بعضی آدمها اینقدر رازدارن، که نیاز نیست بعد از هر حرفی بهشون بگی “خواهش میکنم بین خودمون باشه”! اینا دوست داشتنیترین آدم هان …
همیشه تو زندگیم از کسایی ضربه خوردم که میگفتم نه این دیگه نه این با بقیه فرق داره کاری نمیکنه ناراحت شم کاری نمیکنه قلبم بشکنه ولی دقیقا همون ادما باهام کاری کردن که نه تنها قلبم بشکنه بلکه هرچی اعتماد و حس خوب نسبت به ادما دارم از بین بره.
از آسمان و سقف اتاقم عذرخواهی میکنم ؛ بابته همهی شبایی که به اون خیره شدم و چیزایی رو به یاد آوردم که باید فراموش میکردم .
ما هم مثل بقیه ایم!
درسته #اعتراض داریم...
درسته از بعضی چیزا ناراضی ایم...
درسته زندگی هامون سخت شده...
ولی دنیا که به اخر نرسیده، با نفس کشیدن تو همین خاک زنده ایم و نمیذاریم اعتراض ما باعث سوء استفاده بشه.
ما مثل برخی نیستیم که خاک وطنمون رو مشت مشت تقدیم ترکیه، روسیه، آمریکا، انگلیس، داعش، منافق و و و بکنیم...
در عین حال که #خواستار_پیشرفت و بهتر شدن اوضاعیم، در این روز ها #متحد از کشورمان حمایت میکنیم تا چشمان فرصت طلبان در آید...
🖋 #مسافر
#تکست #متن #بیو
🖤⃟༄༈@dava_man
نقشه کامل رگهای قلب!
🔹شریان های خون رسان به قلب که به نام شریان های کرونر شناخته می شوند وظیفه رساندن خون، اکسیژن و مواد مغذّی را به سلولهای ماهیچه ای قلب به عهده دارند.
🔹ماهيچه های قلب جزء ضعيف ترين ماهيچه های بدن است اما قلب در هر سال دو ميليون ششصد هزار ليتر خون را بدون هیچ استراحتی پمپاژ می کند که برای حمل آن حدود ٨١ تانکر بزرگ لازم است!
#تکست #متن #بیو
🖤⃟༄༈@dava_man
《فیروزهای》
نمیدانم چرا... ولی با تمام وجود عاشق رنگ فیروزه ای ام!
تا جایی که می توان گفت: منم که شهره شهرم به رنگ فیروزه!
همیشه از فانتزی های زندگیم این بوده از اینکه هستم هم فیروزه ای تر شوم...
- مسواکم، دفترچه ام، انگشترم، خودکارم، چفیّه ام، جامدادی ام، تراشم و...
و البته تسبیحم! آنقد در کربلا دنبال یه تربتِ سر فیروزه ای گشتم تا بالاخره اطراف حرم پیدایش کردم!
شاید حتّی علّت علاقه ام به تیم استقلال هم، نزدیک بودن رنگش به فیروزه ای باشد!!
اگر به من بود حتی پیراهن تنم هم فیروزه ای میشد ، امّا شان طلبگی...
بماند....
و حالا چشمانم را باز می کنم و سرم را ۳۶۰ درجه به اطراف می چرخانم؛ همه چیز فیروزه ایست!
پرده ها، فرش ها، کاشی ها، محراب ها، تسبیح ها!
تسبیح ها...
شاید منشا ارتباط خاصی که با اینجا می گیرم، همین است.
چشمانم را می بندم و به همهمه جمعیت گوش می دهم(الحق که حس نابی است).
حس می کنم کلمات، فیروزه ای وارد گوشم می شوند :)
اینجا؛
من هم مثل همه،
در دل می کنم
گریه می کنم
می خندم
فکر می کنم
نماز می خوانم
و تسبیح تربت فیروزه ای را در دستانم می چرخانم
هنگامه رفتن، احساس می کنم دلم آسمان شده!
فیروزه ایِ فیروزه ای...
آرام آرام کفش هایم را می پوشم و به سمت درب خروجی می روم.
لحظه ای برمی گردم تا سلام بدهم: السلام علیک یا بقیّه الله الاعظم...
نگاهم به گنبد فیروزه ای مسجد گره می خورد. لبخندی نرم، و اشکی خنک روی صورتم می نشینند...
شک ندارم که فیروزه ای، بهترین رنگ دنیاست...
پ.ن: شاید باورتان نشود؛ امّا این نوشته را اوّل توی دفترچه ام نوشتم، با خودکار فیروزه ای...
#تکست #متن #بیو
🖤⃟༄༈@dava_man
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~وقتی یه گربه تو خیابون میبینم:
🖤⃟༄༈@dava_man