eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5هزار ویدیو
109 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویری از مزار شهید لرستانی مدافع حرم، اسماعیل غلامی یاراحمدی که در شب سرد زمستان توسط مادرش با پتو پوشانده شده است مادرست دیگر ❤️ 📚 @dastanak_ir
کسی جرأت نداشت با شاه ایران سر میز غذا بشیند. اما طیب می نشست، گنده لات تهران بود. شاه هر وقت میخواست مجلسی خراب بشه به طیب میگفت یک روز شاه گفت: این دفعه پول زیادی بهت میدهم، برو مجلسی را خراب کن گفت: کجاست؟ طرف کیه؟ شاه هم گفت: فلان جا...سید روح الله خمینی. طیب جا خورد! گفت: گفتی سید هست؟ شاه گفت: آره. طیب گفت: نه ما نیستیم! ما با فرزند حضرت زهرا در نمی افتیم... (این موقعی بود که امام هنوز معروف نشده بود که اسمش روی زبان مردم بیفتد) شاه گفت: هستی تو را میگیرم، ناخن هایت را میکشم، میدم تیکه تیکه ات کنن طیب گفت: هر کار میکنی بکن، من با فرزند حضرت زهرا در نمی افتم اینقدر شکنجش کردند که طیب سینه سپر شد نی قلیون وقتی خواستن اعدامش کنند یکی آمد و گفت‌: طیب، پیامی برای امام خمینی نداری؟گفت: من ایشان را نمیشناسم، فقط به ایشان بگویید، طیب گفت: قربان جدت بروم، همه شما را دیدند و خریدند، من ندیده شما را خریدم. آن دنیا شفاعتم کن. وقتی پیامش را پیش امام بردند امام گفت: طیب نیازی به شفاعت من نداره، طیب درقیامت امت من را شفاعت میکنه! بعد انقلاب وقتی امام رفت سر قبر طیب، گفت: طیب، تو که عاقبت بخیر شدی، دعا کن خمینی هم عاقبت بخیر شود این شد که طیبی که۶۰ سال نه نماز خواند نه روزه گرفت، فقط در مقابل حضرت زهرا ادب کرد و شد و همین شد که طلبه های قم جمع شدند و نماز و روزه ۶۰ سالش را قضا کردند. تا ابد ، روضہ ی او محفل طیب سازی است این چنین معجزہ ها، هست فقط ، کارِ مزار: حرم حضرت عبدالعظیم حسنی ‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 📚 @dastanak_ir
بالا نرفت سوز صدایی که داشتم کاری نکرد ذکر و دعایی که داشتم حال و هوای پاکیَم از دست رفته است یادش بخیر حال و هوایی که داشتم دیروز اشک چشم من هر لحظه می‌چکید امروز نیست اشک و بکایی که داشتم از بسکه با هوای و هوس خو گرفته‌ام دیگر دراز نیست دست دعایی که داشتم یادش بخیر زمزمه‌های خدایی‌ام حالا کجاست سوز و نوایی که داشتم دیگر جسور و رو سیه و خیره سر شدم بر لب نمانده ذکر خدایی که داشتم شرمنده‌ام که با شهدا قهر کرده‌ام با یادشان چه شور و صفایی که داشتم یادش بخیر جمعه که می‌شد غروب‌ها همراه گریه زمزمه‌هایی که داشتم با معصیت ز سینه‌ی من پر کشیده است حال و هوای کرببلایی که داشتم رضا باقریان ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید سپهبد قاسم سلیمانی (۱) 🔹خدایا برای دفاع از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم. 🔸خدایا ثروت دستانم وقتی است که سلاح برای دینت به دست گرفتم. 🔹خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک دفاع از مظلوم است. 🔸خدایا سپاس که مرا از اشک بر فرزندان فاطمه(س) بهره‌مند نمودی. 🔹سپهبد قاسم سلیمانی خطاب به علما: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی شماست. 🔸خدایا سپاس که سرباز خمینی کبیر شدم. 🔹خدایا شکرگزارم که مرا در مسیر حکیم امروز اسلام، خامنه ای عزیز قرار دادی. 🔸امام، اسلام را پشتوانه ایران کرد. 🔹خدایا مرا بپذیر آنچنان که شایسته تو باشم. 