خدای خوبم
🌸 به تو پناه میبرم از اینکه
به گناهی، پافشاری کنم...
از اینکه
قدمهام رو
توی راهی محکم کنم
که راه تو نیست، بیراههست...
راهی که تو نمیپسندی . . .
💝 بارالها...
آسایش زندگی
و برکت و فراوونیِ
روزیها رو
به سوی ما روانه کن . . .💚🍃 💚
#الهی_آمین ✨
آرامش مهمان لحظه ها تون ✨
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
❤️ اعمال شب نیمه شعبان
به نیت تعجیل در فرج امام زمان (ع)
و به نیت سلامتی رهبر عزیزمون
و به نیت سرافرازی و سربلندی ملت ایران
التماس دعا 🌷
#نیمه_شعبان
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
AUD-20220317-WA0026.mp3
6.35M
#تلنگری
#استاد_شجاعی 🎤
ویژه #نیمه_شعبان
🌠 شب نیمهی شعبان، یک شب قدر
قدرتمند و باعظمت است که ؛
خداوند آن را فرصت ویژه ای برای رشد انسان قرار داده است !
- چگونه میتوان بهترین بهره را از آن برد؟
#ما_و_امام_زمان علیهالسلام
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
ڪلیڪ ڪنید 👇
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
گنجینه داستان معبر شهدا
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 49 "خداحافظ زینب" ✅ تازه می فهمیدم چرا علی گفت ... من تنها کسی هستم که
🌌 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 50
"سرزمینِ غریب"
✍🏼 [ از قسمت پنجاهم به بعد خاطره از زبان دختر شهید سید علی حسینی بیان میشود ]
👨💼نماینده دانشگاه برای استقبالم به فرودگاه اومد ... وقتی چشمش بهم افتاد، تحیّر و تعجّب... نگاهش رو پر کرد ... 😳
چند لحظه موند ... نمی دونست چطور باید باهام برخورد کنه...
🔷 سوارِ ماشین که شدیم ... این تحیّر رو به زبان آورد ...
-شما اولین دانشجوی جهان سومی بودید که دانشگاه برای به دست آوردنِ شما اینقدر زحمت کشید ...
🔺زیرچشمی نیم نگاهی بهم انداخت ...
- و اولین دانشجویی که از طرفِ دانشگاهِ ما ... با چنین حجابی وارد خاک انگلستان شده ...
🔸نمی دونستم باید این حرف رو پای افتخار و تمجید بگذارم ... یا از شنیدنِ کلمه اولین دانشجوی مسلمانِ محجبه، شرمنده باشم که بقیه اینطوری نیومدن ...!
✅ ولی یه چیزی رو می دونستم ... به شدت از شنیدن کلمه جهان سوم عصبانی بودم ... هزار تا جوابِ مودبانه در جوابِ این اهانتش توی نظرم می چرخید ...
✔️ امّا سکوت کردم ... باید پیش از هر حرفی همه چیز رو می سنجیدم ... و من هیچی در مورد اون شخص نمیدونستم ...
🏡 من رو به خونه ای که گرفته بودن برد ... یه خونه دوبلکس ... بزرگ و دلباز ... با یه باغچه کوچیک جلوی در و حیاط پشتی... ترکیبی از سبکِ مدرن و معماری خانه های سنتی انگلیسی ... تمام وسایلش شیک و مرتب ...
🏢 فضای دانشگاه و تمام شرایط هم عالی بود ... همه چیز رو طوری مرتب کرده بودن که هرگز ... حتی فکر برگشتن به ذهنم خطور نکنه ...❌
امّا به شدّت اشتباه می کردن ...
❤️ هنوز نیومده دلم برای ایران تنگ شده بود ... برای مادرم ... خواهر و برادرهام ...
من تا همون جا رو هم فقط به حرمتِ حرفِ پدرم اومده بودم ...
🔶 قبل از رفتن ... توی فرودگاه از مادرم قول گرفتم هر خبری از بابا شد بلافاصله بهم خبر بده ... خودم اینجا بودم ... دلم جا مونده بود ... با یه علامت سوال بزرگ ... ❓🤔
- بابا ... چرا من رو فرستادی اینجا؟ ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
💝#سلام_امام_زمانم💝
#مهدیجان!
