا شاهده سِـری هـسـت در این عـمـل
که نمیتوان گفت.
- آیتاللهفاطمینیا
- دعای جـوشـن کبیر یه شـعـرِ بلنده
فارغ از هـر عقیده ای حـداقـل، بـایـد
یک بار این شعر رو خوند و لذت برد.
در سینه رازهایـی دارم که هر گاه سیـنهام
از آنها به تـنـگ مـیآید با دسـت بر زمیـن
مـیکـوبـم و راز دلم را بـرای زمـیـن بازگـو
مـیکنم. پس هر گاه زمین گیاهی برویانـد
آن گیاه، راز دلِ من است . .
- امیرالمـومنیـن، علـیعـلـیـهالسـلام
منتهیالآمال | باب دوم | فصل هفتم
مـا خـواب زدگانِ فرامـوش خانههای غفلت
چـه مـیفـهـمـیـم " انـهدام ارکان هـدی " را
بـگـذار مـن برایـت مرثـیـه بخـوانـم جبـرئیل
پدر مـهربانـی داشـتیم که بـی ظلم و جرمـی
او را وقتی بیدفاع بود، از پشـت سر ضربت
زدند. عزاداران او یتیمان و فقیران، ضعیفان
و تنهاماندگانِ بی انیس دنیا بودند.
شـنـیـدم قاتـلـش را که گرفتند و به صـحـن
مسجد برگرداندند، حضرتش چشم باز کرده
- و فــرمـــود: آیـا مــن امــام بــدی بــودم؟
شنیدم قاتل هم پا به پای مردم بر او گریست..