🔸به فرزندان شهدا به چشم ادب و احترام بنگرید. 🔹سپهبد قاسم سلیمانی خطاب به سیاسیون: در رقابت‌ها و مناظرات، دین و انقلاب را تضعیف نکنید. 🔸با فرزندان و پدر و مادر شهدا همیشه مانوس بودم. 🔹در مسائل سیاسی، ولایت فقیه را بر سایر امور ترجیح دهید. 🔸دوست دارم کرمان همیشه با ولایت بماند. 🔹امروز به تقدیر الهی از میان شما رفته‌ام. 🔸نیروهای مسلح را برای دفاع از اسلام و کشور احترام کنید. 🔹فرزندانتان را با نام و تصاویر شهدا آشنا کنید. ‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
خلاصه وصیت نامه ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
Salar Aghili - Madar.mp3
9.91M
🎙«مادر » با صدای سالار عقیلی 🌸میلاد حضرت فاطمه(س) و روز زن مبارک باد. ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مراسم شب ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) در رواق امام خمینی(ره)، حرم مطهر رضوی 🎙مداح: حاج سید مهدی میرداماد ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک #داستانک👇 📚 @dastanak_ir
🔸خاطره ای درس آموز از مسئولیت پذیری اجتماعی آیت الله حائری شیرازی🔸 ناقل خاطره: محمدعلی نادعلی در تابستان سال ۷۷ با دوستانی به همدان رفتیم تا دو سه روزی در معیت استاد «حاج شیخ حسین انصاریان» باشیم. پیش از ظهر، ما را به سیاحتی در درّۀ «گنجنامه» بردند. چون تابستان و تعطیلات بود، جمعیت زیادی آمده بودند. متوجه شدیم مردم برای قضای حاجت مشکل دارند. به ما هم سرایت کرد؛ چون سه چشمۀ توالت موجود در گنجنامه گرفته بود که کاسۀ آنها پُر و لبریز از کثافت شده بود. مردم به ناچار با سنگ و کلوخ و ... قضای حاج می کردند. ما که قصد داشتیم در آنجا تا غروب بمانیم، دیدیم با این وضع ممکن نیست لذا تصمیم گرفتیم کمی در تپه ها و باغات پیاده روی کنیم و برگردیم. ساعاتی بعد که به محل پارک ماشین ها کنار توالت های غیر قابل استفاده برگشتیم، متوجه صف مردم برای قضای حاجت و وضو گرفتن بعضی دیگر شدیم. تصور کردیم شهرداری یا سازمان گردشگری که پول ورودی می گیرند، دستشویی را درست کرده اند! اما در میان مردم سخن از یک شیخ محترم بود که می گفتند به اینجا آمده برای دیدن گنجنامه و کار را ایشان درست کرده اند. راننده ما -که آنجا مانده بود- برایمان نقل کرد که یک روحانی آمد و وضع مستراح ها و مشکل مردم را که دید، اول سراغ مسئولین را گرفت، کسی حضور نداشت. از راننده و همراهانش کمک خواست و آنان هم چون دیدند آنجا پر از تعفّن و ... است، به ایشان گفتند: «خیلی بوی بد می دهد و ابزاری برای پاکسازی نداریم. شیرهای آب هم خراب اند. نمی توانیم کاری بکنیم». لذا خود ایشان رفتند و اوضاع را دیدند. آنگاه، لباس روحانیت را از تن در آوردند و آستین ها را بالا زدند و دست هایشان را در کیسه های پلاستیکی میوه هایی که در ماشین بود کردند. سپس گفتند هرچه کیسۀ پلاستیک در ماشین ها هست، بیاورند. ایشان پارچه ای روی دهان و بینی خود بستند و شخصاً تمام اشیاء و لجن ها و ... را با دست از کاسه های توالت بیرون کشیده و در کیسه ها ریختند و از راننده و محافظ ها -که حالشان به هم میخورد- خواستند از درّه با دبّه ها آب بیاورند. پس از تخلیه و باز کردن گرفتگی ها، همۀ توالت ها را شسته و آمادۀ استفاده مردم کردند. خرابی لوله ها و شیرهای آب را هم برطرف کردند و سپس، خود را طاهر کرده، وضو گرفته و در گوشۀ باغچه ای در آن نزدیکی به