⁉️جالبه بدونید بیش از ۷۰% از مردم تجربه حرکتی تند و سریع شبیه احساس #سقوط را داشته اند
حرکتی که ناگهان وقتی تقریبا در خواب هستید بیدارتان می کند
◼️ @de_bekhand ◼️
⁉️ درختان خجالتی
پدیده ای بنام Crown Shyness در گونه های خاص ازدرختان رخ میدهد
دراین حالت،درختان هرگزبهم برخورد نمیکنند. این پدیده سالهاست که برای دانشمندان یک معما باقی مانده است
◼️ @de_bekhand ◼️
🔴 این داستان با مردم امروز چه تناسب دارد
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
شدید برادر شداد از پادشاهان عدالت گستر روی زمین بود، در زمان او نقل کرده اند به طوری مردم به آرامش زندگی می کردند که شخصی را برای قضاوت بین آنها تعیین کرده بود از تاریخ تعیین او تا مدت یک سال هیچکس برای رفع خصومت بدارالقضا نیامد روزی به شدید گفت من اجرت قضاوت را نمی گیرم زیرا در این یک سال حکومتی نکرده ام پادشاه گفت ترا برای این کار منصوب کرده ایم کسی مراجعه کند یا نکند.
پس از یک سال دو نفر پیش قاضی آمدند یکی گفت من از این مرد زمینی خریده ام در داخل زمینش گنجی پیدا شده اینک هر چه به او می گویم گنج را تصرف کن چون زمین تنها از تو خریده ام قبول نمی کند فروشنده گفت من زمین را با هر چه در آن بوده به او فروخته ام گنج در همان مکان بوده متعلق به خریدار است قاضی پس از تجسس فهمید یکی از این دو نفر دختری دارد و دیگری پسری دختر را به ازدواج پسر در آورد و گنج را به آن دو تسلیم کرد بدین وسیله اختلاف بین آنها رفع شد
روضة الصفا احوال هود علیه السلام
داستانها و پندها ج 2 داستان 78
◼️ @de_bekhand ◼️
📚نام روضه خوانی از کجا آمده؟ و از چه زمانی آغاز شد؟
یادبود شهدای کربلا از زمان شهادت آنها تاکنون تجلیل میشود اما واژه "روضه خوانی" از دوره تیموریان مرسوم شده است.
"روضه الشهدا" نام یکی از کتابهای "ملا حسین واعظ کاشفی سبزواری" است که در دوره سلطان حسین بایقرا و امیر علیشیر نوایی نوشته شده است.
کاشفی علاوه بر تالیف کتابهای زیاد در زمینه علوم دینی و ادبی، در سخنرانی نیز مهارت داشت و اغلب مردم هرات از عوام تا خواص از منابر او استفاده می کردند.
روضه الشهدا کتابی است که کاشفی در مصیبت شهدای کربلا نوشت و حوادث آن روز را با جزئیات خاص و به شکل مصیبت نامه تالیف کرد.
از آنجایی که در آن دوره، صنعت چاپ نبود کتابها خطی و تعداد نسخ کم بود مردم برای شنیدن موضوع کتاب روضه الشهدا، مراسم میگرفتند و فردی از روی نسخه موجود میخواند و از حوادث کربلا یاد میکرد بنابراین هر جا مراسم بود مردم به هم اطلاع می دادند که امروز یا امشب در فلان جا روضه خوانی است و از آن تاریخ تا اکنون روضه خوانی نامی برای محافل بزرگداشت از مصیبت شهدای کربلا شد.
در حالی که امروزه روخوانی از کتاب روضه الشهدا چندان مرسوم نیست و دهها کتاب از جمله کفایه الواعظین، روضه الواعظین و مصیبت نامه های دیگر جای آن را گرفته اند.
در آخر باید گفت در نقد کتاب روضه الشهدا، شهید مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی مطالب ارزشمندی نوشته و برخی از حوادث مطرح شده در کتاب روضه الشهدا را نادرست خوانده است.
◼️ @de_bekhand ◼️
💌قرار نیست همیشه همان بشود که ما میخواهیم، قرار نیست دنیا منتظر آرزوهای ما باشد و هر چه را که خواستیم به ما بدهد. آنقدر بزرگسال باشیم که بتوانیم بپذیریم آنچه را که نمیتوانیم تغییر دهیم و آنقدر بصیرت داشته باشیم که بتوانیم از هر آنچه اکنون در اختیار داریم لذت ببریم.
◼️ @de_bekhand ◼️
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦مرثیهخوانی مداح اردبیلی برای حضرت زینب(س)
◼️ @de_bekhand ◼️
#آلمانی ها معتقدند اگر یک لیوان آب را به سلامتی کسی بنوشید، در واقع بد یمنی و حتی مرگ را برای او آرزو کرده اید.
این باور ژرمن ها در یونان باستان ریشه دارد..
