eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
830 ویدیو
2 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پرستار به صورت رنگ پریده و لب های ترک خورده و مجروح نگاه کرد و بعد به پاهای زخمی اش و گفت : اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق کنم ، این طوری کمتر درد می کشید . هم ناله ای کرد و گفت : نه ، بی هوشم نکن ، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم های عمیق تری دارند . 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
دشت جنون 🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_زندگی #شهید_والامقام #مصطفی_محمودمازح اولین #شهید در راه اجرای حکم #امام_راحل مب
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 اولین در راه اجرای حکم مبنی بر اعدام سلمان رشدی ملعون پدر در مورد او گفته است : « آنچه که ما می‌دانیم بیشتر بر اساس گفته‌ها و اخبار است . اینکه چگونه رفته و با کی بود، خبر نداریم، آن گونه که ادعا می‌کنند، در هتل، زن خدمتکاری بوده که از او درباره رفت و آمدهای سلمان رشدی سوال می‌کند و متاسفانه آن زن حساس می‌شود و به دستگاههای اطلاعاتی انگلیس خبر می‌دهد که یک جوان عرب که چند پاسپورت هم دارد، در اینجاست که درباره سلمان رشدی سوال می‌کند. او در آن هتل برای چهار روز اتاقی گرفته بود. روز سوم، روز عملیات بوده است. بر اساس شناسایی‌های او، سلمان رشدی در آن روز به هتل می‌آمد و در طبقات بالای هتل اقامت داشت. متأسفانه آنگونه که می‌گویند انفجاری در اتاق رخ می‌دهد که به خود او می‌انجامد .» وی درباره شناسیایی بدن گفت : « بدن او را که متلاشی شده بود، کالبدشکافی کرده و از روی دندان‌هایش که قبلاً آنها را نزد دندانپزشکی در ساحل عاج درست کرده بود، شناسایی کردند، البته پهلوی آن دکتر هم در ساحل عاج رفته بودند که او هم هویت را تایید کرده بود .» بقایای مطهر ، هشت ماه در انگلیس باقی ماند تا سرانجام به جنوب لبنان منتقل و در دوم رمضان 1369 ( ه. ش) در روستای اجدادی و در جوار خانه پدری‌اش به خاک سپرده شد. نام مترادف غیرت، حمیت و دین باوری است، او اگرچه به ظاهر ایرانی نبود اما فرزندی از فرزندان و بود که جان خود را در راه مکتب اسلامی کرد و با صدور فتوای قتل سلمان رشدی به وظیفه پاسداری خویش از دین عمل نمود . 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 بارها گفته ام که بچه های در این کانال، کاری کردند که از بالاتر است. آنها چنان و از خودشان نشان دادند که در تاریخ اسلام کم نظیر بود. ما شبیه این ماجرا را جز در صحنه ی مشاهده نکرده ایم. حکایت بچه های را با هیچ عقل مادی و حسابگری نمی توان ارزیابی کرد. بچه های کمیل، بودند که ، و ، به مهمانی مظلومه ی خود رفتند. برای این مطلب هم دلیل دارند. در روایات ما را جوان معرفی کردند. همه نیروهای گردان هم جوان بودند. درباره آنها چیزی نمی گویم. سراسر این ، داستان کامی آنها بود. چه بسیار از که بخاطر نرسیدن به رسیدند. درباره بودن ؛ در بیشتر عملیات ها، وقتی روی زمین قرار می گرفت، چفیه اش به عنوان او بود. اما در کانال به جهت نبود وسایل امدادی، و برای بستن زخم ، مجبور شدیم که از چفیه ی هم استفاده کنیم. لذا پاره پاره در انتهای کانال و بدون پارچه ای که آنها را بپوشاند رها شد. می گوییم ؛ چون حتی یاران رزمنده هم کمتر از آنها یاد می کنند. این عملیات با خیانت های آشکار به اهداف خود نرسید. به همین جهت بسیاری از بزرگان جنگ، اجازه ی صحبت در خصوص این عملیات را نمی دادند. حتی بعد از جنگ نیز کمتر کسی از آنها یاد کرد. اما مهمانی : بارها به دوستانش گفته بود که ، ویژه ی در عالم هستند. او عشق و محبت به را در دلها نهاد . ما شاهد بودیم که بیشتر با ذکر نام به رسیدند. برخی از ، چه در این منطقه و چه در مناطق دیگر به خواب دوستان می آمدند و پیغام می دادند که ما دوست داریم و در کنار مادر رزمندگان، بمانیم ، زیرا مورد عنایت خانم هستند. نیز در سخنانی در مورد فرمودند: سلام ما بر این تن ملت که مونسی جز نسیم صحرا و همدمی جز مادرشان ندارند. برای همین موارد است که همیشه می گوییم: ، بی کفن و و بودند که به دیدار پهلو شکسته ی خود رفتند . شادی روح و 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
دشت جنون 🇵🇸
🌹🕊💐🌷💐🕊🌹 #بزرگ_مردان_کوچک #نوجوان_شهید #محمدحسین_ذوالفقاری #قسمت_اول پدر #محمدحسین نقل می کند که
🌹🕊💐🌷💐🕊🌹 یکی از همرزمانش می گوید : اما او از برادرش بود . وقتی به او گفتم حالا که به رسیده ، بهتر است که به بروی . او با عالی جواب داد : اگر بروم دیگر نمی گذارند به برگردم . هنگامی که اصرار کردم گفت او برای خودش شده ، آخرت برای اوست نه من و سپس گفت : اسلحه را برمی دارم تا دشمن بداند با چه کسانی طرف است . سرانجام او را برای مراسم به روانه می کنند . هنوز مراسم چهلم برگزار نشده بود که او با بند سبز رنگ یا ثارالله رهسپار عرصه های و می گردد و پس از حماسه آفرینی ها بی شمار در تاریخ ۲۸/ ۱۰/ ۱۳۶۰ در دشت خیز بر اثر اصابت چندین ترکش به هر دو و هر دو در حالی که زمزمه بر لب داشت به رویان هم رزم خود پیوست . 🌹 @dashtejonoon1💐🕊