eitaa logo
دعوت به نماز🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
663 ویدیو
206 فایل
بسم الله النور مطالب کانال: 🔰 شنبه: دعوت به نماز 🔰 ۱شنبه: نماز در دوره اول رشد 🔰 ۲شنبه: نماز در دوره دوم رشد 🔰 ۳شنبه: نماز در دوره سوم رشد 🔰 ۴شنبه: موانع نماز 🔰 ۵شنبه: اسرار نماز 🔰 جمعه: راهکارهای جذب به مسجد شناسه ارتباط: @namaznor
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوند عزوجل به حضرت داوود علیه السلام فرمود : داوود بر حذر بدار بنی اسرائیل را از این که به امیال خود روی بیاورند . دلهایی که وابسته ی به این خواسته ها می شوند از من محجوب اند در درجه ی اول مراد از اکل شهوات حب نفس است . عوامل عمده در طهارت قلب پاک شدن از این حب است چون گفته اند :...القلوب المتعلق بالشهوات یکی از جاهای سخت مبارزه قسمت مبارزه ی با نفس است چون مبارزه ی نفس با نفس است جنگیدن با دشمن خارجی آسان است اما اختلافات قومی و داخلی پیش بیاید سخت است. جنگ نفس با نفس مثل جنگ داخلی است و خیلی سخت است. تشخیص خیلی مهم است که من بدانم این حب نفس هست یا نیست. و بعد اگر حب نفس است چه طوری باهاش بجنگم . امام سجاد در دعای ابو حمزه می گویند : وَ الاِسْتِعَانَةَ بِفَضْلِکَ لِمَنْ أَمَّلَکَ مُبَاحَةً خدایا اگر تو ببینی عبدی از تو کمک می خواهد برای مبارزه با خودش و رسیدن به تو ، تو این کمک را در اختیارش می گذاری . شما این طهارت دل را برای چه می خواهید ؟ چون این دل را از عالم امر می دانید می گویید من از عالم امر بوده ام اما این را آلوده کرده ام و برای بازگشت به ان موضع اصلی باید طاهر شوم . پس این مبارزه برای لِمَنْ أَمَّلَکَ است . 📚استاد سعادتفر
توجه به این نکته ضروری است که : قران کریم می فرماید : سبحان الله عما یصفون خدای سبحان منزه است از اینکه کسی بخواهد او را توصیف کند . توصیف یعنی چه؟ اینکه بگویییم وَ الاِسْتِعَانَةَ بِفَضْلِکَ لِمَنْ أَمَّلَکَ مُبَاحَةً توصیف حضرت حق است و ما اجازه ندارم خدا را وصف کنیم الا عباد مخلَص عباد مخلص می توانند خدا را وصف کنند بنابرین حضرات ایمه که عباد مخلَص هستند می توانند خداوند را وصف کنند مخلِص کسی است که تازه در راه رسیدن به اخلاص است مخلَص ان کسی است که عین اخلاص شده ! گاهی می گوییم شخصی عادل است . گناه کبیره انجام نمی دهد اما گاهی می گوییم فلانی عدل است ! علیٌ عدلٌ عادل در مسیر است و عدل یعنی با عدل فرقی ندارد. اول قدم در رها شدن و طهارت قلب استعانت از حضرت حق است بگویید خدایا امام سجاد علیه السلام ان عبد مخلصت فرموده و من هم می خواهم در زمره ی ان کسانی که تو را ارزو کرده اند قرار بگیرم. پس مرا کمک کن و از من دستگیری کن و مرا در این مبارزه کمکم کن. 📚استاد سعادتفر
تا حب نفس بیرون نرود محبت الهی سر جای ان نمی اید . وقتی محبت نیاید و خدا عبد را دوست نداشته باشد برکات نمی اید . یکی از مواردی که در مبارزه مهم است این است که بدانید با چه باید مبارزه کنید ؟ مبارزه ی با حب نفس در سه مقطع باید صورت بگیرد : 1) در مباحات 2) در مکروهات 3) در ممنوعات اکل شهوات را باید در این سه مرحله پیدا کرد . سوره ی شعرا می فرماید: يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ‎﴿٨٨﴾‏ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ‎﴿٨٩﴾ روزی که هیچ چیز برای انسان نفع ندارد مگر کسی که با قلب سلیم امده باشد . از امام صادق پرسیدند مراد از این قلب سلیم چی هست ؟ حضرت فرمودند یعنی قلبی که غیر از خدا در ان نباشد ! خود این غیر خدا مراتب دارد اول چیزی که باید از قلب بیرون برود تا قلب سلیم شود حب النفس است . تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز حب دنیا هم از شئونات این حب نفس است . و قلب سلیم هم مراتب دارد تا زمانی که می رسد به وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا که مرتبه ی عالیه است . امام صادق در تفسیر این ایه که در شان اهل بیت است فرموده است خداوند او را از ماسوای خود جدا کرده است . مباح چیست که ما باید با ان مبارزه کرد ؟ چرا باید با ان مبارزه کرد ؟ ان مباحی که با حب نفس صورت بگیرد مزاحم است. ما در این دار دنیا مکلف به یک سری تکالیف هستیم. برای این تکالیف احکامی است ان احکام به 5 قسمت تقسیم شده است واجب ، مستحب، حرام و مکروه و مباح مباح یعنی امری که فعل و ترک ان فرقی ندارد در مکروحات جانب ترک رجحان دارد و در مستحبات جانب فعل . مباحات می توانند منشاء غفلت بشوند و سبب ضایع کردن امر بشود در امر خوردن فکر کنید . گاهی خوردن مکروه است و گاهی مستحب و گاهی حرام و گاهی حلال و گاهی مباح. اگر انسان بتواند مباح را از زندگی خود بیرون ببرد و ببردش در قالب ان چهار تا. بعد مبارزه با ان اسان می شود . رسول اکرم به ابوذر می فرماید: سعی کن برای هر عملی که می خواهی انجام بدهی یک نیت صادقه داشته باشی. نیت صادقه یعنی نیتی که خداوند انسان را بر ان نیت تصدیق بکند . نیت کنید و خداوند بگوید که احسنت . نیت صادقه یعنی قصد قربت. اگر قصد قربت در تمام شئونات وارد شد ان حب نفس می رود بیرون . در یک هفته تمرین کنید که حب نفس را از اعمال خارج کنید و فقط به قصد قربت کارها را انجام دهید . 📚استاد سعادتفر
بحث پیرامون طهارت قلب بود که مرتبه ی سوم از مراتب وجودی بود و امیر المومنین(علیه السلام) آن را بیان فرمودند. طهارت این مرحله از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از این مرحله به بعد است که اگر قلب طاهر بشود، برکات نازل می شود و ارزاق برایش محسوس می شود. خداوند عزوجل به حضرت داوود علیه السلام فرمود : داوود! برحذر بدار بنی اسراییل را از این که به امیال خود روی بیاورند. دلهایی که وابسته ی این خواسته ها می شوند از من محجوب اند. یکی از موارد، کنار رفتن خواسته ها است. منشا تمام خواسته ها هم دو چیز است: حب دنیا و حب نفس است. این دو اگر نباشد هرچه باشد خدا است. و حب نفس اگر کنار برود حب دنیا هم از بین می رود. هفته ی قبل گفته شد که تطهیر قوه ی قلب در مرحله ی مبارزه با نفس باید در سه مرحله صورت بگیرد. یکی در مباهات یکی در مکروهات و یکی در محظورات 📚استاد سعادتفر
داشتن حب نفس خودش علامت یک نقص معرفتی است. وقتی انسان در شناخت خودش و در واقع در شناخت خداوند عزوجل نقصان دارد، این سبب پیدایش حب نفس در انسان است. وقتی می گوییم حب نفس یعنی شخص دارد نفس را می بیند، دوستش دارد، مزاحمش هم هست! وقتی نفس را ندید یعنی حبی نیست و مزاحمی هم نیست. توصیه شده که سودمندترین معارف شناخت خود است. این حدیث متواتر است یعنی یقین است که از پیامبر گفته شده که : مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ شناخت خود مهم است چون وقتی حب نفس پیدا می کند که خود را نشناخته، وقتی خود را شناخت درحقیقت خود را نمی بیند و آنچه می بیند مظاهر اسما و صفات حق می بیند. در حدیثی امام صادق(علیه السلام) فرمودند : نزدیک بودن مومن به خدای عزوجل از شعاع خورشید به خورشید هم نزدیک تر است. خدای عزوجل کمال مطلق است، کمال مطلق یعنی نقص نیست. چون نقص یعنی محدودیت ! او یعنی همه چیز خورشید یعنی همه ی شعاع ها ولی شعاع خورشید نمی شود و قابل مقایسه هم با خورشید نیست. در دعای شریف ماه رجب که از ناحیه ی مقدسه ی بقیه الله(عج) صادر شده می گویید : لا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلاَّ أَنَّهُمْ عِبَادُكَ فرقی نیست بین خداوند و انسان کامل نیست مگر اینکه آنها عبادند و خلق او شامل همه ی اینها است. 📚استاد سعادتفر
