#پندانه 🙏💚
✨﷽✨
یه استاد داشتیم همیشه میگفت: اگر فکر میکنی حرفی رو «باید» بزنی و دیگه هیچ زمانی فرصت گفتنش نیست، درنگ نکن!
ولی اگر فکر میکنی هنوز میتونی برای گفتن اون حرف صبر کنی، حتی چند لحظه، اون موقع درنگ کن...
یکی از نشانههای رشد و بلوغ آدمیزاد، تشخیص درستترین رفتار در همین دو راهیه؛ تأمل یا اقدام...
↶【 #بهمابپیوندید 】↷
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در محضر ولایت
سخنان رهبری در مورد شب قدر
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
داستانهای کوتاه و آموزنده
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗خریدار عشق💗 قسمت 2 از پله ها رفتم پایین مامان و جواد در حال صبحانه خوردن بودن ، رفتم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗خریدار عشق💗
قسمت3
بعد تمام شدن کلاس رفتیم داخل محوطه یه گوشه نشستیم تا کلاس بعدیمون شروع بشه
سهیلا و مریم هم طبق معمول دنبال یه سوژه بودن که مخشو بزنن
سهیلا: اوه اوه باز این خانمه داره میاد سمتمون
خانم زندی ،جزء افراد بسیج دانشگاه بود ،مسئولیت حجاب دخترا هم دست اون بود
خانم زندی: دخترا این چه وضعیه ،چند بار باید تذکر بدم بهتون ...
مریم: ععع خانم زندی این همه دختر اینجا ،اد همیشه میای میچسبی به مااااا...
زندی: به دخترای دیگه هم تزکر میدم ولی شما دوتا دیگه خیلی از حد گذروندین ،دفعه بعد میفرستمتون کمیته انضباطی
خانم صادقی از شما بعیده ،با همچین افرادی دوست باشین
سهیلا: ببخشید مگه ما چمونه؟
- ببخشید ،به نظرم دوست بودن با همچین افرادی بهتره از دوست بودن با افراد چادری که معلوم نیست چه گندی دارن زیر چادرشون میزنن
زندی: مؤدب باشین خانم صادقی، این چه طرز حرف زدنه ...
- مؤدب حرف بزنین ،مؤدب جواب میگیرین ،فعلن برین امر به معروفای دیگه تونو انجام بدین زندی از کنارمون با عصبانیت رد شد و سهیلا و مریم زدن زیر خنده
مریم: دمت گرم بهار،خوشم اومد ضایع اش کردی
سهیلا: دختره ی پرو ، هر چی دلش خواست بارمون کرد...
- بسه دیگه لطفا از این بعد ،یه کم صرفه جویی کنین تو اون وسایل آرایشیتون
سهیلا: خوب ،اگه صرفه جویی کنیم چه جوری بریم مخ بزنیم ...
- مخ و با زبون میزنن نه با چهره
مریم: خودت سفید و لپ قرمزی هستی فک میکنی همه مثل تو هستن ...
- وااا نکنه شبیه مادره فولاد زره هستین من نمیدونستم سهیلا: هی مریم طرف اومد ،بهار ببین نزدیک دوماهه میخوایم مخشو بزنیم هیچ خطی نمیده
( سرمو برگردوندم )
- کدومو میگی؟
سهیلا: همونی که تک کت نوک مدادی داره - پسره خوشتیپیه ،فک کنم چشم برزخی داره، قیافه اصلیتونو دیده پشیمون شده...
مریم: (با کیفش زد به پهلوم)کوووفت.
نمکدون
- پاشین بریم،کلاسمون داره شروع میشه
↶【 #بهمابپیوندید 】↷
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
اگر تاکسی زندگی رو اشتباه سوار شدی
هر جا فهمیدی، همونجا درجا حساب کن و پیاده شو
نگو هزینه کردی!
دیدن ته خط، چیزی به جز ملامت بیشتر نخواهد بود 👍
آیه 8 سوره تحریم می خوانیم: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَی رَبُّکمْ أَنْ یکفِّرَ عَنْکمْ سَیئَاتِکمْ وَیدْخِلَکمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خدا باز گردید توبه کنید، توبه ای خالص و بی شائبه، امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغ هایی ازبهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است داخل کند».
