eitaa logo
داستان مدرسه
676 دنبال‌کننده
753 عکس
446 ویدیو
187 فایل
جملات ادبی خاطرات مدرسه داستانهای مرتبط با مدرسه خلاصه عضو شو😉
مشاهده در ایتا
دانلود
1_5082671625300607046.mp3
27.69M
فصل پنجم 🦋 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گروه ضمن خدمت فرهنگیان https://eitaa.com/joinchat/4057465145C48dce29c89
چه غذاها و نوشیدنی‌هایی در فصل سرما برای کودکان مناسب است؟ 🔺️ برخی نوشیدنی‌ها به تقویت سیستم ایمنی بدن کودکان کمک می‌کند و به طور کلی در فصول سرد سال باید از نوشیدنی‌های سرد پرهیز کرد. ⏰جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ●●●●●●●●●●●●●●●●● @madrese_yar
51.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
🦋شیشه و آیینه 🍃🍂جوان نزد عارفی رفت و از او برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می‌بینی؟ گفت: آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و گدای کوری که در خیابان می‌گیرد. بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می‌بینی؟ گفت: خودم را می‌بینم. عارف گفت: دیگر دیگران را نمی‌بینی، در حالی که آینه و پنجره هر دو از یک ماده اولیه ساخته شده‌اند. اما در آینه لایه نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی‌بینی. این دو شیئ شیشه‌ای را با هم مقایسه کن؛ وقتی شیشه باشد، دیگران را می‌بیند و به آنها احساس محبت می‌کند. اما وقتی از جیوه (یعنی ، کبر، غرور، پلیدی و…) پوشیده می‌شود، تنها خودش را می‌بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش را از جلو چشم‌هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری. 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
داستان مدرسه
که با تاتارها جنگیده بودند در خندق شهر زنده زنده در آتش سوخته شدند تیمور دستور داد استحکامات شهر تجد
داستان تیمور گورکانی فصل بیست و هفتم یوحنای اسقف به اروپا میرود تیمور در دمشق نیز طرح تازه ای به کار برد به این معنی که از جلو رفتن در سرزمین ترکان منصرف شده به طرف صحرای سوریه بازگشت. قسمتی از سپاهیان خود را به سواحل اراضی مقدس فرستاد تا لشکریان پراکنده ی مصر را تا حدود عکا تعقیب کنند همان عکایی که صلیبیان چندی در آن بودند و سرانجام هم سنگ پیش پای ناپلئون .شدند عده ای بیشتر هم مأمور حمله و محاصره ی بغداد شدند. تیمور خودش از همان راهی که آمده بود به حلب رفت آن موقع ماه مارس ۱۴۰۱ بود. تیمور آهسته آهسته پیش میرفت زیرا سپاهیان سرسخت تاتار نیز فرسوده شده و احتیاج به استراحت .داشتند تیمور در کرانه ی فرات با سپاهیان به شکار مشغول شد. مورخان مینویسند که گوشت آهوی نر برای شراب آنها مزه ی خوبی گشت. در این جا تیمور با پایگاه خود ارتباط کامل برقرار ساخت و از امیران فرمانده پیام هایی دریافت کرد و گزارشهایی از سمرقند به وی رسید و اطلاعاتی به طور هفتگی از سیواس برای او آمد و این اطلاعات اخیر افکار تازه ای در وی پدید آورد. سیواس دروازه ی ایلدرم محسوب میشد و تیمور بدون تأمل نیروی عمده ای در دویست میلی آن جا گرد آورد. در این اثناء پیامی از امیران اطراف بغداد رسید که تیمور را به طرف جنوب متوجه کرد. ظاهراً فرماندهی قوای بغداد از آن شهر دفاع می.