یا ستر القبیح، اگرمستور به پرده ستاریت نبودیم، زندگی برایمان عذاب آور بود. شکرت که غفاری و ستاری!
یا ستار
یا ستار
یا ستار
#یگانه_آفریدگارمن،
تو را سپاس میگویم که مرا از تمام وابستگیها میرهانی!
و ترس از دست دادن را
از من دور میکنی و
چنان روحم را بزرگ کردی
که دلبسته باشم نه وابسته!
از تو ممنونم که هر زمان که برای شکرگزاریت حاضر شدم،
تو را زودتر و نزدیکتر از خود به خود یافتم! یا ذالحمد و الثناء!
شاکرم تورا جانِ جانم
برای رحمت و مغفرتت که اگر چشم پوشی تو از #گناهان من نبود،
از درگاهت رانده می شدم.
تو را سپاس
برای تمام سالهایی که از فضل بیکرانت #عمر گرفتم. برای تمام سالهایی که با شرافت زندگی کردم. و برای تمام زمانهایی که عصیانت کردم نادم و شرمنده ام #خدایِ_جان
بر تو عاشقترینم چراکه قلبی بخشنده به من عطاکردی که بتوانم ببخشم و آرام بگیرم.
برتو سپاس
که توجه و عنایتت مرا در مسیر صراط مستقیم قرار می دهد #جانانم
اهدنا الصراط المستقیم.
#خدایا؛ چنان کن که از چیزهای ارزشمندِ زندگیام، #جانم اولین چیزی باشد که از من میگیری...
#مولاعلی ع
هدایت شده از باباابوتُرابَم|نَجَفستآن:)💛🇵🇸
آمدم دنیا برای دیدن روی علی(علیهالسّلام)
ورنه با مردم این دنیا چه کاری داشتم...
#مولای_قلبم
#مردگانتان را که در #قبرها آرمیدهاند از یاد نبرید. #مردگان شما امید احسان شما را دارند. آنها زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. شما #صدقه و دعایی به آنها هدیه کنید.
#رسول_اکرم ص
انوار الهدایه، ص 115
شهیدیکهبرایآبنامه مینوشت
#شهید_یوسف_قربانی
محل تولد : زنجان
تاریخ تولد : ۱۳۴۵
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹
نام عملیات: کربلای۵
منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری
#شهید_غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد
۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد
در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را هم از دست داد
برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد...
زمانی هم که شهید میشه ،
غریبانه دفنش می کنند
چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟
او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عجالله
نامه برای آب...
همرزم یوسف میگوید هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز.
یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم ، کسی را ندارم که
بیاییم برایش ، #پدری ، #مادری ، #برادری و #خواهری کنین
تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه شود.
تا ابد مدیون #شهداء هستیم...
دنیا مثل شیشهای میماند، که یکدفعه می بینی از دستت افتاد و شکست...
#شھیدباکری
#كجايے .. ؟
+نحن اقرب اليه من حبل الوريد
#آشوبم ..
+الا بذكر الله تطمئن القلوب
#نااميدم ..
+لاتقنطوا من رحمة الله
#دوستت_دارم ..
+ان الله يحب المتوكلين
ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً
إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
سرت خلوت شد
بیا پیش خودم
[۵۵ اعراف]
بـد بـه دلـت راه نـده!
از همين يواشکی ها
و در گوشی ها
میشـود فهميـد که
خيلـی دوستت دارد