#داستان_همین_شبها ١١
با مادر و برادر و عمّه هایت وداع نما
صدای علی اکبر که به گوش پرده نشینان حرم رسید همگی به دور او حلقه ماتم زدند و به علی اکبر گفتند:
إرحَم غُربَتَنا
به غربت ما رحم کن
عجله به جانب میدان نکن
فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک
ما فراق تو را طاقت نداریم
ابی عبدالله فرمود:
اهل بیت من، رهایش کنید
فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله
امام حسین (ع) بدست خود سلاح جنگ به قامت علی اکبر پوشانید
و او را روانه میدان کرد.
امام از شدّت غم گاهی می نشست
و گاهی بر می خاست
سر خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا شاهد باش که علی را فدای امّت جدّم کردم
زخم قلب پدر از جسم پسر بدتر بود
ارباً اربا دل بابای علی اکبر بود 💔
ادامه...
#طلب_حقیقی #محرم
#علی_اکبر
🪶 خط #نسخ
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
دست نوشت عشق
💠 @dastneveshteshq
زخم قلب پدر از جسم پسر بدتر بود
ارباً اربا دل بابای علی اکبر بود 💔
#شعر #محرم
#علی_اکبر
🪶 خط #نستعلیق
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
دست نوشت عشق
💠 @dastneveshteshq
🥀 حالا که روضهٔ عطش
بالا گرفته،
بگذار من هم فریاد بزنم:
الهی
من نیز تشنهٔ توام...
ای محبوب من!
#محرم
🪶 خط #دستنویس #نسخ
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
دست نوشت عشق
💠 @dastneveshteshq
✨ نگاه او به همه یکسان هست
اگر طلب، حقیقی باشه و
علی اکبر باشی، به تو هم میگه:
هَاتِ لِسانَکَ!
زبانت را بیرون بیاور...
❤️ و حقیقت وصال،
آنجاست که
ارباً ارباً شوی...
آنجاست که
امام
به سجده میافتد
و تا قتلگاهت
همان، طور سینای عشق
پا برهنه میآید....
بهشرط آنکه
علی باشی...
دانستی در هــوای عاشـــقی
سیراب شدن بهدست امام
چگونه است؟!
🌱 تشنهٔ کام تو هستم یا اباعبدالله!
#طلب_حقیقی #محرم
#علی_اکبر
🪶 خط #نسخ
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
دست نوشت عشق
💠 @dastneveshteshq
#داستان_همین_شبها ١٢
✨مشک از آب خالی شد...
شاید حضرت ابوالفضل ع بیشتر از شرمندگی و ناراحتی از اینکه آب به خیمه نرسید،
در تحیر بود از کار مردم
تعجب کرد که:
من که برای بچههای حسین آب میبردم!
چرا تیر تو مشک میزنید؟!
ادامه...
#طلب_حقیقی #محرم
#ابوالفضل_العباس
🪶 خط #لیلا #نسخ
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
دست نوشت عشق
💠 @dastneveshteshq
دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
#داستان_همین_شبها ١٢ ✨مشک از آب خالی شد... شاید حضرت ابوالفضل ع بیشتر از شرمندگی و ناراحتی از اینکه
#داستان_همین_شبها ١٣
✨ شاید حضرت
از این ناراحت بود
که کوفیان با بستن راه آب،
راه حیات خودشون رو قطع کردند!
✨ شاید اگر آب به خیمه میرسید
لشکریانِ عمرسعد هم
نجات پیدا میکردند!
میگن وقتی در گودی قتلگاه امام حسین(ع) از شمر طلب آب کرد، نه برای تشنگی خودش، نه! برای نجات خودِ شمر، طلب آب کرد.
امام دید شمر متوجه نیست که باید خواهش کنه و برای همین خودشون بجای شمر، این کار رو کردند و بظاهر فرمود:
اگر میخواهی مرا بکشی، با جرعهای آب سیرابم کن
✨ قمر بنی هاشم هم
به همین خاطر با مَشک رفت سمت فرات...
امام حسین بجای شمر، برای خودش بظاهر طلب آب کرد؛
حضرت ابوالفضل علیهالسلام
اینجا هم ادب کرد
و برای فرزندان حسین
تا قیامت، سقایت!
اینقدر مهربان 💔
عشق ما را پی کاری به جهان آورده
ادامه...
#طلب_حقیقی #محرم
#ابوالفضل_العباس
#امام_حسین
🪶 خط #شکسته_نستعلیق
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
دست نوشت عشق
💠 @dastneveshteshq
🌱 سرمایه و دارایی من، این است که مانند ترک های پشت کوه، صاف و بی غل و غش به حضرت ابوالفضل ع ارادت و ایمان دارم.
#علامه_طباطبایی #محرم
🪶خط #نسخ
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
دست نوشت عشق
💠 @dastneveshteshq
#داستان_همین_شبها
💔 از عصــــر روز نهـــــم،
دیگر دل در دل نداشت؛
چون امام به او فرموده بود:
بِنَفسی اَنتَ...!
قربانت شوم!
✨ میدانست
که اگر دیر بجنبد،
امام،
خودش را فـــــدا میکند!
ادامه...
#طلب_حقیقی #محرم
#ابوالفضل_العباس
#امام_حسین
🪶 خط #نستعلیق
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
دست نوشت عشق
💠 @dastneveshteshq
🌱 او با نگاهش هم مرا سیراب میکرد
#طلب_حقیقی #محرم
🪶 خط #نسخ
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
دست نوشت عشق
💠 @dastneveshteshq