کرد سلطان احمد از بغداد گریخته و نزد ایلدرم رفته بود و ضمناً دستور داده بود که اگر خود تیمور به طرف بغداد آمد شهر تسلیم شود ولی اگر تیمور شخصاً نیامد باید تا رسیدن نیروی ترکان از شهر دفاع بشود. از آنرو فاتح تاتار در تخت روانی نشسته با عجله به طرف جنوب شتافت. خبر آمدن تیمور به افسران سلطان احمد رسید یکی از آنان که تیمور را دیده بود شخصاً بیرون آمد تا او را ببیند و از آمدنش مطمئن شود فرج فرماندهی قوای بغداد چنین مقتضی دید که دستور سلطان احمد را اجراء .نکند شاید برای اینکه پس از بستن دروازه های بغداد به روی تیمور از تسلیم شدن بیم داشت و شاید تصور می کرد که گرمای تابستان تنور گداخته ای در درهی نیل مشتعل کرده و این گرمای سوزان تاتار را به عقب بر میگرداند اما او بایستی متوجه می شد که از چهل سال به آن طرف سپاهیان تاتار از محاصره ی هیچ قلعه ای به عقب برنگشتند. مردم بغداد به دیوارهای ضخیم سنگی شهر اعتماد داشتند و گمان میکردند در برابر تاتار میتوانند مقاومت کنند آخرین چیزی که تیمور میخواست محاصره و تسلیم بغداد بود در آن موقع سپاهیان وی قریب به دو سال در میدانها بدون استراحت می.جنگیدند نیروی عمده ی وی در تبریز برای مقابله با ترکان گرد آمده بودند و نقشه اش این بود که خودش هم در آن موقع در آنجا باشد. و چون با شتاب زیاد به طرف بغداد آمده بود ناچار صحراهای خشک و سوزان و بی آب و علف را طی کرده با کمی علیق و خواربار دست به گریبان بود. ولی چه می شود کرد بغداد کلید دجله و محل آسایش و تلاقی احتمالی سپاهیان مصر و آخرین سنگر دشمنان تیمور در آسیا به شمار میآمد ظرف یک ساعت فکر تیمور عوض شد و قاصدی از اردوگاه خود نزد شاهرخ فرستاد که با ده هنگ کارآزموده ی جنگ دیده و عده ای مهندس برای محاصره ی بغداد از شمال عزیمت کند. دسته ای هم برای مراقبت از عملیات ترکان در آسیای صغیر، مأموریت یافتند و دستوری برای محمد مقیم سمرقند فرستاده شد که با سپاهیان سمرقند به طرف مغرب بشتابد همین که شاهرخ نزدیک بغداد رسید تیمور فرمان داد از سواران وی رسماً بازدید شود لذا صد هزار سوار با پرچمها و طبل و کوس جنگی در برابر چشم مردم بغداد رژه رفتند این نمایش هم مؤثر واقع نشد و تیمور را با حالت وحشیانه ی وادار به کار ساخت. در پایین شهر بغداد پلی از قایقها روی دجله افکندند و سپاهیان را از این کرانه به آن کرانه انتقال دادند تا از فرار مردم شهر جلوگیری نمایند. اطراف شهر به باد قتل و غارت رفت و همه ی نقاط تابعه به تصرف سپاهیان درآمد. و محاصره ی حلقه مانند به مساحت دوازده میل آغاز گردید از جنگلهای دوردست الوار بسیاری آوردند و از آن الوار برجهایی ساختند و روی آن برج ها منجنیق و سنگ افکن به داخل شهر بغداد بردند و برج و باروهای شهر را سنگباران نمودند. در عین حال نقب چیان زیر پایههای برج و بارو نقب زدند در ظرف چند روز دیوارهای قسمت خارج شهر پایین آمد اما مردم بغداد پشت این دیوارهای درهم ریخته دیوارهای دیگری با سنگ و آهک برپا داشته به وسیله ی آتش افکنها آن را مجهز کردند. سرداران تیمور خواهش کردند که دستور حمله بدهد گرما کشنده بود به قسمی که مطابق اظهارات مورخان پرنده در میان زمین و آسمان جان می داد. سربازانی که در پرتو حرارت منعکس از گلهای سوزان مشغول به کار بودند میان اسلحه های
