eitaa logo
داستان های خوب (معنوی)
773 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
11 فایل
✅ کانال ما را به دوستان خوبتون معرفی کنید😘😘 ✅ داستان های خوب را جهت بارگذاری در کانال به این آیدی بفرستید 🌹 متشکرم @aliskh ✅ از انتقادات و پیشنهادات سازنده استقبال می کنیم..دریغ نفرمایید ✅ تبادل و تبلیغ خدمتتون هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
591.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸💫تــقــدیــم بــه شــمــا خــوبــان 🌸💫لـحـظـه هـاتـون قـریـن آرامـش 🌿💫زنـدگـیـتـون پــر از سـلامـتــی 🌸💫عـاقــبــت تـون بـخـیـر 🌿💫 🌿💫حــاجــت روا بـــاشــیـــد 🌸💫نــمــاز و روزه هـــاتـــون 🌿💫قـــبـــول درگـــاه حـــق بهترین لحظات رو سپهری کنین درکنار خانواده بندگی هاتون مورد قبول درگاه حق باشه 🤲 https://eitaa.com/dastanhayekhob
🔆عقوبت شقى ترين افراد 🌼اميرالمؤمنين على (عليه السلام) مى فرمايد: روزى به سمت بيرون كوفه خارج شدم و قنبر پيشاپيش من در حركت بود. در اين هنگام ابليس رو به ما مى آمد. 🌼من به او گفتم : تو پيرمرد بدى هستى ! ابليس گفت : يا اميرالمؤمنين چرا چنين مى گويى ؟ به خدا قسم ، برايت حديثى نقل مى كنم كه خودم از خداى عزوجل بدون واسطه نشنيده ام : 🌼آن هنگام كه به خاطر گناهم به آسمان چهارم فرود آمدم چنين ندا كردم : اى خداى من و اى آقاى من ، گمان نمى كنم مخلوقى شقى تر از من خلق كرده باشى ؟! خداوند به من چنين وحى كرد: بلى ، از تو شقى تر هم خلق كرده ام ، نزد مالك (خزانه دار جهنم ) برو تا به تو نشان دهد. 🌼نزد مالك رفتم و گفتم : خداوند به تو سلام مى رساند و مى فرمايد: شقى تر از مرا نشانم ده . مالك مرا به جهنم برد و در طبقه بالا را برداشت . آتش سياهى بيرون آمد گمان كردم مرا و مالك را در خود فرو برد. مالك به آتش گفت : ((آرام باش )) و آرام گرفت . سپس مرا به طبقه دوم برد. آتشى بيرون آمد كه از اولى سياه تر و گرم تر بود، به آن گفت : ((خاموش باش )) و خاموش شد. تا آنكه مرا به طبقه هفتم برد و هر آتشى كه از طبقه اى خارج مى شد، شديدتر از طبقه قبل بود. 🌼در طبقه هفتم آتشى بيرون آمد كه گمان كردم مرا و مالك را و همه آنچه خداوند عزوجل خلق كرده را در خود فرو برد. دست بر چشمانم گذاردم و گفتم : اى مالك دستور ده تا خاموش شود وگرنه من خاموش ‍ مى شوم . 🌼مالك گفت : تو تا روز معين خاموش نخواهى شد، سپس دستور داد و آن آتش خاموش شد. دو مرد را ديدم كه بر گردنشان زنجيرهاى آتشين بود و آنان را از بالا آويزان كرده بودند و بالاى سر آنان عده اى با تازيانه هاى آتشين ، آنان را مى زدند. پرسيدم : اى مالك ، اين دو نفر كيانند؟ گفت : آيا آنچه بر ساق عرش بود نخوانده اى ؟ 🌼- و من قبلا يعنى دو هزار سال قبل از آن كه خداوند دنيا را خلق كند خوانده بودم ؛ لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، ايدته و نصرته بعلى (يعنى محمد را به على مؤ يد نموده و يارى كردم ) - مالك گفت : اين دو نفر ( . . . و . . .) دشمن آنان و ظالمين بر ايشان هستند ┏━✨🌼🌹✨🌸✨━┓. https://eitaa.com/dastanhayekhob🌸✨🌹🌼✨━┛
