eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
830 ویدیو
2 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 رفته بودم سفرى، سمت ديار كه طوافى بكنم گرد مزار به اميدى كه دل خسته هوايى بخورد متبرك شود از گرد و غبار هر چه زد خنجر احساس به سرچشمه چشم شرمگينم كه نشد اشك ، نثار خشكى چشم عطش خورده ، از آنجاست كه من آبيارى نشدم، فصل بهار چون نشد شمع كه سوزد دل سنگم شب عشق كاش می شد كه شود سنگ مزار آخرين خط وصاياى دل من اين است كه به خاكم بسپاريد كنار شادی روح و 🌹 @dashtejonoon1🌴🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 یک نفر باید می‌شد که روی سیم دراز بکشید تا بقیه از روی آن شوند . یک فورا با شکم روی سیم خوابید ، همه شدند جز یک گفتند : ! گفت: نه ... شما برید ... من باید وایسم بدن رو ببرم برای ... منتظره ... چسبیدن به کجا چسبیدن به کجا 🌹 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ... عـزاداری نمی‌خواهد ، می‌خـواهـد ... که مرگ عادی نیست بلکه آغاز زندگی است که دارد ! امیـدوارم که فقـط برای ابراز عزاداری نکنید بلکه دنبـال این بروید که برای چه به جبهه رفتم و بـرای چه شدم ... 🕊 @dashtejonoon1🌴🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 در ادامه عملیات چزابه ، شش شبانه روز در مقابل و پشت جبهه دشمن بدون وقفه برای نجات تیپ ۷۷خراسان از محاصره، با دشمنان جنگید و آنقدر از مهمات ذخیره و دپو شده دشمن استفاده کرد تا مهمات آن محدوده به پایان رسید، آنگاه با لب تشنه و بدن خسته و گرسنه و چشم ترکش خورده ایی که ۶ شبانه روز نخوابیده، در محاصره دشمن قرار گرفت و تنهایی به اسارت دشمن در آمد . اين قهرمان نا شناخته به تنهایی دو شبانه روز گردان‌های زرهی و پیاده دشمن را زمین گیر کرد تا تیپ مشهد از محاصره، رهایی یابد. دشمنان شکست خورده، خشم خود را، با شکنجه‌های متعدد، از جمله بریدن دو دست توانمندش از بازو، بیرون آوردن دو چشم او، شکستن دندان هایش، پوست کندن سر و جمجمه اش و همچنین محاسن شریفش و پوست و گوشت صورتش و با نشاندن صد‌ها گلوله در پیکر پاکش، اینگونه از او انتقام گرفتند . و چه عاشقانه به ديدار حق شتافت 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🥀🕊🌹🎋🌹🕊🥀 کوچه‌هایمان را به نامشان زدیم ... تا هرگاه که آدرس منزلمان را میدهیم ... یادمان نرود که از گذرگاه خون کدام ، با آرامش به مقصد می رسیم ... 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 شادی روح و 🌷 @dashtejonoon1🥀🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد آن روزگاران یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس ارسالی از اعضاء شادی روح و و سلامتی رزمندگان 8 سال دفاع مقدس 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🍀💐🌴🌺🌴💐🍀 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌸 پاسدار حسین کریمی 💐 (محمود) 🌸 بسیجی غلامحسین فتاح الجنان 💐 (اسداله) 🌸 جهادگر مرتضی حجتی 💐 (علی) 🌸 جهادگر علی سلطانی 💐 (اسداله) 🌸 سرباز ناصر هادی 💐(قربانعلی) 🍀 @dashtejonoon1🌺💐