نماز ایستادند. مشتاق شدم بروم ایشان را ببینم و بدانم کدام روحانیاند. از دور به ما نشانش دادند و تا آمدیم به ایشان برسیم سوار خودرو شده بودند. ماشین چرخی زد و از کنار ما رد شد و دیدم ایشان «آیت الله حائری شیرازی» نمایندۀ ولی فقیه و امام جمعه شیراز است. بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و به همراهان گفتم: ای کاش رسیده بودیم و برای این کار، دستشان را بوسیده بودیم. همراهم به شوخی گفت: حالا نذر کن هر وقت دیدی، ببوسی تا قضای دست بوسی را بجا بیاوری! من با جدّیت گفتم: نذر می کنم حتما برای بوسیدن هر دو دستش به شیراز بروم. چند ماه بعد استاد «حاج شیخ حسین انصاریان» را برای منبر به شیراز دعوت کردند و من هم برای دیدن آشنایان و دیدار ایشان و میزبانش «آیت الله حائری» به شیراز رفتم. هم فال بود و هم تماشا. هنگامی که به خانۀ آیت الله حائری رفتیم، تعدادی از روحانیان و مسئولان نشسته بودند. می دانستم آقای حائری به هیج وجه نمی گذارند کسی دستش را ببوسد. وسط مجلس ایستاده و اعلام کردم حاج آقا اجازۀ دست بوسی نمی دهند، اما من چند ماه پیش در همدان برای کاری که کرده اند، نذر شرعی کرده ام تا در نخستین دیدار، هر دو دست ایشان را ببوسم. بلافاصله، به سمتشان رفتم و با ذکاوت و هوشی که داشتند متوجه علت شدند. تا آمدند دست ها را پس بکشند، آن دو را گرفتم و بوسیدم و بر دیده گذاشتم. به مطایبه و نکته پرانی همیشگی گفتند: شما فقط اهل تشویق کار خوب هستید یا اهل عمل به کارهای خوب هم هستید؟ عرض کردم: دعایمان کنید که اهل عمل بشویم، چون پیش از جنابعالی، ما هم گرفتاری مردم و خودمان را در آن تنگه دیده بودیم و رد شدیم. کُمیت کار ما لنگ است، امیدوارم از شما بیاموزیم. بعد آهسته تر فرمود: حالا نمی خواهد به این آقایان بگویید. بین خودمان باشد. ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆 منزل شهید ابومهدی دربغداد، بازی والیبال حاج قاسم، ابومهدی وپور جعفری و.. خودروی موجوددر فیلم هم همان خودروی شهادت است. 🚩 پاسخ شبهات ف. مجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هنرنمایی فاطمه عبادی برگزیده «عصر جدید» به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در روز مادر ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم علامه شیخ انصاری مادرش را بر روی شانه میگذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و بر روی شانه به منزل می آورد. پرسیدند: در منزل قاطر یا الاغی نداری؟ فرمود: دارم. ولی نمی دانید وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار سنگین چه گره هایی برایم باز شد. ❤️ ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
💠 هر مردی در زندگی احتیاج به چهار زن دارد 🔹 اولین زن مادر اوست زنی که با مهربانی او را بزرگ می‌کند و به او راه رفتن را یاد می‌دهد، با عشق به او حرف زدن و راه درست زندگی را نشان می‌دهد 🔸 دومین زن خواهر اوست که با او غیرت را یاد می‌گیرد 🔹 سومین زن همسر اوست کسی که عشق را با او تجربه می‌کند، همراه شدن و یکی شدن را 🔸 چهارمین زن و از همه مهم‌تر، دختر اوست که دنیا را با او تجربه می‌کند. امیدوارم همه آقایان این چهار زن را تجربه کنند.❤❤❤❤ ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر و روز زن بر همه زنان سرزمینم مبارک. 🌸🌹❤🌹🌸 ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir