ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﻗﯿﻖ ﻣﮋﻩ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ
ﺗﻌﺠﺐ ﻧﮑﻦ
ﻣﮕر ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﺟﺰ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻣﯿﻠﻪ
ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺩﺍﺭﺩ؟
ولیخیلیسختهکهتصمیمبگیریدیگهازدلتنگیت وحسوحالتوحرفاتهیچیبههیچکسنگی!..
یه دوست داشتم هر موقع حالشو میپرسیدم
حالش بد بود میگفت: شبم
میگفتم شب یعنی چی دیگه؟ میگفت: تاریکم
دلم تاریکه ولی آرومم مثه ستاره ها به مردم
لبخند میزنم نمیزارم بقیه حالمو بفهمن
چقد شب بودیم و کسی نفهمید..
یه وکیلی میگفت:
«۶۰ سال وکالت انجام دادم، تمام شکایت ها
بین کسانی بود که به هم اعتماد داشتن..»
میدونی اصلا بحث بی جنبه بودن نیس، آدما انتظار شنیدنِ یه سری حرفا رو از بعضیا ندارن . . . :)
بعضی ها مثل یک اتفاق
عجیب حال آدم رو خوب میکنند
مثل هوای تازه اند آدم دلش میخواهد که
در رویایش دستشان را بگیرد و بگوید:
تو که باشی مگر آرزوی دیگه ای هم میماند؟
يكي از دلايلي كه دايره ارتباطيم خیلی كمه
و دوستاي خيلي كمي دارم اينه كه واقعا
آدمای کمی پيدا ميشن كه مودشون به مودم
میخوره و در حد خودم رد داده باشن
و باهاشون انقدر راحت باشم كه خودم باشم
و راجب همه چيز حرف بزنم.
فیلم آشغالهای دوست داشتنی یه دیالوگی
داشت که چقدر وصف حال ما بود:
«من و همهی هم نسلیهام امیدوارترین
افسردگان جهانیم.»
شاید من بهترین آدم زندگیت نیستم
اما فقط امیدوارم یه روز وقتی اسمم رو
شنیدی لبخند بزنی و بگی "اون متفاوت بود"
یکی از موندگارترین هدیههایی که میتونی
به خودت بدی اینه که زندگیت رو جوری
پیش ببری که برای لذت بردن از لحظهها
لَنگ کسی نباشی.
قشنگ ترین نوع خداحافظی با کسی که
یه زمانی خاطره های خوب باهم داشتید اینه
که بهش بگید: شاید مسیرمون یکی نبود ولی
ازت ممنونم که بخشی از داستان من بودی..
گاهی اوقات برات مینویسم و بعد پاک میکنم
تو هیچکدوم از حرفامو نمیخونی اما
من همه حرفامو بهت گفتم..