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 بچه ها ، اگر شهر سقوط کرد آن را دوباره فتح خواهیم کرد ، مواظب باشید که ایمانتان سقوط نکند . 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود ، فَرَج و نجات شما است. کمال‌الدين، جلد ٢، صفحه ٤٨٥ پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ چشمانم را باز می کنم و به آسمان می نگرم سلام من! سالها گذشت از پرکشیدنت و امروز چه قدر آسمان دل تنگ بودن توست این را آسمان طلاییه به من گفت، او که آفتاب سوزانش صورتت را نوازش میداد، همان طلاییه ای که روزها در دل خاکش عشق را جستجو می کردی و فریاد یا حسین سر می دادی سالها گذشت از نبودنت و من آرزو دارم دستان مادری که این فراق را تحمل می کند ببوسم سالها گذشت اما حتی ذره ای یادت در دلهایمان کمرنگ نشد من! از آسمان که به ما می نگری، دعایمان کن که این روزها غبار گناه بلور دلها را آلوده کرده ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌴 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 15 آذر 1402ه.ش 🗓 22 جمادی الاول 1445 ه.ق 🗓 6 دسامبر 2023 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 ای زنده ، ای پاینده 🔸صفحه 103 🔸جزء 6 جهت سلامتی و و هدیه به روح 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
بلند مرتبه ترين مردم نزد خداوند در روز قيامت كسى است كه در روى زمين بيشتر در نصیحت و ارشاد مردم قدم بردارد. @dashtejonoon1
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 ای مردم ، اگر در این دنیا هدف ما مادیات باشد ، بیچاره و بدبخت خواهیم شد و اگر که خدا به ما توفیق بدهد و پرده های غفلت دنیوی جلوی چشم ما را نگیرد و قدرت تشخیص را به ما بدهد و هدف ما در این دنیا معنویات باشد ، با یاری خدا به آنجایی که خودش می خواسته و آن هدفی که خودش ما را برای آن هدف آفریده خواهیم رسید . 🌹 🕊 🌹 🌹 🕊 @dashtejonoon1🌹🌴
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹 🕊 🕊 تاریخ تولد : 🗓 1332/04/31 🗓 محل تولد : کیاکلا _ مازندران وضعیت تاهل : متاهل تاریخ : 🗓 1359/09/15 🗓 محل : ایلام _ میمک _ تنگه بینا نحوه : سرنگونی بالگردش توسط میگ عراقی مزار : 🌹 @dashtejonoon1🌷🥀
دشت جنون 🇵🇸
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹 🕊 #شناخت_لاله_ها 🕊 #سردار_رشید_اسلام #سرلشگر_خلبان #شهید_والامقام #احمد_کشوری تاریخ تولد
🌴🌷🥀🌹🥀🌷🌴 اح‍م‍د ت‍ی‍ر م‍‍اه‌ ۱۳۳۲، در خ‍‍ان‍و‌اده‌‌‌ا‌ی‌ م‍ت‍وس‍ط در ف‍ی‍روزک‍وه‌ چ‍ش‍م‌ ب‍ه‌ ج‍‍ه‍‍ان گ‍ش‍ود. او دوران دبستان و سه سال اول دبیرستان را به ترتیب در «کیاکلا» و «سرپل تالار»، دو روستا از روستاهای محروم شمال و سه سال آخر را در «دبیرستان قناد» بابل گذراند. شهید کشوری ضمن تحصیل علاقه زیادی به کارهای ورزشی و هنری نشان می‌داد و یک بار در رشته طراحی در ایران مقام اول را کسب کرد و در «کشتی» هم درخشش داشت. کشوری در حین تحصیل فعالیت‌های مذهبی زیادی داشت و با صدایش در اغلب مجالس و مراسم مذهبی از قبیل عاشورا، با مدیریت و جدیت بسیار، مرثیه خوانی و اداره بخشی از مراسم را به عهده می‌گرفت. او در این برنامه‌ها تلاش همواره داشت تا چهره