آهنین خود آب پز می شدند. تاتار پیر راضی نمی شد که دهل بزرگ به صدا درآید و حمله را اعلام دارد یک هفته گذشت و مهندسین عملیات محاصره را ادامه دادند. سربازان از نزدیکی های ظهر تا عصر به پناهگاه ها میرفتند ولی ناگهان یک روز در وسط ظهر تیمور ضربت خود را وارد آورد. در آن ساعت ۱ از پاییز ۱۳۹۹ تا پاییز ۱۴۰۱ میلادی تمام نقشههای تیمور برای مقابله با سلطان بایزید به کار می رفت در این موقع که تیمور مشغول محاصره ی بغداد بود بایزید با فراغ بال از اروپا به آسیا می.آید. اگر امپراتور ترک همتی بیشتر به کار میبرد و پیش از سقوط بغداد در میدان حاضر میگشت تبریز را بدون تاتار و خالی از اغیار میدید هنگ مراقب تیمور ممکن بود عملیات بایزید را به تیمور اطلاع میدادند و تیمور میتوانست در ظرف چند هفته به قوای اعزامی سمرقند ملحق گردد. مؤلف ظهر که مدافعین شهر در پناهگاهها به سر میبردند و فقط چند دیده بان روی برج ها از کشیک میدادند ناگهان دلیران برگزیده ی تاتار با نردبام ها از کمین گاه بیرون جستند. همین عمل ناگهانی موجب موفقیت او شد نورالدین که در جنگهای پیش تمور را از حمله ی توکتامیش نجات داده بود در آن موقع به قلعه حصار رسید و پرچم دم اسب را که با هلال طلا مزین بود بر فراز قلعه برافراشت. آنگاه کوس به صدا درآمد و تمام هنگها به طرف شهر رو آوردند نورالدین وارد خیابان بغداد گشت و پشت سر او تاتارهای سلحشور فرود آمدند. در آن ظهر گرم که ه و برشته بود تاتارها یکی از محله های بغداد را تصرف کرده مردم همه چیزآنجا را به طرف رودخانه راندند و آن قسمت شهر که در کرانه ی رود بود مورد حمله قرار گرفت، به طوری که شرح و توصیف آن مناظر و حشت آور قابل ذکر نیست و چه بهتر که به سکوت برگزار گردد مردان تیمور که از کثرت تلفات و رنج گرما خشمگین و متأثر بودند دیوانه وار مردم بغداد را قتل عام نمودند مورخ آنان میگوید بغدادی که دارالسلام لقب داشت در آن روز دارالعذاب و جهنم شد فرج فرماندهی دفاع بغداد که در قایق به طرفی میگریخت با تیر تاتارها کشته شد و جسدش را از قایق به کرانه ی رود .کشیدند صدو بیست مناره از سرهای بریده برپا گشت و شاید نود هزار نفر در آن روز به قتل رسیدند تیمور فرمان داد همه ی دیوارها را با خاک یکسان سازند و به استثنای مسجدها و پاره ای عمارات مذهبی بقیهی بناها را بکوبند به این قسم نام بغداد از صفحه ی تاریخ محو شد گرچه بعداً خرابه های بغداد را تصرف کردند ولی از آن تاریخ به بعد بغداد در امور جهانی بی اهمیت ماند خبر سقوط بغداد به تمام شهرهای تابع تیمور و همچنین به سلطان بایزید توسط فتح نامه ها ابلاغ گشت همین که طوفان و حمله به بغداد پایان یافت سلطان احمد فرمانروای سابق آن شهر به پایتخت خود باز آمد تیمور که این را شنید عده ای را مأمور دستگیری این فرمانروای گریزپا ساخت مورخین میگویند سلطان احمد نیمه برهنه از روی رودخانه گریخت و زیر بال بایزید پناه برد. تیمور با شاهرخ و چند سردار با عجله به طرف تبریز شتافت و سپاهیان و مأمورین محاصره را دستور داد به تأنی دنبال وی به تبریز بیایند بغداد در ماه ژوئن سقوط کرد و تیمور در ژوئیه ۱۴۰۱ میلادی مجدداً در پایگاه خویش (تبریز) پدید گشت. در آن موقع نوه او محمد از شاهراه خراسان پیش آمده به نیشابور رسیده بود و عده ای از قوای مقیم سمرقند را همراه می.آورد شاهرخ در نزدیکی پایگاه به سر می برد. و به این ترتیب لشکرکشی اول پایان پذیرفت تیمور از یک ستون دشمن به ستون دیگر میرفت. در مدت چهارده ماه در دو میدان بزرگ و چند میدان کوچک جنگید و غریب دوازده در را به حمله گرفت از نظر کوبیدن دشمن این عملیات بسیار مورد توجه بود چرا که قبل از به میدان آمدن بایزید تمام متحدین وی در هم شکسته شد. آن موقع برای مقابله با ترکان از نظر فصل مناسب نبود و سپاهیان تاتار با خوشوقتی عزیمت به میدان را برای سال بعد گذاردند در ضمن صدای طبل سپاه امیر محمد در نزدیکی تبریز به گوش رسید و سرداران تیمور به استقبال وی بیرون شتافتند. دیدن سپاهیان تازه نفس خوش اسلحه سمرقند لشکر تیمور را به شگفت آورد و پرچم های این سپاه سمرقند یک رنگ بود زرد و سبز و سرخ و غیره تمام اسبها علاوه بر زین سینه بند حتی زره و جای کمان داشتند که همه یکرنگ بودند سرداران جنگ دیده ی تیمور که هند و کرانه دریای سیاه و فلسطین را با تیمور طی کرده و با وی به تبریز آمده بودند در باطن به این تجملات حسد می بردند و در ظاهربا استهزاء به آن مینگریستند تیمور به فکر افتاد کانالی را که یونانیان برای رود ارس گشوده بودند و اکنون بسته شده بود دوباره بگشاید و همچنین در صدد برآمد راه بازرگانی آفریقا و اروپا را دایر بسازد. تیمور به توسط یوحنا اسقف سلطانیه نامهی محبت آمیزی به شارل ششم پادشاه فرانسه نوشته و اسقف را به اروپا فرستاد ۱
۱ در تواریخ مربوط مکرر اظهار شده که تیمور از شارل خواسته بود دنیا را میان خودشان تقسیم کنند اما از دو نامه ای که تیمور برای شارل فرستاده چنین چیزی مفهوم نمیشود از قرار معلوم اسقف سلطانیه (یوحنا) به  همان اوقات نمایندگانی از جنوا نزد تاتار فاتح آمده برای مبارزه با تجار و نیس از حر وی کمک خواستند و محرمانه از طرف امپراتور مسیحی قسطنطنیه که تحت نظر بایزید بود استدعای همراهی کردند تیمور فهمانیده بود که شارل بزرگترین پادشاه اروپا میباشد همان طور که تیمور مقتدرترین پادشاه آسیا بازرگانی دایر گردد. تیمور ضمناً در نامه ی خویش افزوده بود که یوحنای اسقف جز در امور مذهبی در هر مورد بایزید دشمن شارل میرفت و امید تیمور این بود که میان مردم تاتار و فرانسه روابط دیگر حق مذاکره .دارد .مؤلف پایان فصل بیست و هفتم   📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
💫از پیله وابستگی‌هایت جدا شو ✨تعدادی حشره کوچک در یک برکه، زیر آب زندگی می‌کردند. آن‌ها تمام مدت می‌ترسیدند از آب بیرون بروند و بمیرند. 🍃روزی یکی از آن‌ها بر اساس ندای درونی، از ساقه یک علف شروع به بالا رفتن کرد. 🍂همه فریاد می‌زدند که مرگ و نیستی تنها چیزی است که عاید او می‌شود، چون هر حشره‌ای که بیرون رفته بود، بازنگشته بود. وقتی به سطح آب رسید، نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگی دیگر نداشت، روی برگ آن گیاه خوابید. 👈وقتی از خواب بیدار شد به یک سنجاقک تبدیل شده بود. حس پاداش بالا آمدنش بود. سنجاقک بر فراز برکه شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذتی به او داد که با زندگی محصور در آب قابل مقایسه نبود. 🌸تصمیم داشت برگردد و به دوستانش هم بگوید که بالای آن ساقه‌ها کسی نمی‌میرد ولی نمی‌توانست وارد آب شود چون به موجود دیگری بدل شده بود. 🔆شاید بیرون‌رفتن از حصار دنیای فعلی ترسناک باشد، اما مطمئن باشید خارج از این پله، جهانی‌ست ورای تصور. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
به بزرگترین مجموعه دانش‌آموزی در بپیوندید. 🌺دریافت ، و کلی اطلاعات دیگر برای افزایش نمره شما ✈️ 👇 کلاس اولی ها 👇👇👇 @tadriis_yar1 کلاس دومی ها 👇👇👇 @tadriis_yar2 کلاس سومی ها 👇👇👇 @tadriis_yar3 کلاس چهارمی ها 👇👇👇 @tadriis_yar4 کلاس پنجمی ها 👇👇👇 @tadriis_yar5 کلاس ششمی ها 👇👇👇 @tadriis_yar6 کلاس هفتمی ها 👇👇👇 @tadriis_yar7 کلاس هشتمی ها 👇👇👇 @tadriis_yar8 کلاس نهمی ها 👇👇👇 @tadriis_yar9 کلاس دهمی ها 👇👇👇 @tadriis_yar10 کلاس یازدهمی ها 👇👇👇 @tadriis_yar11 کلاس دوازدهمی ها 👇👇👇 @tadriis_yar12 کانال کلی برای معلمان @tadriis_yar کانال ضمن خدمت و اطلاع از مسابقات @ltmsme کانال ایده و نقاشی و داستان @naghashi_ghese
پکیج دوم تبلیغات با سلام و عرض ادب بنا به درخواست دوستان و همکاران و اولیا گروه درسی پایه های مختلف درسی تشکیل می‌شود. لینک را به همکاران گرامی بدهید . پایه اول دبستان https://eitaa.com/joinchat/2838561015C9b93b1c1bd پایه دوم دبستان https://eitaa.com/joinchat/2346058024C62b0905ada پایه سوم ابتدایی https://eitaa.com/joinchat/2348548343Ccc7ed234f2 پایه چهارم دبستان https://eitaa.com/joinchat/3129409822C99b9231cd9 پایه پنجم ابتدایی https://eitaa.com/joinchat/4038852895C73efe08774 پایه ششم ابتدایی https://eitaa.com/joinchat/2426208538C231a05d739 پایه هفتم متوسطه https://eitaa.com/joinchat/3152085278Cb69fdb9dd1 پایه هشتم متوسطه https://eitaa.com/joinchat/2360607016Cd3b70332c6 پایه نهم متوسطه https://eitaa.com/joinchat/2469003546C8ef86ce53b برای رفاه حال همکاران عزیز گروه ضمن خدمت فرهنگیان نیز ایجاد گردید لطفا لینک را برای سایر همکاران نیز ارسال کنید https://eitaa.com/joinchat/4057465145C48dce29c89 گروه درسی پایه دهم https://eitaa.com/joinchat/2882535809C38eafe0144 گروه تبادل و تجربه رشته ریاضی پایه دهم https://eitaa.com/joinchat/1326056022Cbf9dab867d بنا به اصرار دوستان گروه پایه دهم مختص رشته تجربی https://eitaa.com/joinchat/4017357328C231f520f64 گروه پایه دهم مختص رشته انسانی https://eitaa.com/joinchat/3406234129Cbd8ec73677 گروه درسی پایه یازدهم https://eitaa.com/joinchat/2898329985Cdde9923434 گروه درسی پایه دوازدهم. https://eitaa.com/joinchat/2899509633Ca8a135c550 گروه هنر و ایده نقاشی و کاردستی https://eitaa.com/joinchat/1079640406C7505d58e34