۱۱۸۹ سال رقم زیادی است!
برای دوری ؛
برای ندیدن عزیزترین شخص عالم ...
جشن هایمان
برای آمدن شماست به جهان خاکیمان!!...
#مولایمن!
تولدتان مبارک❤️... دیگر کیک تولدتان جای خالی برای شمع ندارد..... محبوبِدلها بجان مادرت زهرا سلاماللهعلیها ظهور کن .....🤲❤️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
🌺🍃الهي
در این روز زیبا
🌸🍃بہ زندڪَیماڹ سرسبزے
وخرمي ببخش
🌺🍃 از نعمتهاے بیڪرانت
سیرابماڹ ڪڹ
🌹🍃به قلبمان مهربانی
به روحمان آرامش
به زندگیمان محبت
🍃آمین🍃
روزتون بے گناه و پر از عطر خدای مهربون🌹🌺
#فوروارد_یادتون_نره
🍃https://eitaa.com/dastanemabareshohada
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 شهید #همت را بیشتر 🌸
بشناسیم 🌸
🎙حاج حسین یکتا
#پیشنهاد_دانلود
#بسیار_عالی
سردار خیبر #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#سالروز_آسمانی_شدنت_مبارڪ_فرماندہ
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
ڪلیڪ ڪنید 👇
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
گنجینه داستان معبر شهدا
🌌 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 50 "سرزمینِ غریب" ✍🏼 [ از قسمت پنجاهم به بعد خاطره از زبان دختر شهید سی
🎆 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 51
"اتاق عمل"
🔹دوره تخصصی زبان تموم شد ... و آغازِ دوره تحصیل و کار در بیمارستان بود ...
❇️ اگر دقت می کردی ... مشخص بود به همه سفارش کرده بودن تا هوای من رو داشته باشن ...
تا حدی که نماینده دانشگاه، شخصاً یه دانشجوی تازه وارد رو به رئیسِ بیمارستان و رئیسِ تیمِ جراحی عمومی معرفی کرد ... 😕
💢جالب ترین بخش، ریزِ اطلاعاتِ شخصی من بود ...همه چیز،حتی علاقه رنگی من ...
این همه تطبیقِ شرایط و محیط با سلیقه و روحیاتِ من غیرقابل باور و فراتر از تصادف و شانس بود ...
🚫از چینش و انتخابِ وسائل منزل ... تا ترکیبِ رنگی محیط و ...‼️
گاهی ترسِ کوچیکی دلم رو پر می کرد ... 😥
✔️ حالا اطلاعاتِ علمی و سابقه کاری ... چیزی بود که با خبر بودنش جای تعجب زیادی نداشت ...
🔸هر چی جلوتر می رفتم ... حدس هام از شک به یقین نزدیک تر می شد ... فقط یه چیز از ذهنم می گذشت ...
- چرا بابا؟ ... چرا؟ ...
🏢 توی دانشگاه و بخش ... مرتب از سوی اساتید و دانشجوها تشویق می شدم ...
و همچنان با قدرت پیش می رفتم و برای کسبِ علم و تجربه تلاش می کردم ...
🔷 بالاخره زمانِ حضورِ رسمی من،
در اوّلین عمل فرارسید ... اون هم کنارِ یکی از بهترین جراح های بیمارستان ..
همه چیز فوق العاده به نظر می رسید ... تا اینکه واردِ رختکنِ اتاق عمل شدم ... رختکن جدا بود ... امّا ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
💖#سلام_امام_زمانم💖
انتظار می کشیم
رسیدنت را ،
دیدارت را ،
دم زدن در هوایت را ...
چشم به راهیم
سرزدن آفتاب را ،
شروع سبز بهار را ...
به چه زیباست آن روز...
بهار دِلآرای زیبا بیا....
🌤#أللَّھُـمَعَـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج🌤
https://eitaa.com/dastanemabareshohada