حقیقی اسلام را نشان دهد و معتقد بود که انسان نباید یک مسلمان شناسنامه‌ای باشد، بلکه باید عامل به احکام اسلام باشد. احمد پس از اخذ دیپلم برای ورود به دانشگاه آماده می‌شد اما با توجه به هزینه‌های سنگین ورود به دانشگاه و محرومیت مالی‌اش، از رفتن به دانشگاه منصرف شد و در سال 1351 وارد ارتش در قسمت هوانیروز شد. او در برخورد و معاشرت با استادهای خارجی اعمالی از خود نشان می‌داد که آنها تحت تأثیر قرار می‌گرفتند و در این مورد وقتی از او سوال می‌شد، می‌گفت که من یک مسلمانم و مسلمان نباید فقط به فکر خود باشد و می‌خواست در آنجا نیز دامنه ارشاد را بگستراند. گفتنی است؛ احمد کشوری به علت هوش و استعداد بالا، دوره‌های تعلیمات خلبانی هلیکوپترهای «کبری» و «جت رنجر» را با موفقیت به پایان رساند. با آغاز جنگ داخلی نیز چنان از خود كیاست و لیاقت و شجاعت نشان داد كه وصف‌ناكردنی است بطوری كه بیابان‌های غرب كشور را به گورستانی از تانك‌ها و نیروهای دشمن و مزدوران خارجی اش تبدیل نمود و بدون وقفه و با تمام قدرت و قوا می‌كوشید، پروازهای سخت و خطرناك را از همه زودتر و از همه بیشتر انجام می‌داد. 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🥀🌴
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 كلاس دوم راهنمايى كه بود، عكس مبتذل چاپ مى كردند. در آرايشگاه، فروشگاه و حتى مغازه ها اين عكس ها را روى در و ديوار نصب مى كردند و هر جا اين عكس ها را مى ديد پاره مى كرد. صاحب مغازه يا فروشگاه مى آمد و شكايت را براى ما مى آورد. پدر ، رئيس پاسگاه بود و كسى به حرمت به احمد چيزى نمى گفت. من لبخند مى زدم. چون با كارى كه انجام مى داد، موافق بودم. يك مجله اى با عكس هاى مبتذل چاپ شده بود كه آنها را از هر كيوسك روزنامه اى مى خريد. پول توجيبى هايش را جمع مى كرد. هر بار ۲۰ تا از چند روزنامه فروش مى خريد وقتى مى آورد در دست هايش جا نمى شد. توى مى انداخت نفت مى ريخت و همه را آتش مى زد. مى گفتم: چرا اين كار را مى كنى؟ مى گفت: اين عكس ها ذهن را خراب مى كند. 🌹 🕊 🕊 @dashtejonoon1🕊🥀
💐🌸🌺🌼🌺🌸💐 ‌نسبت به بد خانم ها خیلی ناراحت می شد ، بعد از که به بازار می‌رفتیم حس می کردم راحت نیست . به من گفت : خانم می شه من دیگه بازار نیام ؟! وضع خانم ها نا مناسبه . از این شرایط ناراحت بود و می گفت : خانمها قراره با این به کجا برسن ... 🌼 @dashtejonoon1🌺💐
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 مادر آقا تعریف میکرد یکی از آشناها خواب دیده رفته کربلا. بعد از زیارت امام حسین (ع) میره واسه زیارت حضرت عباس (ع) ، دم حرم سه آقا رو میبینه و تو خواب این حس رو داره اون آقایی که وسط ایستاده حضرت عباس (ع) هستند و دو نفر هم طرفین حضرت بودن و با صورت پوشیده. این خانم شروع میکنن از حضرت عباس (ع) حاجت خواستن. حضرت هم میفرمایند که چرا از نمیخواین . خانم میگن بله قبل از اینکه محضر شما برسم پیش امام حسین (ع) بودم و درخواست کردم از ایشون. حضرت عباس(ع) می‌فرمایند نه، این رو میگم و با دست اشاره میکنن به فرد کناریشون خانم بر می‌گردن به سمت اشاره ی حضرت و رو میبینن... 🌹 @dashtejonoon1🌹🌴