◼️ @de_bekhand ◼️
جالبه بدونید که:
مرغ اگه حس کنه حیوانی مادر نداره سعی میکنه براش مادری کنه ! این حس مادرانه تو ذات مرغه و براش فرقی نداره جوجه خودش باشه یا نه :)
◼️ @de_bekhand ◼️
❤️ داستان ائمه
امام حسن(ع): ايثار پيرزن و عكس العمل امام
روزى امام حسن مجتبى و برادرش حسين عليهمالسلام به همراهى شوهر خواهرشان - عبداللّه بن جعفر - به قصد مكّه و انجام مراسم حجّ از شهر مدينه خارج شدند.
در مسير راه آذوقه خوراكى آن ها پايان يافت و آنان تشنه و گرسنه گشتند؛ و همين طور به راه خويش ادامه دادند تا به سياه چادرى نزديك شدند، پيرزنى را در كنار آن مشاهده كردند، به او گفتند: ما تشنه ايم ، آيا نوشيدنى دارى ؟
پيرزن عرضه داشت : بلى ، بعد از آن هر سه نفر از مَركب هاى خود پياده شدند؛ و پيرزن بُزى را كه جلوى سياه چادر خود بسته بود، به ميهمانان نشان داد و گفت : خودتان شير آن را بدوشيد و استفاده نمائيد.
ميهمانان گفتند: آيا خوراكى دارى كه ما را از گرسنگى نجات دهى ؟
پاسخ داد: من فقط همين حيوان را دارم ، يكى از خودتان آن را ذبح نمايد و آماده كند تا برايتان كباب نمايم ؛ و آن را ميل كنيد.
لذا يكى از آن سه نفر گوسفند را سر بريد و پوست آن را كَنْدْ؛ و پس از آماده شدن تحويل پيرزن داد؛ و او هم آن را طبخ نمود و جلوى ميهمانان عزيز نهاد؛ و آن ها تناول نمودند.
و هنگامى كه خواستند خداحافظى نمايند و بروند گفتند: ما از خانواده قريش هستيم ؛ و اكنون قصد مكّه داريم ، چنانچه از اين مسير بازگشتيم ، حتما جبران لطف تو را خواهيم كرد.
❌ ادامه در پست های بعدی...
◼️ @de_bekhand ◼️
پس از رفتن ميهمانان ناخوانده ، شوهر پيرزن آمد؛ و چون از جريان آگاه شد، همسر خود را مورد سرزنش و توبيخ قرار داد كه چرا از كسانى كه نمى شناختى ، پذيرائى كردى ؟!
و اين جريان گذشت ، تا آن كه سخت در مضيقه قرار گرفتند؛ و به شهر مدينه رفتند، پيرزن از كوچه بنى هاشم حركت مى كرد، امام حسن مجتبى عليه السلام جلوى خانه اش روى سكّوئى نشسته بود، پيرزن را شناخت .
حضرت مجتبى عليه السلام فورا غلام خود را به دنبال آن پيرزن فرستاد، وقتى پيرزن نزد حضرت آمد فرمود: آيا مرا مى شناسى ؟ عرضه داشت : خير.
امام عليه السلام اظهار نمود: من آن ميهمان تو هستم كه در فلان روز به همراه دو نفر ديگر بر تو وارد شديم ؛ و تو به ما خدمت كردى و ما را از گرسنگى و تشنگى نجات دادى .
پيرزن عرضه داشت : پدر و مادرم فداى تو باد! من به جهت خوشنودى خدا به شما خدمت كردم ؛ و انتظار چيزى نداشتم .
حضرت دستور داد تا تعدادى گوسفند و يك هزار دينار به پاس ايثار پيرزن تحويلش گردد و سپس او را به برادر خود - حسين عليه السلام - و شوهر خواهرش - عبداللّه - معرّفى نمود؛ و آن ها هم به همان مقدار به پيرزن كمك نمودند.(1)
📚بحار الا نوار: ج 43، ص 341، ح 15، و ص 348، اءعيان الشّيعة : ج 1، ص 565.
◼️ @de_bekhand ◼️
💢تصویر خارق العاده توسط یک عکاس نروژی گرفته شده است ، این عکس ، تصویر یک نهنگ عظیم الجثه را نشان می دهد که زیر یک قایق ماهیگیری قرار گرفته است.
◼️ @de_bekhand ◼️
⁉️جالبه بدونید #رنگهای_پرچم_کشورها هر کدوم نماد خاص خودشو داره
🟡 #زرد: نمادی از بخشندگی
⚪️ #سفید: نمادی از صلح و صداقت
🔴 #قرمز: نمادی از سرسختی، شجاعت، قدرت و دلیری
🔵 #آبی: نمادی از هوشیاری، صداقت و وفاداری، پشتکار و عدالت
🟢 #سبز: نمادی از امید، سرخوشی و عشق و در بسیاری از فرهنگها بسیار مقدس
⚫️ #سیاه: نمادی از عزم و اراده و اغلب بازتابی از میراث قومی یک ملت
◼️ @de_bekhand ◼️