ورود 👇
👈🔻جای شما تو کانال داستان های واقــعـــی خالیه🔻👉
✨﷽✨
#تلنگر
✅لطف و محبت جالب خداوند به بنده های روزه دار!
✍خدا قبل از عالم تشریع، رزقی را برای بندهای مثلاً در روز ماه رمضان بریده است. حالا او در روز ماه رمضان فراموش میکند که روزه است و آن غذا را میخورد... بعداً یادش میافتد که روزه بوده است. نه روزهاش باطل است و نه قضا دارد.
این خدا بود که این فراموشی را بر او مسلّط کرد تا رزقی را که برای او مقدّر کرده بود، به او بخوراند.
امیرالمؤمنین علیه السّلام میفرماید: « وقتی خداوند امری را اراده کند، عقل عبد را میگیرد و آن کار را به دست او جاری میکند، بعد عقلش را به او باز میگرداند ». بسیاری از خیراتی که خدا به ما رسانده، اینگونه بوده است والاّ اگر به عقل خودمان بود، آن کار را نمیکردیم.
📚مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی
مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی
↶【 #بهمابپیوندید 】↷
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
21.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈دلار قبل انقلاب هفت تومن بوده الان شده پنجاه و پنج هزار تومن
👈مردم رو بیچاره کردید
👈ببین قدرت خرید مردم رو چکار کردید؟
👈چرا دست از سر این مردم بر نمی دارید.
لطفا تا انتها کلیپ رو ببینید...
پی نوشت : درضمن سطح زندگی، رفاه، بهداشت و درمان فعلی را هم مقایسه کنید با دوران طلایی پهلوی ملعون، هرچند اصلا قابل مقایسه نیست!
👈🔻جای شما تو کانال داستان های واقــعـــی واقعا خالیه🔻👉
داستانهای کوتاه و آموزنده
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗خریدار عشق💗 قسمت3 بعد تمام شدن کلاس رفتیم داخل محوطه یه گوشه نشستیم تا کلاس بعدیمون ش
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 خریدار عشق💗
قسمت4
وارد کلاس شدیم مثل همیشه رفتیم ته کلاس نشستیم
مریم آروم زیر گوشم زمزمه میکنه
مریم: خودشه - کی؟
مریم: من موندم چه جوری کنکور قبول شدی، یارو رو میگم دیگه !
- تو با عقل ناقصت داری حرف میزنی ،انتظار داری منم بفهمم
سهیلا زد تو سرم : خنگ ،اون پسره رو میگه دیگه سرمو به طرفین برگردوندم و نگاه کردم : آها فهمیدم
مریم و سهیلا: کووووفت
نمیدونم چرا یه لحظه چشمم بهش قفل شد
که با اومدن استاد ،به خودم اومدم
تعجب کردم از کار خودم خودم،
بعد تمام شدن کلاس ،سوار ماشین سهیلا شدیم و حرکت کردیم
توی راه مریم از پسره میگفت
بیچاره بیو گرافی جد در جدشو درآورده بودن
- مگه میخواین ،ترورش کنین که اینقدر اطلاعات دارین ازش ...
مریم: نه بابا ،اینقدر مخمونو درگیر خودش کرد ،دیگه مجبور شدیم ببینم ریشه اش کیه
- نکنین بابا ،عاقبت خوبی نداره هااا ،یه دفعه همه این پسرا جمع میشن ریشه خودتونو خشک میکنن...
سهیلا: غلت کردن ،با هفت جدشون
صدای زنگ گوشیم اومد - اوه اوه بچه ها صدای ضبط و کم کنین ،جناب سروانه
مریم: جوووون ، جناب سروان
- بی ادب ،داشتییییم
سهیلا: تو به بزرگیه خودت این روانی رو عفو کن، بردار الان قطع میشه هااا - جانم داداش
جواد: سلام بهار جان خوبی؟
- ممنونم ،چیزی شده؟
جواد: نزدیک دانشگاهتونم میخواستم بپرسم دانشگاهی با هم بریم خونه؟
- نه داداش کلاسم تمام شده الانم دارم میرم خونه
جواد: باشه پس میرم حجره پیش بابا، مواظب خودت باش ،خدا نگهدار - خدانگهدار
سهیلا: بهار داداشت بهت گیر نمیده چادر بزاری؟
- گیر که نه، ولی دوست داره ،ولی همینم که حجابم خوبه چیزی نمیگن
حجاب داشتن که حتمن به چادر نیس!