حب نفس ها را باید چه کرد؟ باید مبارزه کرد تا برداشته شوند، تا بحث معرفتی بوجود بیاید، تا برسیم به اینکه منشا همه ی خواسته ها حب نفس است. مادامی که حب نفس هست محبت وارد نمی شود جایگزین حب نفس، حب او قرار می گیرد.ش راه مبارزه : بهترین راه مبارزه این است که انسان بتواند در زندگی اش مباهات نداشته باشد. مباهات یعنی اموری که در اسلام و در احکام دستور خاصی برایشان داده نشده است. این مباهات ارتکابشان برای انسان می تواند برای حب نفس آور باشد . هر کاری را ببرد در قالب یکی از آن دستورات مستحب و واجب و مکروه و حرام. حدیث از حضرت رسول(صل الله علیه و اله) : دَعْ ما يَرِيبُكَ إِلَى مَا لا يَريبُك رها کن آنچه را که تو را به شک می اندازد برو سراغ چیزی که شک درش نیست. هرچه در نفس برایش پیدا می شود نگاه می کند ببیند حکمش را می داند یا نمی داند. در وقت شبهات توقف می کند در امر مشکوک جانب حب نفس را نگیرد و راه مبارزه را درپیش گرفته و هرچه او خواست به او ندهد حدیث دیگری داریم که: با ورع ترین مردم کسی است که وقت شبهه توقف می کند . توقف در شبهه باعث کنار رفتن حب نفس و ورود محبت الهی است. 📚استاد سعادتفر
تا جلسه ی بعد باز همان توصیه ی هفته ی قبل را بیان می کنیم . از زبان امام سجاد(علیه السلام) در دعای ابوحمزه که حضرت بشارت به ما داده اند : استعانت و کمک تو شامل حال کسی است که تورا آرزو دارد نه خودش را . و این ها آسان نیست. استعانت حضرت حق را می خواهد، باید شخص با توسل به خود حضرت حق و استعانت از خود او این مدد را از خودش بخواهد. از خود او به خود او روی بیاورد آرزوی او را دارد و از او می خواهد که کمکم کن به خودت برسم. من تورا می خواهم ولی خودم حول و قوه ای ندارم... خودت کمکم کن که به خودت برسم. 📚استاد سعادتفر
بحث پیرامون سرّ طهارت بود و در ادامه به بحث طهارت قلب رسیدیم. که دومین مرتبه از مراتب وجودی است که حضرت علی(علیه السلام) بیان کرده اند. آن پنج مرتبه که امیر المومنین(علیه السلام) فرمودند عبارت بودند از: ظاهر، باطن، قلب، روح و سِر خداوند عزوجل به حضرت داوود(علیه السلام) فرمود : بر حذر بدار بنی اسراییل را از این که به شهوات خود روی بیاورند. دلهایی که وابسطه ی به این شهوت ها می شوند از من محجوب اند. و حالا می پرسیم شهوت ( میل و خواسته)چیست؟ روایتی داریم که می فرمایند : شهوات وسیله ای برای نفس هستند. اگر این وسیله و خواسته عالی باشد نفس به وسیله ی آن خواسته بالا می رود. اما اگر این خواسته پست باشد نفس هم پایین می آید. پس مطلب اول این که: خواسته ها تقسیم بندی می شوند به خواسته های عالی و پست. 📚استاد سعادتفر
اما مطلب دوم برای نفس دو تا غرض وجود دارد. یکی غرض ذاتی و یک غرض عرضی ( یعنی برش عارض می شود ) غرض ذاتی مثل جمع منفعت و دفع مضار ( بدیها ) و غرض های عارضی ممکن است از ناحیه ی شرع مقدس باشد و ممکن است از غیر شرع باشد . گفتیم اگر انسان بخواهد قلبش را طاهر بکند یکی از مزاحم ها حب نفس است . و گفتیم که در سه محور باید با حب نفس مبارزه شود . در مباهات و در مکروهات و در ممنوعات . و برای مبارزه در این مراحل فعلا در مورد غرض ذاتی بحثی نمی کنیم . اما اغراض عرضی ! می فرمایند اگر این غرض از ناحیه ی شرع مقدس خواسته شده مانند عبادات که خداوند فرموده و بر نفس عارض می شود مانند نماز و روزه و... اگر نفس این اغراض را به کار گرفت ، مورد رضایت حق است. و به دنبال رضایت ، محبت حق می اید . و وقتی حق محبوب شخص شد . حق می شود سمع او و چشم او و گوش او اما اگر اغراض از غیر شرع عارض شد ! و این اغراض هم باعث نارضایتی حق باشد اینها را می گویند القائات شیطانی . پس القائات شیطانی ان غرض هایی است که سبب نارضایتی حق است. و حب نفس که باید با ان مبارزه کرد از اینجا شروع می شود . خواسته هایی که از ناحیه ی خداوند است ممکن است در حال برای انسان سخت و سنگین باشد اما در انتها سبب لذت است. چون نفس ان سویی است. فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا است . اما القائات شیطان ممکن است لذت انی داشته باشد اما سر انجام تلخی نفس را به همراه خواهد داشت !