در زندان به دیدارش رفتم. زندانبان عینک دودی به من داد و گفت که قبل از ملاقات باید بزنی. تعجب کرده بودم. گفتم چرا؟ گفت دلیلش را حین ملاقات خواهی دانست. گفتم دیدگانم به قد کفایت در فراق او بی سو شدهاند و حاجتی به عینک نیست. بی تفاوت گفت خود دانی. چند دقیقهای طول کشید. صدای باز شدن در اتاق آمد. گویی خورشیدی از در آمد و تاریکی اتاق را چون روز کرد. فریاد کشیدم چه شده؟ چرا جز سفیدی نمیبینم؟ صدایی گفت: گفتم که عینک دودی بزن، Contrast فرزندت به هم ریخته و کنترلش نیز خراب شده و Brightness او به حد اعلی رسیده. گفتم کنترل خودم به او میخورد الان کمش میکنم که صدایش آمد و گفت: نه پدر، استخاره کردهام سورهی نور آمده، این مشیت الهی است، فقط ناراحتم که کانال سه من خراب شده و سمت خدا را نمیتوانم ببینم. گفتم نگران نباش فرزندم، نجم الدین در قلب توست...
😊 @de_bekhand ☺️
+حالا همه خبرنگارها با شعار تا چیتگرو پس نگیریم آروم نمیگیگریم راهی چیتگر میشن:)
😊 @de_bekhand ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معیارازدواج🤪😜
😊 @de_bekhand ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌈فرزند بیشتر زندگی بهتر !! 👩👩👦👦👩👩👧👦 🌈
🐱 چوب خدا صدا نداره ..
✅ سخنان بسیار زیبای حاج آقا قرائتی
😊 @de_bekhand ☺️
*دوتا بچه دو قلو یتیم دختر کلاس چهارم داریم* که در یک سالگی باباشون فوت کرده و تبلت نداشتن.
بدون اینکه بدونن براشون تبلت گرفتیم، دیروز صبح بهشون زنگ زدم که میخوام براتون تبلت بیارم.
داشتم میرفتم بخشدار رو هم با خودم بردم. بنده خدا یه کارت هدیه هم باخودش آورد.
دم در خونه که رسیدیم دیدیم با مادرشون دم در منتظرن و دارن گریه میکنن.
*وقتی رفتیم تو خونشون خیلی فقیر بودن، ولی احساس کردم یه انرژی خاصی تو این خونه هست.*
*خیلی حس عجیب و غریبی بود*
یکی از این بچهها انقدر گریه کرد که من نتونستم خودمو کنترل کنم. خیلی راحت گریه کردم.
بخشدار هم نتونست خودشو نگه داره. مادرش خجالت کشیده بود و خودشم شروع کرد به گریه کردن.
*گفت:* گریه ما بخاطر اینه که
همین *دخترم نذر کرده بود چهل شب سوره واقعه رو بخونه* تا تبلت دار بشه و از درسش عقب نمونه *دیشب چهل شبش تموم شده بود* و به من گفت؛ مامان خودت گفتی اگه آدم نذر کنه و سوره واقعه رو چهل شب بخونه خدا حرفشو گوش میکنه، من که چهل شب سوره رو خوندم. پس چرا خدا حرفمو گوش نکرد؟
*مادرش میگه من برای اینکه بهش دلداری بدم گفتم فردا هم حسابه شاید فردا تبلتدار شدین.*
*مادرش میگه من صبح گفتم خدایا نذر بچمو بده و چند دقیقه بعدش شما زنگ زدید که دارید تبلت میارید.*
یعنی ما دقیقا روز چهلم رفته بودیم. خیلی تعجب کردیم. انقدر مات و مبهوت شده بودیم که بخشدار یادش رفته بود کارت هدیشو بده تو برگشت متوجه شدیم دوباره برگشتیم و اون کارت هدیه رو هم بهشون دادیم. و *بخشدار هم تو ماشین به من گفت* وقتی رفتیم تو خونشون *یه حس عجیبی* به من دست داده بود.
*در حالیکه من هم همین حسو دریافت کرده بودم بدون اینکه به بخشدار گفته باشم.*
✍پ.ن:
*فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ*
بقره، آیه ۱۸۶.
(انی اقرب الیکم من حبل الورید.)
و اینگونه است که.....
خدا در دل شکسته خانه دارد...
🔺مومنی مدیر کل کمیته امداد امام خمینی رحمت الله استان مرکزی
😊 @de_bekhand ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مژده به خانم های قِری کدبانو و خانه دار؛ ناخن مخصوص رنده کردن هم رسید 😂😐
😊 @de_bekhand ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترا از بچگی تو پارک کردن مشکل دارن 😂
😊 @de_bekhand ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این همه سفارش میشه که بابا هارو با بچه ها تنها نذارین، ولی کو گوش شنوا !
😊 @de_bekhand ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چيپس ميخورين پاكتشو تو طبيعت ول نكنين
همونى كه فكرشو نميكنين باعث مرگ ميشه
😊 @de_bekhand ☺️