سهیلا منو رسوند خونه و رفتن
در و باز کردم وارد خونه شدم ،مامان، مامان ،مامان
مامان: هووووو ،چه خبرته !
- خو جواب بدین دیگه،این همه انرژی هدر ندم
مامان: تو اصلا نفس کشیدی، یه بند صدا کردی! چی شده ؟
- گشنمه
مامان: برو لباست و عوض کن ،الان غذاتو گرم میکنم - دستت طلا،،، بری کربلا
بعد از خوردن غذا رفتم توی اتاقم
شروع کردم به کتاب خوندن
هوا تاریک شده بود
از صدای ماشین فهمیدم که بابا و داداش اومدن «همیشه داداش ،موقع برگشت ،میرفت دنبال بابا با هم می اومدن خونه»
بلند شدم ،خودمو تو آینه نگاه کردمو رفتم پایین
رفتم تو بغل بابا: سلام بابا جون خسته نباشی
بابا: سلام بهار جان ،سلامت باشی
با صدای اهه اهه برگشتم : عع ببخشید
،سلام داداشی
جواد: سلام، وروجک...
↶【🌹 #بهمابپیوندید 🌹】↷
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
🌹داستان آموزنده🌹
پدرم بعد از مدتها، مرخصی و تشویقی گرفته بود تا ما را با ماشین خودش به مسافرت ببرد؛ راه پر پیچ و خم و ترافیک بود.
میانه های راه ماشین جوش آورد؛ پدر کنار زد تا ماشین خنک شود و آسیب بیشتری نبیند؛
در این حین تلفنِ همراهش زنگ خورد؛ از صحبتهای پدرم متوجه شدم که یکی از همکارانش است؛
از لحن و صدای پشت خط معلوم بود که آن شخص عصبانی است و یک روند حرفهای زشتی به پدرم ميزد!
از وضع صورت پدرم فهمیدم که او هم عصبانی شده ولی چیزی نمیگفت و سکوت کرده بود؛ البته اگر حرفی هم میزد آن شخص نمیشنید چون به صورت رگباری حرف میزد!
صحبت آن شخص که تمام شد پدرم به او توضيح داد که از زير كار در نرفته است و از يك هفته قبل برای آن چند روز مرخصی گرفته است و همه هم در جریان هستند...
آن شخص خیلی شرمنده شد ، اصلا دیگر روی معذرت خواهی هم نداشت؛ که پدرم این را هم به روی او نیاورد و کمی در مورد موضوعی دیگر با او صحبت کرد تا مثلا نشان دهد به دل نگرفته است و اشکال ندارد.
.
تلفن را که قطع کرد من که هنوز از لحن بیادبانه آن شخص عصبانی بودم به پدرم گفتم چرا شما هم چندتا کلمه قلمبه سلمبه به او نگفتید تا حساب کار دستش بیاید؟!
پدرم جوابی داد که هنوز یادم است! او گفت:
تجربه بارها به من نشان داد که انسانها هم مانند این ماشین وقتی جوش میاورند باید کنار بزنند! چیزی نگویند و حرکتی نکنند؛
چرا که اگر با همان حال عکس العمل نشان دهند به خودشان و دیگران آسیبهای به مراتب جدی تری میزنند...
خلاصه آنکه:
🌹تو هم وقتی جوش آوردی، بزن کنار!☺️🌹.
.
.
.
پ.ن: در روایات آمده خشم از آتش است هر گاه عصبانی شدید وضو بگیرید تا آبی بر روی آتش باشد؛
همچنین آمده که در هنگام خشم تغییر موضع دهید؛ یعنی اگر ایستاده اید بنشینید و بالعکس...
.
پ.ن۲: از آیت الله بهجت برای رفع عصبانیت دستورالعملی خواستند؛ ایشان فرمود به همین منظور صلواتِ با توجه بفرستيد.
↶【🌹 #بهمابپیوندید 🌹】↷
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
7.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت تجربه گر مدافع حرم از میزبانی ۲۱ شهید در آسمان از او
↶【 #بهمابپیوندید 】↷
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
1_2707869840.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🌼 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🌼
🌼 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🌼