چون با او هماهنگ نیستند . می فرمایند مهم این است که وقتی القایی می شود ببیند این القا از چه ناحیه ای است ؟ ار ناحیه ی خدای متعال است ؟اگر در لحظه تلخ هم هست ! در مورد نماز می فرماید : وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ ابتدا سخت است ! إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ ‎﴿بقره/ 45﴾ یا روزه و جهاد ابتدا اسان نیست اما سرانجام! قران می فرماید: إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ‎﴿التغابن: ١٥﴾‏ اموال و اولاد سبب امتحان شما می شوند . ما ببینیم که اینها سبب می شوند که شما را از ما محجوب بکنند یا نه! که ببینیم مال و اولاد سبب دوری از خدا می شوند یا نه! 📚استاد سعادتفر
پس در این مرحله که خداوند به حضرت داوود می فرماید که بنی اسراییل را از به کار بردن شهوات برحذر بدار چون دلهایی که محجوب اند، طهارت ندارند . مراد از شهوات این بخش از شهوات هستند. شهوات پست که دل را محجوب می کند و سبب می شود که انسان از خدای متعال محجوب شود. وقتی دل محجوب شد از طهارت باز می ماند! مخالفت با حب نفس یعنی مخالفت با این خواسته ها و اغراض! گفتیم این اغراض و خواسته ها خلاصه در این سه محور مباهات و مکروهات و محذورات هستند . بهترین راه مبارزه ی با مباحات که سبب نشود انسان دچار حب نفس بشود قصد قربت در همه ی کارها است! یعنی قصد نزدیک شدن به خدای متعال اگر قصد قربت بیاید دیگر مباح را از زندگی خارج می کند. هر عملی خواستید انجام بدهید ببینید می توانید این کار را به قصد تقرب به او انجام دهید؟ این خیلی ریز می شود و در تمام حالات و کارها وارد می شود. و این گونه تمام حالات می شود عبادت و دیگر مباح نیست. 📚استاد سعادتفر
اما مکروه چیست؟ کره یا کراهت یعنی عملی که سبب نارضایتی شخص است. خوشایندش نیست و طبعا نمی خواهد. در مورد خدای عزوجل یعنی خداوند آن عمل را اراده نفرموده و آن را نمی خواهد. ولی برای اینکه بر بنده ها سخت نشود آن را حرام نفرموده. به همین دلیل می فرمایند: اگر انسان عملی که مکروه است را انجام دهد یعنی عملی که بر خلاف اراده ی حضرت حق است را انجام داده. هرچه معرفت بالاتر برود این سنگین تر می شود. عملی را که خداوند اراده نفرموده را اگر من انجام بدهم نتیجه اش چه می شود؟ حالا این جزء اغراض ذاتی نفس است یا جزء اغراض عرضی؟ و اگر من آن را انجام دادم فقط به دلیل القائات شیطانی دارم انجام می دهم؟ ائمه ی ما و بزرگان دین عمل مکروه در زندگیشان نبوده. اراده ی نفس که آمد تعلق نفس را می آورد. یعنی نفس من وابسته ی به این است. و آن وقت دلهایی که وابستگی های این جوری دارند محجوبند وعمل می شود حجاب و دل می شود محجوب و از طهارت می افتد. دستوری از زندگی نیست که ما برایش قاعده نداشته باشیم. هفته ی قبل گفتیم که حضرت رسول فرمودند : دَعْ ما يَرِيبُكَ إِلَى مَا لا يَريبُك رها کن آنچه را که تو را به شک می اندازد برو سراغ چیزی که شک درش نیست. 📚استاد سعادتفر
در جلسات قبل در باره ی مباهات و مکروهات صحبت کردیم و امروز درباره ی محذورات. توجه به این مساله نقش مهمی در طهارت قلب و کنترل نفس دارد. ممنوع یا محذور، تجاوز و عبور از حد و ورود به ممنوعات است. حالا حد یعنی چه؟ حد به معنای شدت و تیزی است‌‌. حد هر چیز هم متناسب با آن چیز است. حد شمشیر آنجایی است که تندی و تیزی را دارد به آن می گویند لب شمشیر. در مرز کشورها، آنجایی که اگر وارد شوند با شدت و حدت برخورد می شود میگویند حد. می فر مایند : حد و مراعات حد عین عبودیت است. تعریف اصطلاحی هم برای حد داریم : می گویند حد هر چیزی یعنی از آنجا آنچه نباید از او خارج شود، خارج نمی شود و آنچه نباید در او داخل شود داخل نمی شود. نقطه ی مقابل اینکه قرآن می فرماید کسی که از حد خارج شد او ظالم است این است که کسانی که آنها را رعایت کنند اولئک هم المفلحون. 📚استاد سعادتفر