🌹 ســلام ،طاعات وعبادات شما قبول صبح زیبای بهاریتون بخیر🌼 🌼روزتـون پراز محبت و امید امیدوارم خداوند 🌼برای امروزتون اتفاقهای خوب و خوش 🌼رقم بزنه وحال دلتون مثـل گـل 🌼تازه وباطراوت باشـه سیزده بدر خوبی🍃 کنار عزیزان تون  داشته باشید 🌼 https://eitaa.com/dastanhayekhob
12.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمی دانم آرزویت چیست🌺🍃 اما من برای رسیدن به آرزویت دستانم به آسمان جاری🌺🍃 و سبزه دلم را به نیت تو و  آرزوهایت گره می زنم🌺🍃 روز طبیعت مبارک🌺🍃 ✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ 🌏 https://eitaa.com/dastanhayekhob
میزنم سبزه گره تاگره ای واگردد سالمان سال ظهور گل زهراگردد میزنم سبزه گره نیتم اینست خدا یوسف گمشده ی ارض وسما برگردد میزنم سبزه گره سبز شود دست دعا وانکه رفتست زدستم به دعا برگردد غیبت یارسفرکرده بلایی ست عظیم عاشقان سبزه ببندید بلا برگردد.. 💖 اللهم عجل لولیک الفرج https://eitaa.com/dastanhayekhob
🔴سیزده بدر واقعی ما این است که از خودمان بیرون بیاییم، از خانه‌های تنگ و تاریک افکار خرافی خودمان به صحرای دانش و بینش خارج شویم، از ملَکات پست خودمان خارج شویم، از اعمال زشت خودمان که مانند تار عنکبوت دور ما تنیده است خارج شویم. 📕یادداشت‏های استاد مطهری، ج۶، ص۱۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸💕دوشنبه تون عالی 🌿✨از خدا برایتان 🌸💕یک روز زیبا و 🌿✨سرشاراز سلامتی و لبخند 🌸💕همراه با دنیا دنیا آرامش  🌿✨سبد سبد خیر و برکت 🌸💕بغل بغل خوشبختی 🌿✨و یک دنیا عاقبت بخیری 🌸💕و یک عمر سرافرازی خواهانم 🌿✨روزتون زیبـا و در پنـاه خـدا
✨﷽✨ 🌼داستانهای پیامبر اکرم (ص): اویس قرنی و اطاعت مادر ✍گويند اويس شتربانى مى كرد و از اجرت آن مخارج مادر خود را مى داد. يك روز از مادر اجازه خواست كه براى زيارت پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به مدينه رود. مادرش گفت اجازه مى دهم به شرط آنكه بيش از نصف روز در مدينه توقف نكنى. اويس حركت كرد وقتى به خانه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) رسيد اتفاقا ايشان هم تشريف نداشتند. ناچار اويس بعد از يكى دو ساعت توقف پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) را نديده به يمن مراجعت كرد. چون حضرت به خانه برگشت پرسيد اين نور كيست كه در اين خانه تابيده؟ گفت شتربانى كه اويس نام داشت به اينجا رسيد و بازگشت. فرمود آرى اويس در خانه ما اين نور را به هديه گذاشت و رفت . درباره چنين شخصى پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) مى فرمايد يفوح روائح الجنة من قبل القرن و اشوقاه اليك يا اويس القرن، نسيم بهشت از جانب يمن و قرن مى وزد چه بسيار مشتاقم به ديدارت اى اويس قرنى . 📚منتهى الامال ، ج 1، ص 142. 📚آگاه شویم، حسن امیدوار،جلد دوم https://eitaa.com/dastanhayekhob